| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
چهار چالش در مدیریت نسل هزاره
مدیران کسبوکار در مصاحبههای مختلف، مهارت نسل هزاره را در کار کردن با تکنولوژی دیجیتال، راحتی بهکار بردن نوآوری و تنوع، خلاقیت و تمایل به رویارویی با چالشها و ایدههای جدید،استقلال در تصمیمگیری و تمایل به اشتراکگذاری دیدگاهها بدون ترس از نظارت و توانایی ایجاد «محافلی» برای تعاملات میانفردی، ستودهاند. اینها ویژگیهای کلیدی هستند که شرکتها با کمک آن میتوانند سرمایه انسانی را در اقتصاد دیجیتال شکل دهند. شرکتها برای اینکه این استعدادها را به حداکثر برسانند، باید بر چالشهای زیر غلبه کنند:
انگیزه: تشویق نیروی کار جدید از نسل هزاره برای مسوولیتپذیری بیشتر
استعدادهای نسل هزاره به دنبال افزایش منافع شخصی، تجربیات نو و ایدهآلهای خودشان هستند و اغلب نسبت به اهداف سازمانی بیتفاوتند. آنها به محض اینکه شغلشان از منافعشان منحرف شود، انگیزه لازم را برای چالشهای جدید از دست میدهند و اغلب حس مسوولیتپذیری ندارند. به علاوه، از آنجایی که در این نسل روحیه جانفشانی در کار نسبت به نسلهای قبل ضعیفتر است، نسبتا راحت به رضایت شخصی از کار میرسند.متاسفانه خیلی از سازمانها این شناختها را از تفاوت نسلی در انگیزه داشتن افراد ندارند و همچنان از محرکها و سبکهای مدیریتی سنتی و خشک برای هدایت این متخصصهای جوان استفاده میکنند. در نتیجه، مدیریت و کنترلهای آنها اغلب ناکارآمد است.
توانمندی: گماردن منبعی از رهبران سازمانی بالقوه متخصص در کوتاهمدت
فوریت تحولات دیجیتال باعث شده سازمانها اغلب از کارمندان نسل هزاره خود انتظار رشد سریع داشته باشند. اما یک شبه نمیشود ره صد ساله رفت. نسل هزاره اغلب در توسعه حرفهای با تنگناهایی مواجه میشود؛ بهویژه وقتی قرار است رهبری تیم را بر عهده بگیرد، چون این فرآیند پر از چالش است.بیشتر سازمانها برای ساختن قابلیتهای نسل جوان به برنامهریزی منعطف نیاز دارند. همچنین باید به اندازه کافی آنها را راهنمایی کنند و مثلا روزانه ظرفیتها و بازخورد عملکرد را چک کنند و آموزش سیستماتیک را سکویی برای ساخت قابلیتهای بلندمدت در نظر بگیرند.
توانمندسازی: متوازنسازی ریسکها و به چالش کشیدن نسل هزاره
خیلی از سازمانها میدانند که ممارست بهترین روش توسعه است، بنابراین روند ارتقا و توسعه استعدادهای توانمند را تسریع میکنند. این سازمانها، متخصصان جوان خود را وارد چالشهای واقعی و امتحانهای شتابزده میکنند تا قابلیت آنها را تقویت کنند. البته، اگر ارتقای شغلی متخصصان بیتجربه پیش از موعد مقرر صورت بگیرد، ریسکهایی را برای کسبوکار به دنبال دارد.با توجه به آنچه گفته شد، شرکتها برای تعیین ضوابط و زمانبندی ارتقای شغلی و توانمندسازی استعدادها به شیوهای منطقی و متوازن، با دشواریهایی روبهرو میشوند.
جانفشانی: تقویت تعهد نسل جدید به سازمان و تیم
نسل هزاره به عدم ثبات تمایل دارد و از ذهنی فعال برخوردار است و این باعث میشود به سازمان خود تعهد کافی نداشته باشد. جوانان ترجیح میدهند در دنیای مجازی تعامل داشته باشند. اما در محیط کار واقعی، اغلب روحیه کار تیمی و مشارکت ندارند.واقعیت این است که برخی سازمانهای سنتی هنوز ایدههای قدیمی خود را در این حوزه حفظ کردهاند. آنها به جای اینکه بدانند چطور باید تعهد نسل هزاره را تقویت کنند، روی دیدگاه کار تیمی و مشارکتی اصرار میورزند. برخی شرکتها حتی سیاست عدم مداخله را در پیش میگیرند و فقط نظارهگر موفقیت یا شکست کارکنان خود هستند.