| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
بعضی از شخصیت ها وجوددارند که می توانند به عنوان مجادله گر برچسب زده شوند و این امر را در رفتار و روابطشان نشان می دهند.
از بگو مگوها می توان اجتناب نمود و با کمی مواظبت می توان به مقدار زیادی از رنج ها و ناراحتی ها جلوگیری نمود.جدل چیزی است که شما هرگز برنده نخواهید بود.اگر شما ببرید،شما بازنده هستید و اگر شما باختید،بازهم شما بازنده اید.اگر شما در مجادله برنده شوید اما شغل خوب،مشتری خوب،دوست یا ازدواج مناسب را از دست بدهید آن چه نوع پیروزی است؟تا اندازه ای هر مجادله حاصل خود پسندی است.
مجادله مانند جنگیدن با یک بطری گمشده است.حتی اگر فرد پیروز شود بهای هزینه ممکن است بیشتر از ارزش پیروزی باشد.جنگ های هیجانی،درصورت پیروزی،بیماری رسوبی برجای می گذارند.
در بحث،هر دو طرف می کوشند که آخرین حرف را بزنند،در حالی که مجادله چیزی بیشتر از دعوای با خود نیست و منجر به ستیزه ی پر سروصدا می شود.احمق تر از یک نادان کسی است که با او مجادله می کند
وقتی که اشتباه می کنیم آسان تر تغییر را می پذیریم ووقتی که حق با ماست آُسان تر با آن زندگی می کنیم.این یک فلسفه ی خوب برای زندگی است.عده ای از افراد زندگی می کنند و یاد می گیرند در حالی که تعدادی دیگر زندگی می کنند و هرگز یاد نمی گیرند.از اشتباهات باید چیزهایی را یاد گرفت.بزرگترین اشتباه یک فرد تکرار کردن همان اشتباه است.گناه را گردن دیگران نیندازید و از اشتباهات خود معذرت بخواهید.با اشتباه زندگی نکنید.وقتی شما به اشتباهتان پی بردید ایده ی خوبی است که آن را بپذیرید و معذرت بخواهید.از اشتباه دفاع نکنید.پذیرش اشتباه فرد مقابل را خلع سلاح می کند.
1-آن باید مشخص باشد.اگر من به کسی بگویم که کارت را خوب انجام دادی،چه چیزی به ذهنش می آید؟او فکر خواهد کرد که چه چیزی را به خوبی انجام داده است؟او سردرگم می شود.اما وقتی می گویم((روش برخوردت با آن مشتری سخت گیر خیلی عالی بود))بدین ترتیب او می داند که دارد مورد قدردانی قرار می گیرد.
2-آن باید بلافاصله باشد.اگر کسی چیزی را که ما سفارش کرده ایم به خوبی انجام داده باشد و بعد از 6ماه از او قدردانی بکنیم اثر بخشی آن رقیق و کم رنگ می شود.
3-هرچه از دل برآید،بر دل نشیند.باید به معنی کلمات توجه کرد.بین قدردانی و تملق چه فرقی وجود دارد؟تفاوت در صداقت و اخلاص است،یکی از قلب می آید دیگری از دهان.آن یکی انگیزه ی ثانوی دارد و دیگری اخلاص.برای بعضی افراد تملق آسان تر از قدردانی صادقانه است.تملق نکنید و درگیر تملق گویان نشوید.
یک مثل قدیمی در مدارس رایج است((غذای یاوه گویان تملق است گه گاه شما هم به عنوان یک فرد در بخشی از دام آن بلا گرفتار خواهید شد))
جاناتان سوویفت
4-تمجید را با اما همراه نیاورید.با به کارگیری((اما))به عنوان ربط دهنده،قدردانی را از بین می بریم.در این مورد،از حروف((و))((علاوه بر این))یا از بعضی از حروف ربط مناسب استفاده کنید.جملاتی مانند((من از تلاش شما سپاسگزارم ولطف کردید...))را به جای((من از تلاش تان قدردانی می نمایم اما...))به کار ببرید.
5-بعد از سپاسگزاری مهم نیست منتظر تایید و تصدیق باشید.بعضی افراد در مقابل تقدیر،منتظر تعریف و تمجید هستند که این عمل هدف تقدیر نیست.
اگر شما تقدیر و سپاسگزاری خالصانه دریافت کردید،آن را به طور مودبانه و با تشکر بپذیرید.برخورد یا طرد صادقانه آسان تر از تشکر غیر صادقانه است.باعدم پذیرش صادقانه حداقل فرد می دانددر کجا ایستاده است.تقدیر و سپاسگزاری غیر صادقانه مثل سراب در بیابان است.هرقدر به آن نزدیکتر می شویدناامیدی بیشتر می شود.زیرا چیزی بیشتر از توهم نیست،و صورت صداقت را پوشانده است.
روان شناس معروف ویلیام جیمز می گوید:((یکی از عمیق ترین آرزوهای موجودات انسانی تمایل به تقدیر شدن است و احساس به درد نخوربودن مضراست))
جواهرات گرانبها،هدایای واقعی نیستند،آن ها عذرهایی برای کمبودها هستند.ما بارها برای افراد از بابت جبران این که نتوانسته ایم به اندازه ی کافی با آن ها باشیم،هدیه می خریده ایم.هدیه واقعی زمانی است که شما بخشی از وجودتان را اهدا کنید.
تقدیر و تشکر خالصانه،یکی از بزرگترین هدایایی است که شخص می تواند به فرد دیگر بدهد.احساس مهم بودن یکی از بزرگترین آرزوهای هر انسانی می باشد.این احساس می تواند باعث انگیزه شود.
بزرگترین بیماری،امروزه جذام یا سل نیست بلکه احساس مورد قبول نبودن است (مادر ترزا)
مانند اردک باشید
روى آب آرام ، زير آب پر تلاش و پر تلاطم
ظاهرى آرام و خونسرد داشته باشيد در حاليكه باطنى پر جنب و جوش و تلاشگر داريد .
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردی
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارت تصمیم گیری
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر نقادانه
مهارت خودآگاهی:
توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقعبینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی
مهارت همدلی:
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر میانجامد.
مهارت روابط بین فردی:
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستیها، دوستیهای ناسالم را خاتمه میدهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
مهارت ارتباط موثر:
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوهای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
مهارت مقابله با فشار عصبی:
با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
مهارت مدیریت هیجان:
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
مهارت حل مسئله:
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
مهارت تصمیمگیری:
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راهحلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
مهارت تفکر خلاق:
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
مهارت تفکر نقادانه:
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار میکنیم.
هیچ چیز با ارزشی تاکنون بدون اشتیاق حاصل نشده است(رالف والدو امرسون)
اشتیاق و موفقیت باهم پیش می روند،اما رغبت گام اول است.اشتیاق،اعتماد ایجاد می کند،روحیه را رشد می دهد،وفاداری می آورد و ارزش آن بی انتهاست.شما می توانید اشتیاق را در قدم زدن و صحبت کردن و تکان دادن دست ها احساس کنید.اشتیاق عادتی است که شخص می تواند کسب کند و تمرین نماید.
چند سال قبل از چارلز شواب،کسی که حقوق یک میلیون دلاری را در سال دریافت می کرد،سوال کردند آیا به او چنین حقوقی زیادی را به دلیل توانایی استثناییش در تولید فولاد می پردازند.چارلز شواب جواب داد:((توانایی خودم را برای ایجاد اشتیاق در میان افراد به کار می برم و آن بزرگترین دارایی است که در اختیار دارم و بهترین مسیر پیشرفت در انسان به وسیله ی تقدیر وتشویق به وجود می آید))
زندگی کنید تا زمانی که زنده هستید.قبل از این که مرده باشید،نمیرید.اشتیاق و آرزو چیزهایی هستند که حد وسط را به سطح عالی تغییر می دهند.
آب با یک درجه اختلاف حرارت به بخار تبدیل می شود و بخار می تواند بزرگترین ماشین ها را در جهان حرکت دهد.اشتیاق به ما کمک می کند تا در زندگی مان تحرک ایجاد کنیم.
دو موسس اینستاگرام حدودا ۳۰ ساله بودند که پیشنهاد خریدی از فیسبوک دریافت کردند. با انجام شدن این خرید و پولی که نصیبشان شد در همان سن کم به ثروت زیادی رسیدند. کوین سیستروم که ۲۹ سال داشت حدود ۴۰۰ میلیون دلار و مایک کریگر که در دانشگاه استنفورد با او آشنا و همراه شده بود ۱۰۰ میلیون دلار بهدست آورد. محبوبیت امروزی شبکهی اجتماعی اینستاگرام بر کسی پوشیده نیست. از افراد سرشناس تا کسبوکارهای متنوع، همه برای نمایش داشتههایشان از اینستاگرام استفاده میکنند. اما چه شد که این دو جوان دانشجو به ایجاد یک شبکهی اجتماعی با محوریت عکس رسیدند.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
پیشینه خالقان اینستاگرام
«کوین سیستروم» (Kevin Systrom) در ماساچوست آمریکا دنیا آمد. او از دانشگاه استنفورد در رشتهی مهندسی و علم مدیریت (چیزی شبیه مهندسی صنایع در ایران) لیسانس گرفت. در طول زندگی تجاری کوتاهش در شکلگیری نامهای بزرگی شرکت داشت. اولینش Odeo بود که حالا آن را با نام توییتر میشناسیم. دو سال را هم در گوگل گذراند و آنطور که خودش میگوید بیشتر روی جیمیل (سرویس ایمیل گوگل) و گوگل ریدر کار کرد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
«کوین سیستروم» (Kevin Systrom)، موسس و مدیر عامل اینستاگرام
اما شریکش «مایک کریگر» (Mike Krieger) متولد سائو پائولو، بزرگترین شهر برزیل است. مایک در سال ۲۰۰۴ برای ادامهی تحصیل در دانشگاه استنفورد، به آمریکا مهاجرت کرد. کارآموزی خود را در شرکت معظم مایکروسافت گذراند و همانجا با نحوهی کسبوکار در دنیای فناوری آشنا شد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
«مایک کریگر» (Mike Krieger)، موسس و از مدیران اینستاگرام
کریگر پایاننامهی کارشناسی ارشد خود را به این اختصاص داد که چگونه رابطهای کاربری میتوانند همکاری در سطحی گسترده را بهبود دهند. او بعد از فارغالتحصیلی یک سال و نیمی به عنوان طراح تجربهی کاربری (UX) و رابط کاربری (UI) در شرکت Meebo که در زمینهی پیامرسانهای فوری فعالیت میکرد مشغول بود.
لذتِ سادگی، لذت بهسادگی
«کوین سیستروم» و «مایک کریگر»، دو موسس اینستاگرام، ایدهی اپلیکیشنشان را از دوربینهای ظهور فوری عکس گرفتند. دوربینهای شرکت «پولاروید» (Polaroid) از جمله پیشگامان این صنعت بود و آنها سادگی و سهولت استفاده را از محصولات این شرکت الهام گرفتند. اپلیکیشن اینستاگرام ابتدا در سال ۲۰۱۰ و تنها برای آیفون عرضه شد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
دوربینهای پولاروید دسترسی گسترده و فوری به عکسها را برای مصرفکنندگانی فراهم میکردند که نمیخواستند ساعتها یا حتی روزها منتظر دریافت آنها بمانند. عکسهای دوربینهای فوری همیشه مربعی بود و رنگ و لعاب خاصی داشتند. این عکسها الهامبخش فیلترهایی شدند که امروزه در اپلیکیشن اینستاگرام میبینیم. البته دو خالق اینستاگرام، اوایل روی ایدهی دیگری هم کار کردند ولی درنهایت ترجیح دادند با پیچیده کردن از لذت سادگی کار با اپلیکیشن کم نکنند.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
کوین سیستورم معتقد است آنها نحوهی ارتباط و همرسانی (Share) در دنیا را تغییر و پیشرفت دادهاند. از همان آغاز، هدف موسسان اینستاگرام این بود که اپلیکیشنشان بهخوبی با دیگر شبکههای اجتماعی کار کند و فیسبوک مالک کنونی آن هم مستثنی نبود.
founders
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
دو بنیانگذار اینستاگرام در سال ۲۰۱۲، هنگام دریافت جایزهی Webby Awards
ظرف چند ساعت آغازین انتشار اپلیکیشن، اینستاگرام بیش از ده هزار بار دانلود شد. طی یک هفته این عدد به ۲۰۰ هزار دانلود رسید. وقتی هدف، سرعت در انتشار باشد زمان آپلود اهمیت پیدا میکند. راز آپلود سریع اینستاگرام این است که تصاویر را با رزولوشن کامل بارگذاری نمیکند؛ یعنی مثلا یک عکس ۳ مگاپیکسلی را با حجم ۶۰ کیلوبایت روی صفحه قرار میدهد.
زیرمجموعهای مستقل از فیسبوک
رشد اینستاگرام از زمان راهاندازی تاکنون بیوقفه ادامه داشته تا جایی که امروز بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر فعال دارد که روزانه میلیونها عکس را به اشتراک میگذارند. این رشد فزاینده، علاوه بر ایده و تلاشهای دو موسس اینستاگرام مرهون آیندهنگری خالق فیسبوک، مارک زاکربرگ است که بهجز تصاحب بهموقع رقیب، امکان گسترش مستقل آن را هم فراهم آورد.
کِوین و مایک؛ از استنفورد تا اینستاگرام
کوین سیستورم و مایک کریگر، ترند آینده را درست حدس زده بودند و گرنه جلب ۱۳ میلیون کاربر تنها در ۱۳ ماه میسر نبود. سیستورم در یکی از مصاحبههایش با اشاره به این موضوع میگوید: «هر روز بیش از ۱۰۰ میلیون عکس روی فیسبوک گذاشته میشود. بیش از ۳٫۵ میلیارد تلفن همراه مجهز به دوربین وجود دارد (هردو آمار مربوط به ۲۰۱۲ میلادی).»
1- شکرگزاری به داشته هایتان برکت می دهد و شما را در رسیدن به خواسته هایتان یاری می کند.
2- شکرگزاری, سراسر ذهنتان را به سمت همگونی و هماهنگی نزدیکتری با انرژی های خلاقه کیهان می کشاند.
3- هرچیزی که به آن بیندیشیم و یا قدردان آن باشیم, آن را بسویمان می کشانیم.
4- اگر بتوانیم صادقانه به جای رشک, حسادت و انتقاد, شادمانه خدا را شکر کنیم, آنوقت می توانیم مطمئن باشیم که همان برکت وقتی بهتر به سراغ خودمان نیز خواهد آمد.
5- پیوسته به خاطر نعمتهایی که به شما عطا شده است, قدردانی کنید و عشق بورزید, تا زندگی خود را به بهترین شکل متحول سازید.
از مردی که صاحب یکی از گستردهترین فروشگاههای زنجیرهای است پرسیدند: "راز موفقیت شما چه است؟" او در پاسخ گفت: زادگاه من انگلستان است. در خانوادهی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر میدیدم، هیچ راهی جز گدایی کردن نمیشناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافهای مظلوم و رقتبار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت: به جای گدایی کردن بیا با هم معاملهای کنیم. پرسیدم: چه معاملهای...؟! گفت: ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند میخرم. گفتم: عجب حرفی میزنید آقا، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم؟!
- بیست پوند چطور است؟
- شوخی میکنید؟!
- برعکس، کاملا جدی میگویم.
- جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم.
او همچنان قیمت را بالا میبرد تا به هزار پوند رسید. گفتم: اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معاملهی احمقانه راضی نخواهم شد. گفت: اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند میارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه میگویی؟ لابد همهی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت؟! گفتم: بله، درست فهمیدهاید. گفت: عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی میکنی...! از خودت خجالت نمیکشی؟!
گفتهی او همچون پتکی بود که بر ذهن خوابآلود من فرود آمد. ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمدهام اما این بار مرد ثروتمندی بودم که ثروت خود را از معجزهی تولد به دست آورده بود! از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازهای را آغاز کنم...
1-تا میتوانید شکست بخورید. این جمله مورد علاقه من است. به جای اینکه چندبار در سال شکست بخورید، ده ها بار در سال شکست بخورید.
2-شکست خوردن پله ی ترقی و رشد شماست. با شکست خوردن خیلی سریعتر رشد میکنید.
مدیران موفق هرگز از کلمه شکست استفاده نمیکنند، آنها هیچوقت نمی گویند شکست خوردیم آنها همیشه به درسها و تجاربی که آموخته اند فکر می کنند. آنها از شکست به عنوان عقب نشینی موقت ،که این نیز خود، آنها را یک قدم به موفقیت نزدیک می کند، یاد می کنند.
3-برای موفقیت سریعتر باید سریعتر درسهای تان را بیاموزید و برای اینکار باید سریعتر شکست بخورید.
4-بسیاری از مدیران معمولی هرگز از اشتباهاتشان چیزی نمی آمورند آنها به اشتباهات و شکستهایشان به عنوان یک فرصت برای یادگیری نگاه نمی کنند. اشتباهات در واقع شما را متوقف می کنند تا به شما یادآور شوند که چیزی را نمی دانید و باید در موردش یاد بگیرید. بنابر این هر وقت شکست خوردید و یا چیزی مطابق میل شما پیش نرفت اندکی صبور باشید و با کمی حوصله، به موضوع فکر کنید تا درس پنهان را کشف و یاد بگیرید. اگر عصبانی شدید و دلیل و برهان آوردید ویا اینکه دیگران را مقصر دانستید و آنها را تنبیه کردید، بدانید که به اندازه کافی فکر نکردید و چیزی را نیاموختید.
5- اگر به درستی فکر کنید و درس را بیاموزید آنگاه برای تمام اشتباهاتتان تشکر هم خواهید کرد چون آنها شما را هر روز بزرگتر می کنند.
1-کمبود سرمایه، اغلب به دلیل برنامه ریزی ضعیف و یا هزینههای پیش بینی نشده
2-مدیریت ضعیف جریان نقدی
3-عاملان رشد و یا کاهش پیش بینی نشده سایز بازار
4-دست کم گرفتن رقبا
5-تازه واردان به بازار
6-مشکلات فنی
7-نداشتن طرح کسب و کار قوی
8-درک ضعیف از بازار
9-تبلیغات و یا بازاریابی ضعیف
10-ضعف محصول
11-کمبود متخصصان فروش و بازاریابی
12-گسترش بیش از اندازه
ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﺎ ﺍﺻﻼً ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
***ﺗﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﻣﻌﻤﻮلا ﯾﺎ ﺻﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ !
***ﺩﺭ ژاپن ﺧﺎﻧﻪ ﻭﯾﻼﯾﯽ ﺑﻪ ﻧﺪﺭﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !
***ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﻣُﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﯾﮏ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﺳﺖ !
***ﺣﻘﻮﻕ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﻣﻌﺎﺩﻝ ۷۵۰۰ ﺩﻻﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﺳﺖ !
***ﺷﮑﺴﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ !
***ﺗﻤﺎﻡ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﺗﺮﻧﺪ !
***ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
*** ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﺩﺭ ژاپن ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻋﻤﻮﻣﺎً ﮐﺎﺭﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
***ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺟﯽ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ.
***اﺯ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺳﻮﻡ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ، ﻫﯿﭻ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ !
ﺩﺭ ژاپن ... !
ﯾﮏ :
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻧﺴﻠﯽ ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺩ .
ﺩﻭ :
ﻫﺮ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﮊﺍﭘﻦ ﮐﻪ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻦ ﻓﻀﻮﻻﺕ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺣﺮﺻﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﻟﻮﺣﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ .
ﺳﻪ :
ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻧﻈﺎﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺘﮕﺮ ﺭﺍ " ﺍﯾﻨﺠﯿﻨﺮ ( ﻣﻬﻨﺪﺱ) ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ"ﻣﯽ ﻧﺎﻣﻨﺪ و ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ۵ ﺍﻟﯽ ۸ ﻫﺰﺍﺭ ﺩلاﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﮐﺘﺒﯽ ﻭ ﺷﻔﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩ .
ﭼﻬﺎﺭ :
ﮊﺍﭘﻦ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺒﻊ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ( ﻧﻔﺖ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ ﺯﻏﺎﻝ ﺳﻨﮓ ﻭ ﻓﻮﻻﺩ ﻭ ﻣﺲ ﻭ ... ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ) ﻭ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﻌﺮﺽ ﺻﺪﻫﺎ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؛ ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﺸﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ .
ﭘﻨﺞ :
ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﻃﯽ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ، ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﻘﻮﻁ ﺑﻤﺐ ﻫﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺩ .
ﺷﺶ :
اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ، ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻠﻤﻪ " ﺑﯽ ﺻﺪﺍ " ﯾﺎ (silent) ﺍﺯ ﮐﻠﻤﻪ " ﺍﺧﻼﻕ" ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻫﻔﺖ :
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﺩ ﺩﺭﺳﯽ ﺍﻭﻝ ﺗﺎ ﺷﺸﻢ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ (ﮔﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﺧﻼﻕ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﺷﯿﻮﻩ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ .
ﻫﺸﺖ :
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﭘﯿﺸﮑﺎﺭ ﻭ ﺧﺪﻣﻪ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ .
ﻧﻪ :
ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺗﺎ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ " ﻣﺮﺩﻭﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ! ﭼﻮﻥ ﻫﺪﻑ ﺗﺮﺑﯿﺖ، ﻧﻬﺎﺩﯾﻨﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﻭ ﺗﻠﻘﯿﻦ .
ﺩﻩ :
ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﯿﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﻣﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﺩﺭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﺷﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ ... ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ .
ﯾﺎﺯﺩﻩ :
ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ ﻗﻄﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﻔﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﺳﺖ . ﻣﺴﻮﻟﯿﻦ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪ، ﺑﺎﺑﺖ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺧﯿﺮ، ﻫﺮ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ .
ﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﺯﺵ ﻭﻗﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻗﺘﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺑﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻭ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎ ﺣﺮﯾﺺ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ :
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﺪﺍﺭﺱ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺻﺮﻑ ﻏﺬﺍ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺳﯿﺰﺩﻩ :
ﻣﺪﯾﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪﻥ ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﯼ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺁﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﭙﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ؟
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺁﯾﻨﺪﻩ ی ژاپن ﻫﺴﺘﻨﺪ .
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﮊﺍﭘﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...
.
یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد : نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست .
با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند .
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده .
9 راه برای داشتن روزی شادتر
شادکامی یکی از اصلی ترین مقیاس های موفقیت در زندگی شخصی است. خوشحال کردن دیگران بدون اینکه فرد خودش خوشحال باشد، امری غیرممکن است. با توجه به این مساله، در اینجا 9 تغییر کوچک برایتان نام برده ایم که می تواند رنگ تازه ای به زندگی روزمره شما ببخشد.
هر چه مردمان بیشتری را دوست داشته باشیم، شادکامی و رضایت ما هم از زندگی بیشتر خواهد بود.
روزتان را با امید آغاز کنید
اگر یک حقیقت واقعی در مورد زندگی وجود داشته باشد، آن زندگی کردن بر اساس امیدها و انتظارهاست. بنابراین، هنگامی که از رختخواب بیرن می آیید، سعی کنید نخستین فکرتان این باشد که: «امروز اتفاق فوق العاده ای رخ خواهد داد». به این ترتیب روز خود را با امیدهای مثبت بسازید.
برنامه ریزی و اولویت بندی کنید
یکی از رایج ترین منابع استرس در زندگی، فکر کردن به این است که کارهای زیادی برای انجام وجود دارند. به جای اینکه این مساله را برای خود بزرگ کنید و خودتان را آزار دهید، بهتر است کارهای خود را اولویت بندی کنید و بر اساس آن پیش بروید. به این فکر کنید که با انجام هر کدام از کارهای خود یک قدم به هدف و مقصود خود در زندگی نزدیک تر می شوید.
به دیگران هدیه بدهید
منظور از هدیه، یک کادوی رسمی و بسته بندی شده نیست. هدیه شما می تواند لبخند شما، کلمه ای برای تشکر یا قوت قلب دادن به کسی، ادب و احترام و حتی یک تکان سر دوستانه باشد. حتی می توانید به گدایی در شهر پولی کمک کنید. آسودگی خاطر بهترین راه برای تغییر است.
بحث های سیاسی و مذهبی را کنار بگذارید
بحث و گفت و گو در مورد مسایل سیاسی و مذهبی هیچ گاه پاسخ درست و شفافی ندارند و اصولا باعث خشمگین شدن مردم می شود زیرا نمی توانند چیزی را کنترل کنند. هنگامی که چنین بحث های پیش می آید بهترین کار این است که عقب بکشید و با گفتن یک جمله :«فکر کردن به این مسایل باعث سردرد من می شود» خود را از این شرایط خلاص کنید.
منفی به قضیه نگاه نکنیم
از آنجا که ما قدرت خواندن افکار دیگران را نداریم، بنابراین سخت است که پاسخ چرایی کاری که دیگران انجام می دهند را متوجه شویم. اینکه از رفتارهای عجیب مردم برداشت های بدی داشته باشیم و فکر کنیم از روی قصد و نیت بد آن کار خاص را انجام داده اند، فقط ناراحتی های زندگی را بیشتر می کند. بنابراین، برای آسودگی خاطر بیشتر و رها شدن از فازهای منفی بهتر است همیشه برداشت خوبی از کارهای دیگران داشته باشیم و منفی به قضیه نگاه نکنیم.
غذاهای پرانرژی میل کنید
گاهی نمی توانیم کارهای خود رابه آن خوبی که انتظار داریم انجام دهیم. در این حالت، بهتر است دست کم یک بار در روز خوراکی یا غذایی بسیار خوشمزه همچون یک تکه شکلات بخورید. از خوردن آن لذت ببرید و با همه وجود احساسش کنید.
نگرانی را از خود دور کنید
بزرگ ترین دشمن شادکامی، نگرانی است. نگرانی نیز در نتیجه فکر کردن به مسایلی پیش می آید که از کنترل ما خارج هستند. وقتی کاری را انجام داده اید، بدانید کار دیگری نمی توانید برای آن انجام دهید. سعی کنید بیشتر حواس خود را روی کارهایی متمرکز کنید که در دست انجام دارید نه کارهایی که تصور می کنید ممکن است پیش بیاید.
تلویزیون را خاموش کنید
بسیاری از خانه دارها هنگام انجام کارهای خانه تلویزیون را نیز روشن می گذارند تا صدایی در خانه وجود داشته باشد. اما بهتر است این کار را انجام ندهید زیرا بیشتر برنامه های تلویزیون حس ناامیدی و عدم رضایت از زندگی را به بیننده القا می کنند. آگهی ها تبلیغاتی نیز شما را ترغیب به خریداری کالاهایی می کنند که شاید واقعا به آنها نیازی ندارید. پس چرا همچون یک خریدار بی فکر عمل می کنید؟
روز خود را با شکرگزاری تمام کنید
سعی کنید پیش از اینکه به رختخواب بروید، دست کم یک اتفاق بسیار خوب در طول روز را برای خود یادداشت کنید. این می تواند خنداندن یک کودک یا کسب پول زیادی باشد. هرچه که هست، سعی کنید برای اتفاقات آن روز شکرگزار و قدردان باشید زیرا دیگر این روز تکرار نخواهد شد.
40 تفکر سمی
كتاب «يك دقيقه اين 40 فكر سمّي را كنار بگذار» ريشه بسياري از مشكلات انسانها را خطاي فكري مي داند. افسردگي،احساس عدم خوشبختي ،فشارهاي رواني شديد،احساس ناكامي،ترسها و مشكلات ارتباطي باديگران و احساس گناه بي جا ،برخي از پيامد هاي اين خطاهاي فكري هستند . در اين كتاب با توجه به تاثيرات منفي باور هاي غلط ،باور هاي مثبت را مد نظر قرارداده است .
فكر سمّي 1
تفريح اتلاف وقت است.
باور مثبت
استراحت ، سرگرمي وآرامش هم لازم است.
فكر سمّي 2
به نفع توست كه ديگران را كنترل كني.
باور مثبت
اگر مي خواهي ديگران با تو كنار بيايند ، آنها راكنترل نكن.
فكر سمّي 3
بهتر است «عقده دلت را خالي كني ».
باور مثبت
به جاي آنكه عقده دلت را خالي كني ابراز وجود كن .
فكر سمّي 4
هرطور رفتار كني، خانواده و دوستانت بايد عاشقت با شند.
باور مثبت
عملكرد تو از اينكه تو كي هستي ، مهم تر است.
فكر سمّي 5
مهرباني برنامهرباني پيروز خواهد شد.
باور مثبت
با نامهرباني محكم برخورد كن، به هيچكس اجازه نده با تو بد رفتاري كند.
فكر سمّي 6
چيزي نگو كه ديگران رابرنجاني.
باور مثبت
حرفهاي مهم را مدبرانه بزن.
فكر سمّي 7
هدفت بايد كمال باشد.
باور مثبت
دنبال مزيت باش نه كمال.
فكر سمّي 8
نه بگو چون اگه رو بدي آسترم مي خواهند.
باور مثبت
اگر براي رابطه ايي ارزش قائل هستي تا حد امكان در آن بله بگو .
فكر سمّي 9
اتمام حجت ، بگو مگوها را مي خواباند.
باور مثبت
مذاكره و مصالحه ، بگو مگوها را مي خواباند.
فكر سمّي 10
صداقت محض بهترين سياست است.
باور مثبت
عشق بهترين سياست است نه صداقت محض.
فكر سمّي 11
جواب ابلهان خاموشي است.
باور مثبت
عزيزانت ارتباط مي خواهند نه سكوت.
فكر سمّي 12
به هرچه مي خواهي ، مي رسي.
باور مثبت
اگر هدفت واقع بينانه باشد و زحمت بكشي به آن مي رسي.
فكر سمّي 13
اگر مي خواهي كارها درست پيش بروند خودت آنها را انجام بده.
باور مثبت
الويت بندي كن مسئوليتهايت را ،متعادل كن كارهايي را كه دوست داري و مي تواني انجام بدهي انجام بده و بقيه كار ها را به ديگران محول كن.
فكر سمّي 14
وقتي كار ها خوب پيش نمي روند دنبال مقصر بگرد.
باور مثبت
وقتي كارها خوب پيش نمي روند دنبال راه حل بگرد.
فكر سمّي 15
تنبيه بهترين تربيت است.
باور مثبت
به جاي آنكه رفتار هاي بد راتنبيه كني، رفتار هاي خوب را پيداكن و به آنها پاداش بده.
فكر سمّي 16
احساساتت را بروز نده.
باور مثبت
احساساتت را بروز بده تا اعتماد بسازي و صميميت ايجاد كني.
فكر سمّي 17
با همان اولين برداشت مي تواني آدم ها را بشناسي.
باور مثبت
هر آدمي بي همتاست،تا او رادر شرايط مختلف نديده باشي واقعا نمي تواني اورابشناسي.
فكر سمّي 18
رضايت پدر و مادرت از هرچيز ديگري مهم تر است.
باور مثبت
اجازه والدين خوب است، ولي شرط خوشبختي نيست.
فكر سمّي 19
پول و موفقيت ، خوشبختي مي آورند.
باور مثبت
رابطه عاشقانه خوشبختي مي آورد.
فكر سمّي 20
قرباني، هميشه قرباني است.
باور مثبت
تو مي تواني خودت را از دام ناراحتي هاي گذشته برهاني.
فكر سمّي 21
فروتن باش و به خودت نبال.
باور مثبت
نقاط قوت و توانايي هايت را راحت و صادقانه بيان كن.
فكر سمّي 22
انتقاد ، بهترين راه اصلاح اشتباهات مردم است.
باور مثبت
به جاي آنكه از ديگران ايراد بگيري ، دنبال راه حل باش.
فكر سمّي23
خودخواه نباش اول ديگران بعدا خودت.
باور مثبت
خودت را به اندازه ديگران دوست داشته باش
فكر سمّي 24
همسرم بايد عاشق پدر و مادر و خانواده ام باشد.
باور مثبت
مي توانم از همسرم بخواهم با خانواده ام محترمانه برخورد كند ولي نمي توانم مجبورش كنم عاشق خانواده ام باشد.
فكر سمّي 25
وقتي آرزوهاي بلند پروازانه داريم،حداكثر تلاش مان را به خرج مي دهيم.
باور مثبت
وقتي انتظارات معقول داريم، حداكثر تلاشمان را به خرج مي دهيم.
فكر سمّي 26
همه بايد آدم را دوست داشته باشيد.
باور مثبت
آن كه هستي و آن چه هستي را دوست د اشته باش.
فكر سمّي 27
اگر مشكلات را ناديده بگيري، برطرف مي شوند.
باور مثبت
به جاي آنكه مشكلات راناديده بگيري آن را حل كن.
فكر سمّي 28
هميشه براي بردن بازي كن.
باور مثبت
هميشه براي لذت بردن، همكاري و رشد ، بازي كن.
فكر سمّي 29
براي خودت و ديگران ، قوانين روشني وضع كن.
باور مثبت
از بايد ها بپرهيز چون خوشحالي تو در گرو انعطاف است .
فكر سمّي 30
عاشق واقعي توبايد بداند چه نيازي داري.
باور مثبت
اميال و خواسته هايت را راحت و روشن كن چون چنين چيزي لايق عاشق واقعي تواست.
فكر سمّي 31
بي احترامي ، عذاب آور است.
باور مثبت
بي احترامي عذاب آورنيست ،مگر اين كه خودت بخواهي عذاب آور باشد.
فكر سمّي 32
به صلاح توست كه به خودت سخت بگيري.
باور مثبت
با خودت و ديگران منصفانه رفتار كن.
فكر سمّي 33
با معذرت خواهي همه چيز رو به راه مي شود.
باور مثبت
معذرت خواهي كافي نيست مهم اينست كه اعمال و رفتارشان را عوض كنند.
فكر سمّي 34
اگر مي خواهي تغيير كني بايد دليل رفتارهايت راپيدا كني.
باور مثبت
اگر مي خواهي تغيير كني به جاي كند و كاو گذشته،كاري بكن.
فكر سمّي 35
اشتباهاتت را بپوشان،مهم اين است كه درست به نظر برسي.
باور مثبت
هيچ كس كامل نيست،به كارهاي درست خودت افتخاركن و اشتباهت را بپذير.
فكر سمّي 36
اگر به احساساتت گوش بدهي،هرگز اشتباه نخواهي كرد.
باور مثبت
احساسات تو مي توانند گمراهت كنند، پس بهتر است قبل از هر اقدامي ،شواهد محكمي جمع كني.
فكر سمّي 37
زندگي بايد عادل باشد.
باور مثبت
اگر چه زندگي عادل نيست ،اما مي تواني آنرا بهتر كني.
فكر سمّي 38
زن و شوهر هاي خوشبخت نسبت به ديگران بي تفاوت هستند.
باور مثبت
خانواده هاي خوشبخت به فكر ديگران هستند.
فكر سمّي 39
حرف مرد يكي است، هيچوقت زير قولت نزن.
باور مثبت
پاي قولت بايست مگر آنكه شرايط نگذارد به قولت عمل كني .
فكر سمّي 40
رنج و كار سخت ، شخصيت آدم را مي سازد.
باور مثبت
الگو گرفتن از ديگران و توجه كردن به ديگران،شخصيت آدم را مي سازد.
21 راز موفقیت در لحظه های بحرانی
مولف: برایان تریسی
آرامش خود را حفظ کنید: کسی که قرار است برعوامل خارجی مسلط شود در ابتدا باید بر احساسات درونی اش مسلط باشد. از غمگین شدن یا عصبانی شدن بپرهیزید,با مطرح کردن سوال,گوش سپردن به پاسخ دیگران و اندیشیدن به راه حل های ممکن,حساسیتهای عاطفی خود را کم کنید.اندیشه های شما بسیار نیرومند هستند و سبب می شوند که غمگین یا شاد;مثبت یا منفی; هیجان زده یا آرام باشید.
آرامش خود را حفظ کنید
کسی که قرار است برعوامل خارجی مسلط شود در ابتدا باید بر احساسات درونی اش مسلط باشد.
از غمگین شدن یا عصبانی شدن بپرهیزید,با مطرح کردن سوال,گوش سپردن به پاسخ دیگران و اندیشیدن به راه حل های ممکن,حساسیتهای عاطفی خود را کم کنید.اندیشه های شما بسیار نیرومند هستند و سبب می شوند که غمگین یا شاد;مثبت یا منفی; هیجان زده یا آرام باشید.
اندیشه های شما تعیین کننده ی احساسات شما هستند.وقتی خودتان را در موقعیتی بحرانی می بینید, وقتی با بدبیاری یا شکستی ناگهانی مواجه می شوید,نخستین وظیفه شما این است که اندیشه ها و احساسات خود را مهار کنید تا اطمینان یابید که در آن موقعیت به بهترین شیوه عمل خواهید کرد.
دو احساس منفی بسیار مهم که به هنگام بروز بحران یا شکست به وجود می آید ترس از شکست و ترس از طرد شدن است.این احتمال وجود دارد که هر یک از آن ها به بروز خشم,افسردگی یا بی تفاوتی منجر شود.ترس از شکست را زمانی احساس می کنید که در حال از دست دادن سرمایه,مشتری ها,شغل یا اعتبار خود هستید.ترس از طرد شدن ارتباط نزدیکی با ترس از انتقال یا عدم تایید دارد.
به توانمندی های خود اعتماد کنید
شهامت همچون ارزشی است که زندگی ان را از انسان دریافت می کند تا به او آرامش بخشد.(اميليا ارهات)
به خودتان یاد آوری کنید که در گذشته با موفقیت به همه ی مشکلات رسیدگی کرده اید و اکنون نیز می توانید به خوبی به مشکل فعلی رسیدگی کنید.
شهامت پیشروی کردن داشته باشید
شهامت ودلیری امری مسری است.وقتی یک انسان شجاع ازجای خود بر می خیزد،اغلب اوقات،ستون فقرات دیگران صاف و محکم می شود.(بيلي گرام)
بدبیاری ها و شکست های غیر منتظره.اغلب اوقات شما را بهت زده می کنند و سبب می شوند واکنش جنگیدن یا فرار کردن را بر گزینید.به جای این که تسلیم چنین احساساتی شوید به کارهایی ویژه بیندیشید که می توانید آنها را انجام دهید و موقعیت را بهبود ببخشید.
وقتی در حیطه ی شغلی با موقعیتی بحرانی مواجه می شوید.باید بقا و ماندگاری سازمان خود را در اولویت قرار دهید.موقعیت های ناامید کننده اغلب اوقات به اقدام هایی ناامید کننده منجر می شود.شما باید آماده باشید تا اقدامات لازم را برای برطرف کردن بحران و رهایی یافتن از آن موقعیت انجام دهید.
شهامت دارای دو شاخه است.نخستین شاخه به اقدام کردن,دست به کار شدن و با اطمینان گام برداشتن مربوط می شود, بی آن که تضمینی برای موفقیت وجود داشته باشد.این شاخه از شهامت بسیار مهم و بنیادین است و با تمرین کردن می توانید آن را در خودتان پرورش دهید.
دومین شاخه ی شهامت به استقامت ورزیدن و پشتکار داشتن در رویارویی با ناکامی ها و شکست های موقتی مربوط می شود.
حقیقت این است که همه ی انسانها می ترسند. همه ی ما ترسهای گوناگونی به صورت کوچک و بزرگ یا نهان و اشکار داریم. "شهامت داشتن به معنی نترسیدن نیست بلکه به معنی مهار ترس یا تسلط بر ترس است."
شما ،در لحظه های بحرانی،باید همه ی شهامت خود را به کار بگیرید تا تصمیم هایی دشوار اتخاذ کنید و اقدامات لازم را انجام دهید وبه این ترتیب سلامتی و ماندگاری انسانها و سازمانی را تضمین کنید که به شما وابسته هستند.
حقایق را بیابید
بهترین معیار سنجش شهامت این است که شکست را تحمل کنیم،بی آنکه دلسرد شویم.(رابرت اينگرسول)
قبل از تصمیم گیری زمانی را در نظر بگیرید تا دقیقا پی ببرید که چه اتفاقی افتاده است.شاید دلیل اصلی دستیابی به موفقیت در زندگی این است که به وضوح روشن کنید ماهیت واقعی شما چیست,چه خواسته ای دارید و جزئیات موقعیتی که با آن روبه رو می شوید چگونه است.هرچه درباره ی ماهیت دقیق بحرانی که با آن سر و کار دارید اطلاعات بیشتر و بهتری داشته باشید, آرامش بیشتری خواهید داشت و تصمیم های بهتری اتخاذ خواهید کرد.
اختیار همه ی امور را دردست بگیرید
شهامت همچون نردبانی است که همه ی فضیلتهای دیگر روی آن رشد می کند.(كلربوث لوس)
مسئولیت رسیدگی کردن به مشکل یا بحران را به طور کامل بپذیرید. از بهانه آوردن یا سرزنش کردن دیگران بپرهیزید به گذشته متمرکز نشوید زیرا گذشته را نمی توان تغییر داد بر کارهایی متمرکز شوید که می توانید آن ها را در آینده انجام دهید.
اگر می خواهید در تغییر موضوع دادن مهارت پیدا کنید و در موقعیت های بحرانی اختیار همه ی امور مربوط به سازمان یا شغل خود را به عهده بگیرید,نخست باید مسئولیت کامل خودتان و همه ی رویدادهایی را بپذیرید که از این دقیقه به بعد اتفاق می افتد.
مدیران موفق مسئولیت را می پذیرند و اقدام می کنند.انسان های دنباله رو از پذیرش مسئولیت پرهیز می کنند و آن را به دیگران می سپارند.
هرچه زودتر جلوی ضرر را بگیرید
آماده ی فاصله گرفتن از موقعیت ها یی باشید که نمی توانید آن ها را اصلاح کرد.(ساموئل جانسون).
اشتیاق شما برای اتخاذ تصمیم های ضروری و دشوار در لحظه ی بحرانی و متوقف کردن هر چه سریع تر خسارت ها, به طور کلی, میزان موفقیت یا شکست شما را, هم در کوتاه مدت هم در بلند مدت تعیین میکند.
بحران را مهار کنید
شهامت داشتن به این معنی است که باوجود ترسیدن باز هم گام کوچکی به سوی جلو برداریم.(بورلي اسميت).
این زمان در حقیقت زمان آزمایش است.چنین آزمایشی در مسیر مدیران, بزرگسالان و همه ی افرادی قرار میگیرد که به نوعی دارای مسئولیت هستند.مسئولیت را بر عهده بگیرید, برنامه ریزی کنید و سرگرم برطرف کردن مشکل شوید.
بحران در حقیقت یک مشکل یا شکستی بزرگ است که کاملا به صورت غیر منتظره اتفاق می افتد,آرامش تان را بر هم می زند و نسبت به هر کاری که در آن لحظه انجام می دهید در اولویت قرار می گیرد.بحران در حقیقت لحظه ای مهم است و زمان آزمایش ما محسوب میشود.هر آنچه را تصمیم می گیرید انجام دهید یا در انجام دادن آن شکست می خورید بسیار حائز اهمیت است و پیامدهای مثبت و منفی مهمی در آینده ی زندگی شغلی و شخصی شما دارد.
پیوسته با دیگران ارتباط برقرار کنید
بهترین معیارسنجش شهامت ما ترسی است که برآن غلبه کردیم.(نورمن اف. ديكسون).
با همه ی افرادی صحبت کنید که بحران شما نیز بر آن ها تاثیر گذار است. برای آن ها توضیح دهید که چه اتفاقی می افتد, موقعیت خود را برای افرادی در داخل و خارج سازمان تان توضیح دهید و از آن ها تقاضای کمک کنید.
هشتاد و پنج درصد مشکلات شما, در زندگی شخصی و شغلی, به این دلیل به وجود می آیند که نمی توانید با انسانهای مهم پیرامون تان به شیوه ای موثر ارتباط برقرار کنید. در زمان بحران باید به انسان های مهمی که در حیطه ی شغلی شما یا خارج از آن قرار دارند خبر دهید که چه بحرانی اتفاق افتاده است.چنین اقدامی تمایز بین موفقیت و شکست را به وجود می آورد.
موانع خودرا تعیین کنید
بزرگ یا کوچک به نظر رسیدن موانع سر راه تان براساس بزرگ یا کوچک بودن خودتان تعیین می شود.(اوريسون سوئت ماردن).
چنین مانعی عامل محدود کننده است که سرعت شما را در دستیابی به هدف تان تعیین می کند به از بین بردن این مانع متمرکز شوید.
بین جایگاهی که هم اکنون در آن قرار دارید و جایگاهی که قصد دارید در آینده به آن برسید همیشه عامل یا غالب اوقات عواملی وجود دارند که مانع پیشروی شما می شوند.برای این که بحران فعلی را به خوبی پشت سر بگذارید و به اهداف شخصی و شغلی خود برسید باید موانع تان را تعیین کنید. این موانع همان عواملی هستند که شما را از پیشروی کردن باز می دارند.
نیروی خلاق وجودتان را آزاد کنید
دعا نکنید که مسؤلیت های همسان باقدرت تان به شما اعطا شود دعا کنبد قدرتی همسان با مسؤلیتهایی که بر دوش دارید به شما اعطا شود.(فيليپس بروکس).
شما می توانید برای هر مشکلی که با ان روبه رو می شوید راه حل پیدا کنید. اندیشه های خود را روی کاغذ بیاورید. تا آنجا که میتوانید راه حل های احتمالی بسیاری را برای مشکل تان بیابید و سپس اقدام کنید.
خلاقیت به عضله های بدن شباهت دارد. هر چه بیشتر از خلاقیت خود استفاده کنید،نیروی خلاق وجودتان قوی تر میشود هر چه راه حلهای بیشتری را برای حل مشکلات و بهبود وضع زندگی خود پیدا کنید، در اینده راه حلهای بیشتری به ذهنتان خواهد رسید. با استفاده از نیروهای خلاق وجودتان به معنای واقعی توانایی پیدا می کنید تا وضعیت کار وزندگی خود را به شیوه های گوناگون بهبود بخشید.
بر بخشهای پربازده تمرکز کنید
این موقعیت ها نیستند که انسان را می سازد بلکه این انسان است که موقعیت زندگی اش را می سازد.(فردریک. رابتسون).
در هر شغل یا در هر سازمان فقط پنج تا هفت بخش پربازده وجود دارد. این بخشها شامل کارهایی می شوند که برای موفقیت شغلی خود باید آن ها را به خوبی انجام دهیم.
بر اولویتها متمرکز شوید
ذهن ضعیف در رویارویی با بدبیاری ها مغلوب می شود،اما ذهن قدرتمند برآنه غلبه میکند.(واشنگتون ایروینگ).
قانون 20/80 را در همه ی کارها ی خود به کار ببرید. به خاطر داشته باشید 80 درصد پیامها از 20 درصد فعالیت های شما نشات می گیرد. تعیین کنید که چگونه می توانید از هر لحظه ی خود بهترین بهره ها را ببرید و بی درنگ بر انجام دادن آن کار مهم متمرکز شوید.
توانایی شما برای متمرکز ماندن و مسلط عمل کردن در لحظه ها ی بحرانی , میزان موفقیت یا شکست تان را تعیین می کند. شما نمی توانید همه ی کارها را انجام دهید , اما می توانید یک یا دو تا از مهمترین کارها بپردازید و به آن ها ادامه دهید تا به شیوه ای رضایت بخش کامل شوند.چنین اقدامی برای عبور از لحظه های بحرانی ضروری است.
چند مرحله وجود دارد که با دنبال کردن آنها میتوانید بر برترین اولویتهای خود متمرکز بمانید.
نخست اینکه اندیشه هایتان را روی کاغذ بیاورید. واجب است که نکته های مهم را یادداشت کنید تا بتوانید به هنگام ضرورت یا در لحظه ی بحرانی اختیار همه ی امور را در دست بگیرید.
قبل از هر اقدامی،فهرستی از کارهایی تهیه کنید که برای حل مشکلات و عبور از بحران باید انها را انجام دهید.
دست به ضد حمله بزنید
ما دیگر عروسکهای خیمه شب بازی نیستیم که با نیروی قدرتمند بیرونی مهار شویم،ما خودمان،همان نیروی قدرتمند هستیم.(لیوبوسکالیا).
وقتی موقعیت را ارزیابی کردید , اطلاعات لازم را بدست آورید و برنامه ریزی های لازم را انجام دادید, زمان آن فرا می رسد که پیشروی کنید و دست به ضد حمله بزنید.
هدفی را تعیین کنید که برای برطرف کردن وپشت سر گذاشتن بحران باید به ان برسید و معمولا هدفی مالی محسوب می شود.
اطمینان پیدا کنید که این هدف برای همه افراد گروه واضح و روشن است.خودتان را عادت بدهید که در ابتا قاطعانه بر هدف اصلی متمرکز شوید و از وسوسه شدن برای اصلاح امور جزیی بپرهیزید.
جریان نقدینگی سازمان تان راحفظ کنید
بشر آفریده ی موقعیت ها نیست،موقعیت ها آفریده بشر هستند.مامخلوقاتی با اراده آزاد هستیم وبشر بسیارقدرتمندتراز ماده است.(بنجامین دیسراییلی).
بسیاری از بحران های شخصی و شغلی به نحوی مسائل مالی مربوط می شود نقدینگی برای هر سازمان مانند خون برای مغز است.
اغلب اوقات , بحران به دلیل ایجاد وقفه در جریان نقدینگی به وقوع می پیوندد.این امر بقای سازمان را به مخاطره می اندازد.علت اصلی کاهش نقدینگی را معمولا باید در بخش فروش جستجوکرد. گاهی , بعضی از کالاهایی که باید بقا و رشد سازمان تان فروخته شوند به دلایلی فروش نمی روند.
به مشتریان خود احترام بگذارید
هیچ کار در برابر پشتکار ومهارت انسان غیر ممکن نیست.کارهای شگرف ثمره ی نیرو و قدرت انسان نیستند بلکه ثمره عزم راسخ وپشتکاراو محسوب می شوند.(بروس بارتون).
هدف از کسب و کاری این است که مشتریانی کافی را جذب و حفظ کنیم تا ماندگاری و موفقیت سازمان مان تضمین شود.
بسیاری از مردم تصور می کنند که هدف ازهر کسب و کاری دستیابی به منفعت مالی است ,اما فقط در نتیجه ی جذب مشتری به شیوه ای سود آور می توان به منفعت رسید. مهم ترین معیار موفقیت در کسب و کار میزان رضایت مشتری است. هر چی بیشتر و بهتر در جلب رضایت مشتری بکوشید , آن ها نیز بیشتر از شما خرید می کنند و به دوستان شان هم توصیه می کنند که برای خرید نزد شما بیایند. بنابراین , جلب رضایت مشتری باید مهمترین بخش فعالیت ها ی شما را تشکیل دهد.
معامله های بیشتری را جوش بدهید
فقط دراین مکان که همان تماشا خانه ی ذهن تان است به پیروزی در جنگ دست خواهید یافت.(مارکوس مالتوز).
باید فعالانه از مشتریان تان در خواست کنید که کالاها و خدمات شما را بخرند و بابت آن ها پول بپردازند تا بتوانید بحران مالی خود را پشت سر بگذارید.
همه ی امور را ساده کنید
پیچیده کردن امور کارآسان است،اما ساده کردن آنها کار پیچیده ای محسوب می شود.(قانون مایر).
آن دسته از کارهایی را تعیین کنید که قصد ندارید آن ها را انجام بدهید این کار عاملی مهمی در ساده کردن امور محسوب می شود.
انرژی خود را حفظ کنید
برای دستیابی به عالی ترین وشکوهمندترین موفقیتها باید از آرامش ذهنی وخرسندی ونشاط برخوردار باشیم.(ناپلؤن هیل).
لحظه های بحرانی , اغلب اوقات , انرژی عاطفی شما را از بین می برد و شما را خسته و فرسوده می کند ; به گونه ای که دیگر نمی توانید عملکرد عالی داشته باشید. میتوان گفت که سطح انرژی عاطفی شما با میزان انرژی یک باتری برابر است.
هر چه بیشتر با بدبیاری های عاطفی روبه رو شوید , انرژی عاطفی شما بیشتر تحلیل می رود ; تا این که سرانجام توانایی خود را برای اتخاذ تصمیم های مناسب از دست می دهید. اجازه ندهید چنین اتفاقی برای شما بیفتد.
ارتباط خود را باخالق هستی حفظ کنید
هرکس به هویت راستین خود وبه یگانگی اش با آن قادر مطلق ودانای مطلق پی برده است،درحقیقت،این امکان را فراهم می کند تا قانون هایی بر اواشکارشوند که فراتر از قدرت درک ذهن بشری درحالت عادی هستند.(رالف والدو ترین).
وقتی به این نیروی عظیم پناه می برید , همه ی مشکلات موجود در مسیر هدف تان به طور پیوسته و طبیعی از بین می روند ; فقط باید هدف تان واضح و روشن باشد .
شاید اهداف بلند مدت شما در موقعیت های آشفته و نابسامان, مانند لحظه های بحرانی , مبهم و متناقض به نظر برسند. به همین دلیل , برای کمک گرفتن از آن نیروی بیکران , در ابتدا باید به آرامش ذهنی برسید و سپس در جستجوی راه حل هایی برای مشکلات خود باشید.
با دعا کردن، تفکر و تدبر می توانید قانون جذب را فعال کنید. در این وضعیت، ذهنتان را به آهنربایی تبدیل می کنید که فقط نگرشها ، انسانها،اطلاعات و منابع لازم را برای کمک به شما جذب می کند تا مشکلات تان را حل کنید و به اهدافتان برسید.
با هربار کمک گرفتن از این نیروی بیکران و همیشه در دسترس، در حقیقت،برقراری ارتباط بعدی شما آسان تر می شود واین نیرو نیز سریعتر به شما کمک می کند.
منش نیکو بسیارتاثیر گذار است
با آرامش ونشاط کار کنید وبدانید که اندیشه های درست و تلاشهای مناسب،بی تردید،به پیامد های درست منجر می شود.(جیمز الن).
ارزشمندترین سرمایه شما در حیطه شغلی و شخصی نام نیک و اعتبار شما خواهد بود.نام نیک شما به این موضوع مرتبط می شود که،وقتی حضور ندارید، دیگران در مورد شما چگونه می اندیشند وچه می گویند.اعتبارتان در حقیقت ارزیابی کلی مردم درباره ی ویژگی ها وشخصیت شما خواهد بود.
همه ی راهکارها را گرد آوری کنید
قاطعانه تصمیم بگیرید با پشتکار به کارتان ادامه دهید تا موفق شوید. تصمیم شما برای تسلیم نشدن , به معنای واقعی , تضمین کننده ی موفقیت نهایی شما خواهد بود.
در سراسر زندگی , پیوسته , با مشکلات و موانع بسیاری مواجه خواهید شد. اما اگر هر بار که با مشکلی مواجه شدید , بر آن غلبه کنید ; به انسانی تبدیل می شوید که شایستگی اش را دارید. در این وضعیت , بی گمان رشد خواهید کرد و اوج خواهید گرفت.
ابرثروتمندان
مترجم: مینا خرم
رکود یا رونق، هر دو به ابرثروتمندان کمک میکند که ثروتمندتر شوند
بحران اقتصادی را فراموش کنید. هیچ فرصتی بهتر از این برای عضویت در منحصربهفردترین باشگاه وجود نداشته است: باشگاه ابرثروتمندان جهان.
بله، این حقیقت دارد، یک درصد بالای درآمدی در آمریکا در شروع بحران اقتصادی جهانی آسیب دیدند و حدود 50 درصد از درآمدهای خود را از دست دادند. سهم آنها از درآمد آمریکا از حدود 23/5 درصد به 18/1 درصد سقوط کرد. اما در مسیر بهبود آرام اقتصاد، وضعیت آنها با سرعت بیشتری بهبود یافت. در سال 2012، اقتصاددان برجسته، امانوئل سیز، نتیجه میگیرد که در سال اول بهبود اقتصادی، یک درصد بالا توانست 93 درصد از درآمد از دست رفته خود را احیا کند.
تفاوت ثروتمندان و سایر افراد در فرآیند بهبود اقتصادی با دو عامل توجیه میشود. اول اینکه، بیکاری عمومی به میلیونها نفری آسیب زده است که برای گذراندن زندگی به درآمد حاصل از کارشان تکیه دارند، نه آنهایی که متکی بر سرمایهشان هستند. بیشتر ثروت افراد ابرثروتمند از طریق سهام، اوراق قرضه و داراییهای مالی دیگر کسب میشود. دوم اینکه، برای قشر متوسط آمریکایی مهمترین بخش ثروت، مسکن شخصی است. با آنکه از سیام ماه ژوئن بازار مسکن دوباره به حالت اول برگشته است، اما 31 درصد از افراد صاحب مسکن در وضعیت بحرانی قرار دارند. به این دلیل که بدهی آنها بابت وام مسکن بیش از ارزش واقعی خانهشان هستند.
ترکیدن حباب مسکن عامل اصلی از بین رفتن نزدیک به 40 درصد متوسط ارزش خالص دارایی یک خانواده نوعی آمریکایی از سال 2007 تا 2010 است. بانک مرکزی و بقیه سازمانهای دولتی، با ابزارهایی چون نرخ بهره پايین که منجر به رشد سود شد، بخش مالی و بازار سهام را نجات داده و به ثبات رساندهاند. اما انسداد سیاسی مانع پیشرفت در تغییر ساختار یا کاهش سطح وسیع بدهیهایی شدهاست که بازار مسکن طبقه متوسط را تهدید میکند. اما نتیجه چیست؟ ثروت متوسط خانوادههای آمریکایی نسبت به قبل از رکود اقتصادی در سطحی پايینتر قرار دارد.
اما بقیه ثروتمندان جهان در چه وضعیتی قرار دارند؟ اطلاعات درباره ثروتمندان جهانی به سختی
قابل دسترسی است. افراد منتسب به حکومت در روسیه، سرمایهداران مکزیکی و شاهزادههای کمونیست چینی عادت ندارند که اطلاعات دارایی خود را فاش کنند. اما اطلاعات موجود نشان میدهد الگوی جهانی ثروتمندان بسیار شبیه به شرایط ثروتمندان در
ایالات متحده است.
براساس گزارش گروه مشاوران کپجمینی (Capgemini) در شروع دوره بهبود اقتصادی در سال 2009، مجموع ثروت 10 میلیون میلیونر و میلیاردر در سراسر جهان 18/9 درصد رشد داشته است. در واقع پیش از سقوط 20 درصدی در سال 2008، اوج ثروت این افراد در سال 2007 بوده است و تا سال 2010 به آن نقطه اوج برنگشته است. همچنین براساس اطلاعات کردیت سوئیس، یک درصد از افراد پردرآمد حدود 44 درصد از کل ثروت جهان را در سال 2010 به خود اختصاص دادهاند. براساس گزارش سال 2008 موسسه جهانی تحقیقات و توسعه اقتصاد، درصد سهم ثروتمندان از سال 2000 به کندی رشد کرده است. این درصد در سال 2000، حدود 40 درصد کل ثروت جهان بودهاست. امروز، نیمی از فقیرترین افراد جهان که جمعیتی بالغ بر 3/5 میلیارد نفر هستند، کمتر از یک درصد از ثروت جهانی را در دست دارند و بسیاری از آنها در حال حاضر به دلیل افزایش قیمت مواد غذایی تحت فشار هستند.
بنابراین جای تعجبی ندارد، حتی در شرایط بیکاری گسترده و نومیدی عمومی در بسیاری از کشورهای صنعتی و همچنین رشد اقتصادی رو به کاهش در چین و اقتصادهای نوظهور، شرایط برای ثروتمندان جهانی همچنان بسیار خوشایند باشد. بر اساس یک تحقیق در سال جاری توسط بانک خصوصی سیتی و مرکز مشاورهای نایت فرانک تنها کمتر از یک چهارم افراد با خالص ثروت بالا در جهان نسبت به آینده ثروت خود خوشبین نبودهاند.
این افراد در سال 2012 مطابق گزارش موسسه چشمانداز سرمایهگذاری فیدلتی، درباره آینده مالی خود خوشبینتر از 5 سال گذشته بودهاند. به هرحال یک چهارم از ثروتمندانی که با این موسسه مشورت کردهاند، خود را ثروتمند نمیدانستهاند، اگرچه ثروت آنها 5 میلیون دلار یا بالاتر بوده است.
بنابراین ثروتمندان متفاوت از بقیه افراد جامعه هستند. آنها بسیار سریعتر از فاجعه اقتصاد جهانی نجات خواهند یافت.
ارزشيابي شركتهاي كوچك
نويسنده: محمد آزاد
چکيده:
امروزه با جهاني شدن بازارها، تحولات رقابتي، تقاضا براي منابع مالي جديد و انتظارات روزافزون سرمايهگذاران، شركتهاي كوچك بيش از پيش مورد توجه قرار گرفتهاند. تقريبا تمام تصميمگيريهاي مالي مستلزم تعيين ارزش افزودهاي است كه به موجب اين تصميمات كسب خواهد شد.
ارزشيابي شركتهاي كوچك
● مقدمه:
امروزه با جهاني شدن بازارها، تحولات رقابتي، تقاضا براي منابع مالي جديد و انتظارات روزافزون سرمايهگذاران، شركتهاي كوچك بيش از پيش مورد توجه قرار گرفتهاند. تقريبا تمام تصميمگيريهاي مالي مستلزم تعيين ارزش افزودهاي است كه به موجب اين تصميمات كسب خواهد شد. شركتها براي ايجاد ارزش نه تنها از سوي سهامداران بلكه از طرف كليه ذينفعان تحت فشار قرار دارند. شركتهاي كوچك بايد تلاش كنند تا بتوانند به صورت موثري با شركتهاي بزرگ رقابت كنند.
صاحبان شركتهاي كوچك بايد آگاه باشند كه حداكثر كردن ارزش ايجادشده تنها در سايه بهكارگيري كارا و اثربخش منابع، ميسر است كه خود نيازمند برنامهريزي و كنترل دقيق عمليات شركت است. برنامهريزي و كنترل عمليات مستلزم داشتن تواناييهاي لازم براي پيشبيني و تشخيص رابطه بين انتظارات مالكان حال و آينده است. از زماني كه شركتهاي كوچك در مراحلي از رشد، بهطور گستردهاي به دنبال تامين منابع مالي برآمدند، نياز خاصي به محاسبه ارزش ايجاد شده در شركتهايشان احساس كردند. السن و نايت (۱۹۹۷) ميگويند: «ايجاد ارزش براي سهامداران با ايجاد ارزش براي ساير ذينفعان همسو و سازگار است». البته واژه ارزش، مفهوم كلـــي را شامل ميشود كه از نظر سهامداران و ساير ذينفعان با توجه به منافع هر يك، به اشكال مختلف تعبير ميشود.
شركتهاي داراي نرخ بالاي ايجاد ارزش، ميتوانند سريعتر رشد كنند، راحتتر به بازارهاي سرمايه دسترسي پيدا كنند، شرايط بهتري براي كاركنان خود فراهم آورند و قابليت بيشتري براي اداره منابعشان داشته باشند. بنابراين ايجاد ارزش ميتواند معرف وجود ساختارهاي رشد يافته باشد. در چنين ساختارهايي منافع مشتريان نيز بهتر تامين ميشود چرا كه شركت ميتواند سرمايههايي با هزينه كمتر جذب كند. پايين بودن هزينه سرمايه در فعاليتهاي سرمايهگذاري موجب ميشود انتظارات مشتريان در زمينه قيمت كالا يا خدمات تامين شود.
در اين تحقيق سعي شده است مسائل مربوط به ارزشيابي شركتهاي كوچك مورد بررسي قرار گرفته و همچنين مزيت كاربرد مدل اهلسن و قدرت پيشبيني كنندگي اين مدل در مقايسه با ساير مدلهاي سنتي ارزشيابي بررسي شود.
● مشكلات ارزشيابي شركتهاي كوچك
هدف از ارزشيابي يك شركت، برآورد قيمتي است كه بر مبناي آن، گروه خريداران و فروشندگان در شرايط كاملا آگاهانه و فارغ از هرگونه اجبار اقدام به معامله واحد تجاري ميكنند. در صورتي كه فرض شود بازارهاي سرمايه در سطح نيمه قوي از فرضيه بازار كارا قرار دارند (يعني تمام اطلاعات در قيمت سهام منعكس شده است) آنگاه آخرين قيمت معامله شده سهام يك شركت سهامي عام، ارزش آن شركت را دقيقا به ما خواهد داد. بنابراين تعيين ارزش يك شركت بزرگ سهامي عام كه سهام آن در بازار، معامله ميشود، امري نسبتا آسان است، ولي تعميم اين فرضيه در مورد شركتهاي كوچك غير قابل تصور است. بسياري از صاحبان شركتهاي كوچك تمايلي ندارند كه مالكيت شركت از طريق عرضه سهام به عموم در دست عده بيشتري قرار گيرد. وقتي ماهيت ارزش شركتي قابل رويت نباشد، بحث درباره روشهايي كه بر مبناي ارزش قرار دارند، مشكل است. علاوه بر اين در شركتهايي كه مالكيت آنها در دست عده محدودي حفظ ميشود كه اين عده هم مالك و هم مدير آن شركت هستند، ممكن است ارزش مالكيت- مديريت بيش از ارزشهاي مادي باشد. ارزشيابي يك شركت كوچك مستلزم شناخت ويژگيهايي است كه در مدلهاي ارزشيابي شركتهاي بزرگ سهامي عام، در نظر گرفته نميشود.
ويژگيهاي منحصربهفرد شركتهاي كوچك ميتواند مجموعهاي از مشكلات و مسائل مالي را ايجاد كند كه هيچ گاه در مورد شركتهاي بزرگ مشاهده نميشود. وجود همين تفاوتها است كه موجب شده مديران و مالكان شركتهاي كوچك معيارهاي متفاوتي را در تصميمگيريهاي مالي خود لحاظ كنند و به دنبال انواع مختلف راهكارهاي تامين مالي باشند.
سهام شركتهاي بسيار كوچك به ندرت در حجم معاملات سهام يك شركت بزرگ خريد و فروش ميشود. سرمايهگذاران بالقوه براي خريد سهام شركتهاي كوچك معمولا خيلي سخت تر ميتوانند اطلاعات لازم را كسب كنند.
هيتون (۸۹۹۱) بيان ميكند: «كسب اعتبار از سوي شركتهاي كوچك نسبت به شركتهاي بزرگ بسيار دشوارتر است». استراتژيهاي مالي نيز تحت تاثير اندازه شركت است، بهطوري كه شركتهاي كوچك بايد در مقابل كسب بازده بالاتر ريسك بيشتري نسبت به شركتهاي بزرگ تقبل كنند. بهعلاوه شركتهاي كوچك اغلب از طرف سهامداران موسس اداره ميشود كه ممكن است فاقد دانش و تجربه كافي در مسائل مالي باشند. به اين ترتيب اغلب شركتهاي كوچك از سوي مجموعهاي از افراد كه در برنامهريزي و كنترل استراتژيها مكمل يكديگر هستند، اداره نميشود و اين يعني انعطافپذيري كمتر در مقابل مراحل رشد شركت. شركتهاي كوچك در مقايسه با شركتهاي بزرگ با هزينههاي بالاتري نيز روبهرو هستند (هزينههاي معاملات، دعاوي مطروحه و هزينههاي مربوط به ورشكستگي).
بالاخره اينكه در مقايسه با شركتهاي بزرگ در بيشتر قراردادهايي كه بين شركتهاي كوچك و ساير ذينفعان بيروني وجود دارد، اعتبار مالكان نقش اصلي را ايفا ميكند.
● معيارهاي ارزشيابي سهام
فرآيند تعيين ارزش يك سهم معين را ارزشيابي سهم گويند. يك روش ارزشيابي ايدهآل به گونهاي طراحي شده است كه بتواند ارزش كليه سهام را بهطور دقيق اندازهگيري كند. اگر يك سرمايهگذار در زمان انجام معامله، سهام معيني را زير قيمت خريداري كند، قيمت آن سهم به تدريج افزايش خواهد يافت تا زماني كه در قيمت «مشخص» آن را به فروش برساند و سپس وارد معامله ديگري از «خريد» شود بنابراين هيچ روش كاملي براي ارزشيابي سهام وجود ندارد.
ارزشيابي سهام يكي از مسائل بسيار پيچيده است و هيچ مدل ارزشيابي وجود ندارد كه بتواند به درستي ارزش ذاتي يك سهم را پيشبيني كند. حتي هيچ مدلي وجود ندارد كه بتواند پيشبيني دقيقي از تغييرات قيمت در آينده را ارائه دهد. به هر حال مدلهاي ارزشيابي سهام مبنايي براي مقايسه و سنجش معيارها و عوامل مربوط به ارزش سهام را ارائه ميدهند. به علاوه با استفاده از برخي مدلهاي ارزشيابي ميتوان در شرايطي كه سهام «پايينتر از ارزش واقعي» معامله ميشوند، حدود ميانگين نرخ بازده بازار را محاسبه كرد.
● مدلهاي ارزشيابي سهام
براي ارزشيابي سهام مدلهاي مختلفي وجود دارد. برخي از اين مدلها ساده و برخي پيچيـــده هستند. در اكثر مدلهاي پيچيده عواملي مثل: ارزش دفتري سهام، سودهاي آتي، درصد تقسيم سود، نرخ بهره بدون ريسك، ريسك سهم يا همان بتاي سهم و زمان را ديد.
ارزش دفتري بيانگر ارزش جاري يك سهم است كه محافظهكارانهترين برآورد از ارزش آن است. ارزش دفتري مبنايي براي پيشبيني سودهاي آتي است كه براي تعيين ارزش ذاتي سهام بهكار ميرود. البته به جز مواردي كه هيچ گونه سود نقدي به سهامداران پرداخت نميشود، يعني درصد تقسيم سود صفر است. بنابراين مشخص ميشود كه در بيشتر مدلها، سودهاي آتي تضمين شده نيست و نميتوان گفت حتما بهطور كامل در ارزش يك سهم لحاظ شده است. نرخ بهره بدون ريسك، ميتواند نرخ بازده سرمايهگذاري باشد كه از سوي دولت تضمين شده است. بهعلاوه دورهاي كه يك سهم معين بازده بالاتري از نرخ بهره بدون ريسك، متوسط صنعت يا كل بازار دارد، بسيار مهم است. متوسط نرخ بازده شركتهاي جديدالتاسيس در حال رشد نوعا بسيار بالا خواهد بود و در مقابل شركتهاي قديمي تر متوسط نرخ بازده پايدارتري خواهند داشت. زمان و شايد مهمتر از آن ريسك سهم، دو متغيري هستند كه باقي ميماند و البته با توجه به ويژگيهاي هر مدل خاص به روشهاي مختلف قابل محاسبه هستند، در تحقيق حاضر ارزش ذاتي به دست آمده از برخي مدلهاي پيچيده مدل ارزشيابي اهلسن و ساير مدلهاي سنتي ارزشيابي براي شركتهاي كوچك مقايسه و بررسي شده است. كليه ارزشهاي واقعي بازار و ساير متغيرهاي غير بازار مربوط به پايان سال ۲۰۰۰ ميلادي است. مدلها و متغيرهاي بهكار رفته در زير تشريح شده است.
● مدلهاي اهلسن
مدل اهلسن، روشهاي ساده و در عين حال قدرتمندي را براي محاسبه ارزش بنيادي سهام قابل معامله در بازار به حسابداران و مديران مالي ارائه ميكند. بهعلاوه اين مدل به سرمايهگذاران كم تجربه يا فاقد تجربه در زمينه تحليلهاي مالي امكان ميدهد كه به سرعت ارزش بنيادي يك شركت را برآورد كنند. برخلاف مدل ارزش افزوده اقتصادي كه مورد توجه سرمايهگذاران (اعم از سهامداران يا اعتباردهندگان) با ديد بلندمدت قرار دارد، مدل اهلسن تنها به سرمايهگذاران معمولي تاكيد ميكند.
دلايل بسياري وجود دارد كه باعث ميشود روش ارزشيابي اهلسن نسبت به ساير مدلهاي ارزشيابي سنتي از قبيل مدلهاي مبتنيبر جريانهاي نقد تنزيل شده و سودهاي نقدي تنزيل شده به ويژه در مورد شركتهاي كوچك كاربرد بيشتري داشته باشد. در روشهاي ارزشيابي سنتي مزبور فرض شده است كه شركتها هر سال سود سهام خود را پرداخت ميكنند و اين در حالي است كه بسياري از شركتهاي كوچك حتي آنهايي كه از سود آوري بالايي برخوردارند و در بازار مورد معامله قرار ميگيرند، هرگز سود سهام پرداخت نكردهاند. پس چگونه بايد سهام چنين شركتهايي را مورد ارزشيابي قرار داد؟
مدلهاي مبتنيبر جريانهاي نقد تنزيل شده نيز اشكالاتي دارند به طور مثال اين مدلها ارزش شركت را به طور كلي به جريان سودهاي آتي آن مرتبط ميداند و به ساير اطلاعات مربوط و موجود در ترازنامه توجهي ندارد. در واقع در مدلهاي مبتنيبر جريانهاي نقد تنزيل شده بحث مربوط به ترازنامه در ارزش يك شركت، به جريانهاي نقدي (سودهاي) طرحهـاي آتي محدود است. اين مساله باعث ميشود پيشبيني دورههاي آتي نقش بيشتري در ارزشيابي شركت داشته باشد كه اين خود علت اصلي بروز مشكلاتي در زمينه برآورد ارزش نهايي است. روش ارزشيابي اهلسن مشكل مربوط به ارزش نهايي را با برنامهريزي سود باقيمانده آتي كاهش داده است. در ضمن اطلاعات اوليه لازم در مدل ارزشيابي اهلسن به راحتي از اطلاعات موجود در صورتهاي مالي قابل استخراج است و يا با استفاده از مدل ارزشيابي داراييهاي سرمايهاي قابل محاسبه ميباشد. رابطه مدل اهلسن به شكلي كه در اكثر متون مالي و حسابداري رايج است در زير ارائه شده است.
كه:
٭tP= ارزش محاسباتي هر سهم در زمان t است.
tB= ارزش دفتري هر سهم در زمان t است.
ROE: نرخ بازده حقوق صاحبان سهام كه برحسب درصد بيان ميشود و از تقسيم سود متعلق به سهامداران عادي بر ميانگين سهام عادي به دست ميآيد.
er= نرخ هزينه سرمايه شركت (با استفاده از مدل CAPM برآورد ميشود).
در اين مقاله مدلهاي اهلسن پايه و اهلسن بتاي اهرمي براي پيشبيني و محاسبه ارزش شركتهاي كوچك بهكار برده شده است.
● مدل اهلسن پايه
اين مدل اهلسن، نمونهاي از يك مدل ارزشيابي مبتنيبر جريانهاي نقدي است، كه معمولا از اطلاعات موجود و واقعي سهام استفاده ميكند. در اين مدل كليه عوامل موثر از قبيل ارزش دفتري، سودهاي آتي، درصد تقسيم سود، نرخ بهره بدون ريسك، ريسك سهم و زمان لحاظ شده است. در انجام محاسبات نرخ بازده اوراق قرضه دولتي به عنوان نرخ بهره بدون ريسك و دوره زماني ارزشيابي ۱۰سال است. ريسك سهم معادل بتاي سهم در نظر گرفته ميشود.
● مدل اهلسن بتاي اهرمي
اين مدل كاملا شبيه مدل قبلي است، بهجز در مورد ريسك سهم يا همان بتا كه بهواسطه سطح اعتبار سهم، تعديل شده است. در اين مدل سطوح اعتباري بالا معرف ريسك بالاتر سهم ميباشد.
● مدلهاي مبتنيبر بازار
دو مدل از رايجترين مدلهاي ارزشيابي مبتنيبر اطلاعات بازار در زير مورد بررسي قرار گرفته است.
● مدل ارزش ذاتي بر مبناي PEG
در اين مدل چنين بيان ميشود كه نسبت قيمت به سود هر سهم ( P/E) در صورتي كه قيمت بهطور منصفانه تعيين شده باشد، معادل نرخ رشد آن سهم است. نسبت قيمت به سود هر سهمي كه بالاتر (پايينتر) از قيمت واقعي خود معامله ميشود، در مقايسه با نرخ رشـد مورد انتظارش بالاتر (پايين تر) خواهد بود. در واقع نسبت قيمت به سود هر سهم (P/E) به نرخ رشد سود است.
PEG= (P/E) (earning growth percentage)e
و ارزش ذاتي يك سهم بر مبناي برابر است با قيمت روز بازار آن سهم تقسيم بر PEG:
PEG Value = observed current market price / PEG
مدل ارزش ذاتي بر مبناي نسبت قيمت به سود هر سهم پيشبيني شده
در اين مدل فرض ميشود همواره هر سهم داراي نسبت قيمت به سود هر سهم (P/E) ثابت است. بنابراين با استفاده از نسبت قيمت به سود هر سهم ميتوان ارزش ذاتي سهام را پيشبيني كرد. البته براي اين منظور لازم است دو نسبت قيمت به سود هر سهم محاسبه شود. يكي بر مبناي سود جاري و ديگري بر مبناي سود پيشبيني شده سال آتي كه از سوي تحليلگر برآورد ميشود. به عبارت ديگر:
همانطور كه مشاهده ميشود در هر دو مدل ياد شده براي محاسبه ارزش ذاتي سهام، پيشبيني سودهاي آتي ضروري است.
● تحليل آماري
نمونه بررسي شده شامل ۴۷۷ شركت كوچك از ۱۰ صنعت است. در جدول شماره يك اطلاعات مربوط به آمار توصيفي و نتايج به دست آمده از هر يك از مدلهاي اهلسن و بازار ارائه شده است.
نزديكترين ميانگين قيمتهاي پيشبيني شده به ميانگين قيمتهاي واقعي مربوط به مدل اهلسن بتاي اهرمي است. بهعلاوه انحراف معيار هر دو مدل اهلسن از مدلهاي بازار كمتر است. جهت تجزيه و تحليل بيشتر آزمونهاي آماري زير انجام شده است.
نخستين آزمون، بررسي همبستگي پيرسون بين قيمتهاي واقعي و برآورد شده بر اساس هر يك از مدلها است. نتايج به دست آمده در جدول شماره ۲، ارائه شده است. قويترين همبستگي (۷۲۵۵/۰) بين قيمت واقعي سهام و قيمت محاسبه شده بر اساس مدل پيشبيني شده وجود دارد. ضعيفترين همبستگي (۳۹۳۴/۰) GEP مربوط به نتايج به دست آمــده از مـدل مبتنيبر است. دو مدل مزبور همان دو مدل مبتنيبر بازار هستند. نتايج مربوط به مدلهاي اهلسن به ترتيب ۵۳۰۶/۰ و ۵۰۰۸/۰ است كه بيانگر يك رابطه قوي بين قيمتهاي واقعي و پيشبيني شده هستند.
در گام بعدي خطاي پيشبيني هر يك از مدلها بررسي شده است. خطاي پيشبيني در واقع تفاوت بين قيمت پيشبيني شده با قيمت واقعي است و خطاي مطلق پيشبيني از قدر مطلق خطاي پيشبيني به دست ميآيد.
مدل اهلسن بتاي اهرمي كمترين ميانگين خطاي پيشبيني را با ۲۷/۴ داشته است. نسبت ميانگين خطا به ميانگين قيمت واقعي (۲۷/۴ تقسيم بر ۶۳/۱۷) ۲/۲۴درصد است. مدل پيشبيني شده با ميانگين خطاي ۱۹/۵ در رده دوم قرار دارد. دو مدل مزبور بر اساس نتايج به دست آمده براي ميانگين مطلق خطاي پيشبيني نيز در ردههاي اول و دوم قرار ميگيرند با اين تفاوت كه مدل پيشبيني شده با ۹۸/۶ كمترين ميانگين مطلق خطا و مدل اهلسن بتاي اهرمي با ۹۴/۸ در رتبه دوم است.
● نتيجهگيري
در اين نوشتار مزيت كاربرد مدل اهلسن نسبت به ساير مدلهاي ارزشيابي سهام به خصوص در مورد شركتهاي كوچك بررسي شد. قيمتهاي واقعي با قيمتهاي برآوردشده حاصل از دو مدل اهلسن و بازار مورد مقايسه قرار گرفت. بهطور كلي نتايج نشان داد در پيشبينيهاي انجام شده مدل اهلسن نسبت به مدل مبتنيبر بازار از دقت بالاتري برخوردار است.
روش ارزشيابي اهلسن نسبت به ساير مدلهاي ارزشيابي سنتي از قبيل مدلهاي مبتنيبر جريانهاي نقد تنزيل شده و سودهاي نقدي تنزيل شده كاربرد بيشتري دارد. بيشتر شركتهاي كوچك هيچ گونه سود نقدي پرداخت نميكنند، بهعلاوه در خيلي از موارد دسترسي بهاين قبيل اطلاعات بسيار دشوار است. مدلهاي مبتنيبر جريانهاي نقد تنزيل شده نيز براي شركتهاي كوچك مناسب نيستند، چون مدلهاي يادشده مشكلات زيادي با تعيين ارزش نهايي دارند كه برآورد آن بهويژه براي شركتهاي كوچك يا در حال رشد مشكل است. البته مدل ارزشيابي اهلسن اين مشكل را با برنامهريزي سود باقي مانده آتي كاهش داده است.
منابع: ۱- مديريت مالي ۲، وستون و بريگام، ترجمه سيد مجيد شريعت پناهي، چاپ اول، ۱۳۷۶. ۲- Michael F.Spivey & Jeffrey J.McMillan ,"Using the Edwards-Bell-Ohlson to value small and entrepreneurial type businesses”.
ابداعات مالي
مترجم: مجيد روئين پرويزي
اصلاح «پيمانهاي جبران نكول» بر حذف آنها ترجيح دارد
ابداعات مالي معمولا چهار مرحله را از سر ميگذرانند. ابتدا، همه آنها را به عنوان نشانه اي از نبوغ بانكداران مبتكرشان تحسين ميكنند. سپس با تلاش سرمايهگذاران براي كسب سود از آنها، زمينه معاملات سفته بازانه فراواني ميشوند. و بعد هنگامي كه موجبات بحران و ضرر عده زيادي را فراهم آوردند مورد تنفر همگان قرار ميگيرند. حال سوال اين است كه: مرحله بعدي (چهارم) چه بايد باشد، حذف آنها يا اصلاحشان؟
آخرين ابداع مالي كه گرفتار اين چرخه شده «پيمان جبران نكول» (the credit – default swap) يا به طور مخفف CDS ميباشد. برخلاف نام پرطمطراقاش، CDS اساسا بر انديشهاي ساده استوار است: اين پيمان به سرمايهگذاران امكان ميدهد كه خود را در برابر خطر عدم توان شركتها در بازپرداخت بدهيهايشان بيمه كنند. در ابتداي انتشار، CDS ابزار سودمندي به شمار ميآمد زيرا افراد ميتوانستند با خيالي آسودهتر اوراق قرضه شركتي را كه ريسك عدم توان بازپرداختش حذف شده بود خريداري كنند و خود اين افزايش استقبال از اوراق قرضه، هزينه تامين سرمايه را كاهش ميداد.
اما لازمه هر نوع قرارداد بيمه اين چنيني آن است كه شخصي مسووليت طرف ديگر قرارداد را بر عهده گيرد، فردي كه معمولا ميتوان او را يك سفته باز (speculator) ناميد. براي مثال هنگاميكه يك شركت بيمه (حتي ضعيف) به شما بيمه آتشسوزي ميفروشد در حقيقت روي اين كه خانه شما نخواهد سوخت ريسك ميكند. بيمهگران براي اين منظور حجم عظيمي از اطلاعات تاريخي دارند كه بر مبناي آن حق بيمه شان را تعيين ميكنند، با وجود اين بسياري از آنها تا به حال ورشكست شدهاند. ولي فروشندگان پيمانهاي CDS هيچگونه از اين اطلاعات تاريخي را براي اتكا نداشتند. به عبارت بهتر، گذشته نميتوانست راهنماي آينده CDS ها باشد، زيرا بازار اوراق قرضه شركتها (the corporate debt market) طي بيست سال گذشته در پي تمايل سرمايهگذاران به كسب بازده بالاتر، با قرضدهي به قرضگيرندگان كم اعتبار تر تغيير شكل داده است. در نتيجه همانند ساير نوآوريها، اين بار سفته بازي روي سلامت مالي شركتها خيلي زود نياز به بيمه را، كه هدف اصلي بازار از ايجاد اين اوراق بود، به حاشيه راند. ارزش قراردادهاي CDS در زمان اوج شان بالغ بر 62 هزار ميليارد دلار گرديد، كه با ارزش كل اوراق قرضهاي كه پايه ايجاد اين قراردادها بودند، اختلاف عظيمي داشت. شركتهايي مانند AIG- بيمه گر غول پيكر آمريكايي- پيمانهايي، بسيار بيش از حد، تحرير نمودند. همين نوسانات شديد هزينه بيمه اوراق قرضه سبب شد كه بانكهاي سرمايهگذاري نظير Bear Stearns و Lehman Brothers نتوانند در اوج بحران نياز به سرمايههاي جديد خود را تامين كنند و در نتيجه روند ورشكستگي شان تسريع شد. وقتي لمان برادرز سقوط كرد، بهنظر ميرسيد بازار ديگر جاي امني نيست: زيرا لمان نه تنها خود اوراق قرضه منتشر مينمود (كه اين اوراق هم به نوبه خود پايه CDS هاي فراواني قرار ميگرفتند) بلكه يكي از معاملهگران عمده اوراق قرضه ساير شركتها نيزبود (لمان برادرز در 10-7 درصد كل معاملات بازار نقش ايفا ميكرد).
حال بسياري از مردم (از جمله نماينده بيمه نيويورك) به اين نتيجه رسيده اند كه سرنوشت مرحله چهارم CDSها واضح است: حذف. آنها ميخواهند بر بازار مقررات جديد سختگيرانهاي وضع شود، از جمله محدود نمودن خريداران پيمانهاي CDS به افرادي كه نفعي در اوراق قرضه پايه آنها داشته باشند. ولي در اصل، اصلاح راه منطقيتري بهنظر ميرسد؛ چرا كه تنها با اشارهاي اندك، بازار خود را اصلاح خواهد كرد. در حال حاضر معاملات به صورت مستقيم تسويه ميشوند كه اين امر هر يك از طرفين معامله را در معرض خطر ورشكستگي طرف ديگر قرار ميدهد. طبق گزارش شركت رتبهبندي اعتباري «موديز» (Moody’s) وجود يك اتاق تسويه (پاياپاي) مركزي ميتوانست آثار زيانبار سقوط لمان برادرز را در حدود 3/2 كاهش دهد. هرچند حتي بدون وجود اتاق تسويه مركزي، بازار، سقوط لمان برادرز و قبل از آن ورشكستگي فاني مي و فردي مك دو غول بخش مسكن (كه عمدتا مربوط به مسائل فني ميشد) را تاب آورد. و همان رويه نسبتا پيچيده تسويه معاملات، بدون درهم شكستن ساير بنگاهها، كار خود را انجام داد؛ با وجودي كه Moody’s زيانهاي مربوط به فعاليتهاي لمان برادرز را بسيار گسترده ميدانست، با اين حال اگر بانكها و سرمايهگذاران تنها يك چيز از اين بحران فرا گرفته باشند، آن اين است كه قبل از معامله مطمئن شوند بنگاه طرف قراردادشان ميتواند از عهده تعهدات مربوط به خود برآيد.
شكي نيست كه بازار CDS مشكلات فراواني ايجاد كرده است، كه عمدتا هم بهخاطر مشخص نبودن و عدم شفافيت عملكرد سرمايهگذاران بوده است. ورشكستگي AIG و لمان برادرز ميتوانست كل بازار را ساقط سازد. هنوز هم به مشكل خوردن يك بانك بزرگ ديگر ميتواند سيستم را با دشواري روبهرو كند، ولي مسلما تنها فعاليت بازار CDS علت آن نيست. به اين نكته توجه داشته باشيد كه ورشكستگي ناشران بزرگ اوراق قرضه اساسا بسيار پيش از آن كه كسي به فكر اختراع CDS بيفتد، عملكرد سيستم را مختل كرده بود.
در شكلگيري هر حباب زياده رويهاي گوناگوني دخيلاند و اين كه از ميان آنها تنها بر روي CDSها انگشت بگذاريم، معقول نيست. حتما به خاطر ميآوريد كه در هنگام سقوط بازار 1987 هم انگشتهاي اتهام به سمت «بازار معاملات آتي سهام» (the equity – futures market) نشانه رفت، معاملاتي كه شركتها از آن براي جلوگيري از افت ارزش سهام موجود در پرتفوي شان استفاده ميكردند. گفته ميشد كه اين معاملات سقوط بازار را تشديد نموده اند. بهدنبال آن كميسيوني تشكيل شد؛ و محدوديتهايي نيز اعمال گرديدند. حال بيست سال بعد از آن اقدامات، بازار معاملات آتيها و اختيارات سهام شيكاگو به حدي گسترده شده كه تنها در سال گذشته 45هزار ميليارد دلار قراردادهايي از اين نوع در شاخص S&P 500 معامله شدند، در حالي كه كل ارزش بازار سهام آمريكا چيزي در حدود 10 هزار ميليارد دلار است. ولي در اين بحران ديگر كسي كاري به معاملات آتي سهام ندارد. بيست سال بعد هم احتمالا CDSها وضع كنوني معاملات آتي سهام را خواهند داشت. اما به شرطي كه اصلاح شوند. در كنار ايجاد اتاق تسويه، بازار نيز بايد شفاف تر شود. بانكها و ديگر موسسات درگير بايد مشخص كنند تا چه حد اطلاعاتشان در بازار شفاف است. CDS ها نيز كاربردهاي خود را دارند، و اگر سرمايهگذاران ميتوانند بر پايه سهام، ارز، كالا، يا چيزهاي ديگر سفتهبازي كنند چه دليلي دارد كه بر پايه اوراق قرضه شركتها نتوانند؟
6توصيه به سهامداران در بازار خرسي
6 توصيه به سهامداران در بازار خرسي فعالان و كارشناسان بورس اوراق بهادار و بازار سرمايه اذعان دارند بازارهاي سهام در همه كشورها ماهيت هاي يكساني داشته و نوسان ذاتي هميشگي اين بازار پيچيده، بي رحم اما جذاب و پرسود است كه با بالا و پايين شدن طبيعي و گاه غير طبيعي، فرصت هاي خريد و فروش سهام را براي سرمايه گذاران فراهم مي كند. در واقع هيچ بازار سهامي بدون نوسان قابل تصور نيست و با همين فراز و فرودها است كه بورس هاي اوراق بهادار به حيات خود ادامه مي دهند. بنابراين نگراني اصلي بايد در مواردي باشد كه هر بازار سهامي از جمله بازار سهام ايران در مقاطع مختلف زماني با روند طولاني صعود و يا سقوط همراه شده و بي توجه به مسائل حاكم و قايع مثبت و منفي به حركت خود ادامه دهد. *تبديل بازار گاوي به بازاري خرسي اين اصل و ذات هميشگي در شرايطي مورد توافق همه سرمايه گذاران حرفه ايي است كه بازار سهام 44 ساله ايران بعد از ارايه بازدهي دور از انتظار ميانگين سود 85 درصدي در سال گذشته ، هفته هاي آغازين سال جاري را هم با شروعي طوفاني و ثبت ركوردهاي بي سابقه در ارقام شاخص و حجم معاملات مواجه شد. اين روند كه بورس اوراق بهادار تهران را به بازاري گاوي (Boll Market )تبديل كرده بود شايد براي گروهي از فعالان خصوصا " تازه واردان به بازار، خوشايند بود اما به باور كارشناسان در صورت ادامه اين روند (كه ناشي از عواملي چون تداوم ركود بازار هاي رقيب مانند ، كاهش نرخ سود بانكي ، حمايت دولت از بازار سرمايه ، رشد قيمت هاي جهاني محصولات، هجوم سرمايه هاي كوچك و بزرگ به بورس و البته عدم عرضه سهام شركت هاي جديد از سوي سازمان خصوصي سازي بود) مي توانست بازار سهام را با وضعيت حبابي روبرو كند. بر همين اساس ناظران و حتي تعدادي از مسئولان در برابر سير صعودي قيمت ها و شاخص برخلاف معمول و به درستي ابزار نگراني كرده و منتظر رفتار منطقي فعالان بودند،چرا كه به اعتقاد اين دسته رشد متغيرهاي مهم بازار سهام نبايد شتابان باشد بلكه متغيرهايي مانند شاخص كل بورس و نسبت قيمت به درآمد بازار بايد به مرور و به آهستگي با رشد پايدار و نه كوتاه مدت حركت كنند تا جا براي تثيبت رونق بازار فراهم شود. اين خواسته و نظر در فروردين ماه 90 محقق نشد، اما در روزهاي آغازين ارديبهشت ماه با هشدار برخي از صاحب نظران و عمومي تر شدن رفتار منطقي فعالان، نشانه هايي از نزول قيمت ها و شاخص بورس هويدا شد تا اينكه در جرياني غيرقابل پيش بيني كه متاثر از مسائل روز سياسي كشور است، شاخص بورس چهارشنبه با ثبت بيشترين ريزش روزانه در سه سال اخير به ثبت رسيد تا نشانه هاي تبديل شدن بورس به بازاري خرسي (Bear Market ) برابر ديدگان همه فعالان باشد. *افزايش سهامداران " ترسو " در اين نوع بازار كه در همه جاي دنيا با حذف صف هاي خريد، افت شديد قيمت ها، تشكيل شدن صف هاي فروش، حاكم شدن جبهه منفي ، وجود آشفتگي در تصميم گيري ها ، بروز نگراني و گاه خروج سرمايه ها همراه است، معمولا " به تعداد سهامداران موسوم به " بزدل " و "ترسو " افزوده شده و در عوض گروهي از سرمايه گذاران كه به سهامداران " بزخر " معروفند با خريد سهام شركت هاي ارزنده آن هم به پايين ترين نرخ،سعي مي كنند از فرصت هاي پيش آمده كه در بازار گاوي كمتر شكل مي گيرد نهايت استفاده را ببرند. سهامداران ترسو عمدتا " شامل افرادي مي شوند كه تازه وارد بازار سهام شده و يا با وضعيت خرسي بازار روبرو نشده و در نتيجه تجريه ايي ندارند تا رفتاري منطقي داشته باشند. تصميم هاي اين گروه غالبا " بدون تحليل از واقعيت شركت ها و با نگاهي كوتاه مدت و خصوصا " با رفتاري احساسي همراه است،اما تجربه سال هاي گذشته نشان داده بعد از برگشت بازار كه هيچ زمان دقيقي براي آن نمي توان پيش بيني كرد اين گروه در زمره پشيمان كارترين سرمايه گذاران قرار مي گيرند كه اوج آن در سال گذشته با ميانگين بازدهي 85 درصدي بازار سهام به وضوح مشهود بود. چون افرداي كه در نتيجه كاهش قيمت ها طي سال هاي 84 تا 87 از بازار خارج شده و يا در سال 88 اقدام به فروش ارزان سهام خود كردند، سال گذشته را با آه و حسرت سپري كردند. *جهش بازار بعد از جمع شدن فنرها با اين اوصاف و با درنظر گرفتن همه واقعيت هاي حاكم بر بورس،شركت ها، اقتصاد فعلي، مسائل سياسي ، عوامل دورن و برون سازماني، ريسك هاي سيستمايك و غير سيسمايتك و غيره مي توان گفت فارغ از عامل يا عوامل موثر بر شكل گيري بازار خرسي در اين روزهاي بورس اوراق بهادار تهران ، بايد از تعديل قيمت ها و شاخص استقبال كرد. چرا كه باتكيه بر تجارب موجود، پر واضح است بازار سهام بعد از طي هر دوران ركودي و نزولي شاهد تعديل قيمت ها و شاخص بوده و با رشد اعداد و ارقام روبرو مي شود. اين وضعيت خصوصا " بعد از رشد مداوم قيمت ها بيشتر نمود دارد و بازار سهام بعد از جمع شدن فنر مانند با جهش هايي بيش از گذشته به حيات خود ادامه مي دهد. *چند توصيه به سهامداران در بازاري خرسي به هر حال در اين شرايط كه بازار سهام كشور با وضعيت خرسي و سقوط قيمت ها و شاخص روبرو شده ، جا دارد سهامداران چند نكته را مدنظر داشته باشند. اول اينكه از هر گونه رفتارهاي احساسي و تقليد از ديگر بازيگران بايد خودداري شود و به جاي آن با شناخت از درجه ريسك پذيري خود و افق سرمايه گذاري و انتظارات از سرمايه گذاري در بورس ، چارچوب و برنامه استراتژيكي را پياده كنند،چرا كه اين نكته ظريف را نبايد فراموش كرد كه هر سرمايه گذاري با د رنظر گرفتن نوع شخصيت ، ميزان سرمايه ، انتظار سود و درجه ريسك پذيري و افق سرمايه گذاري با ديگر سرمايه گذاران حقيقي و حقوقي متفاوت است. دوم اينكه كه با در نظر گرفتن وجود صف هاي فروش چند ده ميليوني سهام اغلب شركت ها، مي توان در صورت كسب سود و امكان خروج اقدام به فروش سهام كرد اما به دليل وجود صف هاي فروش سنگين و عدم خروج عمده سهامداران، يكي از بهترين اقدامات سرمايه گذاران مي تواند خريد پله اي سهام ارزشمند در پايين ترين قيمت هاي ممكن باشد. اين روش مي تواند موجب كاهش قيمت تمام شده سهام شركت هاي ارزشمند و آينده دار و جا نماندن از برگشت غيرقابل پيش بيني بازار شود. چرا كه به تجربه ثابت شده هنگام برگشت رونق به بازار امكان خريد سهام شركت هاي آينده دار با توجه به شكل گيري صف هاي خريد كمتر وجود خواهد شد. سومين توصيه هم به تغيير شرايط عمومي بازار مربوط است به اين معني كه هنگام حاكم شدن بازار گاوي و رشد قيمت ها مي توان از گروه سهام "رشد " گزينه هايي براي خريد انتخاب كرد اما در مواقعي كه بازار خرسي است مي توان به سراغ سهام حاضر در گروه " ارزشي " رفت كه داراي مشخصاتي چون سودآوري بالا، نسبت قيمت به درآمد مناسب، در پيش رو بودن مجمع سالانه با سياست تقسيم سود بيش از 50 درصدي، برخورداري از سهامداران عمده حامي و ارزش ذاتي مناسب هستند. چهارمين نكته هم به بلند مدت كردن افق سرمايه گذاري برمي گردد. به اين معني كه هر چند در بازار رونق مي توان از محل خريد و فروش كوتاه مدت سهام سود مناسبي را كسب كرد اما در بازار خرسي كه چنين امكاني وجود ندارد مي توان با ديدگاه ميان و بلندمدت، دريافت سود سالانه و حتي حضور در افزايش سرمايه شركت ها راحت تر سرمايه گذاري كرد. پنجمين توصيه هم كه معمولا " از سوي سرمايه گذاران حرفه ايي صورت مي گيرد نگاه نكردن لحظه اي به شرايط منفي است. در اين شرايط برخي از سهامداران بهترين زمان را براي مسافرت انتخاب كرده و با بررسي عمومي بازار به مسافرت هاي كوتاهي مي روند تا بتوانند با تجهيز روحيه و گرفتن انرژي بارديگر در كوران روزهاي رونق بازار باشند. توصيه آخر هم استفاده از روش خريد و فروش سهام با تكيه بر روش بنيادگرايي و يا همان فوندمنتالي مربوط است. تجربه بازار سهام ايران نشان داده در ميان دو روش تكنيكي (چارتيستي) و بنيادي، استفاده از روش تكنيكي در دوران رونق بازار با نگاهي كوتاه مدت بسيار كارساز است اما به دليل تحت تاثير قرار گرفتن اين روزهاي بازار از مسائل سياسي، مي توان از روش بنيادي بهره گرفت كه در آن متغيرهايي چون مسائل جهاني و منطقه ايي اقتصاد، قيمت محصولاتي چون نفت و فلزات اساسي و طلا، مزيت هاي نسبي صنايع، بودجه، سودآوري و آينده شركت ها، خالص ارزش دارايي ها و غيره مطرح است. به هر روي اين توصيه ها صرفا " جنبه يادآوري داشته و سهامداران حرفه ايي و پرريسك بازار با عملكرد خود نشان داده اند نه تنها از از وجود نوسان بازار سهام واهمه ايي ندارند، بلكه با بررسي همه عوامل بهترين زمان خريد سهام را چنين مواقعي مي دادند كه مي توان سهام شركت هاي آينده دار را به قيمت هاي بسيار مناسب خريداري كرد و به هنگام رونق بازار و وجود صف هاي خريد اقدام به فروش كرد.
توصيه موفقيت بلند مدت در بازار سهام
چکيده:
با وجود اينكه هيچ قاعده مشخصي براي خريد و فروش بازار سهام وجود ندارد، ولي قواعد خاصي وجود دارد كه قابل رد كردن نيست. چند قاعده عمومي كه مي تواند به سرمايه گذاران درك بهتري از شرايط بازار با ديد بلند مدت بدهد ارائه مي شود.
۸ توصيه موفقيت بلند مدت در بازار سهام
۱) فروش سهام زيانده و نگهداري سهام سودده:
معمولا سرمايه گذاران سهامي كه افزايش قيمت پيدا مي كنند مي فروشند ولي سهامي كه با كاهش قيمت مواجه شده اند را به اميد بالا رفتن قيمت نگهداري مي كنند. اگر سرمايه گذار زمان صحيح براي فروش سهامي كه با كاهش قيمت مواجه شده اند را تشخيص ندهد ممكن است كه سهام پس از مدتي كاملا بي ارزش شود. البته نگهداري سهام ارزشمند و فروش سهام كم ارزش از نظر تئوريك ايده جالبي است ولي در عمل مشكل است.اگر سياست شما براي سبد سهام فروش سهام پس از يك ميزان افزايش مشخص (به عنوان مثال ۲ برابر) باشد ممكن است هرگز در بازار سهام موفق نباشيد. توصيه مي شود سهامي كه آينده خوبي دارند را به واسطه سياست هاي غلط شخصي دست كم نگيريد.اگر شما درك خوبي از پتانسيل سرمايه گذاري خود داريد ممكن است سياست هاي غلط شما باعث محدود كردن سود شما شود.در مورد سهامي كه با كاهش قيمت مواجه مي شوند واقع بين باشيد و در عين حال پتانسيل هاي سهم را نيز در نظر بگيريد. مهم اين است كه اگر در تشخيص سهامي كه انتظار آينده خوب براي آن را داشته ايد، دچار اشتباه شده ايد واقع بين باشيد.از فروش سهام زيان ده نترسيد زيرا ممكن است براي جبران ضرر زمان را از دست بدهيد.در هر صورت مهم اين است كه شركت ها را با توجه به امكانات و توانمندي هايشان ارزيابي كنيد.
۲) شايعات بازار را جدي نگيريد :
شايعات موجود در بازار را جدي نگيريد حتي اگر از طرف دوست شما و يا شخص مطلع در بازار باشد زيرا هيچ كس نمي تواند پيش بيني درستي از آينده يك سهم داشته باشد.زماني كه شما سهمي را براي خريد انتخاب مي كنيد مهم اين است كه دليل انجام اين كار را بدانيد. تحقيق كنيد و شركت مورد نظر را ارزيابي كنيد. تكيه بر شايعات ديگران به نوعي شبيه قمار است پيش از تصميم به خريد ممكن است در برخي موارد تكيه بر صحبت هاي ديگران سودده باشد ولي اين عمل شما را از تبديل شدن به يك سرمايه گذار مطلع باز مي دارد و اين آگاهي تنها رمز موفقيت درازمدت است.
۳) با نوسانات جزئي دلسرد نشويد :
در بند ۱ اهميت تشخيص به موقع سودآوري سهام بيان شد. به عنوان يك سرمايه گذار با ديد بلندمدت، نگران تغييرات قيمت در كوتاه مدت نباشيد.به خاطر داشته باشيد كه به جاي نگراني نسبت به نوسانات اجتناب ناپذير در كوتاه مدت به سرمايه گذاري خود مطمئن باشيد.يك سري از سرمايه گذاران از نوسانات روزانه سهم به دنبال سود هستند ولي سود بلندمدت وابسته به تغييرات ديگري در بازار است كه ممكن است چند ماه به طول بينجامد. پس ديد خود را برروي نظرات و تحقيقات خود متمركز كنيد.
۴) روي نسبت e/P تاكيد نكنيد:
سرمايه گذاران معمولا اهميت زيادي براي نسبت e/P قايل هستند. با وجود اينكه اين نسبت ابزار مهمي در بازار است ولي اتكاي تنها بر روي اين متغير براي خريد يا فروش خطرناك است. اين نسبت بايد در تركيب با شاخص هاي ديگر مورد ارزيابي قرار گيرد. بنابراين نسبت پايين e/P نشانگر ارزش بيشتر سهم نيست همان طور كه نسبت بالا نشانگر پايين تر بودن ارزش واقعي سهام نمي باشد.
۵) به دام سهام ارزان قيمت نيافتيد:
ممكن است برخي تصور كنند كه سهم ارزان قيمت زيان كمتري دارند. در حقيقت سهام ارزان قيمت بسيار ريسكي تر از سهام با قيمت بالا هستند.
۶) انتخاب يك استراتژي مشخص و تمركز روي آن:
افراد مختلف روش هاي مختلفي براي خريد يا فروش سهام در بازار بر مي گزينند. روش هاي مختلفي براي موفقيت در بازار وجود دارد و روش هيچ كس بر بر ديگران ارجحيت ندارد سرمايه گذاري كه روش مشخصي براي خريد سهام نداشته باشد ممكن است در بلندمدت با زيان مواجه شود.
۷) آينده نگر باشيد:
سخت ترين بخش سرمايه گذاري در بازار سهام اين است كه سرمايه گذار تصميماتي را اتخاذ مي كند كه نتايج آن در آينده مشخص مي شود نكته اي كه بايد مدنظر داشت اين است كه با وجود استفاده از اطلاعات گذشته براي تصميم گيري، آينده همه چيز را مشخص مي كند. اگر پس از اينكه سهام يك شركت با رشد قيمت مواجه شد اين سوال را از خود بپرسيد كه آيا اين سهم مي تواند بالاتر رود اين سوال شما را گمراه مي كند. درحالي كه سرمايه گذار بايد با بررسي وضعيت شركت نسبت به خريد آن اقدام كند.
۸) ديد بلند مدت داشته باشيد:
سودهاي كوتاه مدت اغلب باعث گمراهي سرمايه گذاران جديد مي شود و داشتن ديد بلندمدت براي يك سرمايه گذار ضروري است.اين بدان معني نيست كه خريد و فروش سهام منجر به كسب سود نمي شود ولي همانطور كه قبلا اشاره شد سرمايه گذاري در بازار سهام و مبادله در بازار سهام روش هاي متفاوتي براي كسب سود هستند. مبادله نياز به ريسك پذيري بالا دارد. در نظر داشته باشيد كه اين مبادلات نياز به منابع مالي، دانش و ريسك پذيري بالا دارد.
کانال تلگرامی عشق پول کلیک کنید
رابطه تجارت و مهاجرت
مترجم : شادی آذری
مطالعه ای که توسط دو اقتصا د دان متخصص در زمینه تجارت به نام های کین اندرسن از دانشگاه آدلاید و آلن وینترز از دانشگاه ساسکس انجام شد، به بررسی ضربه های ناشی از حمایت از صنایع داخلی که اکنون وجود دارد، پرداخته است.
دستاوردهای مهاجرت می تواند بیش از تجارت باشد.
قانون تعرفه ها در ژوئن سال ۱۹۳۰ باعث شد فروپاشی بازار سهام آمریکا به رکودی تبدیل شود که یک دهه طول کشید.
اکنون به نظر می رسد سیاستمداران امریکا حتی در شرایطی که بحران مالی این کشور ادامه دارد، خود را برای حمایت از صنایع داخلی آماده می کنند. باراک اوباما و هیلاری کلینتون با یکدیگر بر سر مخالفت با موافقت نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) رقابت می کنند.
سال گذشته اتحادیه اروپا قانون «رقابت آزاد و غیر اعوجاج» را از معاهده لیسبون حذف کرد.
اما مطالعه ای که توسط دو اقتصا د دان متخصص در زمینه تجارت به نام های کین اندرسن از دانشگاه آدلاید و آلن وینترز از دانشگاه ساسکس انجام شد، به بررسی ضربه های ناشی از حمایت از صنایع داخلی که اکنون وجود دارد، پرداخته است.
در این مطالعه دستاوردهای بالقوه ای که کنار گذاشتن حمایت از صنایع داخلی می تواند به بار بیاورد محاسبه شده و جالب تر آنکه سودهای احتمالی در صورت رواج بیشتر مهاجرت ها نیز برآورد شده است.
این نویسندگان در مطالعه خود چنین نوشته اند: اگر به موانع تجارت کالاها و یارانه های کشاورزی دقت کنید، متوجه خواهید شد که هزینه تجارت های اعوجاج و بد شکل سالانه ۳۰۰ میلیارد دلار است. (این رقم تفاوتی است که بین تجارت غیراعوجاج در سال ۲۰۱۵ و آنچه با داده های سال ۲۰۰۵ مشاهده می شود، وجود خواهد داشت.) این رقم گاهی به مذاکرات دور دوحه بستگی پیدا می کند که به عقیده نویسندگان این تحقیق، این مذاکرات بسیار محافظه کارانه است.
در این تحقیق دانشگاهی ثابت شده است که همه صنایع به آزادسازی واکنشی یکسان نشان می دهند و در چنین وضعیتی رقابت در حد عالی خواهد بود که البته هم اکنون اینطور نیست. نویسندگان تحقیق نشان دادند که اگر از فرضیات واقع گرایانه تری استفاده کنید، برآورد هزینه تفکر حمایت از صنایع داخلی به واقع از هر آنچه باشد به حد بین ۴۶۰ میلیارد دلار در سال تا بیش از ۵/۲ تریلیون در سال افزایش خواهد یافت.(این حد گسترده حاصل استفاده از «الگوهای محاسباتی» است که کیفیت آنها درست به اندازه کیفیت فرضیاتی است که به آنها داده می شود).
اما واقعیت این است که تجارت بیشتر کالاها تنها بخشی از آزادسازی اقتصادی است. بخش دیگر آزادسازی اقتصادی را باید در «عوامل تولید» از جمله نیروی کار جست وجو کرد. در این مطالعه بررسی شد که چه روی می دهد اگر سهم کارکنان خارجی تا ۳ درصد نیروی کار کشورهای ثروتمند افزایش یابد. چنین افزایشی می تواند به معنای افزایش ۱۴ میلیون نفر ظرف ۲۵ سال باشد(تقریبا ۵۰۰۰۰۰ نفر در سال).
نویسندگان تحقیق خاطرنشان کرده اند که دستاورد جهانی از چنین وضعیتی تا سال ۲۰۲۵ سالانه ۶۷۵ میلیارد دلار خواهد بود. حتی اگر شما هزینه انتقال به کشور میزبان را برای مهاجران و حمایت های تامین اجتماعی که دریافت می کنند را در نظر بگیرید، سود خالص از چنین شرایطی حداقل دو برابر موافقتنامه های دور دوحه خواهد بود.
اما به رغم چنین واقعیت هایی سیاستمداران آمریکا سرگرم خارج کردن مهاجران و ممنوعیت ورود آنها به کشورشان هستند. این مطالعه به تناقض بین چنین بومی گرایی اقتصادی و سیاست های محیط زیستی و اجتماعی اشاره کرده است. کاهش یارانه های حمایتی گازهای گلخانه ای صنایع سنگین را کاهش خواهد داد. رشد ناشی از تجارت می تواند موجب کاهش فقر و بیماری های مرگبار شود.
مهاجرت بیشتر می تواند به کشورهای فقیر، انگیزه ساخت مدارس جدید را بدهد و همه اینها دلایل خوبی است که طرز فکر حمایت از صنایع داخلی کنار گذاشته شود. آیا اگر درس های رکود اقتصادی نتوانند منجر به چنین تحولی شوند، هیچ عامل دیگری می تواند موثر افتد؟
ارزانترين شهرهاي دنيا
نهاد مطالعاتي مرجع در زمينه بررسيهاي شهري، ليست تازهاي از گرانترين و ارزانترين شهرهاي جهان منتشر كرده كه در آن 214 شهر از 5 قاره به لحاظ هزينههاي زندگي كه مهمترين آن «اجارهبهاي مسكن» و «قدرت پولي كشورها» است، ردهبندي شدهاند. در گزارش «مرسر»، پايتخت ايران در رتبه هشتاد و پنجمين شهر ارزان دنيا قرار گرفته، طوري كه هزينه سكونت در تهران در مقايسه با سال 2010، معادل 27 پله افت كرده كه ناشي از افزايش نسبي نرخ ارز طي اين مدت بوده است.
214 شهر از 5 قاره با معيار «هزينهزندگي» رتبهبندي شدند
گرانترين و ارزانترين شهرهاي دنيا
«اجارهبهاي مسكن»؛ فاكتور اصلي اين ردهبندي
پايتخت ايران در گروه 100 شهر ارزان قرار گرفت
بنياد مشاورهاي «مرسر» كه همه ساله شهرهاي منتخب جهان را براساس «هزينههاي زندگي» رتبهبندي ميكند تا نتايج آن براي بنگاههاي صنعتي بينالمللي، ملاكعمل در پرداخت حقوق و دستمزد كارگران قرار بگيرد، براي سال 2011 ليست تازهاي حاوي 214 شهر از 5 قاره را به ترتيب «گرانترين تا ارزانترين» منتشر كرده است.
نتايج اين ردهبندي كه در آن، 200 معيار براي محاسبه متوسط هزينه زندگي در هر شهر به كار گرفته شده، نشان ميدهد تحت تاثير نوسانات قابلتوجه «اجارهبهاي مسكن» و «قدرت پول كشورها در برابر دلار آمريكا»، جايگاه شهرها در مقايسه با سال 2010 با تغيير عمده مواجه شده است، طوري كه شهرهاي مطرح اروپا به دليل ركود اقتصادي به گروه ارزانترينها نزديك شدهاند و در مقابل، شهرهاي آسيا به خاطر كاهش عرضه واحدهاي مسكوني اجارهاي، به بالاي جدول صعود كردهاند.
براساس نتايج اين تحقيق، در شهرهاي متعلق به كشورهاي خاورميانه نيز از آنجا كه حجم انبوه ساختوساز در آنها جريان دارد، هزينه اجاره مسكن به عنوان فاكتور اصلي در هزينههاي زندگي، رو به كاهش گذاشته و توانسته اين منطقه را در ردههاي پايين جدول قرار دهد. در مقابل، شهرهاي قاره اقيانوسيه به خاطر تقويت ارزش پولي در برابر دلار در بالاي جدول گرانترين شهرهاي جهان قرار دارند.«مرسر» كه متعلق به كشور آمريكا است، معتقد است اهالي اين قاره طي يكسال اخير افزايش هزينه زندگي را تجربه كردهاند و اين وضعيت با توجه به بهبود نسبي اقتصاد آمريكا و رشد تقاضاي مسكن، در آينده تشديد خواهد شد.
گزارش جديد بنياد «مرسر» از هزينههاي زندگي در شهرهاي جهان كه در سه ماه اول سال 2011 تهيه شده حاكي است: رتبه پايتخت ايران 27 پله افت كرده به اين معني كه در سال 2010 در رده 103 قرار داشته و حالا به رده 130 آمده است.
ارزانتر شدن شهر تهران اگر چه براساس فاكتور اجارهبها باورنكردني است، اما با توجه به كاهش ارزش ريال در برابر دلار طي ماههاي اخير و از آنجا كه مبناي محاسبه هزينهها «دلار» در نظر گرفته شده، كاهش هزينه زندگي در اين كلانشهر طبيعي ميتواند باشد.
در حال حاضر لواندا در آنگولا براي دومين سال پياپي عنوان گرانترين شهر دنيا را از آن خود كرده است و كراچي در پاكستان ارزانترين شهر معرفي شده است.
اين را پيمايش هزينه زندگي بنگاه مشاورهاي مرسر در سال 2011 نشان ميدهد. توكيو، پايتخت ژاپن و انجامنا در چاد، به ترتيب در ردههاي دوم و سوم ماندهاند. مسكو، ژنو و اوزاكا نيز ردههاي چهارم تا ششم را پر كردهاند. زوريخ نسبت به سال قبل، يك پله بالاتر آمده و در رده هفتم قرار گرفته و هنگكنگ از رتبه هشتم در سال گذشته به رده نهم رفته است. تازهواردها به فهرست ده شهر گران دنيا عبارتند از سنگاپور كه رتبهاش از يازده به هشت آمده، و سائوپائولو كه در قياس با سال گذشته، 11 پله بالا آمده و رده دهم را از آن خود كرده است. كراچي (214) جايگاه ارزانترين شهر دنيا را از آن خود كرده است. در اين پيمايش مشخص شده كه لواندا، گرانترين شهر دنيا 3 برابر گرانتر از كراچي است.
لندن كه از سال گذشته تا به حال يك پله پايينتر آمده، گرانترين شهر انگلستان است و بعد از آن، آبردين (144)، گلاسكو (148) و بيرمنگام (150) قرار دارند. بلفاست (178) ارزانترين شهر انگلستان است.
پيمايش مرسر جامعترين بررسي روي هزينههاي زندگي است و براي كمك به دولتها و شركتهاي چندمليتي در تعيين مقرريهاي كارمندان مهاجر آنها طراحي شده است. شهر پايه در اين پيمايش نيويورك است و تمام شهرهاي ديگر با آن مقايسه ميشوند. تغييرات واحدهاي پولي نيز با دلار سنجيده ميشوند. هزينه مسكن كه غالبا بزرگترين هزينه مهاجران است، نقش مهمي را در تعيين رتبه شهرها بازي ميكند. ارقام و اعداد مربوط به شاخص هزينه زندگي مرسر و مقايسه هزينههاي مسكن اجارهاي از پيمايشي استخراج شدهاند كه در مارس 2011 انجام شده است. دستههاي مختلف كالاها و خدماتي كه در اين شاخص در نظر گرفته شدهاند و البته هر كدام بر پايه نتايج تحقيقات مرسر وزن متفاوتي دارند، از اين قرار هستند: اجارهبهاي مسكن، نوشيدني، پوشاك، خدمات خانگي، غذا در خانه، غذا بيرون از خانه، مراقبتهاي شخصي، لوازم خانگي، ورزش و تفريحات، حملونقل و خدمات رفاهي عمومي.
ناتالي كنستانتينمترال، محقق ارشد بنگاه مرسر كه هر ساله مسووليت تهيه اين رتبهبندي را بر عهده دارد، ميگويد: «شركتهاي چندمليتي از مدتها پيش مزيت رقابتي نيروي كاري را كه در سطح دنيا قابليت جابهجايي دارد، درك كردهاند، هر چند چالش اصلي، ايجاد توازن در هزينه برنامههاي مربوط به كارگران مهاجران آنها است. نوسانات پولي، تورم، بيثباتي سياسي و بلاياي طبيعي عواملياند كه بر هزينههاي زندگي مهاجران اثر ميگذارند. كارفرمايان بايد تاثير اين عوامل را بدانند تا هم هزينههايشان را كنترل كنند و هم كارگران مستعد و توانايشان را با ارائه مقرريهاي رقابتي نزد خود حفظ كنند».
«در طول دوره گردآوري دادهها براي پيمايش امسال، دنيا بلاياي طبيعي و آشوبهاي سياسي فوقالعاده زيادي را كه همهشان تا اندازهاي بر زندگي مهاجران اثر گذاشتهاند، به چشم ديد. نوسانات پولي و تاثير تورم بر كالاها و خدمات - به ويژه نفت – جابهجاييهايي را در ردهبندي شهرهاي دنيا به بار آورده است». اينها را خانم كنستانتينمترال ميگويد. «روي هم رفته هزينه زندگي در شهرهاي اروپايي نسبتا باثبات مانده، در حالي كه در آفريقا كه عرضه اندك مسكن به افزايش هزينههاي زندگي در برخي شهرهاي مهم ميانجامد، تصويري ناهمگون را ميبينيم».
«در آمريكاي شمالي افزايش قيمت نفت همچنان به بالا رفتن قيمتهاي مصرفي ميانجامد، اما رتبه بسياري از شهرهاي اين منطقه پايينتر آمده، چون افزايش قيمتها در مناطق ديگر شديدتر بوده و اين امر شهرهاي آمريكا را به پايين فهرست رانده است. رتبه شهرهاي استراليا به گونهاي چشمگير بالا رفته، چون ارزش دلار استراليا در برابر دلار آمريكا تقويت شده است».
اروپا، خاورميانه و آفريقا
امسال تنها سه شهر اروپايي در ميان ده شهر گران دنيا قرار دارند. مسكو (4) هنوز گرانترين شهر اروپا است و ژنو (5) و زوريخ (7) در ردههاي بعدي قرار دارند. كنستانتينمترال ميگويد: «در بيشتر شهرهاي اروپاي غربي، هزينه زندگي براي مهاجرين در 12 ماه گذشته نسبتا پايدار مانده. با اين حال، رتبه بسياري از شهرهاي اين منطقه پايينتر آمده است. دليل اين امر به بياني كلي آن است كه همه شهرها با نيويورك سنجيده ميشوند و افزايش قيمتها در اين شهر از بسياري شهرهاي اروپايي بيشتر بوده. كاهش هزينه مسكن در اثر ركود اقتصادي نيز عامل اين تغييرات در رتبه شهرهاي برگزيده اروپايي و به ويژه آتن و بارسلونا بوده است».
گرانترين شهر خاورميانه
تلآويو، پايتخت فلسطين اشغالي نسبت به سال 2010 پنج پله پايينتر آمده و از رده 19 به 24 رسيده، اما همچنان گرانترين شهر در خاورميانه است. ابوظبي (67)، دبي (81) و امان (103) كه به ترتيب 17، 26 و 29 پله پايينتر آمدهاند، در ردههاي بعدي قرار دارند. به گفته خانم كنستانتينمترال، «روند كاهش هزينههاي مسكن در منطقه خاورميانه همچنان ادامه دارد و رتبه شهرهاي آن را در ردهبندي گرانترين شهرهاي دنيا پايينتر ميبرد. دبي به ويژه كاهشي چشمگير را در هزينههاي مسكن تجربه ميكند، چون عرضه املاك در بازار اجارهاي آن رو به افزايش است».لواندا (1) همچنان گرانترين شهر براي مهاجران در آفريقا و نيز در دنيا است و انجامنا در رده بعد قرار دارد. به قول كنستانتينمترال، «يافتن غذا و مسكن امن براي كارگران مهاجر در بسياري از شهرهاي آفريقا كه در اين فهرست قرار دارند، چالشي واقعي است و هزينهها ميتوانند در قياس با مناطق ديگر بسيار زياد باشند. قيمت مسكن در حال حاضر در شهرهايي چون لواندا به سطحي بيسابقه رسيده و اين معمولا دليل عمدهاي است كه سبب ميشود اين تعداد زياد از شهرهاي آفريقايي را در ردههاي بالاي اين فهرست بيابيم».
آمريكا
سائوپائولو (10) و ريودوژانيرو (12) كه به ترتيب 11 و 17 پله بالاتر آمدهاند، اكنون گرانترين شهرها براي مهاجران، هم در آمريكاي شمالي و هم در آمريكاي جنوبي هستند. در آمريكاي جنوبي، برازيليا (33) سومين شهر گران است كه نسبت به ردهبندي پارسال 37 پله بالاتر آمده است.
نيويورك كه در رده 32 قرار دارد، گرانترين شهر در ايالات متحده آمريكا است. كنستانتينمترال ميگويد: «اگر بخواهيم كلي صحبت كنيم، از آن جا كه اقتصاد آمريكا رو به بهبود است و تقاضا براي مسكن بالا ميرود، قيمتهاي اجارهاي در بيشتر شهرهاي آن اندكي افزايش يافته است».
آسيا و اقيانوسيه
شهرهاي استراليا برخي از چشمگيرترين جهشها را در اين ردهبندي تجربه كردهاند، چون ارزش پول اين كشور در برابر دلار آمريكا تقريبا 14 درصد بالاتر رفته است. سيدني (14) ده پله بالاتر آمده، ملبورن از رده 33 به 21 رفته و پرث 30 پله بالا رفته و به رتبه 30 رسيده است. گرانترين شهر در آسيا توكيو (2) است.
10 خودرو برتر نمایشگاه فرانکفورت معرفی شدند
قدرت نمایی آلمانیها در نمایشگاه خودرو 2011 فرانکفورت
مونا مشهدی رجبی
نمایشگاه خودروی فرانکفورت که از آن به عنوان بزرگترین نمایشگاه خودرو اروپا یاد ميشود، از روز 15 سپتامبر سال جاری میلادی کارش را آغاز کرد و میزبان دهها شرکت بزرگ دنیا شد.
در این نمایشگاه که هر دو سال یکبار برگزار ميشود و مردم، خبرنگاران و کارشناسان بسیاری از نقاط مختلف دنیا از آن بازدید ميکنند، صدها مدل تازه از سوي خودروسازان مختلف جهان رونمایی و در معرض دید عموم قرار گرفت.
در روز سوم نمایشگاه فرانکفورت، کمیته «بررسی خودروهای موجود در نمایشگاه»، اقدام به معرفی ده مدل برتر نمایشگاه امسال کرده و این در حالی است که بیشترین آنها را خودروهای تولید شده در کارخانههای خودروسازی اروپا تشکیل ميدهند.
پیش از آنکه در این گزارش به 10 خودروی برتر معرفی شده در نمایشگاه امسال بپردازیم، باید متذکر شد که از بین این 10 خودرو، آسیاییها تنها دو نماینده دارند و آمریکاییها نیز یک نماینده؛ به عبارت بهتر، بیشترین سهم از خودروهای برتر نمایشگاه 2011 فرانکفورت به خودروسازان اروپایی به خصوص آلمانیها اختصاص دارد و آنها توانستهاند حضوری عالی و مقتدرانه در این نمایشگاه داشته باشند.
حضور آلمانیها در نمایشگاه خودرو امسال فرانکفورت به حدی قوی بوده که کارشناسان این نمایشگاه را محلی برای قدرت نمایی شرکتهای خودروسازی آلمانی نامگذاری کرده اند.
پورشه برترین خودرو نمایشگاه
اما به سراغ 10 خودرو برتر نمایشگاه فرانکفورت برویم و ببینیم مشخصات فنی و جذابیتهای آنها به چه شکل است.
آن طور که کارشناسان رای دادهاند، خودروی «پورشه 911» برترین خودروی این نمایشگاه به حساب ميآید و این ميتواند افتخاری دیگر برای مسوولان پورشه باشد.
این خودروساز آلمانی در زمره شناخته شده ترین خودروسازان اروپا قرار دارد و محصولات لوکس و اغلب گران قیمتی را روانه بازار مصرف ميکند. «پورشه 911» در شرایطی برترین خودروی نمایشگاه فرانکفورت شده، که موتور آن 350 اسب بخار قدرت دارد. گنجایش این موتور 3800 سی سی است و در عرض کمتر از 4 ثانیه از سرعت صفر به سرعت 60 مایل در ساعت ميرسد. چهار ثانیه ميتواند مدت زمانی شگفت انگیز برای شتاب اين خودرو باشد.
اما دومین خودروی برتر نمایشگاه فرانکفورت، «کانسپت جگوار سی ایکس 16» است. این خودرو با تکنولوژی پیشرفتهاي تولید شده و ظرفیتهای زیادی دارد، به نحوی که 376 اسب بخار قدرت تولید ميکند و در عرض تنها پنج ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت دست ميیابد. با این حساب باید «جگوار سی ایکس 16» را نیز باید در زمره خودروهای دارای شتاب فوقالعاده به شمار آورد.
از جگوار که بگذریم، «کانسپت کیا» سومین خودروی برتر نمایشگاه فرانکفورت محسوب ميشود و به نوعی نمایانگر طراحی نسل آینده خودروها در دنیا نیز به حساب ميآید. این خودرو شباهت زیادی به خودروهای سری سوم «بیام و» دارد و دارای موتوری با قدرت 395 اسب بخار و 3300 سی سی حجم است. کیاموتورز یکی از خودروسازان بزرگ آسیا به شمار ميآید.
اما طبق نظر کارشناسان، چهارمین خودروی برتر نمایشگاه امسال، «مرسدس سی 63» است که حجم موتوری برابر با 6200 سی سی دارد. این حجم موتور فوقالعاده سبب ميشود
«سی 63» 510 اسب بخار قدرت تولید کند و در عرض 1/4ثانیه نیز از سرعت صفر به سرعت 60 مایل در ساعت برسد. این خودرو ظاهری متفاوت و خاص دارد و همین موضوع سبب شد که میلیونها بازدیدکننده را تا به امروز به خود جذب کند. شرکت بنز جزو بزرگترین خودروسازان اروپا محسوب ميشود و تولیدات لوکس و گران قیمتی دارد.
پس از «بنز سی 63» با دو نماینده «بیامو» در رده پنجم جدول خودروهای برتر نمایشگاه روبهرو ميشویم. I8 و i3 در واقع به طور مشترک و در کنار هم، جایگاه پنجم جدول موردنظر را به خود اختصاص داده اند و هر دو کانسپتهای جدید «بی ام و» هستند. یکی از این خودروها الکتریکی و دیگری خودرويی هیبریدی است و «بی ام و» قصد دارد در عرض دو سال آینده آنها را وارد بازار کند.
این دو خودرو در عرض هشت ثانیه ميتوانند از سرعت صفر به سرعت 61 مایل در ثانيه برسند. طبق گزارشهای موجود، «بی ام و» توانسته بزرگترین ضعف خودروهای الکتریکی را که زمان طولانی آنها برای شارژ باتری است، به واسطه ساخت شارژری مخصوص، برطرف سازد. این شارژر ميتواند در عرض یک ساعت 80 درصد باتری خودرو را شارژ کند.
از «بی ام و» که بگذریم، «لامبورگینی گالارادو استرادیل» یکی دیگر از خودروهای برتر موجود در نمایشگاه است.
این خودرو موتوری 5200 سی سی دارد و به واسطه آن قدرتی برابر با 562 اسب بخار تولید ميکند. وزن این خودروی جدید لامبورگینی که دارای گستره رنگی بسیار زیبایی است، کمتر از 3 هزار پوند است. این محصول جدید لامبورگینی ميتواند در عرض کمتر از 4/3 ثانيه به سرعت 62 مایل در ساعت برسد.
اما هفتمین خودرو برتر نمایشگاه فرانکفورت، باز هم یک آلمانی و این بار از شرکت فولکس واگن است.
این خودرو که «پولو دبلیو ار سی» نام دارد، محصولی اسپرت و ورزشی محسوب ميشود و از نیمه دوم سال آینده وارد بازار مصرف خواهد شد. این محصول جدید فولکس واگن، 300 اسب بخار قدرت تولید ميکند. فولکس واگن يكي از خودروسازان بزرگ دنيا است.
اما به سراغ هشتمین خودرو برتر در نمایشگاه سال جاری فرانکفورت برویم، که محصولی ژاپنی است. طبق رای کمیته رده بندی خودروهای موجود در نمایشگاه فرانکفورت، خودروی «کامپکت سی ایکس 5» به عنوان هشتمین خودروی برتر موجود در نمایشگاه معرفی شده است. این خودرو را شرکت مزدا طراحی و تولید کرده و اولین محصول این شرکت است که در نمایشگاههای بین المللی، اینگونه قدرت نمایی ميکند.
«کامپکت سی ایکس 5» که از ابتدای سال 2013 میلادی در اخیتار مصرفکنندگان قرار ميگیرد، دارای موتوری چهار سیلندر با حجم 2000 سی سی است و قدرتی برابر با 165 اسب بخار دارد. قرار است این خودرو با موتور دیزلی هم تولید شود که قدرت موتور آن بین 150 تا 170 اسب بخار است.
اما نهمین خودروی برتر نمایشگاه امسال، محصولی از فوردموتورز آمریکاست. فورد که در سال گذشته به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده خودرو در آمریکا معرفی شد و در این نمایشگاه هم اولین موتور تمام الکتریکی خود را عرضه کرده است، به دلیل تولید یک خودروی «کانسپت» در جایگاه نهم جدول قرار گرفت . این خودرو که «ایووس» نام دارد و تکنولوژی پیشرفتهاي در تولید آن به کار گرفته شده، نماد اقتدار و توانمندی فورد در نمایشگاه امسال فرانکفورت به حساب ميآید. این خودرو نسل جدید محصولات فیوژن تولید فورد است، ولی عرضه آن از سال 2014 میلادی آغاز خواهد شد.
از فورد بگذریم و به سراغ دهمین خودروی برتر نمایشگاه فرانکفورت برویم، خودرویی که نماینده «بی ام و» به حساب ميآید و M5 مدل 2012 نام دارد. M5 را باید خودرویی تازه تولید شده در «بی ام و» به حساب آورد، که 4400 سی سی حجم موتور (از نوع V8) دارد و 562 اسب بخار قدرت تولید ميکند. این خودرو به عنوان با کیفیت ترین خودروی سدان در دنیا معرفی شده و ویژگیهایی دارد که تنها در خودروهای کانسپت، ميتوان آنها را یافت.
ظاهر متفاوت این خودرو را در کنار وِیژگیهای فنی متمایز آن، ميتوان در خودروهای نسل آینده جست وجو کرد و به همین دلیل در چند روزی که از آغاز نمایشگاه فرانکفورت گذشته، استقبال زیادی از این خودرو به عمل آمده است.
مزایای ارسال فاکتور از طریق ایمیل به خریداران
فروش چه از طریق اینترنت انجام شود و چه از طریق حضور فیزیکی خریدار در فروشگاه ها صورت گیرد در صورت تکمیل فرایند فروش ، به خریدار فاکتور تحویل می گردد. در این مطلب به بررسی مزایای ارسال فاکتور از طریق ایمیل به خریداران پرداخته می شود.
مزایای ارسال فاکتور از طریق ایمیل به خریداران عبارتند از :
۱) نگه داشتن خریدار
در صورتی که به خریدار ایمیلی حاوی فاکتور ارسال شود می توان در محتوای ایمیل او را تشویق به عضویت در خبرنامه برای دریافت ایمیل های بیشتر با پیشنهادات ویژه کرد و از این طریق در صورت موافقت خریدار احتمال فروش افزایش می یابد.
۲) نظرسنجی از خریدار
در ایمیل های ارسالی حاوی فاکتور به خریداران می توان لینکی به صفحه فرودی که در آن سوالات نظرسنجی برای بازخورد گیری از خریداران وجود دارد قرار داد تا بدین ترتیب علاوه بر فاکتور ارسالی ، از نظرات خریداران برای بهبود فرایندها نیز آگاه شد.
۳) بازاریابی مجدد
ارسال فاکتور از طریق ایمیل این فرصت را فراهم می کند تا اطلاعات اضافی در مورد محصولات یا خدمات خریداری شده به خریداران ایمیل شود و همچنین محصولات وابسته و یا مرتبط با محصولات خریداری شده نیز به آن ها پیشنهاد شود تا در صورت تمایل خریداری نمایند به عنوان مثال در فاکتور خرید یک لپ تاپ که به خریدار ایمیل شده است پیشنهاد خرید کیف لپ تاپ در انواع مختلف نیز قرار گیرد. همچنین می توان به خریداری که به تازگی از شما خرید کرده است و ایمیلی حاوی فاکتور ، دریافت نموده است صفحات اجتماعی را معرفی نمود و او را به همراهی در شبکه های اجتماعی تشویق کرد.
۴) ایجاد پروفایلی برای مشتری
در صورت ارسال فاکتور از طریق ایمیل به خریداران ، آدرس ایمیل خریدار در بانک اطلاعات ذخیره می شود و در صورتی که این خریدار بعدا نیز با این ایمیل خرید نماید می توان اطلاعات مربوط به خرید وی را جمع آوری کرد و در بازاریابی مجدد وی که در شماره ۳ توضیح داده شد از آن ها استفاده کرد.
نکات بازاریابی
توصیه می شود که خرید چه از طریق اینترنت و چه از طریق حضور فیزیکی خریدار در فروشگاه صورت گیرد ایمیل خریدار از او گرفته شود و فاکتوری پس از خرید به او ارسال شود و مواردی که بررسی گردید در صورت لزوم در مورد خریدار صورت گیرد تا بدین ترتیب بتوان علاوه بر نگهداشتن مشتری فعلی ، فروش را نیز افزایش داد.
آیا شما تاکنون از طریق اینترنت خریدی انجام داده اید و آیا پس از خرید اینترنتی به ایمیل شما فاکتوری ارسال شده است؟ محتوای ایمیل حاوی فاکتور چه بوده است؟
استفاده از فیدبرنر گوگل در بازاریابی ایمیلی
مدتی است که شرکت گوگل خدمت جدیدی را به کاربران خود ارائه می دهد که در بازاریابی ایمیلی برای دارندگان وب سایت ها و وبلاگ ها بسیار مفید است. این خدمت از گوگل این امکان را به وبمستر ها می دهد تا ایمیل های کاربرانی که تمایل به عضویت در خبرنامه دارند را جمع آوری کند و با هر به روز رسانی به صورت اتوماتیک به کاربران ، ایمیل ارسال می کند. در این مطلب به معرفی خدمت فیدبرنر گوگل و نحوه استفاده از ایمیل های جمع آوری شده توسط آن پرداخته می شود.
در صورتی که شما وبلاگ یا وب سایتی دارید که آپدیت های مستمر دارد می توانید از این خدمت گوگل استفاده کنید و با قراردهی کدی در وب سایت ، ایمیل ها را جمع آوری کنید. سپس از سیستم آر اس اس استفاده می کنید و به کاربرانی که قبلا عضو شده اند در بازه های زمانی مشخص ایمیل می فرستید. اما محدودیتی که در این سیستم وجود دارد این است که در این سیستم مانند سیستم های دیگر ارسال ایمیل نمی توان ایمیل با متن ، لینک و قالب دلخواه نوشت و به کاربران ارسال کرد. ولی این قابلیت در این سیستم دیده شده است که لیست ایمیل های کاربران را در قالب فایل csv استخراج کرده و از این لیست می توان در وب سایت های دیگر برای ارسال ایمیل با قالب های دلخواه استفاده کرد.
اما روش انجام کار این گونه است:
۱) ابتدا باید به ناحیه کاربری وارد شد و نام فید مورد نظر را انتخاب کرد.
0) در صفحه بعد بر روی لینک SEE MORE ABOUT YOUR SUBSCRIBERS کلیک کنید.
۳) سپس در قسمت EMAIL SUBSCRIPTION SERVICES گزینه Manage your email Subscription list را انتخاب کنید.
۴) فایل حاوی ایمیل ها را دانلود کنید.
سپس در سیستم های دیگر ارسال ایمیل ، آدرس ایمیل کاربرانی که تمایل دارید ایمیل دریافت نمایند را با استفاده از این فایل وارد کنید.
منبع : وبلاگ تبلیغات و بازاریابی اینترنتی ۷۰۱۰
برگرفته از : imacify.com
از no-reply به عنوان آدرس ارسال کننده ایمیل استفاده نکنید
در بازاریابی ایمیلی باید به نکاتی توجه کرد که یکی از این نکات ، آدرس ارسال کننده ایمیل است. در این مطلب به بررسی نقاط ضعف استفاده از ایمیل های no-reply به عنوان آدرس های ارسال کننده ایمیل پرداخته می شود.
منظور از ایمیل های no-reply ایمیل هایی هستند که ارسال کننده ایمیل تمایلی به دریافت ایمیل ندارد که در این صورت آدرس ارسال کننده به صورت تصویر زیر خواهد بود.
این کار نقاط ضعفی دارد که چند مورد از آن ها در این مطلب بررسی می شوند.
۱) ایمیل های no-reply بیشتر به بخش اسپم می روند.
در صورتی که در ایمیل های ارسالی ، لینک لغو عضویت از دریافت ایمیل وجود نداشته باشد ممکن است ایمیل ها باعث آزرده خاطری بعضی از دریافت کنندگان ایمیل ها شوند و دریافت کننده ایمیل چون نمی تواند به آدرس no-reply ایمیلی بزند ایمیل را به قسمت اسپم می فرستد و در صورت تداوم این کار کلیه ایمیل های ارسالی به بخش اسپم فرستاده می شوند.
به عنوان مثال برای عدم مواجه با این مشکل برای ایمیل های ارسالی از سوی خبرنامه وبلاگ ، آدرس ایمیل معتبر به عنوان ارسال کننده وارد می شود و در پایان هر ایمیل لینک لغو عضویت از دریافت ایمیل هم وجود دارد.
۲) دریافت کنندگان ، آدرس ایمیل را به لیست ایمیل های خود اضافه نمی کنند.
یکی از روش هایی که باعث می شود تا ایمیل های ارسالی به فولدر اسپم نروند این است که دریافت کنندگان ایمیل ترغیب به اضافه کردن آدرس ایمیل به لیست ایمیل های خود یا Contact ها شوند اما وقتی ایمیل ، no-reply است هیچ کاربری آن را به لیست مخاطبان خود اضافه نمی کند.
۳) احساس عدم رضایت از دریافت ایمیل
مشترکین دریافت ایمیل در صورت مواجه با عبارت no-reply هیچ حس خوبی نسبت به دریافت ایمیل ها پیدا نمی کنند چون احساس می کنند کسی به آن ها اهمیتی نمی دهد و نظرات آن ها هیچ گونه اهمیتی ندارد.
نکته بازاریابی
در مورد کشور ما به بعضی وب سایت ها و یا شرکت ها که ایمیل ارسال می شود ، یا پاسخی نمی دهند و یا این کار را با تاخیر فراوان انجام می دهند و بهتر است ابتدا این رفتار خود را اصلاح کنند و سپس به مواردی که در این مطلب گفته شد توجه کنند. در صورتی که ایمیل no-reply را به عنوان آدرس ارسال کننده نگذاریم اما به ایمیل ها هم پاسخی ندهیم پس بهتر است که همین روند فعلی یعنی no-reply را ادامه دهیم.
از خودتان این سوالات را بپرسید.چه احساسی پیدا می کردید وقتی که شما از دیگران می خواستید به شما گوش دهند و .....
*آن ها بیشتر از گوش دادن صحبت می کردند.
*با اولین چیزی که می گفتید آن ها مخالفت می کردند.
*درهرمرحله حرف تان را قطع می کردند
*عجول بودند و هر جمله ای را که شما شروع می کردید آن ها کامل می کردند
*آن ها حضور فیزیکی داشتند،اما حضور ذهنی نداشتند
*آن ها می شنیدند،اما گوش نمی دادند.شما مجبوریدسه بار چیزها را تکرار کنید اما آن ها گوش نمی دادند
*آن ها از حقایق بی ربط نتیجه گیری می کردند
*آن ها در مورد موضوعات بی ربط سوالاتی می پرسیدند
*آن ها بی قرار و آشفته حال بودند
*آن ها آشکاراگوش نمی دادند وتوجه نمی کردند
تمام موارد فوق عدم علاقه به فرد یا موضوعی را می رساند و بی توجهی کامل را نشان می دهد.
آیا کلمات پایین احساس گوش ندادن را بیان می کنند؟
*غفلت کردن
*طرد کردن
*افسردگی
*مایوس کردن
*تحقیر کردن
*آزار دادن
*گیج کردن
*بی ارزش نمودن
*غیر مهم بودن
*کوچک شمردن
*چشم پوشی کردن
*آشفته بودن
*بی انگیزه کردن
*دل سرد کردن
اجازه بدهید سناریو را تغییر بدهیم.چه احساسی به شما دست می ده وقتی که از دیگران می خواهید به شما گوش دهند و آن ها:
به شما آرامش می دهند
آن ها به شما توجه بیشتری می کنند
سوالات مناسب و مربوط می پرسند
به موضوعات شما علاقه نشان می دهند
آیا کلمات زیر احساس گوش دادن را توصیف می کنند:
اهمیت دادن-خوشایند ساختن-راضی کردن-باارزش کردن-توجه کردن-خوب بودن-شادبودن-قدردانی کردن-تشویق کردن-الهام بخشیدن
موانع هوشی مثل زبان،درک مطلب و غیره می توانند در صحبت کردن موثر باشند.به منظور ترغیب دیگران به صحبت کردن باید شنونده ی خوبی بود.
گوش دادن،اهمیت دادن را نشان می دهد.وقتی شما نگرش اهمیت دادن نسبت به شخص دیگر را نشان می دهید،او احساس مهم بودن می کند.وقتی او احساس مهم بودن می کند چه اتفاقی می افتد؟او بیشتر برانگیخته می شود و نسبت به عقاید شما بیشتر حالت پذیرنده می گیرد
داشتن گوش باز نشانه ی قابل قبولی از دل بازاست(دیوید اگوسبرگر)
برای این که شنونده ی خوبی باشید:
سخنران را به صحبت کردن تشویق کنید
سوال بپرسید و به آن علاقه نشان دهید
حرف طرف مقابل را قطع نکنید
موضوع را عوض نکنید
درک و احترام نشان دهید
توجه و تمرکز کنید
از حواس پرتی خودداری نمایید
هم دلی نشان دهید
ذهن باز داشته باشید.به عقاید پیش پنداشته و پیش داورانه اجازه ندهید شما را از گوش دادن باز دارند.
به پیام متمرکز شوید نه به خلاص شدن از آن
ارتباط غیر کلامی مثل وضعیت چهره،تعامل چشمی و ....را تشخیص دهید.آن ها ممکن است پیامی متفاوت از کلام برای شما داشته باشند.
به احساسات گوش بدهید،نه به کلمات
افراد به طور غریزی و با نداشتن حقایق کافی،درمورد آن چه دیگران انجام داده و یا نداده اندتفسیر منفی می کنند.بعضی افراد از حالت پارانوئیایی رنج می برند و فکر می کنند که دنیا خارج از دسترس آن ها است.این امر درست نیست.باتاکید بر نکات مثبت،ما فرصت بهتری برای ایجاد یک شخصیت جذاب داریم که به روابط خوب منجر شود.
برای مثال،بسیار اتفاق می افتد که به کسی تلفن می زنیم و در مدت دوروز هیچ جوابی دریافت نمی کنیم واولین تصوری که به ذهن مان می آید این است که آن ها هیچ وقت برای جواب دادن اهمیتی قائل نیستند.یا آن ها به من اعتنا نمی کنند.این تصورات حالت منفی دارند،زیرا که ممکن است:
*آن ها تلاش کرده اند،اما نتوانسته اند تماس بگیرند
*آن ها پیامی ارسال کرده اند،اما به دست ما نرسیده است
*آن ها یک کار اضطراری داشتند
*آن ها هرگز به پیام ما دست نیافته اند
دلایل بسیاری می تواند وجود داشته باشد.بسیار باارزش است به افراد شک نکنیم روی جنبه های مثبت آن ها تاکید کنیم.
خنده
خنده هزینه ندارد اما بیشتر مولداست.
افرادی که آن را دریافت می کنند ثروتمند و افرادی که آن را می دهند ورشکست نمی شوند.آن در یک لحظه آنی اتفاق می افتد و خاطره ی آن ممکن است برای همیشه باقی بماند.کسی آن قدر ثروتمند نیست که بدون آن زندگی کند و کسی این قدر فقیر نیست که با داشتن آن ثروتمند شود.
درخانه شادی ایجاد می کند،در حرفه حسن تفاهم به وجود می آورد نشانه ی دوستی هاست.
برای خستگی مرهم است و برای ناامیدی سپیده دم
خورشیدی برای غمگینی است و بهترین نوشدار برای مشکلات
بااین حال،آن از طریق گدایی به دست نمی آید،خریداری نمی شود،قرض گرفته نمی شود،دزدیده نمی شود،به همین خاطر آن چیزی است که ظاهرا برای کسی ارزشی ندارد تا زمانی که از لبان او رخت بربندد.درطول روز ممکن است بسیاری از آشنایان آن قدر خسته باشند که نتوانند به شما لبخندی بزنند.بنابراین شما به آن ها لبخند بزنید،هیچ کس به اندازه ی افرادی که نمی توانند بخندند نیاز به لبخند ندارند.
شادی از خوبی سرچشمه می گیرد.خنده می تواند اصیل یا تصنعی باشد،اما مهم داشتن خنده ی واقعی است.اخم،بیشتر از خنده ماهیچه ها را درهم می کشد.خندیدن راحت تر از اخم کردن است وارزش چهره را بیشتر می کند.خنده مسری و روش ارزانی برای بهبود نگاه هاست.خوش رویی همیشه خوشایند است.چه کسی در محیط پیرامونش دوست دارد با شخص اخمو روبرو شود؟هیچ کس،به جزفردی که خودش اخموتراست.یک خنده ی واقعی و گرم خودش را نشان می دهد،البته خنده ی تصنعی نیز کاملا مشخص می شود.
بعضی افراد دایما شکایت می کنند.اگر چیزی داغ باشد می گویند خیلی داغ است،اگر سرد باشد می گویند خیلی سرداست.هرروز،روز بدی است.آن ها هرروز شکایت می کنند حتی اگر همه چیز خوب پیش رود.
چرا شکایت کردن خوب نیست؟زیرا پنجاه درصد افراد اهمیت نمی دهند که شما گرفتار شده اید و پنجاه درصد دیگر خوشحال هستند که شما درگیر مساله هایی هستید.حسن و امتیاز شکایت کردن چیست؟چیزی از آن عاید فرد نمی شود وبه صورت یک خصیصه ی شخصیتی در می آید.آیا این امر بدین معنی است که ما هرگز شکایت نکنیم؟نه اصلا،درست مثل انتقاد است اگر به طور مثبت انجام گیرد،می تواند خیلی مفید باشد.شکایت سازنده:
الف)نشان می دهد که شاکی به موضوع اهمیت می دهد و توجه می کند
ب)به طرف مقابل شکایت،فرصت ثانویه جهت اصلاح خودش را می دهد.
مواقعی ممکن است که ما به درستی یا نادرستی مورد انتقاد واقع شویم.بزرگترین افراد جهان مورد انتقاد واقع شده اند.انتقاد عادلانه می تواند خیلی موثر و مفید بوده و به صورت بازخورد مثبت عمل کند.انتقاد ناعادلانه واقعا یک نوع طعنه می باشد.افراد معمولی از موفق ها متنفرند،اما وقتی افراد موفق نیستند جایی برای انتقاد وجود ندارد.تنها زمانی مورد انتقاد قرار نمی گیرید که کاری انجام نداده باشید،چیزی گفته نشود یا چیزی برای گفتن نداشته باشید.
انتقادات ناعادلانه از دو منبع حاصل می شود:
1-نادانی.وقتی که انتقاد ناشی از جهالت باشد به آسانی می توان آن را رفع کرد و یا با اطلاعات دادن آن را اصلاح کرد.
2-حسادت.وقتی انتقاد از حسادت ناشی می شود به صورت تعریف غیر واقعی(متلک گویی) نمایان می شود.شما ناعادلانه مورد انتقاد واقع می شوید زیرا که افراد دیگر می خواهند جای شما را بگیرند.درختی که زیاد میوه می دهد با سنگ های زیادی نیز مواجه می شود.
ناتوانی درپذیرش انتقاد سازنده،نشانه ی عزت نفس پایین است.پیشنهادهای زیر می تواند برای پذیرش انتقاد موثر باشند:
*بانیت مثبت آن را بپذیرید.آن را از سر لطف قبول کنید تا از روی ناچاری
*ازآن چیزی یاد بگیرید
*با ذهن باز بپذیرید.آن را ارزیابی کنید و اگر درست باشد،آن را اجرا کنید
*از شخصی که ازشما انتقاد سازنده داشته،تشکر کنید،زیرا او شما را درک کرده وقصد کمک داشته است.
*شخص با عزت نفس بالا،انتقاد مثبت را می پذیردوخودرا اصلاح می کند
مشکل اکثر افراد این است که آن ها ترجیح می دهند مورد ستایش قرارگیرندو ببازند تا این که مورد انتقاد قرار گیرند و پیروز شوند.
انتقاد سازنده چیست؟با نیت کمک به جای تحقیر انتقاد کنید.در انتقاد راه حل ها را پیشنهاد کنید.رفتار را مورد انتقاد قراردهید نه شخص را.چون وقتی که خود شخص را مورد انتقاد قرار می دهیم به عزت نفس او صدمه می زنیم.انتقاد به جا با نیت کمک را مورد انتقاد قرار می دهیم به عزت نفس او صدمه می زنیم.انتقاد به جا با نیت کمک کردن همراه است.تازمانی که عمل انتقاد کردن باعث احساس لذت برای انتقاد گر نشود،می تواند درست و به جا باشد.وقتی که انتقاد کردن با لذت فرد همراه باشد،زمان توقف آن فرا رسیده است.
برای این که انتقادات شما به عنوان انگیزه برای دیگران عمل کند پیشنهادهای زیر را رعایت نمایید.
1-مثل مربی ورزش باشید.با نیت کمک کردن از فرد انتقاد کنید.مربی انتقاد می کند تا عملکرد ورزشکار بهتر شود.
2-نگرش باید اصلاحی باشد تا تنبیهی
3-فهمیدن و ملاحظه کردن به عنوان انگیزه دهنده عمل کند
4-به جای این که بگویید((شما همیشه)) یا ((شما هرگز))به طور مشخص حرف بزنید.انتقاد مبهم رنجش به دنبال دارد.
5-حقایقی را که می گویید درست انتخاب کنید و بلافاصله نتیجه گیری نکنید.همه ی ما درمورد عقایدمان محق هستیم،اما نسبت به چیزهای نادرست حقی نداریم.بمباران انتقاد نکنید.
6-خون سرد اما ثابت باشید.
7-انتقاد کنید تا قانع شوند نه این که تلویحا بگویید
8-اگر انتقاد به طور مناسب ارایه شود نیاز به تکرار ندارد.
9-در یک محل خاص انتقاد کنید نه در مکان عمومی،چرا؟برای این که آن حسن نیت و حسن تفاهم را حفظ می کند.درحالی که انتقاد در جمع می تواند تحقیر باشد
10-به افراد دیگر فرصت بدهید تا حرفشان را بزنند
11-به افراد نشان بدهید که چگونه می توانند از اصلاح و رفع اشتباهاتشان سود ببرند.
12-از عملکرد انتقاد کند نه از عامل
13-رنجش شخصی را نشان ندهید
14-زیان های انجام یک عمل ناپسند را به سادگی نشان دهید و پیامدهای منفی ناشی از عدم اصلاح آن را گوشزد کنید.
15-برای بهبود و بهتر شدن،پیشنهاد بدهید
16-عمل را مورد سوال قرار دهید،نه نیت را.اگر نیت مورد سوال قرار گیرد،بهتر است رابطه تان را خاتمه دهید.
17-انتقاد باید متناسب باشد.افراط نکنید.انتقاد کردن مثل دارو دادن است.دارو باید کاملا با مقدار مناسب مصرف شود.زیاد آن تاثیر منفی دارد و کم آن اثر بخش نیست.انتقاد کردن نیز باید به تناسب باشد.اگر انتقاد مثبت در حد و مقدار متناسب باشد به صورت عجیبی کارساز می شود.
18-اگر افرادی که مورد انتقاد قرار می گیرند،اشتباهاتشان را بپذیرند و پیشنهادهای مثبت را مطرح نمایند.به آن ها تبریک بگویید.
19-همیشه جای نوشتن یک یادداشت تشکر آمیز را حفظ کنید.
وقتی که از انتقاد صحبت شود منظور نقد منفی است.چرا نباید انتقاد کنیم؟وقتی که از شخص انتقاد می شود،او حالت دفاعی به خود می گیرد.آیا این بدان معنی است که ما نباید بکنیم یا آیا می توانیم انتقاد مثبت بکنیم؟انتقاد مانند فردی است که در صندلی عقب پشت سر راننده سر راننده نشسته و او را وادار می کند که مثل دیوانه ها براند
شخصی که می گوید چه چیزی را دوست دارد؟معمولا حاضر نیست چیزی را که دوست ندارد بشنود.مبادی آداب باشید.مبادی بودن شامل انتخاب دقیق یک کلمه و شناخت عواقب آن است.هم چنین،آن به دانستن این که چه بگوییم،نه نگوییم مربوط شناخت عواقب آن است.هم چنین،آن به دانستن این که چه بگوییم،چه نگوییم مربوط است.استعداد،بدون مبادی آداب بودن ممکن است همیشه خوشایند نباشد.کلمات،نگرش های فرد را منعکس می کنند.کلمات می توانند به احساس فرد صدمه بزنند و روابط افراد را تیره نمایند.اکثر افراد به خاطر انتخاب کلمات نامناسب بیش از بلایای طبیعی صدمه می بینند.تفاوت عاقل و احمق در این است که عاقل انتخاب می کند چیزی را که می خواهد بگوید،در حالی که احمق می گوید چیزی را که می خواهد انتخاب کند.
بیش از حد صحبت کردن به معنی ارتباط نیست.کمتر صحبت کنید و بیشتر بگویید.
احمق بدون فکر صحبت می کند،مرد عاقل قبل از صحبت فکر می کند.گفت های طعنه آمیز،می توانند آسیب های جبران ناپذیری را سبب شوند.والدین در بسیاری از موارد با بچه هایشان با همین روش صحبت می کنند،و سرنوشت آن ها را شکل می دهند.
کلمات گفته شده پس نمی شوند.
یک کشاورز به همسایه اش تهمت زد.با پی بردن به اشتباهش،پیش کشیش رفت تا طلب عفو نماید.کشیش به او گفت کیسه ای پر از پرکن و آن ها را در وسط شهر رها کن.کشاورز همان کاری که کشیش گفته بود،انجام داد.سپس کشیش از او خواست برودوپرها را جمع کرده و درکیسه بگذارد.کشاورز تلاش کرد،اما نتوانست.زیرا آن ها در سراسر شهر پخش شده بودند.وقتی او با کیسه ی خالی برگشت،کشیش گفت همین امر در مورد کلمات تهمت آمیز شما صادق است.شما به راحتی کلمات ناخوشایند را از دهانتان رها کردید و اکنون نمی توانید آن ها را جمع کنید.بنابراین باید در انتخاب حرف هایمان خیلی دقت کنیم
در هیچ شرایطی ناامید نشو به قول مولای متقیان
بزرگترین بلا ناامیدی است
یا علی
تسليم نخواهم شد
زندگي ميكنم...
براي روياهايي كه منتظرند به دست من واقعي شوند...
من فرصتي براي بودن دارم ،پس ساكت نمي نشينم
ميگذارم همه بدانند كه من با توانايي ها و كاستي هايم،شاهكار زندگي خود هستم
كافيست لحظات گذشته را رها كنم و براي ثانيه ها ي آينده زندگي كنم...چون روياهايم آنجاست
و من يك بار فرصت زندگي كردن دارم .
امروز خود را در آغوش خدا رها ميكنم و همه ي مسائل را به او مي سپارم
.
تو لایق بهترین ها هستی رفیق
تو میتونی فقط کافیه خودت بخوای ...
” بروس لی” که بی تردید از بزرگ ترین ورزشکاران هنرهای رزمی در تاریخ بوده است، به اهمیت هدف گذاری پی برده بود. وی در تاریخ ۱۹ ژانویه ی ۱۹۷۰ نامه ای به خود نوشت و روی آن را مهر محرمانه زده بود.
بروس لی در این نامه نوشت:
” تا ۱۹۸۰، من مشهورترین ستاره ی شرقی سینما در ایالت متحده خواهم شد، ده میلیون دلار پول به دست می آورم و در برابر دوربین فیلمبرداری در بهترین نقش خود ظاهر می شوم.” او قبل از این که در سی و سه سالگی بیمرد، در سه فیلم بازی کرد که از آن جمله می توان به ” اژدها وارد می شود” اشاره نمود.
این فیلم شهرت و محبوبیت فراوانی برای بروس لی در سرتاسر جهان به دست آورد.
” نیدو کیوبین” می گوید:
هیچ چیز به اندازهی تمرکز انرژی
روی تعداد محدودی از هدف ها به زندگیتان توان و نیروی بیشتر نمی دهد.
تمام دارایی ماهتما گاندی رهبر انقلاب هندوستان پس از مرگش