| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
پسری به مغازه ی فروش حیوانات خانگی برای خرید یک توله سگ مراجعه کرد.چهار تا سگ کوچولو با هم نشسته بودند که قیمت هر کدام 50 دلار بود.یک توله سگ دیگر در گوشه ای نشسته بود.پسر بچه سوال کرد آیا آن ها از یک نژاد هستند و آیا این یکی هم فروشی است،پس چرا تنها در یک گوشه نشسته است؟صاحب مغازه جواب داد آن هم از همین نژاد است،اما تغییر یافته است و فروشی نیست.پسر گفت:تغییر شکل یافته یعنی چه؟صاحب مغازه جواب داد این توله سگ بدون داشتن ران و پا به دنیا آمده است.پسر بچه سوال کرد شما با این سگ چه می کنید؟صاحب مغازه گفت می گذاریم بخوابد.پسر بچه سوال کرد آیا می تواند با همین سگ ها بازی کند.صاحب مغازه جواب داد:حتما.پسر توله سگ را از زمین بلند کرد و سگ گوش پسر را لیس زد.پس فورا تصمیم گرفت که سگ را بخرد.صاحب مغازه گفت:فروشی نیست.پسر اصرار کرد وصاحب مغازه موافقت کرد.پسر دو دلار از جیبش بیرون آورد وبه مغازه دارد دادورفت تا از مادرش 48 دلار دیگر بگیرد.وقتی که خواست از مغازه خارج شود،صاحب مغازه داد زد که من نمی فهمم چرا شما پول کامل برای این سگ پرداخت می کنید وقتی که می توانید با همین مبلغ یک سگ سالم بخرید.پسر چیزی نگفت و شلوار افتاده اش را بالا کشید.صاحب مغازه گفت می فهمم.این را ببر این یک همدلی است.
وقتی شما شریک غم می شوید،آن تقسیم می شود،وقتی شما شریک شادی کسی می شوید آن افزایش می یابد.