| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
روزی که برایان تریسیراز موفقیت را کشف کرد
اغلب تمام روز برای يک فروش كوچک و جزيی كار میكردم تا بتوانم كرايه اتاقم را بپردازم و حداقل شبها برای خوابيدن جايی داشته باشم. اين شروع خوبی برای زندگی نبود.
روزی تكه كاغذی برداشتم و روی آن هدفی بزرگ و جسورانه، يادداشت كردم. هدفم، كسب 1000 دلار درآمد ماهانه از طريق فروش خانه به خانه و اداره به اداره بود!
این شروعش بود، مصمم شده بودم که این هدف به واقعیت تبدیل خواهد شد.
30 روز بعد، همه زندگیام تغيير كرده بود. در طی اين مدت، روشی را برای فروش كشف كرده بودم كه با آن درآمدم به سه برابر روز اول رسيد.
همزمان، مالكيت شركت به فرد ديگرى كه به تازگى به شهرمان نقل مكان كرده بود واگذار شد.
دقيقا 30 روز پس از نوشتن هدفم، صاحب جديد شركت، من را به كنارى برد و پيشنهاد كرد كه در ازاى 1000 دلار در ماه، سرپرستى و آموزش ديگر افراد شاغل در بخش فروش را به عهده بگيرم و به آنها بياموزم كه چگونه توانستهام بيشتر از سايرين فروش انجام دهم!
اين پيشنهاد را پذيرفتم و از آن به بعد زندگیام هرگز شبيه قبل از آن نشد.
ظرف مدت 18 ماه، از آن شغل به شغل ديگری روى آوردم و سپس به كار ديگرى وارد شدم.
از يک فروشنده به يک مدير فروش تبديل شدم كه ديگران برايم میفروختند. نيروی فروش 95 نفرهاى تحت سرپرستى و استخدام من بود.
تدريجا از جايى كه نگران هزينه وعده بعد غذايم بودم، به جايى رسيدم كه با كيف پولى پر از اسكناسهاى 20 دلارى قدم مىزدم.
آموزش فروشندگانم را شروع كردم و به آنها آموختم كه چگونه اهدافشان را بنويسند و چگونه فروش بيشتر و موثرترى داشته باشند.
تقريبا بلافاصله، آنها درآمدشان را حتى تا ده برابر افزايش مىدادند. همين امروز بسيارى از آنها ثروتمندانى ميليونر و ميلياردر هستند.
در سال 1981 آموزش اين روش را در كارگاهها و سمينارها آغاز كردم كه تا امروز به دو ميليون نفر در 25 كشور جهان آموزش داده شده است...
١٠ نكته ي كليدي براي سيستم هدف گذاري
١: فكر كردن كافي نيست،بنويس((ضعيف ترين جوهر هم از ورزيده ترين ذهت دنيا قوي تر است))
٢:واقعيت را بگذار كنار:تظاهر كنيد اين فقط يك بازي ست؛در دنيايي خيالي براي لحظاتي بازي كنيد
٣: قدم بزرگ بردار:به خودتان اجازه دهيد آرزوهاي بزرگي داشته باشيد و انساني ريسك پذير باشد.
٤:مثبت فكر كنيد
٥:من مي توانم؛هميشه بگوييد((من فلان چيز هستم))نه اينكه ((ميخواهم فلان چيز بشوم))
٦: اين ها اهداف تو هستند،فقط تو؛نگذاريد خانواده،همكاران،ايده آل هاي جامعه يا انتظارات به شما ديكته كنند كه چي را بايد انتخاب كنيد.
٧: از هم تراز بودن اهداف و ارزش هاي خود مطمئن شو
٨: از مبارزه كردن نترس
٩:باورهاي محدودكننده را رها كن
١٠:واهمه نداشته باش
اهدافی را تعیین کنید که به شما انگیزه بدهد.
زمانی که اهدافتان را تعیین میکنید، باید آنها به شما انگیزه بدهند: این یعنی اطمینان از اینکه این اهداف برای شما مهم هستند و دستیابی به آنها برای شما ارزشمند است. اگر شما علاقۀ کمی به نتیجه داشته باشید، پس شانس شما در تلاش برای به حقیقت پیوستن آنها بسیار کم است. انگیزه، کلیدی برای دستیابی به اهداف است.
اهدافی را تعیین کنید که بالاترین اولویت را در زندگی شما داشته باشند. بدون این نوع تمرکز، شما میتوانید به اهداف زیادی دست یابید، اهدافی که زمان کمی را صرف آنها کرده اید. دستیابی به هدف نیازمند تعهد است، پس برای افزایش احتمال موفقیت، نیاز به حس اضطرار و داشتن ِنگرشِ “باید این را انجام دهم” دارید. زمانی که این نگرش و احساس را نداشته باشید، این امر باعث میشود تا تحقق هدف را به تاخیر بیاندازید. این کار موجب سرخوردگی و ناامیدی شما میشوند و احساس پوچی به شما دست میدهد که هیجان و انگیزه شما را کم میکند و ممکن است به این نقطه برسید که “هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم یا در هیچ کاری نمیتوانم موفق شوم”.
برای اطمینان از اینکه هدفتان، به شما انگیزه میدهد، بنویسید که چرا این هدف برای شما ارزشمند و مهم است. از خودتان بپرسید که “اگر بخواهم هدفم را با دیگران سهیم کنیم، باید به آنها چه بگویم تا آنها را متقاعد کنم که هدفم ارزشمند است؟” اگر به خودتان شک دارید یا دچار فقدان اطمینان به تواناییتان برای تحقق هدفتان هستید، میتوانید از این عبارت برانگیزاننده برای کمک به خود استفاده کنید.
۷ جمله الهام بخش از استیو جابز که در دنیا محبوب شد
✔️ زمان شما محدود است، پس این زمان محدود را با زندگی بر اساس اهداف و دغدغههای دیگران هدر ندهید
✔️ وجه تمایز یک رهبر، نوع آوری و خلاقیت است
✔️ کار بخش مهمی از زندگی شماست. پس به دنبال کار مورد علاقه خود بروید و تا پیدا کردن آن آرام نشینید
✔️ وقتی کار بزرگ و متمایزی انجام میدهید، به تماشای آن ننشینید. بلافاصله کار شگفت انگیز بعدی خود را شروع کنید
✔️ کارآفرینی یعنی پشتکار و تلاش بی حد و مرز. چیزی که کارآفرینهای ناموفق آن را ندارند
✔️ حریص باش، دیوانه باش
✔️ این را به خاطر بسپارید در آخر بزرگترین افسوس ما بابت کارهایی است که دوست داشتهایم انجام دهیم و هرگز انجام ندادهایم
چرا بیشتر افراد تازه وارد در بازاریابی شبکه ای شکست می خورند؟
کیم تامپسون یکی از بازاریابان موفق در مقاله ای 7 عامل را بیان کرده که منجر به شکست 95 درصد افراد در این حرفه می گردد. او می گوید: این من رو ناراحت می کند که می بینم بسیاری از افراد به امید دست یابی به زندگی بهتر در این کسب و کار مشارکت می کنند اما بسیاری از آنان در دست یابی به اهداف مورد نظرشان شکست می خورند. اگر بخواهم با شما صادق باشم باید بگویم خود من نیز یکی از افرادی بودم که قبل از رسیدن به جایگاه فعلی ام، دچار شکست شدم.
براساس تجربه شخصی ام 7 عامل را در شکست بازاریابان مؤثر می دانم که این عوامل عبارتند از:
1- کمبود آموزش/عدم رشد شخصی
اعتماد به نفس، مهارت های ارتباطی، مهارت های فروش و آشنایی با مفاهیم علمی در این حرفه از عوامل مؤثر در کسب موفقیت است. هرکدام از بازاریابان نیاز دارند که در این موارد سرمایه گذاری انجام دهند و به دنبال کسب یا افزایش مهارت هایشان باشند ؛ حتی اگر این آموزش ها توسط شرکت به شما ارائه نمی گردد، لازم است که در خارج از شرکت به دنبال افزایش توانایی هایتان در موارد ذکر شده باشید. توانمند بودن و رشد شخصی از مهمترین عوامل کسب موفقیت در این حرفه است.
2- عدم هدفگذاری
جمله معروفی می گوید اگر در برنامه ریزی شکست بخورید برای شکست تان برنامه ریخته اید. در هر حرفه تعیین هدف و برنامه ریزی برای دست یابی به آن یکی از عوامل تعیین کننده موفقیت در آن حرفه است. هدف دار بودن انگیزه حرکت و تلاش را به شما خواهد داد. ابتدا اهداف کوتاه مدت برای خودتان خلق کنید و سپس حرکت به سوی اهداف بلند مدت داشته باشید.
3- از یک شاخه به شاخه دیگر پریدن
ساختن یک کسب و کار موفق زمان بر است. هیچ کاری در یک زمان کوتاه به نتیجه نمی رسد و متأسفانه اکثر بازاریابان به دنبال کسب موفقیت در کوتاه مدت هستند. کسانی که به دنبال کسب نتیجه در کوتاه مدت هستند، می بایست خودشان را برای شکست آماده کنند. اگر شرکت باسابقه و موفق را انتخاب کنید و خودتان را به آن متعهد کنید و در جهت صحیح و اصولی حرکت داشته باشید، می توانید امیدوار به کسب موفقیت در بلند مدت باشید.
4- تعلل و تنبلی
بسیاری از افراد فکر می کنند در این حرفه پول درآوردن راحت است. تصور آنان این است که در این حرفه مجبور به کار و تلاش نیستند و فقط با تهیه یک لیست و چند تلفن می توانند اسکناس هایشان را بشمرند. توصیه من به آن ها این است، از صندلی هایتان بلند شوند و فعالیت تان را آغاز کنید. اگر از افراد موفق در این حرفه سؤال کنید به شما خواهند گفت که فروش و جذب افراد در این حرفه کار راحتی نیست و نیاز به تلاش سخت دارد.
5- اقدامات نامناسب و غیرقانونی
فقط کار مناسب و در چهارچوب انجام دهید؛ در غیر این صورت به موفقیت نخواهید رسید. پایبندی به اخلاق حرفه ای و کار علمی ضامن موفقیت در این حرفه خواهد بود.
6- ترس
تنها مطلبی که در این مورد می توانم بگویم، این است که شما یک انتخاب دارید، بترسید یا موفق شوید. شما نمی توانید هر دو این ها را با هم داشته باشید. زمانی که برای اولین بار می خواهید با افراد غریبه در مورد محصولات و کسب و کارتان صحبت کنید، ممکن است احساس کنده شدن قلبتان از سینه تان را داشته باشید، اما زمانی که مشتریانتان را جذب می کنید و فروشتان افزایش پیدا می کند، اعتماد به نفس شما بالا خواهد رفت و خوشحال خواهید شد. برای رسیدن به این مرحله لازم است مهارت هایتان را افزایش دهید.
7- فقدان رهبری خوب
من سال ها به دنبال فردی بودم که به طور صحیح من را هدایت کند و خوشبختانه 5 سال پیش یکی از آن ها را پیدا کردم. به دنبال رهبران با تجربه و متعهد باشید. اگر لیدر شما به سؤالات تان پاسخ نمی دهد از افراد دیگر کمک بگیرید.
اگر موارد گفته شده در بالا را رعایت کنید، می توانید امیدوار باشید که در مسیر صحیح قرار گرفته اید.
قوانینی که کارآفرینان موفق شکسته اند:
1- بیرون از جعبه استخدام کنید
ا Kara Goldin مدیر شرکت Hint:
در طول هشت سال گذشته نکته مهمی که آموخته ام این بوده که زمانی که می خواهید محصول و مدل کسب و کار جالب و متفاوتی را ارائه دهید، بهتر است افرادی را برای کار انتخاب کنید که داخل صنعت نیستند. افرادی که تجربه کار در صنعت را داشته اند، روشی ثابت برای توسعه یک برند، عرضه محصول به بازار و فروش محصول دارند. ولی برای ارائه یک محصول خط شکن باید خلاق اندیشید و متفاوت فکر کرد تا موقعیت هایی را دید که بقیه از یافتن آن ها عاجزند. من اغلی شاهد این بوده ام که افرادی که از داخل صنعت هستند قادر به تفکر خلاقانه نیستند.
2 -زمان بندی متغیر تیم
ا Erica Cerulo پدیدآورنده of a kind:
تیم ما هیچ وقت تا قبل از ساعت 10 و نیم صبح فعالیت کاری خود را آغاز نمی کند. ما این تصمیم را به این خاطر گرفته ایم که نیاز به تخصیص صبح به کارهای شخصی و روزانه داشتیم. بعد از تشکیل شرکت چیزی نگذشته بود که متوجه شدیم اغلب اعضای تیم شب ها را تا دیروقت زمان خود را صرف مهمانی می کنند و در صورتی که صبح زود مجبور به حضور در محل کار باشند از انجام تمیزکاری های شخصی و ورزش باز می مانند. همین باعث شد که زمانی متفاوت را برای شروع کار انتخاب کنیم.
3-هرکاری کنید، حتی کارهایی که فکر می کنید در شان تان نیست
ا Chelsea Kocis پدیدآورنده Swerve Fitness
در روزهای شروع کار ما هر کاری می کردیم تا پول نقد ذخیره کنیم و این موضوع بیشتر از هر چیزی به ما کمک کرد تا متوجه بشویم که چقدر می توانیم کارآمدتر عمل کنیم و منجر به احترام بسیار زیاد از سوی مشتریانمان شد. زمانی که می دیدند ما برایشان هرکاری می کنیم و از جان و دل مایه می گذاریم آن ها هم متقابلاً چنین کاری می کردند.
4 -بیخیال شوید!
ا Tracey Noonan مدیرعامل Wicked Good Cupcakes
بیخیال کار شوید و زمانی را صرف کودک و خانواده تان کنید. هرچند ممکن است بسیار علاقه داشته باشید که از نقش مدیرعاملی خود یک لحظه هم دور نشوید، ولی این کار منجر به ساعت های کاری طولانی و طاقت فرسا خواهد شد. گوشی خود را برای چند ساعت خاموش کنید، با این کار به کارآفرین و انسان بهتری تبدیل خواهید شد.
5- تیم را مجبور به توقف کنید
ا Sarah Milstein مدیرعامل و پدیدآورنده Lean Startup Productions
شرکت ما یک کسب و کار توزیع شده است. اغلب ما از خانه و با زمان های کاری متنوع فعالیت می کنیم. ما یک قانون مهم داریم: هیچ ایمیلی در آخرهفته ها و از ساعت 7 به بعد عصر نباید ارسال شود. این کار به اعضای تیم کمک می کند که از کارهای طولانی مدت و خسته کننده اجتناب کنند، نسبت به کاری که می کنند آگاه باشند و ارتباطات معنایی بین خود را حفظ کنند.
6-به نکاتی توجه کنید که کمتر به آنها توجه می شود
اKatrina Lake مدیرعامل Stitch Fix:
بسیاری از شرکت های تجارت الکترونیک به نقاط حساسی که مشتری با آنها در ارتباط است، توجه نمی کنند. برای مثال ارسال مرسوله خود یک فرصت بزرگ به حساب می آید و تجربه کاربری فوق العاده ای به مشتری می دهد. بسیاری از شرکت ها تا جای ممکن می خواهند هزینه های پستی خود را کاهش دهند و این کار منجر به بسته بندی های کثیف و رعایت نکردن برخی جزییات می شود. ما سرمایه گذاری زیادی روی جعبه های بسته بندی و کاغذهایی که محصولات را با استفاده از آن ها به هم میپیچیدیم کردیم. به شکلی که مشتری، بعد از دریافت محصول احساس دریافت هدیه ای زیبا را پیدا می کرد.
7- کسب و کار شما خود شمایید
ا Emily Chase Smith نویسنده:
قوانین جدید کسب و کار ثابت می کند که برای شروع تجارت دیگر یک مدل کسب و کار بزرگ نیاز نداریم بلکه دوستان و اقوام، سرمایه گذاران و مشتریان به خود شما و شخصیت تان بعنوان یک صاحب کسب و کار توجه می کنند. چه چیزی برای گذاشتن روی میز دارید؟ تجربه مناسبی دارید؟ دوست داشتنی هستید؟ و یا حس خوبی را منتقل می کنید؟
کسب و کار در دنیای مدرن کاری نیست که شما می کنید۷ بلکه شخصی است که شما هستید.
8- جلسات بیهوده را کنار بگذارید
ا Luke Knowles مدیرعامل Kinoli Inc:
ما علاقه چندانی به جلسات و دورهمی ها نداریم. تنها جلسه ما بصورت هفتگی و در طی سی دقیقه با حضور همه کارکنان برگزار می شود. جلسات اغلب به چیزی که به دنبال آن هستیم نمی رسند و در بیشتر مواقع زمان شرکت کنندگان آن تلف می شود. ما ترجیح می دهیم به جای اینکه راجع به انجام دادن کارها صحبت کنیم، آن ها را انجام دهیم.
منبع: mashable
استیو جابز در دهه 1980 میلادی ایده ای از تصویر سه بعدی در سر داشت که همه صنایع دفاع، نفت و پزشکی را دگرگون کند. اما او در ایده پردازی خود اشتباه کرد و برای این اشتباه میلیون ها دلار از سرمایه شخصی خود را از دست داد و در سال 1991 میلادی، کمپانی 125 هزار دلاری پیکسار را تعطیل کرد.
در آن زمان، تنها سود حاصل از پیکسار، تیم کوچکی از انیماتورهایی بود که از نرم افزار پیکسار برای برای ساخت تبلیغات کامپیوتری تلویزیون بهره می گرفتند. همین گروه بعدها کارتون داستان اسباب بازی ها را تولید کردند. هنگامی که جابز در سال 2011 میلادی درگذشت، بیش از 70 درصد از سرمایه 8.3 میلیارد دلاری او حاصل از سهام او در استودیو پیکسار بود، صنعتی که هرگز قصد ورود به آن را نداشت.
فقط یک شب دیگر زنده بمان، همین!
پسرتان امشب را به صبح نخواهد رساند! این جمله ای بود که وقتی هفده ساله اش بود و گرفتار یک بیماری سخت شنید. جمله ای که پزشک به پدر و مادرش گفت.
«اریکسون» صدای گریه مادرش را شنید. با خودش فکر کرد:
کسی چه میداند، شاید اگر من امشب را به صبح برسانم، مادرم این قدر رنج نکشد و تصمیم گرفت تا سپیده صبح نخوابد.
او با طلوع خورشید فریاد زد: مامان! من هنوز زندهام!
او تصمیم گرفت همواره سعی کند فقط یک شب دیگر را به صبح برساند و موفق شد.
این داستان واقعی است و متعلق است به روانشناس معروف میلتون اریکسون. اما داستان دشوار زندگی وی ادامه دارد. وی که پریش خوانی داشت، کور رنگی هم داشت و بعد از بیماری، حالا به نوعی فلج هم شده بود و دیگر نمی توانست حرکت کند، تنها عضله ای که حرکت می کرد، عضلات پلکش بود!
چه کار کرد؟ یک پدیده معمولی را تبدیل کرد به یک فرصت استثنایی، وی رزوها، هفت خواهر، یک بردار و دو والدینش را زیر نظر می گرفت و به رفتار آن ها فکر می کرد و رفتار آن ها را تحلیل می کرد و همین آغازی شد برای اینکه بعدها وی به یک روان درمانگر معروف و موفق تبدیل شود. وی كه همزمان صاحب يك خواهر شده بود، با پيروي (الگوبرداري) از اين نوزاد توانست سلامتي و توانايي جسماني اش را به راحتي و در كمتر از يك سال دوباره بازيابد.
او بیش از 22هزار شب (60 سال) بعد از آن شب که قرار بود بمیرد زندگی کرد! چرا که تصمیم گرفت فقط یک شب دیگر زنده بماند و طلوع آفتاب را ببیند.
تجویز راهبردی
در شرایط دشوار و خشن محیطی دو نکته را در نظر بگیرید. به پدیده های معمولی اطرافتان نگاه کنید و از خود بپرسید از همین مساله پیش پا افتاده چه استفاده ای می توانم بکنم؟ منتظر معجزه نباشید. دو؛ علاوه بر افق های بلندمدت، افق های بسیار کوتاه مدت را نیز در برنامه ریزی خود بگنجانید (حتی گاهی به اندازه یک شب تا صبح)!
تراژدی خفگی در کوچه بن بست در شهری پر از آزادراه
بگذارید با یکی دو مثال آزاردهنده شروع کنم
اینفوسیس یک شرکت هندی گمنام در سال 1981 و تنها با شش کارمند تاسیس شد. امروز که این مطلب را در انتهای سال 2016 برای شما می نویسم 190 هزار کارمند از 129 کشور دارد! جزو 8 شرکتبرترخدماتفناوریاطلاعات دنیاست. درآمدی حدود 10 میلیارد دلار دارد و از طریق شش بازار سهام مختلف در دنیا تامین مالی می کند! تصورش را بکنید این شرکت توانسته است از 129 کشور دنیا، سرمایه انسانی جذب کند.
کشوری هست که در آن فوتبال ورزش اول نیست. هیچکس این کشور را به فوتبال نمی شناسد. اما بیشترین توپ های دست دوز درجه اول فوتبال دنیا را این کشور تولید می کند. رونالد و مسی هر دو پاهایشان با توپ های ساخت این کشور معجزه می کنند. این کشور یاد گرفته است که با دنیا کار کند. فوروارد اسپورتز از کشور پاکستان آموخته است که با اکثر شرکت های معروف دنیا از جمله آدیداس کار کند.
این دو مثال را زدم که فکر نکنید فقط کشورهای پیشرفته جهانی عمل می کنند. جهان، جهانی شده است. این جمله یعنی چه؟ سرمایه، محصولات، خدمات، ایده ها، نیروی انسانی و دانش فنی از مرزها عبور می کنند. حتی کشاورزی هم دیگر بین المللی شده است. چین، کره و برخی کشورهای عربی در سرزمین خود کشاورزی نمی کنند.
اما متاسفانه ایران نه بواسطه تحریم های اقتصادی بلکه به واسطه محدودیت های ذهنی، در کوچه بن بست گیر افتاده است. ایران پر از پتانسیل های جهانی است اما این پتانسیل ها جهانی نشده است.
چرا می گویم محدودیت های ذهنی؟ بگذارید برای شما مثال دیگری بزنم: فکر می کنید که رییس کل بانک مرکزی انگلستان از چه کشوری است؟ خوب بدیهی است که چنین پستی را به هیچ کس جز یک انگلیسی نمی دهند اما ریاست کل بانک مرکزی این کشور را به یک اجنبی سپرده اند: یک کانادایی. دقت کنید ما داریم راجع به انگلستان صحبت می کنیم. کشوری که مهد صنعت مالی و همچنان پیشرو جهان در صنعت مالی و بانکداری است. آنها آموخته اند که باید جهانی عمل کنند. حالا این رفتار را مقایسه کنید با استخدام یک مربی خارجی برای یکی از تیم های ورزشی ما. مثلا فکرش را بکنید که بخواهند مدیر عامل ایران خودرو را یک خارجی بگذارند. اگر رییس جمهور استیضاح نشود حتما وزیر صنعت استیضاح می شود.
خب بلافاصله به ذهن ما می رسد که دولت باید کاری کند که کشور ما نیز بین المللی و جهانی عمل کند. دولت ناتوان تر و گرفتارتر از آن است که بتواند چنین کند. بهترین راهکار آن است که تک تک ما و سازمان ها و شرکت ها مسیر جهانی شدن را طی کنند.
تجویز راهبردی
برای شروع در سطح فرد چند توصیه کلیدی دارم: در شبکه های اجتماعی مانند لینکدین به افراد خارج از کشور وصل شوید. خود را از دایره تنگ رفقای محلی و بومی برهانید. یک زبان خارجی بیاموزید. فرهنگ، آداب و رسوم یک کشور خارجی را مطالعه کنید. هر ماه یک روز یک روزنامه خارجی مطالعه کنید.
به این فکر کنید در هر رشته ای که هستید چگونه می توانید هنر/توانمندی خود را در یک بازار خارجی عرضه کنید.
میزبان توریست های خارجی شوید آن ها را به یک عصرانه یا شام دعوت کنید.
شاید یکی از زیباترین شعرهایی که خوانده ام این شعر از ايرج جنتي عطايي باشد (شما هم با دقت بخوانید):
میون این همه کوچه که به هم پیوسته. کوچه قدیمی ما کوچه بن بسته
توی این کوچه به دنیا اومدیم. توی این کوچه داریم پا میگیریم
یه روز هم مثل پدربزرگ باید. تو همین کوچه بن بست بمیریم
اما ما عاشق رودیم مگه نه؟ نمیتونیم پشت دیوار بمونیم
ما یه عمره تشنه بودیم، مگه نه؟ نباید آیه حسرت بخونیم .
خداوند نیز نگران این است که ما در کوچه بن بست بمانیم و بمیریم از این رو گفته است: بروید و در زمین خداوند سیر کنید!
دکتر مجتبی لشکربلوکی
قانون جذب و رسیدن به خواسته ها:
قصد كنيد كه به هر چيزي كه دوست داريد نگاه كنيد و به خود بگوييد :
« مي توانم اين را فراهم كنم .مي توانم اين را بخرم »
آن وقت انديشه تان را می توانید عوض كنيد و شروع كنيد به داشتن حس بهتري نسبت به پول .
پول بدهيد تا پول بيشتري به زندگي تان جلب شود .
وقتي شما سخاوتمند باشيد و احساس خوبي از شريك كردن ديگران در پول خود داشته باشيد ، داريد مي گوييد « من خيلي پول دارم . »
كفه ي ترازوي انديشه هايتان را به سوي ثروت خم كنيد . ثروتمند بيانديشيد .
زماني كه مي خواهيد رابطه اي را به سوي خود جذب كنيد ، مطمئن شويد كه انديشه ها ، كلمات ، اعمال و محيط پيرامون شما در تضاد با آرزوهاي شما نباشند .
با احترام و عشق با خود برخورد كنيد . آن وقت افرادي را به سوي خود جلب مي كنيد كه به شما عشق و احترام نثار مي كنند .
وقتي نسبت به خود احساس بدي داريد ، عشق را بلوكه مي كنيد و در عوض افراد و شرايطي را جذب مي كنيد كه احساس بد شما را تداوم مي بخشد .
بر صفاتي كه در خود دوست داريد تمركز كنيد و قانون جاذبه چيزهاي عالي ديگري درباره خودتان به شما نشان خواهد داد .
براي اينكه رابطه درست كار كند ، بر آنچه در شخص مورد نظر ارج مي نهيد تمركز كنيد نه بر شكايت هايتان . وقتي بر قدرت ها متمركز مي شويد ، مقدار بيشتري از آنها را دريافت خواهيد كرد .
تاثير داروي كاذب نمونه اي از قانون جاذبه در عمل است . زماني كه بيمار حقيقتا" به قرصي كه به او مي دهيد باور دارد ، آنچه را كه باور دارد دريافت مي كند .
« تمركز بر سلامتي كامل » چيزيست كه ما مي توانيم همگي در درون خود انجام دهيم عليرغم آنچه ممكن است در بيرون اتفاق بيفتد .
خنده موجب جذب شادي و رها كردن منفي ها مي شود و به سوي شفاي معجزه آسا هدايت مي كند .
در برابر هر چيزي كه مقاومت كنيد آن را به سوي خود جذب مي كنيد، زيرا به صورت قدرتمندانه اي با عواطف خود بر آن متمركز هستيد . براي تغيير هر چيزي به درون برويد و علائم جديدي با انديشه ها و احساس هاي خود مخابره كنيد.
شما بر تمركز بر چيزهاي منفي نمي توانيد جهان را عوض كنيد . وقتي بر وقايع منفي دنيا تمركز مي كنيد نه تنها بر آن ها مي افزائيد بلكه به زندگي خود نيز چيزهاي منفي بيشتري را جذب خواهيد كرد .
به جاي تمركز بر مشكلات جهان ، انرژي و توجه خود را به سوي اعتماد ، عشق ، فراواني ، آمرزش و صلح معطوف كنيد تا قانون جذب همين ها را به شما هديه كند.
هرگز چيزهاي خوب تمام نخواهد شد زيرا بيش از اندازه ي كافي براي همه هست . زندگي يعني فراواني . پس هرآنچه آرزو داريد را جذب زندگي تان كنيد.
آنچه دوست داريد انجام دهيد .
اگر نمي دانيد چه چيز شما را شاد مي كند بپرسيد « شادي من كجاست ❓» وقتي به شادي خود متعهد مي شويد ، سيلي از چيزهاي خوب را به سوي خود جذب مي كنيد زيرا شادي از شما مي تراود .
حال كه شما دانش راز را آموخته ايد ، آنچه خواهيد كرد به شما بستگي دارد . هر انتخابي بكنيد درست است . قدرت كاملا" در دست شماست .
راز هر آنچه را كه بخواهيد به شما ارزاني مي كند ، شادي ، سلامتي و ثروت .
این فوبیا شما را متوقف خواهد کرد: تصمیم هراسی
مدتها است تصمیم به تعویض و ارتقای ماشینم دارم؛ اما باید چند میلیون تومان پول روی قیمت ماشین فعلی بگذارم تا ماشینی که بهتر است خریداری کنم. نه میتوانم این تصمیم را فراموش کنم و نه جرات دارم که به صورت قطعی تصمیم بگیرم. به سراغ راهحل دیگری میروم: «فعلا ضبط ماشین رو عوض میکنم. شاید بتوان با همین ضبط جدید تا مدتی همین ماشین را تحمل کرد.»
مدت هاست می دانم که این شیوه پرداخت یارانه ها اشتباه است، اما نه جرات دارم که آن را تغییر دهم و نه می توانم آن را به همین شیوه ادامه دهم. بنابراین فعلا ادامه می دهم تا ببینم چه می شود.
ما از فوبیا (ترسهای بیدلیل) زیاد شنیدهایم. فوبیای حشرات، فوبیای تاریکی یا ارتفاع. فوبیای تنهایی و سکوت. اما شاید هیچیک از آنها، به اندازه ترس از تصمیم گیری بر زندگی ما سایه نینداخته باشد. ترس از تصمیمگیری به حدی جدی است که برای آن یک نام اختصاصی هم در نظر گرفته شده است: Decidophobia. (تصمیم هراسی)
تحلیل راهبردی:
تاثیر مخرب این فوبیا بر زندگی شخصی/اداره سازمان/کشورداری چیست؟ اصلا نشانه های این بیماری چیست؟
1) فوبیای تصمیم گیری ، باعث میشود ما جرات انتخاب یک گزینه را از میان گزینههای موجود نداشته باشیم. این در حالی است که در بسیاری از موارد، گزینه درست را میتوانیم به سادگی از میان گزینههای پیش رو تشخیص دهیم.
2) فرار از تصميمهاي بزرگ به تصميمهاي كوچك، يكي از هنرهاي ما براي پنهان كردن ترس از تصميمگيري است. پیتر سنگه استاد دانشگاه ام.آی.تی می گوید: با تقسیم یک گاو به دو قسمت، دو گوساله نخواهیم داشت. بلکه یک گاو مرده خواهیم داشت، ما با خرد کردن یک تصمیم به تصمیمهای کوچکتر، عملا اصل آن تصمیم را کنار گذاشته و سرگرم انتخابهای دیگری شدهایم.
3) تعویق تصمیمات استراتژيک؛ فعلا اولویت من نیست: میدانیم که دیر یا زود باید راجع به ماندن یا رفتن از این سازمان تصمیم بگیریم؛ اما بهدلیل ترس از گرفتن این تصمیم، میگوییم: «فعلا مشغول درس خواندن هستم. بگذار لیسانسم را بگیرم. بعدا به این مساله فکر میکنم. الان اولویت من تغییر محل کار نیست. اولویت دانشگاه است.»
ما عموما فراموش ميكنيم كه تصميم نگرفتن، خود يك تصميم است. كسي كه تصميم مي گيرد فردا در مورد استعفا فكر كند، تصمیم گرفته است كه امروز استعفا ندهد.دلیل اینکه بسیاری از ما مشورت میگیریم، ندانستن پاسخ نیست، بلکه ترسیدن از پذیرش پاسخی است که در ذهن داریم.
تجویز راهبردی:
1- برای تصمیمات خود ضرب الاجل زمانی تعریف کنید.
2- با افرادی که دل و جرات بیشتری دارند همراه شوید.
3- زمانی که تصمیمات را در ضرب الاجل تعیین شده می گیرید به خودتان جایزه دهید. مثلا یک شیر موز یا دیدن یک فیلم با ارزش!
دکتر مجتبی لشکربلوکی
چرا استیو جابز به فرزندانش آی پد نداد؟
در سال 2010 که اولین تبلتهای این شرکت به بازار آمد جابز در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفت: « فرزندان من از این وسیله استفاده نمیکنند. ما میزان استفاده از تکنولوژی در خانه را برای فرزندانمان محدود کردهایم.»
در میان والدینی که در مورد استفاده کودکانشان از ابزار تکنولوژی نگران هستند، پدر و مادرهایی هم هستند که خودشان دستی درتولید این ابزار داشتند و از قضا نگران بودند. یکی از این افراد استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل بود. حتی مرد شماره یک فناوری دنیا هم در مورد مواجهه فرزندانش با تکنولوژی نگران بود. جالب است بدانید که استیو جابز به فرزندانش اجازه نمیداد بیش از حد با گجت اختراعی خودش وقت بگذرانند و حتی زمانی که در سال 2010 اپل موفق ترین ابزار خود یعنی تبلت را به دنیا عرضه کرد، کوچکترین دختر جابز حتی آی پد هم نداشت.
به جای آی پاد با هم شام میخوریم
در سال 2010 که اولین تبلتهای این شرکت به بازار آمد جابز در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفت: « فرزندان من از این وسیله استفاده نمیکنند. ما میزان استفاده از تکنولوژی در خانه را برای فرزندانمان محدود کردهایم.»
جابز سه فرزند داشت که به همراه لوران پاول با هم زندگی می کردند. رید، پسر بزرگ و 23 ساله استیو، ارین دختر 19 ساله این نابغه و ایو 16 ساله دختر ته تغاریاش. او همچنین یک دختر هم از ازدواج اولش دارد. زمانی که آی پاد به بازار آمد ارین و او 12و 15 ساله بودند. شرح حال نویس استیو جابز، یعنی والتر آیزاکسون به روزنامه تایمز گفت که استیو هر شب روی یک میز بزرگ همراه خانواده اش شام میخورد و درباره کتابهای مختلف، تاریخ و چیزهای جالب و متنوع دیگر بحث میکرد. در این حین هیچ کس از جیبش آی پد یا تبلت در نمی آورد و به هیچ عنوان به نظر نمیرسید که هیچ کدام از بچهها یه این وسایل معتاد باشند. جابز حتی بچههایشان را در مدارسی ثبت نام کرد که غیرتکنولوژیک بودند و آنها فقط روی آموزش کلاسیک تمرکز کردند.
جابز تنها نبود
همفکران جابز کم نبودند. تعداد دیگری از مدیرانی که تولید کننده تکنولوژی بودند میزان مواجهه فرزندانشان را با این وسایل محدود کردند. یکی دیگر از این افراد کریس اندرسون، مدیر عامل شرکت تولیدکننده هواپیماهای بدون سرنشین است. او میگوید: « بچههایم، من و همسرم را متهم کردند که ما بیش از حد نگران تکنولوژی هستیم و میگویند هیچ کدام از دوستانشان چنین قوانینی را در خانه ندارند.» اندرسون که 5 فرزند 6 تا 17 ساله دارد حالا دلیل واضحی برای این کارش دارد. دلیلش این است که خطرات ناشی از تکنولوژی را دیده و میگوید دلش نمیخواهد این اتفاق برای فرزندانش بیفتد.
مخالفان جابز
برخی والدین متخصص در ابزارهای تکنولوژیک با این نظر مخالف هستند. علی پرتوی که مدیر ارشد دراپ باکس است میگوید زمانی را که فرزندانش از کامپیوتر برای خلق چیزی استفاده میکنند با زمانی که آنها بازی میکنند و وقتشان را تلف میکنند متمایز میکند. او ادامه میدهد: « همانطور که من نمیتوانم درباره زمانی که کودکان پیانو مینوازند یا نقاشی میکنند و مینویسند محدودیت قائل شوم بی فایده است که زمانی را که کودک با کامپیوتر هنری را خلق میکند یا ویدئوی را ویرایش میکند یا با کامپیوتر برنامه نویسی میکند هم محدود کنم.»
شاید جابز حق داشت
اگر اعتیاد فعلی ما به اپل و دیگر ابزار تکنولوژیک یک نشانه است شاید ما فرزندانمام را زمانی که در سالهای اول زندگی با تکنولوژی اسیر کنیم عملا وارد یک زندگی ناکامل عاری از تخیل، خلاقیت و هر چیز هیجان انگیزی کردیم. ما از نسل قبل هستیم، نسلی که همیشه خارج از خانه بازی کردیم چون هیچ وقت موبایل و لپتاپ ندیدیم. ما از طریق جنبش، تعامل رو در رو و گرفتن اطلاعات از طریق کتابها و اجتماع و دیگران توانستیم دانش به دست آوریم نه از گوگل. یادگیری به روشهای مختلف قطعا فردی با توانمندی بیشتر از ما میسازد و نباید این قابلیت را از کودکانمان بگیریم به این ترتیب به نظر میرسد استیو جایز در این مورد حق داشت. بنابراین دفعه بعد که میخواهید به فرزندتان گوشی موبایل بدهید حواستان باشد که رشد فانتزیهای ذهنی او را مختل میکنید همین جاست که باید تامل کنید و برایش جایگزین بهتری انتخاب کنید.
نتورك ماركتينگ كارخانه ي انسان ساز
هر كسي وقتي وارد اين صنعت ميشه (نتورك ماركتينگ) فكر ميكنه ، خب اگه دو يا چند نفروارد كنم و آموزش بدم و حمايتشون كنم پول دار ميشم ! نه !
اين حرفه با بقيه حرفه ها متفاوته ، اينطوري نيست.
هر شغلي سختيهاي خودش را داره ولي اين حرفه سختيهاش با بقيه شغلا فرق داره ، اينجا اولين كاري كه بايد بكنيم ساختن خودمونه كه واقعاً همه از زيرش در ميرند.
خودسازي ، سخت ترين كاري كه در دنيا وجود داره.
معلمي كه درس رو بلد نباشه نمي تونه به شاگرداش درس بده ، پس اولين چيزي كه مي خواد اينه كه اول خودش شاگرد خوبي باشه تا بعد بتونه معلم خوبي هم بشه.
حرفاي قشنگ همه بلدند بزنند ، عمل و نتيجه مهمه. اگه شما هر روز يه عده از مردم رو جم كنين و درباره پول دار شدن صحبت كنين و خودتون اجاره خونتون را نداشته باشين! آيا كسي حاضره به حرفاي شما گوش بده ؟
پس اول بايد خودتون عمل كنيد و بعد به بقيه راه را نشون بديد ، من تو اين حرفه چيزاي زيادي ياد گرفتم ، افرادي رو ديدم توي مجموعه كه از اهداف و جنگيدن براي اهداف خيلي خوب صحبت مي كردند ولي بعد از مدتي خبري از خودشون هم نبود (حرفاي هميشگي ، من تا چند ماهه ديگه نمي تونم بيام فعلاً كار دارم ، بدهكارم ، بدهي هام رو ميدم بعد ميام و .......) اينجا بايد از درون قوي بشيم ، بايد كينه و نفرت را دور بريزيم ، بايد دلمون را صاف كنيم ، بايد حقه ،كلك و دروغ را كنار بذاريم.
خيلي از كسائي كه توي نتورك دارن كار مي كنن وقتي وارد زندگيشون ميشيم ميبينيم توي خونه با همه فاميلها و آشناها مشكل داره ، حتي با خانم خودش مشكل داره ، به نظر شما كسي كه نميتونه مشكل خودش را حل كنه ميتونه مشكل يه عده آدم ديگه را حل كنه؟
كسي كه با مادر خودش هر روز بحث داره با خواهرش با داداشش با خانمش با پسرش با دخترش و ...... چطور ميتونه مشكل من را حل كنه؟
كسي كه ميخواد به من راهكار بده بايد خودش انجام داده باشه . يكي يه ماه طاقت مياره يكي يه سال يكي دو سال يكي ........... بالاخره بخاطر مشكلات درونش نميتونه طاقت بياره .
خب حالا بيائيم منطقي به اين صنعت نگاه كنيم، پس هر كسي كه مشكلات درون خودش را درست كنه ميتونه توي اين حرفه موفق بشه و نه تنها اينجا ، هرجاي ديگه ، هر جا كه باشه زندگيش قشنگ ميشه ، افرادي هم هستند كه از درون خوب هستند ولي راه موفقيت را بلد نيستند ، اينا زودتر به نتيجه ميرسند ولي اون هايي كه شخصيت دروني آشفته اي دارن بايد بيشتر روي خودشون كار كنند و انتظار نداشته باشند كه زود به نتيجه برسند .
خيلي ها به دليل عدم آموزش صحيح عقب افتادند ، اگه اينجا آموزشها را جدي بگيرند خيلي زود رشد ميكنند .
من هميشه ميگم اينجا مكتب شكوفائي نخبگان خفته است .
پس اونائي كه دارن اين مطالب را ميخونند اگه دارند كار ميكنند ، سعي كنند خودشون را از درون قوي كنند تا موفق بشند ، اگه كار ميكردند و الان نميكنند يه نگاهي به اطرافشون بكنند ، اگه هر روز از اين و اون شاكي هستند و زندگي براشون سخته تغيير نياز دارند ، اگه تغيير نكنند تا آخر عمر وضعيتشون بهتر از اين نميشه و بدونند كه اونها هم ميتونند همون كاريهايي كه بالاسريهاشون كردند بكنند و فكر نكنند اگه اونا از كار كنار بكشند ، نتورك ماركتينگ تعطيل ميشه و اينم بدونند كه هر موقع برگشتند كسائي هستند كه با آغوش باز ازاونها استقبال كنند.
و دسته سوم افرادي كه هنوز وارد كار نشدند ، بدونند اينجا ميدون جنگه اگه حاضري با خودت بجنگي بيا جلو, كسائي هستند كه از جون برات مايه بذارند و يادت بدند فقط بايد انجام بدي ، آره اينجا ميدون مبارزه با نفسه.
روش هایی برای کشف استعدادهای پنهان
نقاط قوتتان را پیدا کنید
چه چیزهایی در شما وجود دارد که قابل تحسین است و دیگران نقطه قوت شما می دانند.
توانایی هایتان را قدرت بدهید.
آنچه در آن مهارت دارید رابشناسید و برای بهبود آن تلاش کنید
دنبال غریزه تان بروید
هر چیزی که بیشترین رضایت فردی را به شما می دهد به احتمال خیلی زیاد همان استعداد ذاتی شماست.ازنوشتن لذت می برید،از حرف زدن بامردم شاد می شوید چه کاری واقعا شما را خوشحال می کند؟
خوب گوش کنید
اگر خوب گوش کنید مردم خیلی چیزها درمورد خودشان می گویند. همیشه برای استخدام کردن کسی، دوستیابی یا هر بیزنسی کمی درمورد پیشینه افراد تحقیق کنید.
همه چیز را امتحان کنید
وقتی دست به هر کاری بزنید مطمئن باشید که استعداد پنهانتان خواه ناخواه پدیدار می شود. فقط باید زود بفهمید که در کدام کارها استعداد ندارید و سریعاً آن را کنار گذاشته و وقتتان را هدر ندهید.
موهبت الهیتان را کشف کنید
برای پیدا کردن آن موهبت خاص الهی در خودتان به چیزهایی فکر کنید که برایتان ساده است. یعنی کارهایی که برای شما خیلی ساده اند اما برای دیگران اینطور نیست. چه کارهایی هست که دیگران برای انجام آن سراغ شما می آیند چون برای شما مثل آب خوردن است و برایتان مهم نیست که حتی درقبال آن به شما پولی بپردازند.
ویژگی های یک حسابدار موفق
یک حسابدار واقعا موفق در دنیای کسب و کار ویژگی های مشخصی دارد. حسابداری که کل ویژگی های زیر را داشته باشد کمیاب است اما اکثر حسابداران موفق بسیاری از این ویژگی ها رادارند.
1 تمرکز
حسابدار موفق سعی می کند ضمن آگاهی حداقلی از حوزه های مختلف حسابداری از قبیل حسابدازی مالیاتی، حسابداری مالی، حسابداری بهای تمام شده، حسابداری مدیریت، حسابداری بخش دولتی، حسابرسی داخلی و ... در یک محور اصلی به طور خاص تمرکز کند و در آن حوزه یک متخصص تمام عیار می شود.
2تخصص و دانش
• تخصص فنی: حسابدار موفق اصول و استانداردهای حسابداری را خوب می شناسد. وی سعی می کند تا حد امکان گواهی نامه های حرفه ای مرتبط با رشته را اخذ کند و مطالعات مستمر داشته باشد. آموزش مستمر چیزی است که حسابدار موفق از آن غافل نمی شود.
• تخصص مدیریتی: یک حسابدار موفق، از اصول و تکنیک های مدیریت و اداره کسب و کار آگاه است. بنابراین برای موفق شدن در حسابداری، باید مطالعاتی در حوزه علم مدیریت هم داشت.
• مهارت سخنوری و نوشتن: یک حسابدار موفق خوب حرف می زند و خوب می نویسد. وی قواعد نوشتن را کاملا رعایت می کند و دقیق و صحیح و محترمانه می نویسد.
3 ویژگی های شخصی و ظاهری
• ظاهر: حسابدار موفق لباسهای مرتبی می پوشد و همواره به آراستگی ظاهر در عین سادگی توجه می کند. وی حتی به تمیز بودن کفشها و کوتاه بودن ناخن ها و مرتب بودن موهای سرش هم توجه می کند. حسابدار موفق ظاهری بشاش و تمیز دارد.
• درستکاری: حسابدار دو چیز برای فروش دارد یکی زمان و دیگری درستکاری می باشد. حسابدار موفق استانداردهای شخصی بالایی برای صداقت و درستکاری دارد و همواره با استانداردهای بالای سازمانی خود را مطابقت می دهد و با آن زندگی می کند. حسابدار موفق زندگی شخصی خود را با استانداردهای زندگی حرفه ای هماهنگ می کند.
• اعتماد به نفس: حسابدار موفق اعتماد به نفس دارد، اما نه بیش از حد.
• خدمت محوری: حسابدار موفق همواره برای ارائه خدمات حرفه ای به دیگران تلاش می کند و به حل مشکلات آنان می اندیشد.
• دفتر کار یا محل کار: حسابدار موفق، دفتر کار تمیز، سازمان دهی شده، جذاب و راحتی دارد.
• بهداشت شخصی: حسابدار موفق همیشه خوشبو و خوشرو است. او به آرامی و شمرده شمرده صحبت می کند، با صدای بلند سخن نمی گوید. سالم و پر انرژی به نظر می رسد. در محیط کار نه خواب آلود است و نه خسته.
• طرز نگرش به محیط: حسابدار موفق مثبت اندیش( البته با تردیدهای حرفه ای )است و همیشه کار کردن را دوست دارد. وی از حل مسائل مشعوف می شود.
• خوش مشربی: حسابدار موفق با گروه های مختلف تعامل دارد، حتی با افرادی که دیگران احساس خوبی از تعامل با آنها ندارند. وی از انزوا و دوری از محیط پرهیز می کند.
• خلاقیت: حسابدار موفق راه حلهای خلاقانه ای را برای مسائل پیدا می کند و گزینه های مختلف را در پیش روی خود قرار می دهد و بررسی می کند.
4 مدیریت منظم منابع
• مدیریت پول: حسابدار موفق با پول سازمان و حتی با پول خودش ولخرجی نمی کند. او در وهله اول مدیر مالی خوبی برای زندگی شخصی خود است.
• مدیریت زمان: حسابدار موفق از زمان به به نحو کارآ و مؤثر استفاده می کند. افرادی که نمی توانند زمان را به درستی مدیریت کنند حسابدار موفقی نخواهند شد.
5 رعایت آداب معاشرت
حسابدار موفق:
• قادر به مدیریت جلسات و خاتمه دادن به آنها در زمان مناسب است.
• به جزئیات توجه می کند و بر اساس واقعیت ها و حقایق و شواهد سخن می گوید.
• هیچ وقت گفتن« متشکرم »را فراموش نمی کند و بابت خدماتی که از دیگران دریافت می کند سپاس گذاری می کند.
• وقتی وارد جمعی می شود، خود را به افراد جدید معرفی می کند.
• همیشه از تواضع کافی برخوردار است و هیچ گاه حس خود برتربینی را به دیگران منتقل نمی کند.
• وقت شناس است و هیچ گاه دیگران را منتظر نمی گذارد.
• می داند که چه زمانی باید به احترام دیگران از جا برخیزد.
@eghtesadjahani
چطور پول خرج کنیم؟
گاهی وقتها عدم موفقیتهای مالی به علت داشتن الگوهای مالی قدیمی و نادرست اتفاق میافتد.
شما با تغییر این الگوها، میتوانید رفتارهای مالیتان را بهبود بخشید و به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کنید.
یک راه خوب برای خارجشدن از چهارچوب الگوهای قدیمی این است که برنامه مالی مشخصی داشته باشید و مصارف و مخارجتان را بودجهبندی کرده و درصد مشخصی از درآمدتان را به کارها و فعالیتهای موردنظرتان تخصیص دهید و سعی کنید از این الگو پیروی کنید.
این کار کمک میکند تا بهتر بتوانید هزینههایتان را مدیریت کنید. برای شروع میتوانید از الگوی پیشنهادی زیر استفاده کنید.
تاریخ ارسال پست: 25 / 9 / 1395 ساعت: 7:30 بعد از ظهر
چند راهکار مهم برای موفقیت در بورس
حتما شما نیز این جمله معروف که “استمرار موفقیت نسبت به کسب آن از اهمیت بیشتری برخوردار است” را بارها شنیده اید. به عقیده بسیاری از سرمایه گذاران بازار سهام یا بورس، موفقیت تنها در خرید سهام های ارزان و فروش آنها با قیمتی چند برابر که سود قابل توجه ای را برای شما به همراه دارد خلاصه می شود.
✔️انتخاب سهام مناسب
اولین گام پیش از سرمایه گذاری در بازار بورس انتخاب سهامی مناسب است. بررسی دقیق وضعیت سهام شرکت هایی که به واسطه گزارش های تحلیلی و تبلیغات رسانه ای به خرید آنها علاقمند شده اید از اهمیت بسیاری برخوردار است. با انجام این کار و انتخاب سهامی مناسب در واقع قسمت دشوار سرمایه گذاری در بورس را پشت سر گذاشته و می توانید به کسب سودی سرشار در آینده امیدوار باشید.
✔️طرح های بلند مدت سرمایه گذاری
طرح های سرمایه گذاری کوتاه مدت در نگاه اول جذاب به نظر می رسند اما باید به این نکته توجه داشت که در آمد و سود حاصل از اینگونه سرمایه گذاری نمی تواند اعتبار و ثبات شما را در بازار بورس تضمین کند،. اما طرح و برنامه ریزی برای انجام سرمایه گذاری های بلند مدت در بورس توصیه همیشگی شرکت های تجاری و سرمایه گذاری بوده است.
سود بیشتر و تضمین شده مزیت اصلی این قبیل سرمایه گذاری ها در برابر سرمایه گذاری های کوتاه مدت است البته در صورتی که بازارهای سرمایه از ثبات لازم برخوردار باشند.
✔️تنوع در خرید سهام
سرمایه گذاران باتجربه که از قدرت خطرپذیری بالاتری برخوردار هستند هیچ گاه حضور خود را در بازار بورس محدود به خرید سهام یک شرکت خاص نمی نمایند. آنها هم چنین از نقش کلیدی زمان در انجام فعالیت های تجاری و مالی آگاه هستند و با توجه به این عامل کلیدی در زمان های مشخص اقدام به خرید سهام و سرمایه گذاری در بخش های جدید می نمایند. می توان گفت که سرمایه گذاری و خرید سهام در بورس یک تصمیم شخصی است که باید با حداکثر تمرکز، آگاهی و واقع بینی همراه باشد.
✔️طرح و برنامه ریزی مدون
زمانی که قصد دارید پول خود را در بورس سرمایه گذاری نمایید برنامه ریزی و تدوین نحوه فعالیت شما از اهمیت بسیاری برخوردار است. طرح های دقیق و برنامه ریزی شده در جهت کنترل سرمایه و مدیریت گردش مالی،برای رسیدن شما به اهداف و تحقق خواسته هایتان نقش مهمی را ایفا می نماید.
نکته مهم دیگر اختصاص قسمتی از سرمایه خود به عنوان بودجه پشتیبان است. این امر می تواند امنیت فعالیت های مالی و اقتصادی شما را در زمان بروز بحران های اقتصادی و تاثیر آن بر بازار بورس تامین نماید.
✔️ثبات و تعیین اهداف مشخص
البته ارزش پولی که برای خرید سهام در بورس هزینه نموده اید با توجه به شرایط حاکم بر بازار قابل تغییر است، حفظ ثبات و تعیین اهداف مشخص می تواند عامل موفقیت شما در بازار سرمایه گذاری گردد. این امر می تواند زمان کافی را در اختیار شما قرار دهد تا با کسب مهارت های مورد نیاز، سرمایه گذاری های بزرگ و موفقی را در بورس انجام داده و از درآمد و سود سرشاری در آینده برخوردار شوید.
کنترل منظم وضعیت بازار و استفاده از آن در جهت شناخت بسترهای مناسب سرمایه گذاری می تواند آینده ای تضمین شده را برای شما به ارمغان بیاورد.
تاثیرات مثبت عود و فواید استفاده از آن
بوي خوش عود به روح شما آرامش ميبخشد،
هاله شما را از انرژي هاي منفي پاك ميكند و
شما را آماده انجام مراقبه .
دريافت يا انتقال انرژي مينمايد
عود سطح انرژي مثبت محيط را بالا ميبرد
و پيامهاي بويايي در مغز رابطه بدن و ذهن را سريعتر برقرار ميكند
رايحه درماني در كسب آرامش بسيار موثر است
با روشن كردن عود و انتشار رايحه گياهي در محيط و تنفس آن به خود و خانواده يا همكاران خود آرامش را هديه مي دهید
در ايران گياه درماني پيشينه بسيار قديمي دارو اكنون با عودهاي گياهي و تائيد شده توسط وزارت بهداشت ميتوان از عود در درمان و آرامش خود و ديگران استفاده نمود
بعضی از خواص عودها ی مختلف عبارتند از:
عود دارچين = ضد سرماخوردگي
عود اكاليپتوس = ضد سرماخوردگي و آنفولانزا ، ضد عفوني ننده
عود نعنا = شاداب كننده
و عودهاي = اكاليپتوس- اكليل كوهي – دارچين – مريم گلي در مجموعه شاداب كنند و ضد سرماخوردگي
آويشن= درمان استرس
براي رفع خستگي جسمي عودهاي = دارچين – اكاليپتوس – نعنا و مريم گلي
براي رفع خستگي فكري = عود هل – اكليل كوهي –اسطوخودوس
براي رفع حواس پرتي وفراموشي= عود اكليل كوهي – چوب سرو
براي رفع سوء هاضمه – اختلالات گوارشي و بي اشتهايي = عود هل – نعنا –بابونه –دارچين – اكليل كوهي – اكاليپتوس – ا سطوخودوس
رفع ميگرن = عود ياس – اسطوخودوس – اكاليپتوس
مسكن و ضد درد = اكليل كوهي – بابونه – نعنا – ا سطوخودوس
رفع سردرد – ياس نعنا مريم گلي – بابونه – اسطوخودوس – اكليل كوهي
تقويت قلب = اكليل كوهي – نعنا
روايحي كه براي ضد عفوني كردن محيط مناسب هستند عبارتند از =
دارچين – چوب صندل – آويشن – گل سرخ –
مديريت چه چیزی نيست!؟
یکی از روش های تعریف و تشخیص مرزهای هر مفهوم در علوم اجتماعی "استدلال برهان خلف" است. این نوشتار قصد دارد با استفاده از این روش، حدود و صغور "مدیریت" را تا حدودی تعیین کند. بدین ترتیب گزاره هایی که معمولا به اشتباه تحت عنوان "مدیریت" اطلاق می گردد تشریح می شود. گزاره هایی که بعضا نقیض مدیریت می باشد و به پانتومیم مدیریت شبیه است تا مدیریت!
١- مديريت تمركز بر اجراى دقيق قوانين و مقررات نيست؛ تمركز بر تحقق اهداف است. قوانين و مقررات ابزار اقتضائى تحقق اهداف است، نه خود هدف.
٢- مديريت، ابلاغ دستور صرف نيست!! بعضا ناز کشیدن کارمند، دلجویی از ارباب رجوع، گوش دادن و عمل کردن به تذکرات رده پایین ترین ذی نفعان سازمان است.
٣- مديريت، جابجايى صرف كاركنان در پست های سازمانی نيست!! توانمندسازى کارکنان و برنامه ریزی برای رشد و ارتقاء آنان است.
٤- مديريت، كار با ماشين و موجودات بی روح نيست، مديريت كار با "انسان" است.
٥- مديريت نيل به اهداف سازمانى از طريق كاركنان نيست، "نيل به اهداف كاركنان" با استفاده از هم جهت ساختن تلاشهاى کارکنان و اهداف سازمانى است.
٦- مديريت، تحقير زیردستان نيست!! دنبال بهانه گشتن براى تاييد كارمند و افزایش انگیزش وی از طریق اثر كاميابى فراخود است.
٧- مديريت، افزایش و کاهش مداوم پاداش های مادی نيست! تلاش برای ايجاد امنيت مالى برای منابع انسانی به منظور افزایش تعهد سازمانی است.
٨- مديريت، پاداش هاى مادى صرف نيست؛ تكريم و ارتقا كارمند در بين خانواده و جامعه از طریق پاداش های مادی و غیر مادی است.
٩- مديريت، ورود به جزئيات عملكرد كاركنان نيست؛ مديريت تفكر استراتژيك و تدوين اهداف و خروجی هر شغل است تا نیروی انسانی خود براى تحقق آن اهداف در حوزه خویش برنامه ريزى كند.
١٠- مديريت، حضور دائمی در اتاق رياست با شعار حفظ پرستيژ نيست؛ حضور گاه و بيگاه در بين كاركنان و ارباب رجوع و بعضا گپ و گفت با ايشان است.
١١- مديريت، واكنش نشان دادن به هر نوع خطا و حتى بدگويى عمدى و غیرعمدی كاركنان نيست؛ غفلت ورزى مثبت و ندیدن خطا ها براى حفظ حريم ها و خود كنترلى كاركنان است.
١٢- مديريت، تقسيم بيشترين پاداش بين نیروهای جنجال آفرين سازمان نيست؛ اولویت دهی اعطاى پاداش از ضعيف ترين كاركنان است.
١٣- مديريت، حمد و ثناگويى مقامات مافوق و تحقير نيروهاى ضعيف سازمان نيست؛ مديريت حداكثر احترام و تكريم ضعيف ترين نيروهاى سازمان و حقظ عزت نفس در قبال نيروهاى مافوق است.
١٤- مديريت، استفاده ابزاری از رسانه های خبری برای جبران کمبود های شخصیتی و شمول تمامى اخبار سازمان بر مدیر نيست!! ابزارهای رسانه ای و سایت های اطلاع رسانی ابزار ارتقا برند سازمان است.
١٥- مديريت، آرامش سازمانى و عدم وجود جنجال سازمانی صرف نيست، حركت رو به جلو است.
١٦- مديريت، واكنش نشان دادن به محيط نيست؛ وادار كردن محيط به واكنش در قبال اقدامات سازمان است.
حرف آخر: مدیریت از طریق مشاهده رفتار سایر نامدیران و سعی در تقلید حرکات ایشان حاصل نمی گردد. مدیریت تلفیقی از علم، تجربه و ویژگی های شخصیتی است. خطاهای فوق در خصوص مدیریت از فقدان علم، کمبود تجربه و مهم تر از آنها خطای نگرشی مدیر در قالب دو محور "مالک سازمان" و "بیش فهمی نسبت به دیگران" سرچشمه می گیرد که می بایست این تفکر به سمت "هماهنگ کننده سازمان برای حرکت به سمت ماموریت سازمانی" اصلاح شود.
‼️ بخوانیم و تامل کنیم...
سبب خیر باشیم؛ به سادگی در زندگی روزمره مان بکوشیم. کار مردم را راه بیندازیم یکی از بزرگترین کارهای نیکویی که می توانیم کنیم ترویج رسیدگی به امور مردم است آن هم از طریق درست؛ آن هم به روش ائمه اطهارمان.
آنها چقدر کار راه مینداختند؟ ما امروز چقدر کار راه میندازیم؟ آیا زمانی که ارباب رجوعی داریم؛ زمانی که مخاطبی در فضای حقیقی یا مجازی درباره کسب و کارمان داریم با او چگونه برخورد می کنیم؟ چرا اینگونه شده است که برخی از ما کاری را که می توانیم در حداقل زمان صحیح انجام دهیم را بی جهت به چند روز آینده موکول می کنیم؟ چرا فکر می کنیم امروز و فردا کردن کارها و این وقفه ها در کار خلق خدا و خواهران و برادران دینی مان یک مساله کاملا عادی است؟
چرا عادی شد؟ چرا اجازه دادیم که عادی شود و افرادی که با ناظر بودن خدایشان کار مردم را راه انداختند شدند عجیب و غریب و شدند کم یاب؟
خودمان کردیم و خودمان خواستیم که جامعه مان امروز به این شکل فعلی در بیاید که هر کاری بی جهت مدام امروز و فردا شود و شدیم جامعه ای که همه از هم شاکی هستیم.
شدیم مسبب عادی شدن؛ شدیم الگوی زشتی بی توجهی به کار یکدیگر..چرا نشدیم مسبب نیکویی..نشدیم مسبب خیر؟
دیر نیست و نباید بگذاریم دیرتر از این شود..مروج باشیم هر کدام از ما در محل کارش اگر مروج رفتار صحیح و درست اداری و کاری با مراجعین باشد..کم کم می توان امیدوار به اصلاح این آشفته بازار شد.
همه مان میتوانیم مسبب کارهای نیکو شویم اگر بخواهیم تا خداوند از ما راضی باشد.
@eghtesadjahani
مدیریت زمان در فضای مجازی
عصر حاضر، عصر ارتباطات است. امروزه فضای مجازی و اینترنت زمان قابل توجهی را به خود اختصاص داده است .فضای مجازی دنیایی از اطلاعات درست ونادرست است . اطلاعاتی که هم میتواند مفید باشد و هم میتواند آسیب هایی را برای زندگی افراد به همراه داشته باشد. پس بهتر است با آگاهی ، برنامه ریزی و مدیریت زمان در فضای مجازی قدم بگذارید.
فضای مجازی با همه خوبی هایی که دارد معایبی نیزدارد مثلا :
– حجم اطلاعات طبقه بندی نشده .زمانی که شما دراین فضا به دنبال اطلاعات مشخصی هستید ممکن است چندین مطلب غیر ضروری که هیچ ارتباطی به موضوع شما ندارد روی صفحه باز شود .
– وجود اطلاعات کذب ودروغی که برای جذب بیشتر افراد در این فضا وجود دارد
– رعایت نکردن شئونات-دسترسی تمامی گروه های سنی به هر نوع اطلاعاتی
– عدم وجود قانون خاصی که بر رفتار افراد در فضای مجازی حاکم باشد
جذابیتی که فضای مجازی دارد بسیار وسوسه برانگیز است و همین جذابیت باعث میشود که ما زمانی که وارد این فضای میشویم مدیریت زمانی خود را از دست بدهیم و زمان زیادی را بدون هدف خاصی از دست بدهیم .
شما جزء کدام دسته از افراد هستید ؟ افرادی که مدام سرتان در گوشی موبایلشان است و بدون اینکه متوجه شوید زمان زیادی را صرف حضور در این فضا میکنید یا نه جزء آن دسته از افراد که توانایی مدیریتی زمان خود را برای حضور در این فضا دارند؟
راهکارهایی برای مدیریت زمان در فضای مجازی وجود دارد که باید سعی کنیم باتوجه به آن زمانمان را مدیریت کنیم.
1- باید سعی کنید خود را وادار کنید که در شبانه روز ساعت مشخصی را برای استفاده از فضای مجازی اختصاص دهید .
2- از برنامه هایی استفاده کنید که محتوای علمی و ارزشمندی در اختیارتان قرار دهد. محتوایی که سودمند و کاربردی برای زندگیتان باشد.
3- حجم اطلاعاتی که در فضای مجازی دریافت میکنید بسیار زیاد است. مطالب مفید را ذخیره و بقیه را حذف کنید .
4- زمانی که قصد دارید زمانی را صرف این فضا کنید ، هم زمان از برنامه های کمتری استفاده کنید تا بتوانید زمان را مدیریت کنید . استفاده هم زمان از گروه ها و برنامه های مختلف با مضامین متفاوت باعث میشود که وقتتان را از دست بدهید و نتوانید از اطلاعات مفیدی استفاده کنید .
5- اگر عضو گروهی میشوید ، گروهی باشد که اهداف مشخص و شفافی داشته باشد.
6- استفاده از این فضا را در راستای افزایش اطلاعات و پیش برد اهدافتان قرار دهید و از اتلاف وقت برای امور غیر ضروری جلوگیری کنید .
شبکه خوب، شبکه بد!
جمله دیشب در مورد شرکت هرمی باعث شد خیلی از افرادی که با عنوان بازاریابی شبکه ای و MLM کار می کنند جبهه بگیرند. جالب بود کسی در مورد تفاوت بین شبکه هرمی با بازاریابی شبکه ای، صحبتی نمیکرد و فقط درگیر کلمات و اصطلاحات هستند. انقدر تعصب داشته باشی اما ندونی کار تو رو با چه چیزی اشتباه می گیرند؟ شاید یکی از دلایلش این باشه که این دو روش کسب درآمد، الگوی شبیه به هم دارند و به صورت "چند سطحی" کار می کنند. یکی دیگه از دلایل هم شاید این باشه که صلاح نیست تفاوتشون رو بدونی چون شرکتهای زیادی دچار مشکل میشن. من برخی از تفاوت های MLM و طرح هرمی (pyramid scheme) رو طبق تعاریف wfdsa و ftc براتون میارم:
در بازاریابی شبکه ای MLM (نوع سالم و پایدارتر بازاریابی شبکه ای نسبت به هرمی):
اعضای شبکه برای جذب اعضای جدید، پورسانت دریافت نمی کنند و یا سود ناچیزی دریافت می کنند و تنها راه کسب سود اصلی اعضای شبکه، فقط فروش محصول به مصرف کننده ی نهایی است حتی اگر عضو شبکه نباشد. پس تمرکز بر فروش محصول، سود بیشتری نسبت به عضوگیری دارد.
برای ورود و یا ماندن در شبکه، اجباری برای خرید اولیه و یا حتی خرید به صورت ماهیانه از شرکت وجود ندارد. (در شرکت های هرمی، اصل درآمد و پورسانتها از طریق پول اعضای جدید تامین می شود و زمانی که شبکه اشباع شود و عضو جدیدی وجود نداشته باشد که عضو شبکه شود، شبکه از هم می پاشد).
در شرکت های MLM کالاهایی که اعضا دریافت می کنند تا بازاریابی اش کنند، در صورت فروش نرفتن، قابل عودت و پس گرفتن توسط شرکت می باشد و قوانین شفاف و نه مبهم در این زمینه دارند.
همچنین هنگام خروج از شبکه، شرکت MLM اجناس مانده در دست بازاریاب (عضو شبکه) را خریداری می کند. البته مشاهده می شود که شرکت های هرمی با سواستفاده از نام MLM و فروش محصولات دارای تاریخ انقضای نزدیک، به نوعی این قانون را دور می زنند.
مدل کسب و کار شرکت های MLM به راحتی قابل درک است. آنها به جای دادن وعده های خارق العاده و ثروت آفرینی عجیب و یا صحبت از یک انقلاب و یا تاکید بر عضوگیری های بیشتر، کاملا مشخص می کنند که سود معقول و منطقی آنها به چه مقدار و به چه نحو تامین و پرداخت می شود.
اگر فردی وارد شرکت های MLM شد و نتوانست فرد دیگری را وارد شبکه کند، به هیچ عنوان ضرر نمیکند. همچنین تعداد افرادی که سود نمی کنند اختلاف فاحشی با تعداد افرادی که سود می کنند، ندارد. البته بحث اختلاف درآمد، جدا است.
@eghtesadjahani
نگاهی نو دربازاریابی وفروش
ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی میشود. در فرایند فروش میتوانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه ، تعیینکننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن ، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است. برای مثال میگویید:«این یک نرمافزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن میتوانید همه اعداد کسبوکار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»
در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که میتواند بدون متوقفکردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار میدهد. برای مثال:
فروشنده: آیا مایلید این نرمافزار را روی لپ تاپتان نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح میدهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.
فروشنده: مشکلی نیست. این نرمافزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار میکند و هم روی لپ تاپتان.
بهعلاوه، در ارائه فروش قوی و حرفهای ، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کردهاند اشاره میشود.داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته ، محصول یا خدمت شما را خریدهاند و از نتایج آن راضی هستند.
سوالات ساده و چالشی استخدامی شرکت گوگل
یکی از علل شهرت شرکت گوگل پرسش های دشواری است که هنگام مصاحبه شغلی ذهنتان را درگیر می کند تا توانایی شما را در شرایط دشوار به چالش بکشد. اکثر این سوالات شما را تحت شرایطی قرار می دهد که باید در کمترین لحظه درست ترین تصمیم را بگیرید و انتخاب کنید.
گفتنی است؛ گوگل سوالات استخدامی خود را مدام تغییر می دهد.
بسیاری از سوالات گوگل بسیار ساده هستند ولی این پرسش ها به گونه ای مطرح می شوند که شما را به اشتباه می اندازند.
در ادامه به این سوالات می پردازیم:
۱. کدام یک از محصولات گوگل را بیشتر دوست دارید و چگونه آن را ارتقا می دهید؟
۲. اگر تبلیغات یوتیوب حذف شود. چگونه از سایت کسب درآمد میکنید؟
۳. از گوگل چی می دونی؟
۴. یک خروج اضطراری برای ساختمان طراحی کنید.
۵. کدامیک در بوستون فضای تبلیغاتی بیشتری دارد، گل فروشی یا مرده شویی؟
۶. یک سکه را هزار بار شیر یا خط می اندازیم، ۵۶۰ بار روی شیر آن می آید، به نظر شما این سکه تقلبی است؟
۷. گوگلی شدن برای شما چه مفهومی دارد؟
۸. یکی از شوخی هایی که بعد از استخدام شدن با مدیر ایکس می کنید، نام ببرید.
۹. آیا شما موافقید که از افراد خواسته شود برای ساختن اکانت در جی میل و گوگل پلاس از نام اداری و رسمی خود استفاده کنند؟
۱۰. اگر شما مجبور نبودید کار کنید، چه کارهایی دوست داشتید انجام دهید؟
۱۱. چه چیزی شما را می ترساند؟
۱۲. برای پیدا کردن یک سوزن در انبار کاه چند راه به ذهتان می رسد؟
۱۳. چه تعداد توپ تنیس می تواند در یک هواپیما جا شود؟
۱۴. اگر شما بتونید فقط یک جمله به ذهنتان بسپارید، آن جمله چیست؟
۱۵. اگر شما مجبور باشید برای ادامه عمرتان تنها یک آهنگ را انتخاب کنید، آن چه خواهد بود؟
۱۶. به نظر شما دنیای تبلیغات دیجیتالی در سه سال آینده چقدر و چگونه تغییر می کند؟
۱۷. اگر امروز مدیر عامل بودید، کدام یک از سه چیز در محل کار و یا دانشگاهتان تغییر می دادید؟
۱۸. تکنولوژی تبلیغات ادوردز گوگل را برای یک پسر بچه هفت ساله توصیف کنید.
۱۹. فرض کنید یک خدمات تحویل مواد غذایی دارید (چیزی شبیه آمازون) که در عرض ۲۴ ساعت غذا را به دست افراد می رساند. تخمین بزنید که چه تعداد کامیون برای اداره این خدمات نیاز دارید.
۲۰. چگونه می توانید فرآیند پردازش ابری را برای یک کودک ۶ ساله توضیح دهید.
۲۱. نظر شما درمورد پرداخت ماهیانه یک دلاری کاربران به شرکت گوگل برای استفاده از جی میل چیست؟
۲۲. به نظر شما سالانه چه تعداد کوتاهی مو در آمریکا انجام می شود؟
۲۳. شش چیزی که شما را مضطرب می کند.
۲۴. یه چیزی درمورد خودتون بگید که در رزومه تون ذکر نشده است.
۲۵. در سال ۲۰۲۰ بازار ماشین های بدون سر نشین چگونه خواهد بود؟
۲۶. بارش قطرات باران را در یک پیاده رو طراحی کنید (پیاده رو یک متر و قطرات باران یک سانتی متر است.) چطوری می توانیم متوجه شویم که پیاده رو کاملا خیس شده است؟
۲۷. من چگونه می توانیم اهمیت HTML5 را برای لری پیج و سپس برای مادربزرگم توضیح دهم؟
۲۸. برام یک جک تعریف کن.
۲۹. کدامیک را ترجیح می دهید؟ کسب درآمد یا یادگیری؟
۳۰. اگر من همین الان به شما ۱۰ میلیون دلار پول بدهم با آن چه می کنید؟
۳۱. یک سرویس را تعریف کنید که به شما این امکان را می دهد به آینده سفر کنید.
۳۲. شما چگونه معضل بی خانمانی را در پایین شهر سان فرانسیسکو حل می کنید؟
۳۳. تیراژ کتاب های جدیدی که سالانه در ایالت متحده منتشر می شود چندتاست؟
۳۴. چگونه به رشد و ارتقای یک کارخانه کفش کمک می کنید؟
عمل زیبایی مغز، جراحی بدون خونریزی و بیهوشی!
ایران سرزمین زیباییها است. بگذارید جمله را دقیق تر بگوییم ایران سرزمین عمل زیبایی و محصولات زیبایی است. ما جزو کشورهایی با بالاترین واردات و مصرف مواد آرایشی هستیم و همچنین دیگر به عنوان یک قطب عمل زیبایی مطرح شده ایم. قطعا و یقینا صنعت زیبایی در ایران میلیارد دلاری است. راستش را بخواهید خودم جزو طرفداران آرایش، آراستگی، زیبایی و عمل زیبایی هستم و آن را نیز مشروط به شرایطی توصیه نیز می کنم.
اما آنچه امروز می خواهم به آن بپردازم فقط در مورد عمل زیبایی مغز است. من و تو حتی اگر زیباترین اندام و مو و چهره را داشته باشیم دیر یا زود زشتی یا زیبایی مغز ما آشکار می شود. حتی اگر چنین نیز نشود خود از زشتی/زیبایی آن در عذاب/آرامش هستیم.
بگذارید برای شما مثالی بزنم آمریکایی ها در سال 2008، 11 میلیارد دلار یعنی چیزی حدود 40 هزار ميلیارد تومان فقط روی محصولات توسعه و بهبود فردی (عمل زیبایی مغز) صرف کرده اند. آن ها دریافته اند که علاوه بر خوش فرمی بینی، شکم های سیکس پک و موهای زیبا، نیازمند مغز زیبا نیز هستند. صرفا با اندام زیبا نمی شود بر سرنوشت خویش مسلط شد و زندگی رضایت بخش داشت.
عمل زیبایی مغز آنجایی اهمیت پیدا می کند که متاسفانه نه نظام آموزش و پرورش ما و نه آموزش عالی ما مهارت های تفکر، تحلیل گری، موفقیت، مهارت های زندگی را به ما نمی آموزد. فارغ التحصیل می شویم اما هنوز از حقوق مدنی خود بی خبریم. هنوز نمی توانیم با همسر خود یک ارتباط موثر و قوی داشته باشیم. هنوز در مذاکره و توافق با دیگران ضعف داریم. هنوزم که هنوز است متاسفم از اینکه بهترین ایام عمرم را چنین گذرانده ام.
زیبایی را محدود به زیبایی فک و صورت نکنیم که این فک در اولین جنبش از زشتی و زیبایی ذهن شما پرده برخواهد داشت.
تجویز راهبردی:
چند پیشنهاد مشخص برای عمل زیبایی مغز دارم:
تلویزیون را کنار بگذارید. می دانم سخت است بنابراین پیشنهادم را پس می گیرم و فقط می گویم که 25% کمتر برای این موجود خنگ کننده وقت بگذارید.
به یک کانال مهارتی در تلگرام بپیوندید و از یک کانال زشت لفت بدهید.
یک کتاب خوب در زمینه بهبود و توسعه فردی یا مهارت های تصمیم گیری بخرید و آن را سه بار بخوانید و فقط به یک دهم گفته های آن عمل کنید.
روی موبایل خود فایل های صوتی بریزید و زمان هایی که در رفت و آمد و ترافیک و انتظار هستید فایل صوتی گوش کنید امتحان کنید شما بعد از یکسال، حدود 100 ساعت کلاس آموزشی رایگان موفقیت شرکت کرده اید.
این عملی است که باید خودتان انجام دهید و حتی از پروفسور سمیعی هم کاری ساخته نیست
دکتر مجتبی لشکربلوکی
مشکل بدبینی
افراد بدبین بسیار بیشتر از افراد خوشبین درمعرض خطر سکته مغزی قرار دارند؛ محققان فنلاندی این مسئله را ثابت کردهاند. بدبینی مداوم و پایدار میتواند به عروق خونی شما آسیب زده و باعث اختلال در بخشی از سیستم عصبی شود که عملکرد قلب را کنترل میكند و در نتیجه خطر سکته مغزی (به دلیل نرسیدن خون کافی به مغز) افزایش مییابد
شما صرفا باید حس خوشبینی خود را تقویت کنید مثل ورزیده کردن عضلات! هر هفته بخشی از زندگی خود را در نظر بگیرید (زندگی شغلی، عاطفی، اجتماعی و…) و اینطور فرض کنید که اگر همه چیز خوب پیش برود ۱۰سال دیگر چه شرایطی خواهید داشت. این تمرین بنا بر تحقیقات دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید میتواند دیدگاه کلی شما درمورد کلیت زندگیتان را بهشدت بهبود بخشد.
دو ویژگی تعیین کننده افراد موفق
1 - افراد موفق هنگام مواجهه با موقعیت های جدید و تغییرات بزرگ به خود می گویند :
" می دونم این موقعیت ترسناکه اما انجامش میدم "
و شعارشان این است :
"بترس ولی انجام بده "
2 - افراد موفق هنگام روبرو شدن با چالش های بزرگ و موقعیت های مبهم بجای اینکه بگویند :
" اگر نشد چی ؟ "
به خود می گویند :
" اگر شد چی ؟"
"اگر اینبار موفق شدم چی ؟"
"اگر جواب مثبت بود چی ؟"
این تغییر رویکرد و تغییر نگرش شما را از یک فرد منفی گرای ناخوآگاه به فردی مثبت اندیش تبدیل می کند
یادتان باشد وقتی می ترسید احتمال گرفتن تصمیم های اشتباه زیاد است.
20 مهارت شغلی نرم افزاری که درآمد سالانه آن ها بیش از ۱۰۰,۰۰۰ دلار است.
(بخش دوم)
۱۲- REDSHIFT (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۳,۹۵۰ دلار)
آمازون Redshift، سرویس خدمات مدیریت انبار داده ای مبتنی بر کلود در مقیاس پتابایت است. این سرویس عملکرد پرس و جو سریع با استفاده از ابزارهای مبتنی بر SQL و همچنین برنامه های کاربردی کسب و کار شرکتی را ممکن می سازد.
۱۱- ELASTIC BEANSTALK (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۴,۲۱۹ دلار)
AWS Elastic Beanstalk سرویسی که خدمات مختلف شرکت آمازون مانند S3، EC2، SNS، CloudWatch و Autoscaling را هماهنگ می کند. مدیران شبکه و توسعه دهندگان از این سرویس به عنوان یک راه کار سریع و آسان برای گسترش و مدیریت برنامه های خود استفاده می کنند.
۱۰- OPENSTACK (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۶,۶۰۵ دلار)
OpenStack یک پلتفرم نرم افزاری اپن سورس مورد استفاده برای محاسبات ابری است. با حمایت برخی از بزرگترین شرکت های فعال در توسعه نرم افزار، اکثر مواقع به عنوان آینده ی محاسبات ابری نیز شناخته می شود. با استفاده از این سرویس ادمین ها به سهولت قادر خواهند بود تا به مدیریت ماشین های مجازی خود (VM) بپردازند.
۹- APACHE KAFKA (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۷,۲۲۴ دلار)
آپاچی کافکا یک پلتفرم اپن سورس توزیع شده توسط بنیاد نرم افزار آپاچی است که با Scala و Java نوشته شده است. کافکا را با هدف ساخت یک سیستم متحد، با تاخیر اندک، و پلتفرمی با بازده بالا قلمداد می کنند که برای کار با داده های در لحظه مناسب است.
۸- KEY MANAGEMENT SERVICE (میانگین درامد: سالیانه ۱۱۷,۲۲۷ دلار)
KMS شرکت آمازون، یک سرویس مدیریتی است که به شما امکان ایجاد و کنترل کلیدهای رمزگذاری داده ها را می دهد که با استفاده از سخت افزار ماژول های امنیتی، به بهبود امنیت کلیدها کمک می کند و با کمک دیگر خدمات وب سایت آمازون به منظور افزایش حفاظت از داده ها، تماما یکپارچه شده است.
۷- KINESIS (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۱,۴۲۹ دلار)
آمازون kinesis پلتفرمی است که برای به جریان در آوردن داده ها بر روی AWS استفاده می شود. هر جریان داده را به طور مستقل در میان هزاران جریان در ثانیه پردازش می کند. هر یک از این جریان ها می توانند خوانندگان و نویسندگان متعدد داشته باشند. به نظر می رسد که این سرویس رقیبی جدی برای Apache Kafka باشد!
۶- LAMBDA (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۱,۴۸۱ دلار)
آمازون Lambda یک پلتفرم محاسباتی بدون نیاز به سرور است که با مدیریت منابع، اجازه می دهد تا یک کد در پاسخ به رویدادهای مختلف اجرا شود. می توان از آن در گسترش سایر خدمات AWS شرکت آمازون و یا ایجاد خدمات سفارشی استفاده نمود.
۵- CLOUDWATCH (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۱,۹۸۰ دلار)
همان گونه که از نامش پیدا است، آمازون CloudWatch یک سرویس برای نظارت بر منابع ابری خدمات AWS است. در واقع می توان از CloudWatch برای جمع آوری و پیگیری داده های مختلف، مدیریت فایل های لاگ، تنظیم آلارم، و واکنش تغییرات به طور خودکار در منابع AWS استفاده کنید.
۴- ELASTICACHE (میانگین درامد: سالیانه ۱۲۵,۶۲۵ دلار)
AWS ElastiCache شرکت آمازون سرویسی است که به شما در تنظیم و مدیریت کش در کلود کمک می کند. به یمن عملکرد بالا، مقرون به صرفه بودن و طبیعت مقیاس پذیر آن، جزو مهارت های پرتقاضا به حساب می آید.
۳- CLOUDFORMATION (میانگین درامد: سالیانه ۱۳۲,۳۰۸ دلار)
CloudFormation آمازون یک سرویس رایگان فراهم می کند که مشتریان AWS می توانند با ابزارهای موجود، به ایجاد و مدیریت زیرساخت های نرم افزار کاربردی بپردازند. کاربران می توانند تا با استفاده از CloudFormation آمازون، به راحتی یک نمونه از سرویس EC2 آمازون را در سیستم عامل لینوکس آمازون و یا ویندوز سرور راه اندازی کنند.
۲- ELASTIC MAPREDUCE (میانگین درامد: سالیانه ۱۳۶,۲۵۰ دلار)
یک وب سرویس است که پردازش تکه های زیادی از داده ها را با بازده بالا انجام می دهد. با استفاده از پردازشگر Hadoop و سایر محصولات AWS به انجام اقداماتی مانند داده کاوی، ایندکس کردن صفحات وب، تجزیه و تحلیل فایل های لاگ، شبیه سازی های علمی و یادگیری ماشینی می پردازد.
۱- DYNAMODB (میانگین درامد: سالیانه ۱۴۱,۸۱۳ دلار)
صدر نشین لیست پردرآمدترین مهارت نرم افزاری، DynamoDB آمازون است. این سرویس به طور کامل مدیریت خدمات پایگاه داده ی را NoSQL ارائه می دهد که عملکرد سریع و با مقیاس پذیری یک پارچه ای در اختیار توسعه دهندگان قرار می دهد. با استفاده از DynamoDB، دیگر نیازی به نصب، پیکربندی و … سیستم نخواهید داشت.
۲۰ مهارت شغلی نرم افزاری که درآمد سالانه آن ها بیش از ۱۰۰,۰۰۰ دلار است!
اگر نگاهی به پردرآمدترین مهارت های نرم افزاری برای برنامه نویسان بیاندازیم، متوجه می شویم مهارت های مرتبط با رایانش ابری یا «کلود» در صدر دنیای تکنولوژی هستند که از آن جمله می توان به سرویس های شرکت آمازون مانند DynamoDB، MapReduce و CloudFormation اشاره کرد. شرکت ارائه دهنده ی خدمات کلود تحت عنوان NovelAspect لیست شغل های مختلف را از سایت کاریابی Indeed جمع آوری کرده است. این یک لیست از پردرآمدترین مهارت های نرم افزاری مورد تقاضا در 200 کسب و کار متفاوت در حوزه ی آی تی است. با نگاهی به این مهارت ها، شاید شما تصمیم به یادگیری آن ها در سال 2017 بگیرید.
۲۰- MYSQL (میانگین درامد: سالیانه ۹۸,۹۷۰ دلار)
MySQL یک سیستم مدیریت پایگاه داده ی اپن سورس است که از زبان SQL استفاده می کند. از این سیستم برای مدیریت پایگاه داده و اتصال آن به نرم افزارهای مختلف استفاده می شود. یکی از مزیت های MYSQL، انعطاف پذیری آن با پلتفرم های مختلف است.
۱۹- UBUNTU (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۰,۹۱۳ دلار)
توزیع لینوکسی اوبونتو، محبوب ترین سیستم عامل اپن سورس دنیا است که از دلایل محبوبیت آن می توان به سهولت استفاده، امنیت، ابزارهای مدیریت، پشتیبانی، و رایگان بودن اشاره کرد.
۱۸- UNIX (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۱,۲۸۴ دلار)
یونیکس یک مجموعه از سیستم عامل های چند وظیفه ای و چند کاربره است که از یونیکس اصلی AT & T مشتق شده اند که به طور گسترده برای سرورهای اینترنتی، رایانه های بزرگ و ... استفاده می شود.
۱۷- WEBSPHERE (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۳,۴۸۶ دلار)
IBM WebSphere یک نام تجاری از محصولات نرم افزاری کامپیوتر است. این ها در ژانری از نرم افزارهای شرکتی، به نام «اپلیکیشن و یکپارچه سازی میانی» دسته بندی می شوند. این گونه محصولات توسط کاربران عادی، برای ساخت و یکپارچه سازی برنامه های کاربردی استفاده می شود.
۱۶- POSTGRESQL (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۴,۵۶۶ دلار)
PostgreSQL یک سیستم دیتابیس قدرتمند و اپن سورس است که توسط تیمی از توسعه دهندگان داوطلب در سراسر جهان ارائه شده است. در طول این سال ها، PostgreSQL شهرت خود را به لطف معماری اثبات شده، قابل اطمینان بودن، صحت و تمامیت داده ها و ... به دست آورده است.
۱۵- DEBIAN (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۵,۲۲۲ دلار)
توزیع دبیان سیستم عامل گنو/لینوکس به طور کامل از نرم افزارها و امکانات رایگان تشکیل شده است. به غیر از کاربران دسکتاپ، سیستم عامل دبیان با توجه به ثبات، امنیت و امکانات بسیارش، انتخاب مطلوبی برای سرور به حساب می آید.
۱۴- KALI LINUX (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۸,۴۷۸ دلار)
کالی لینوکس، محبوب ترین سیستم عامل تست نفوذ پذیری است. این سیستم عامل به طور پیش فرض با صدها ابزار هک مختلف مجهز شده که آن را به یک انتخاب مناسب برای هکرهای کلاه سفید و محققان امنیتی کرده است.
۱۳- MATLAB (میانگین درامد: سالیانه ۱۰۹,۰۳۳ دلار)
متلب، یک زبان محاسباتی فنی با کارایی بالا است که در محیط کاربری ساده اجازه ی محاسبات، برنامه نویسی، و تجسم را به کاربر می دهد؛ استفاده های معمول متلب عبارتند از الگوریتم توسعه، ریاضی و محاسبات، تحلیل داده ها، مدل سازی، گرافیک مهندسی و غیره.
اثر شبکه ای
اثر شبکه ای هنگامی بروز می یابد که ارزش یک کالا یا خدمات خاصی که افراد زیادی از آن استفاده می کنند برای هر دو گروه کاربران فعلی و جدید افزایش می یابد.
هم چنین این اثر زمانی اتفاق می افتد که سایر شرکت ها محصولاتی طراحی می کنند که در واقع تکمیل کننده محصول فعلی می باشد،بنابراین در این شرایط ارزش آن محصول ارتقا می یابد.اثر شبکه ای یکی از قوی ترین مزیت های رقابتی پایدار می باشد و می تواند به سرعت شرکت ها را در صنایع جدید به رهبر بازار تبدیل کند.
چگونه شرکت ها می توانند مزیت اقتصادی پایدار ایجاد کنند؟
یک شرکت از چند طریق می تواند برای خود مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند.چندین معیار کیفی ذیل جهت سنجش و ارزیابی مزیت اقتصادی شرکت ها بکار می روند:
متمایز بودن محصول به طور واقعی یا انتزاعی
کاهش هزینه ها و پیشرو بودن درآن
حفظ و وابسته نمودن مشتریان به خود از طریق افزایش هزینه های مراجعه به محصول سایر شرکت ها
حذف یا کاهش قدرت رقبا ازطریق ایجاد موانع فراوان برای ورود آنها به صنعت یا ایجاد موانع گسترده جهت جلوگیری از موفقیت آنها در بازار
7 اصل طلائی برای موفقیت در مذاکره
1-خود را جای طرف مقابل بگذارید
2-سوالهای خوب بپرسید و خوب گوش بدهید تا اطلاعات دقیق تری بدست آورید.
3-به منفعت های پنهان درپشت خواسته های مطرح شده توجه کنید.
4-بگذارید اولین پیشنهاد را طرف مقابل مطرح کند.
5-تک بعدی برخورد نکنید و خود را برای ارائه پیشنهادهای جدید آماده سازید
6- به این نکته توجه کنید که اگر مذاکره به نتیجه مطلوب نرسد شما چه جایگزین هایی دارید
7-احساس برنده بودن را در طرف مقابل ایجاد کنید
موفقیت شرکت دل چگونه به دست آمد؟
موفقیت شرکت دل مرهون شهرت شرکت در ایجاد مدل کسب و کار((ساخت بر مبنای سفارش و فروش مستقیم))است.این امر باعث حذف واسطه هایی که هزینه ها را افزایش می دادند شده،سرمایه در گردش را کاهش داده و اطلاعات به موقع از بازار را برای مدیریت مهیا ساخته است.این مدل که یکی از مزیتهای آن کاهش هزینه های سربار است،به شرکت اجازه داده است تا رقبا را بدون دردسر و تحمل هزینه از صحنه خارج سازد دل بابکارگیری این مدل در بازارهای جدید،به طور پیوسته حاشیه سود و درآمد خود را بدون توجه به اینکه وضعیت اقتصادی مناسب است یا خیر،افزایش داده است.دل اخیرا گام های بزرگی در ارائه محصولات الکترونیک که دارای حاشیه سود پایئنی در بازار هستند،برداشته است.این شرکت با برخورداری از ساختار هزینه پایین ممکن است در آینده حتی وضعیت بهتری پیدا کند.از سوی دیگر،مزیت رقابتی دل در تولید رایانه ها،سرورها و لب تاب ها در پایین ترین قیمت ممکن،شرایط بسیار دشواری را برای سایر رقبا،به خصوص شرکت های گیت وی و اچ دی کامیک ایجاد کرده است.هرچند چرخه صنعت تکنولوژی اطلاعات با مخاطرات بسیاری مواجه است،اما برخورداری شرکت دل از جریان نقدی وترازنامه مطلوب به آن کمک کرده است تا این مخاطرات را کاهش دهد
آنچه را که مردگان دیدند اگر شما می دیدید،ناشکیبا بودید و می ترسیدید،و می شنیدید و فرمان می بردید.ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است،و نزدیک است که پرده ها فرو افتد.گرچه حقیقت را به شما نیز نشان دادند،اگر به درستی بنگرید؛و ندای حق را به گوش شما رساندند،اگر خوب بشنوید!و به راه راست هدایتتان کردند،اگر هدایت بپذیرید!راست می گویم،مطالب عبرت آموز اندرز دهنده را آشکارا دیدید و از حرام الهی نهی شدید؛و پس از فرشتگان آسمانی،هیچ کس جز انسان،فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند.
مولای متقیان علی (ع)
با سلام خدمت دوستان عزیز
برای شما دوستان عزیز یه روشی آوردم از تلگرام که خیلی راحت می تونید درآمد زایی کنید این روش،روشی آسونی می باشد و فقط باید روزی 2 ساعت وقت بگذارید
توضیح این روش:
در این روش شما باید به یک ربات وصل بشوید و بعد ربات میاد به شما یک لینک میده که باید شما لینک رو به دیگران بدید و با هر زیر مجموعه می توانید 1000 تومان درآمد کسب کنید
با 2 ساعت وقت گذاشتن می تونید روزی کمه کم 20 هزار تومان دربیاورید البته باید یه مقدار صبور باشید تا به این درامد برسید شما در هفته اول می تونید به این درامد برسید
برای شروع درآمد زایی روی لینک زیر کلیک کنید
در اینجا با شعار تبلیغاتی و استراتژیک ۲۵ شرکت معتبر دنیا آشنا می شوید
۱- فولکس واگن : کوچک فکر کنید.
۲- پورشه: جایگزینی نیست.
۳- آستون مارتین: قدرت، زیبایی و روح.
۴- وال مارت: پول بیشتری ذخیره کنید، زندگی بهتری داشته باشید.
۵- ریبوک: من همانی هستم که هستم.
۶- نایک: فقط انجامش بده!
۷- آدیداس: غیر ممکن وجود نداره.
۸- مارک اند اسپنسر: حق همیشه و کاملاً با مشتری است.
۹- تری ام: نوآوری
۱۰- آی بی ام: راه حلی برای سیاره هوشمند.
۱۱- سونی: باورش کن.
۱۲- آی مکس: بزرگ فکر کن.
۱۳- دوپونت: معجزه دانش.
۱۴- انرگایزر: به مسیرت ادامه بده، ادامه بده، ادامه بده …
۱۵- پلی استیشن: در دنیای خود زندگی کنید، در دنیای ما بازی کنید.
۱۶- بلاگر: دکمه انتشار را فشار دهید.
۱۷- کانن: آن چیزی که ما اعتقاد داریم را ببینید.
۱۸- نیکون: در قلب تصویر
۱۹- کداک: لحظاتت را به اشتراک بذار، زندگی ات را به اشتراک بذار.
۲۰- فدکس: وقتی که هیچ فردایی نیست.
۲۱- دیزنی لند: شادترین نقطه ی روی زمین
۲۲- فورچن: برای افرادی که تغییر را رقم خواهند زد.
۲۳- مک دونالد: من عاشقشم!
۲۴- کوکاکولا: درب قوطی را باز کن تا سرحال شی.
۲۵- ام اند ام: در دهانتان آب می شود، نه در دستانتان
گفت: از خدا خواستم و خودم بدست آوردم.
گفتند چگونه؟
گفت من بیکار بودم. گفتم خدایا کاری برایم پیدا کن تا در آمد کافی برای پرداخت اجاره یک منزل نقلی را داشته باشم.
چون از طرف خدا اقدامی انجام نشد، خودم دست بکار شدم و به خدا گفتم: خدایا تو به این نیازهای کوچک رسیدگی نکن.
من خودم کار پیدا میکنم. تو فقط حقوقم را افزایش بده.
کاری در راه آهن پیدا کردم. کارگری.
در کوره لوکوموتیو ذغال سنگ می ریختم.
اما حقوق اش اندک بود.
به خدا گفتم تو سرت شلوغ است و کارهای مهم تری داری. تو خانه نقلی مناسبی برایم پیدا کن و من تلاش ام را بیشتر میکنم و بیشتر کار میکنم تا درآمد بیشتری کسب کنم.
پس از پیاده شدن از قطار، به ذغال فروشی پرداختم. اندکی درآمدم اضافه شد ولی از خانه نقلی خبری نشد.
گفتم خدایا میدانم خانه نقلی پیدا کردن در مقام و شأن تو نیست. من خودم آن را پیدا میکنم. در عوض تو شریک زندگی مرا پیدا کن.
اگر میخواستم منتظر خدا بشوم هنوز هم مجرد بودم. پس دختر مناسبی پیدا کردم و با او دوست،و سپس نامزد شدیم و ازدواج کردیم.
هرچه را از خدا خواستم، به نوعی به من گفت، خودت میتوانی، پس زحمت آن را به دوش من نیانداز و روی پای خودت بایست.
رابطه من و خدا هنوز به همین صورت پیش میرود و او هنوز به من اعتماد کافی دارد که میتوانم قدم بعدی را هم خودم بردارم.
همین اعتماد او به من قوت قلب میدهد و من با پای خویش جلو میروم.
خدایا متشکرم که بجای گدا، مرا همچون خودت کردی تا متکی به کسی یا چیزی نشوم.
از کوچکترین موضوعات هم برای شاد بودن استفاده کنید.
هرروز اندکی وقت اختصاص دهید برای دقیق نگریستن به محیط اطرافتان،مثلاً به گلبرگهای جدیدی که شکوفه زدهاند یا تابش رویایی نور خورشید به اتاقتان.با سپاسگزاری از این نوع لذتهای ساده زندگی همیشه چیزی وجود دارد تا لبخند بر لبان شما بنشاند.
در هر کاری به فکر کمالگرایی نباشید.
ممکن است تعطیلات آنطور که فکر کرده بودید به شما خوش نگذشته باشد.خانهتان همیشه خیلی مرتب و تمیز نیست.میز کارتان همیشه بههمریخته است.به جای تمرکز روی موضوعات اشتباهی که در زندگیتان وجود دارند به نکات مثبت آن توجه کنید.بهاینترتیب درنهایت فرصتی پیدا میکنید تا آن میز کار نامرتب را سروسامان دهید.
از گوشی موبایلتان فاصله بگیرید.
هرچند برخی از ما این نکته را رعایت میکنیم اما هستند افرادی که بیشازحد به گوشیشان وابسته هستند و مدام به آن نگاه میکنند .سعی کنید حداقل روزی یکبار در برابر میل به چک کردن پیامهای ایمیلی و موارد مشابه مقاومت کنید و در عوض کتاب یا روزنامه بخوانید یا با گوشیتان به یک دوست قدیمی زنگ بزنید و از صحبت با او لذت ببرید.
در لحظه باشید.
اگر در منزل مهمانی گرفتهاید نگران تمیزی خانه پس از رفتن مهمانها نباشید.وقتی خارج از منزل با دوستان شام میخورید به این فکر نکنید وقتی به خانه برمیگردید با فضایی نامرتب مواجه میشوید.از آنچه انجام میدهید در لحظه لذت ببرید.بعداً میتوانید به نگرانیهایتان برسید.
هرماه برای خودتان هدفی تعیین کنید.
زمان خیلی سریع میگذرد و به همین خاطر بسیاری از افراد کارها و برنامههای خود را هر ماه به ماه بعدی موکول میکنند.سعی کنید در ابتدای هر ماه برنامهای را معین کنید که باید تا قبل از ماه آینده به پایان برسد.هدفی را تعیین کنید که میدانید از عهدهاش برمیآیید.انرا یادداشت کنید و جایی بگذارید که مدام چشمتان به آن بیفتد.وقتی هرروز هدفتان را به خودتان یادآوری کنید به احتمال زیاد حتماً وقتی برای انجامش در نظر خواهید گرفت.
وسایلی را که نمیخواهید یا کاربرد ندارند دور بریزید.
بله درک میکنم که بعضی اشیای قدیمی را خیلی دوست دارید اما واقعاً آخرین باری که از آنها استفاده کردید چه زمانی بود؟چنین وسایلی را جمع کرده و اهدا کنید به خیریه. با این کار نه تنها فضا برای لوازم جدید باز میشود بلکه چنین وسایلی به دست کسانی میرسند که واقعاً به انها نیاز دارند.
1مدام در حال شكایت از زمین و زمان هستند و همه افراد بغیر از خودشان را در شكستها و ناكامی هایشان مقصر می دانند.
2 در سخنان و صحبت هایشان مدام از کلمات و عباراتی كه بار منفی دارند، استفاده می نمایند.
3 آنها غالبا دچار افسردگی، كمبود اعتماد به نفس، خوابهای پریشان، بی اعتمادی و... می گردند.
4 افراد بدبین نسبت به تمام اطرافیان خود حتی نزدیكانشان دچار بی اعتمادی و گاه حتی بی مسئولیتی نسبت به وظایفشان می شوند.
5 زندگی را تلخ و بیهوده و بی هدف می پندارند و چون همه چیز را تلخ و زشت می پندارند زیبایی ها به چشمشان نیامده و گاه حتی زیبایی ها هم برایشان تلخ و زشت می نماید.
6.افکار منفی افکاری بازدارنده و مخرب هستند و وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال می کنند. در این حالت به جای اینكه تفكرات در اختیار افراد باشد افراد در اختیار تفكرات منفی خود هستند.
به ۷ دلیل می توان به ایران به عنوان یک غول کارآفرینی نگاه کرد.
تحلیلگر کارآفرینی فوربس مطرح کرد؛ اگرچه تجارت در ایران هنوز هم موانع بزرگی پیش رو دارد،
اما به ۷ دلیل می توان به ایران به عنوان یک غول کارآفرینی نگاه کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، الیزابت مک براید تحلیلگر کارآفرینی وب سایت فوربس در یادداشتی نوشت:
اخبار مربوط به اقتصاد ایران به تازگی کمرنگ شده است؛ اما سرعت رشد این اقتصاد نه. بنابر گزارش بانک جهانی، انتظار می رود اقتصاد ۴۰۰ میلیارد دلاری ایران که پس از عربستان سعودی در جایگاه دوم در خاورمیانه قرار دارد، سال آینده حدود ۷ درصد رشد کند.
تصور کنید چه می شود اگر این رشد اقتصادی با نظام آموزشی ایران که هر ساله ۲۳۳ هزار دانشمند و مهندس تحویل جامعه می دهد، ادغام شود. اگر مانعی سر راه آن قرار نگیرد، حاصل آن ایجاد هزاران شغل و کسب و کار کوچک خواهد بود. حدود چند ماه پیش "ناصر غانم زاده، " استاد استارتاپ و مشاور کارآفرینی که در همایشی در سانفرانسیسکو حضور داشت گفت: در ۳ سال گذشته، بیش از ۲۰۰ شرکت نوپا در ایران کسب و کار خود را آغاز کرده اند و در حال حاضر نیز این تعداد رو به افزایش است.
تجارت در ایران هنوز هم موانع بزرگی را پیش رو دارد. رشد این کسب و کارها تا حدودی به این بستگی دارد که سیاست های دولت از آنها حمایت کند و آشفتگی های ژئوپولتیک مانع رشد آنها نشود. اما می توان به ایران به چشم یک غول کارآفرینی نگاه کرد. در زیر ۷ دلیل برای آن مطرح شده است:
۱- اندازه اقتصاد و لغو تحریم های جهان. ایران جمعیتی حدود ۸۰ میلیون نفر دارد و ظرفیت تولید آن در خاورمیانه بی نظیر است. نفت و گاز تنها ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی آن محسوب می شود. این بدان معناست که ایران پایه های متفاوتی برای رشد دارد. بیشتر تحریم های آمریکا به قوت خود باقی مانده است. بنابراین نمی توان در انتظار معاملاتی با آمریکایی ها بود؛ اما تجارت با شرکت های اروپایی و آسیایی در راه است.
۲- جمعیت ایران بسیار تحصیل کرده است. حدود ۹.۴ درصد (معادل ۷.۵ میلیون نفر) از مردم ایران تحصیلات دانشگاهی دارند.
۳- ایران توانایی های منحصربه فردی در زمینه فناوری دارد. این کشور دانشگاه "صنعتی شریف" را دارد که بسیاری از مردم آن را همانند مؤسسه فناوری ماساچوست آمریکا می دانند. چند ماه پیش در قاهره، "کامران الهیان، " سرمایه گذار طرح های نوین، فناوری نانو را زمینه ای برای رشد دانست.
۴- باوجود تحریم های آمریکا، روابطی میان جوامع کارآفرین ایران و آمریکا در حال شکل گیری است. در نشست شورای آتلانتیک، "لیلی صرافان، " یک ایرانی-آمریکایی مؤسس سازمان "هوم کر اسیستنس" در خصوص کنفرانس های جامعه فناوری ایران از جمله "آی بریجز" و "تدکس کیش" سخنرانی کرد. به گفته وی، آمریکایی ها از نظر قانونی اجازه ندارند به ایرانی ها مشاوره دهند؛ اما میتوانند با آنها در ارتباط باشند. مبارزه برای لغو محدودیت های صدور روادید ایرانی آمریکاییهایی که قصد سفر به اروپا را دارند نیز بر ارتباط این دو کشور افزوده است.
۵- زیرساخت های کشور در حال تجدید است. شاملو در نشست شورای آتلانتیک گفت: در سفر ماه ژانویه (۴ ماه پیش) به ایران، افرادی در خصوص برنامه های این کشور برای بازسازی اساسی زیرساخت ها، اطلاعاتی در اختیار ما قرار دادند.
۶- تغییرات سریعتر از انتظار مردم رخ می دهند. کریستوفر شرودر، یک سرمایه گذار و کارآفرین آمریکایی در خصوص ۲ سفر خود به ایران گفت: "در نخستین سفر من به ایران، دسترسی به اینترنت ۳G و ۴G بسیار دشوار بود. یک سال بعد که به این کشور سفر کردم، این خدمات ۲۰ میلیون مشترک داشت. "
۷- ورود صحنه نوآوری به دوران اوج. در آمریکا بسیاری از صنایع پیشتر بوسیله فناوری مختل شده اند. کارآفرینان با ایده های جدید می آیند به این امید که بتوانند بازاری برای ایده های خود بیابند. صرافان اعلام کرد در تدکس کیش جوانانِ کارآفرین ایده های خود را ارائه می کردند. اما ارزش معاملات شرکت من در اینجا اهمیتی نداشت؛ بلکه مسئله مهم نقش من در پیشرفت کشورم بود.