چطور می‌توانیم با داشتن درآمد متوسط، ثروتمند شویم؟!

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 5024
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 2546
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 502
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 255
    آي پي امروز آي پي امروز : 1675
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 849
    بازدید هفته بازدید هفته : 19110
    بازدید ماه بازدید ماه : 5024
    بازدید سال بازدید سال : 756150
    بازدید کلی بازدید کلی : 2362373

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.22.216.30
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

چطور می‌توانیم با داشتن درآمد متوسط، ثروتمند شویم؟!

چطور می‌توانیم با داشتن درآمد متوسط، ثروتمند شویم؟!

 

 

هر فردی تصور می‌کند برای ثروتمند شدن باید شغل خوب با درآمد بالا داشت؛ اما باید بدانید شرط اصلی پولدارشدن، حقوق بالا نیست. بلکه می‌توانید با برنامه‌ریزی درست، بهترین بهره را از پول خود ببرید و ثروتمند شوید.

 

تصور بیشتر افراد از پولدار بودن این است که هر کاری دلشان بخواهد انجام دهند و ولخرجی‌های زیادی داشته باشند. معمولاً فردی پولدار و مرفه هستیم وقتی سوار بر ماشین گران قیمت ‌شویم و مهمانی‌های مجلل برگزار ‌کنیم.

 

شاید برایتان جالب باشد بدانید با یک درآمد متوسط هم می‌توان این کارها را انجام داد. شما اکنون چه برنامه‌ای برای خرج کردن درآمد فعلی خود دارید؟ آیا اعتقادی به پس‌انداز کردن دارید؟ برای آینده خود سرمایه گذاری می‌کنید؟

 

 در ادامه 4 عادت مؤثر را بیان می‌کنیم که می‌تواند شما را به موفقیت و استقلال مالی برساند. در واقع همین عادت‌هاست که سبب ایجاد تفاوت میان زندگی افراد معمولی و پولدارها می‌شود.

 

 

1- از راه‌های مختلفی به کسب درآمد بپردازید

با تکیه بر یک منبع درآمد نمی‌توانید به موفقیت مالی برسید. اگر شغل خود را از دست بدهید، مجبور خواهید شد از پس‌اندازتان استفاده کنید تا شغل دیگری پیدا کنید، اما وقتی این زمان طول بکشد چاره‌ای جز قرض گرفتن از دوستان خود نخواهید داشت؛ اما افراد پولدار معمولاً چند منبع مختلف برای کسب درآمد دارند و اگر یکی از شغل‌هایشان را از دست بدهند خیالشان راحت است که منبع درآمد دیگری دارند و به پس‌اندازها نیز دست نخواهند زد.

 

2-  در خرج کردن زیاده‌روی نکنید

برای ثروتمند شدن باید درست خرج کردن را یاد بگیرید. افراد پولدار و میلیونر به خوبی بر این مسئله واقف‌اند که کم خرج کردن به آن‌ها فرصت می‌دهد تا در حوزه‌ی موردنظرشان سرمایه‌گذاری کنند یا به یک خیریه کمک برسانند.
جیم ران، کارآفرین موفق، برای خرج کردن، پس‌انداز کردن، سرمایه‌گذاری و کمک کردن از قانون 30/70 استفاده می‌کند. او می‌گوید 70 درصد درآمد خود را در کارهای مهم و ضروری خرج کنید و 30 درصد را به 3 قسمت 10 درصدی تقسیم کرده و به سرمایه‌گذاری، پس‌انداز و کمک کردن به دیگران اختصاص دهید. این کار به شما امکان می‌دهد تا روی درآمد خود کنترل بهتری داشته باشید.

 

3- یک برنامه‌ی مناسب برای سرمایه‌گذاری داشته باشید

افراد پولدار به خوبی می‌دانند برای زیاد کردن پول‌هایشان نیاز است یک نقشه‌ی سرمایه‌گذاری داشته باشند. پس می‌توانید روی یک کسب‌وکار، بازاریابی، فروش محصولات جدید یا یک شرکت و استارتاپ سرمایه‌گذاری کنید. البته قبل از این که اقدامی انجام دهید، ریسک کار را در نظر بگیرید و با دانش کامل دست به سرمایه‌گذاری بزنید.
علاوه بر سرمایه‌گذاری، باید 10 درصد از حقوق روزانه خود را به پس‌انداز اختصاص دهید. پس‌اندازهای خود را راحت خرج نکنید، بلکه آن را برای روزهای سخت زندگی و حوادث غیرقابل‌پیش‌بینی کنار بگذارید. پس‌انداز کردن کمک می‌کند وقتی به پول نیاز دارید دست به حساب سرمایه‌گذاری خودتان نزنید.

 

4-  به افراد نیازمند پول دهید

شاید خیلی برایتان سخت باشد به کس دیگری پول قرض دهید، اما باید بدانید این کار به‌قدر سرمایه‌گذاری برای ثروتمند شدن مهم است. وقتی به کسانی که نیاز به پول دارند قرض دهید، با افراد بیشتری ارتباط برقرار خواهید کرد و این می‌تواند به موفقیت مالی شما کمک کند.
افرادی که این کار را انجام می‌دهند باور دارند همان احساس خوبی که به دیگران منتقل می‌کنند، در آخر به زندگی خودشان برمی‌گردد و در زندگی احساس شادی و رضایت خواهند داشت.



منبع : entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 روش آسان برای بهتر شدن در شغل خود

10 روش آسان برای بهتر شدن در شغل خود

 

 

بسیاری از ما آن‌گونه بزرگ شدیم تا شغل خود را چیزی جز راهی برای کسب درآمد نبینیم. ما اغلب به شغل خود به عنوان راهی برای رشد شخصیتی و حرفه‌ای فکر نمی‌کنیم، اما هر شغلی این فرصت را به ما می‌دهد. حتی بدترین کاری که تا اکنون داشته‌اید نیز چیزی ارزشمند به شما آموخته است.

 

رفتن به سر کار مانند رفتن به باشگاه است. همیشه تمرین جدیدی برای رشد و ایجاد عضلات جدید وجود دارد.


شما می‌توانید در کار تفریح بیشتری داشته باشید، در شغل خود موفق‌تر باشید و از کار هر روز به عنوان وسیله‌ای برای تقویت اعتماد به نفس خود استفاده کنید.

 


در ادامه 10 روش برای انجام این کار را معرفی خواهیم کرد.

 

 

1-  از قبل برنامه ریزی کنید.

هر شب قبل از رفتن به خانه از محل کار و یا زمانی که در خانه بیکارید، لیستی از اولویت‌های خود را برای روز بعد آماده کنید. اگر تا زمانی که به محل کار خود برسید در مورد برنامه‌های خود فکر نکرده باشید، از برنامه عقب هستید!

 

2-  یک نقشه اولویت ایجاد کنید.

یک ورق کاغذ ساده را بیرون بیاورید و ابتکارات و پروژه‌های مهم خود را بر روی آن بنویسید و هر کدام را به شکلی بر روی کاغذ ترسیم کنید. به دنبال اتصالات و ارتباط میان آن‌ها باشید. اولویت اول خود را به شکل بزرگ‌تری نسبت به پروژه‌های کوچک ترسیم کنید. حالا، آن‌ها را سازمان‌دهی کنید.

 

3- دفترچه یادداشت داشته باشید.

می‌توانید در محل کار (یا در خانه، اما در مورد کار خود) موضوعاتی که می‌خواهید را یادداشت کنید. نوشتن ایده‌های خود در کاغذ، یک‌راه عالی برای دیدن فرصت‌ها، مشکلات، چالش‌ها و کارهایی است که می‌توانید برای برطرف کردن آن‌ها انجام دهید.



4-  یاد بگیرید که بگویید "ای کاش می‌توانستم کمک کنم، اما نمی‌توانم."

یاد بگیرید در محل کار خود مرزهایی تعیین کنید. هیچ کس به مرزهایی که تنظیم نشده‌اند احترام نخواهد گذاشت. از رئیس و همکاران خود برای سپردن کار بیش از حد به شما عصبانی می‌شوید، اما نباید آن‌ها را سرزنش کنید. شما کسی هستید که باید بگوید "کافی است!"



5-  در مورد آینده فکر کنید.

یکی از بزرگترین مشکلات مردم در کار، این است که به مسائل درست در مقابل جلوی روی خود توجه می‌کنند و دیدگاه بلندمدت را نادیده می‌گیرند. آن‌ها فکر می‌کنند "هنگامی که به آن رسیدم، به آن فکر خواهم کرد!" موفق‌ترین افراد مردمی هستند که همیشه شش ماه، یک سال و چند سال آینده خود را می‌بینند.



6- مشاوره بگیرید.

محل کار می‌تواند مکانی رقابتی باشد. این امر درخواست کمک از همکاران را دشوار می‌کند، اما ایده خوبی است که این کار را انجام دهید! این امر زمانی که غرور خود را کنار می‌گذارید تا بپرسید "اگر شما بودید، این وضعیت را چگونه حل می‌کردید؟" اعتماد را ایجاد می‌کند.
هنگامی که از همکارانتان مشاوره بخواهید، احتمال اینکه همکارانتان نیز از شما درخواست مشاوره و کمک کند را افزایش می‌دهد.

 

7-  به لیست کارهای خود احترام بگذارید، اما آن را تنها تمرکز خود قرار ندهید.

شرایط می‌توانند در یک لحظه تغییر کنند و اولویت‌های شما می‌تواند با یک تماس تلفنی و یا ایمیل به طور گسترده‌ای عوض شود. لیست کارها ابزاری مفید است، اما نباید زندگی کاری شما را مدیریت کند. چندین بار در روز فعالیت‌های خود را به منظور اطمینان از انجام مهم‌ترین کار مجدداً بررسی کنید.

 

8-  با رئیس خود هماهنگ باشید.

بسیاری از مردم تصور می‌کنند که مدیرشان از فعالیت‌هایشان آگاه است، اما این درست نیست. یک بار در ماه و یا بیشتر در صورت امکان، با مدیر خود بنشینید و اولویت‌ها و پروژه‌های خود را عنوان کنید.
این امر به ارتباط شما کمک خواهد کرد و به مدیرتان نشان می‌دهد که چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهید و شما را از هدر دادن انرژی برای کار بر روی چیزهایی که هیچ کسی به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد کمک می‌کند!



9-  استراحت کنید.

ما فکر می‌کنیم زمانی که بیشترین کار را انجام می‌دهیم بیشترین کارایی را داریم اما این امر همیشه درست نیست. کار بدون استراحت و یک سره راهی عالی برای بیمار شدن و اشتباه کردن است.



10- خود را قبول داشته باشید.

بررسی عملکرد سالانه نباید تنها زمانی باشد که برای کار سخت به خود اعتبار می‌دهید. شما می‌توانید هر روز آن را انجام دهید! هنگامی که یک مهارت جدید را یاد می‌گیرید، جشن بگیرید. هنگامی که یک مشکل پیچیده را حل می‌کنید، به خود پاداش دهید. هنگامی که صدای خود را پیدا کرده و در مورد موضوعی که نیاز بود صحبت می‌کنید، از خودتان قدردانی کنید.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه یک آگهی استخدام متقاعدکننده بنویسیم؟

چگونه یک آگهی استخدام متقاعدکننده بنویسیم؟

 

 

اینکه کارجو آگهی شما را در نتایج جست‌وجو ببیند و روی آن کلیک کند مهم است، اما کافی نیست. حالا باید به این سوال پاسخ دهیم که «چطور کارجو را متقاعد کنیم که پس از خواندن آگهی، درخواست شغلی دهد؟». برای متقاعدسازی کارجو می‌توانید این مراحل را انجام دهید:

 

 

1-  اطلاعات را به ترتیب اهمیت بنویسید:

یک بازدیدکننده آنلاین معمولا فقط ۲۰ درصد محتوای یک وب‌سایت را می‌خواند و کارجویان به‌طور متوسط، ۳۰ ثانیه روی هر آگهی توقف می‌کنند. پس بهتر است اطلاعات مهم را اول بیاوریم چون احتمالش هست که کارجو، فقط چند خط اول آگهی را بخواند.

 

2-  محتوا را به چند بخش تقسیم کنید:

هیچ‌کس دوست ندارد با یک متن طولانی مواجه شود. معمولا متن‌های طولانی را تا آخرش نمی‌خوانند. هنگام نوشتن پاراگراف، سعی کنید پاراگراف‌ها کوتاه و متشکل از دو یا چند جمله باشند. مهم ترین جمله‌ها در پاراگراف، جمله‌های اول و آخر هستند. مخاطب معمولا از جملات میانی رد می‌شود. هر پاراگراف باید به یک موضوع مهم اختصاص پیدا کند. برای تقسیم شرح وظایف شغلی به چند بخش (مثل مهارت‌ها، شرایط لازم، مزایا و...) می‌توانید از سر تیترها، حروف پر رنگ (bold) یا مورب (Italic) استفاده کنید.

 

3-  بازدیدکننده را مخاطب قرار دهید:

وقتی آگهی می‌نویسید، برای اشاره به مخاطب از ضمیر سوم شخص استفاده نکنید، مثل «متقاضی موفق باید دارای این ویژگی‌ها باشد». برای اشاره به مخاطب از واژه «شما» استفاده کنید. به این ترتیب او حس می‌کند عضوی از تیم شماست، نه یک کارجوی رندوم که مثل هزار نفر دیگر، دارد رزومه می‌فرستد. شما باید کاری کنید که کارجو برای همکاری با شما انگیزه و اشتیاق داشته باشد.

 

4-  متمایز و جذاب باشید:

علاوه بر عنوان شغل، شرح وظایف شغلی نیز بهتر است متمایز باشد. شما باید توجه کارجویانی را جلب کنید که مناسب شغل مربوطه هستند.
اگر به دنبال یک معاون اداری خوش برخورد و خوش رو هستید، شرح وظایف شغلی‌تان نباید خشک و رسمی باشد. شرح وظایف شغلی را جذاب بنویسید، مثلا «شما باید نترس و متواضع باشید. مسوولیت شما این است که مشتریان را شاد و خوشحال نگه دارید. مثلا عنوان کنید: دوست داریم اگر لازم شد، هر جور که می‌توانید کمکمان کنید. اینجا اگر آتش سوزی شود، هر کسی یک سطل آب بر می‌دارد و کمک می‌کند، حتی مدیر ارشد.»

 

5-  فرهنگتان را به نمایش بگذارید:

در حال حاضر، نیمی از کارکنان سازمان‌ها را جوانان نسل هزاره (millennials) تشکیل می‌دهند. آنها به توازن میان کار و زندگی و فرهنگ سازمان بیشتر از حقوق و عنوان اهمیت می‌دهند. به‌علاوه، برای ۷۹ درصد از کارکنان، مزایا مهم تر از افزایش حقوق است. هنگام درج آگهی، فرهنگ خود را انعکاس دهید. نگویید «فرهنگ ما فوق‌العاده است.» آیا دفتر کارتان جذاب است؟ آیا رسم و رسوم خاصی دارید؟ آیا کارکنان از ساعات فراغت از کار برخوردارند؟ اگر چنین مزایایی دارید، در آگهی ذکر کنید.

 

6-  یک عکس (یا ویدئو) اضافه کنید:

استفاده از عکس، مثل عکس دفتر کار یا حیاط شرکت، یکی از بهترین راه‌ها برای افزایش جذابیت بصری آگهی است. شما با استفاده از عکس می‌توانید تصویری از شرکت خود را به مخاطب ارائه دهید. استفاده از ویدئو نیز یک راه مناسب برای نمایش محیط کار، کارکنان و فرهنگ سازمانتان است.

 

منبع: proven

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود

عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود

 

 

گروهی از افراد شاغل که از شروع هفته شاکی هستند معمولا در حرفه‌ای فعالیت دارند که با احساس امنیت و آزادی همراه است اما متاسفانه از انجام کار خود لذت نمی‌برند. عده‌ای هم با آغاز هفته، به شدت از هجوم یک هفته پر مشغله وحشت دارند و از تعطیلات پایان هفته هم لذت نمی‌برند و شرایط را برای خود و اطرافیان بدتر می‌کنند.

 

بهتر است کاری را که موجب احساس ناخوشایندی در شما می‌شود انجام ندهید. فرصت‌های فراوانی در زندگی وجود دارد، سعی کنید با تشخیص انگیزه‌های درست، فرصت‌های مناسبی را برای آینده رقم بزنید.

 

 

1-  پول :

در ابتدا، اصلی‌ترین عامل انگیزشی ارزشمند که موجب تلاش بسیار افراد می‌شود، کسب درآمد است. پول، ابزاری است که تمام انسان‌ها برای بقا به آن نیاز دارند و کسب درآمد موجب احساس غرور و بزرگی، موفقیت و دستاوردها می‌شود. اما تنها انگیزه‌ای نیست که موجب کار بسیار و احساس رضایت و خوشحالی افراد می‌شود.

 

2-  هدف :
زمانی که هدفمند هستید مسیر مشخص‌تری دارید و درباره زندگی و تصمیمات پیش‌روی، بیشتر احساس اطمینان خاطر می‌کنید. هنگامی که در موقعیت‌ها یا شرایط ناپایدار قرار می‌گیرید که موجب عدم اطمینان شما می‌شود، داشتن هدف به پیشرفت و دستیابی به اهداف والاتر کمک بسیاری می‌کند.

 

3-  ایجاد تغییرات:
افراد شاغل بیشتر اوقات خود را در محل کار می‌گذرانند؛ بنابراین بهتر است با استفاده از راهکارهایی، معنای جدیدتری به حرفه خود ببخشند. مهم‌ترین دستاورد در این زمینه، انتخاب روش‌هایی برای ایجاد تغییرات و تاثیرات در زندگی شخصی و دیگران است. زمانی که متوجه تغییرات ناشی از انجام کارها، می‌شوید نسبت به شغل و هدف خود احساس خوشایندتری خواهید داشت.

 

4- مسوولیت:
با اینکه قبول مسوولیت با استرس همراه است اما از طرفی بیکاری، استرس بیشتری به افراد وارد می‌کند. زمانی که مسوولیت و وظیفه‌ای به عهده ندارید، حل مشکلات مالی تا حدودی غیر‌ممکن به‌نظر می‌رسد اما در صورت داشتن شغل ثابت تا حدودی مطمئن هستید که از عهده حل مشکلات بر می‌آیید. مسوولیت‌پذیری منجر به احساس تعادل، موفقیت، انگیزه و اعتماد به نفس در افراد می‌شود.

 

5- چالش:
زمانی که به‌طور مناسب درگیر چالش‌ها می‌شوید انگیزه زیادتری پیدا می‌کنید. به هنگام درگیری با چالش‌های صحیح، طبیعی است برای دستیابی به فرصت‌ها، با تلاش مضاعف موانعی را که در سر راه قرار گرفته پشت سر می‌گذارید و در پایان هر روز از موفقیت‌ها، احساس رضایت خواهید کرد.

 

6-  جامعه:
محیط کار، صرف‌نظر از فراهم کردن شرایطی برای فعالیت افراد، موقعیت را برای ارتباط با دیگران میسر می‌کند. موفقیت، هرگز یک کار انفرادی نیست. ارتباط به‌صورت انفرادی یا گروهی، شما را در روابط معناداری قرار می‌دهد همچنین می‌توانید به اهداف رضایت‌بخش متقابلی برسید که برای آنها تلاش کرده‌اید.

 

7-  تایید:
مورد تایید قرار گرفتن از مهم‌ترین عوامل انگیزشی به شمار می‌رود، همه اشخاص نیاز دارند پس از انجام وظایف، مورد تایید یا رد دیگران قرار بگیرند. محل کار، محیط مناسبی است برای ایجاد انگیزه عمیق در افراد. تایید به اشکال متفاوتی نظیر تعریف و تمجید، ترفیع، ترقی، پاداش یا حمایت و حتی تشویق دیده می‌شود.

 

8-  وظیفه:
تعهد به انجام کارها و کسب موفقیت انگیزه مهمی در زندگی به شمار می‌رود که برای پیشرفت هر شخصیت مقتدری لازم است. شغل این فرصت را به افراد می‌دهد که نقشی مفید و مطابق با هنجارهای جامعه داشته باشند. زمانی که در زندگی تحت‌تاثیر ارزش‌های تاثیرگذار قرار می‌گیرید، فرصت ارتقا و متمایز کردن شخصیت خود را خواهید داشت.

 

منبع: Entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه با استرس های شغلی مقابله کنیم؟

چگونه با استرس های شغلی مقابله کنیم؟

 

 

کارمندان در محل کار با استرس، عصبانیت، خستگی و از دست دادن انرژی مواجه می‌شوند که به دلیل عوامل استرس‌زا چون کار طولانی‌مدت، مشکلات مداوم و کار با منابع محدودتر از نیاز نمود پیدا می کنند.

 

تحقیقات حاکی از آن است، عوامل استرس‌زا به اضطراب، عصبانیت، رفتارهای غیراخلاقی، تصمیم گیری نادرست، خستگی مزمن و فرسودگی شغلی منجر می‌شود که در نهایت بهره‌وری فرد و شرکت را کاهش می‌دهد.

 

 

معمولا افراد به دو طریق با استرس محل کار مقابله می‌کنند:

 

▪️دست به اقدام زدن

راه اول، دست‌وپنجه نرم کردن با مشکلات است، یعنی روی کار استرس‌زا تمرکز می‌کنند تا آن را به سرانجام برسانند. کارمندان موفق و حرفه‌ای، معمولا تاکید دارند دست به اقدام بزنند.

 

▪️عقب‌نشینی و کناره‌گیری

راهکار دیگر، عقب‌نشینی و کناره گرفتن است. اینکه فرد به طور موقت موقعیت را ترک می‌کند و از محل استرس‌زا دور می‌شود. جدیدترین مطالعات، استراحت بین ساعات کاری را مفید تلقی می‌کند. به همین خاطر برخی شرکت‌های بزرگ، امکاناتی چون اتاق‌های استراحت و وسایل سرگرمی و ورزشی برای کارمندان خود درنظر گرفته‌اند تا امکان تجدید انرژی آنها را فراهم کنند.

 

البته هر دو راهکار با مشکلات عدیده‌ای همراه هستند. از نظر علمی و روانشناختی، انسان‌ها در مدیریت کارهای سخت، با محدودیت مواجه می‌شوند و نمی‌توانند همیشه سخت کار کنند. هرچند دوری از کار، روحیه و انرژی‌مان را برمی‌گرداند، اما مشکلات پایه‌ای استرس‌زا به قوت خود باقیست. وقتی بعد از استراحت به کارمان ادامه می‌دهیم، نه‌تنها با همان مسائل و مشکلات مواجهیم، بلکه ممکن است احساس گناه و اضطراب بیشتری به سراغ‌مان بیاید.

 

پس چطور می‌توانیم از تاثیر نامطلوب استرس بکاهیم؟
جدیدترین مطالعات، راهکار سومی را پیشنهاد می‌دهد و آن تمرکز بر یادگیری است. یادگیری می‌تواند به معنای انتخاب مهارت‌های جدید، جمع آوری اطلاعات جدید یا جستجوی چالش‌های فکری باشد.

 

پرداختن به فعالیت‌های یادگیری، کارمندان را از تاثیرات مخرب استرس از جمله احساسات منفی، رفتارهای غیراخلاقی و فرسودگی شغلی دور می‌کند.
یادگیری از یک جهت، اطلاعات و دانش جدیدی در اختیار ما قرار می‌دهد که برای حل مشکلات استرس‌زا در کوتاه‌مدت مفید هستند. از سوی دیگر، ما را با مهارت‌ها و توانایی‌های جدیدی آشنا می‌کند که برای جلوگیری از عوامل استرس‌زای آینده کاربرد دارند.

 

از نظر روانشناسی، وقتی آموخته‌های خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهیم، احساس شایستگی و کارآمدی بیشتری داشته و به این باور می‌رسیم که توانایی لازم برای رسیدن به اهداف را داریم. علاوه بر آن، یادگیری ما را به اهداف اصلی رشد و توسعه می‌رساند. بدین ترتیب به جای اینکه فکر کنیم در قابلیت‌های فعلی، گرفتار شده‌ایم، مدام خود را در حال پیشرفت و توسعه می‌بینیم.

 

 

چطور می‌توانید برای غلبه بر استرس شغلی از راهکارهای یادگیری استفاده کنید؟

 

▪️ابتدا، از درون خود شروع کنید

لازم است چالش انجام کارهای استرس‌زا را در ذهن‌تان به شیوه‌ای متفاوت تعریف کنید. وقتی با یک موقعیت استرس‌زا مواجه می‌شوید، ذهنیت خود را از «این یک وضعیت استرس‌زا است» به «این یک فرصت چالش‌برانگیز، اما لذت‌بخش برای یادگیری است» تغییر دهید.

 

▪️با دیگران کار کنید و از آنها یاد بگیرید

به جای اینکه تنها در ذهن‌تان با یک موقعیت استرس‌زا بجنگید، سعی کنید از دیگران انرژی بگیرید. اگر درباره عوامل استرس‌زا با همکاران و دوستان خود صحبت کنید، قطعا از تجربیات و نگرش آنها بهره‌مند شده و به نکات ارزشمندی پی خواهید برد.

 

▪️فعالیت‌های یادگیری را فرصتی برای استراحت بدانید

اگر یک فعالیت یادگیری، شما را از فعالیت‌های کاری دور کند و در عین حال با روحیه‌تان سازگار باشد، از نظر روانی، تفکر و ذهن شما را سیراب می‌کند؛ اما اگر فعالیت یادگیری را فرصتی برای کسب انرژی بیشتر بدانید، تجربه‌ی مثبت و لذت‌بخشی جلوی راهتان خواهد بود.

یادگیری، بهترین فرصت برای مقابله با استرس شغلی است. البته نباید در انتظار یک موقعیت استرس‌زا باشید تا از فرصت‌های یادگیری استفاده کنید. حتی بدون وجود مشکلات، یادگیری به شما کمک می‌کند انعطاف‌پذیری بیشتری پیدا کنید و برای استرس‌های بعدی آماده شوید.

 

منبع: hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 7:17 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا نمی توانیم به خوبی روی وظایف شغلی خود تمرکز کنیم؟

چرا نمی توانیم به خوبی روی وظایف شغلی خود تمرکز کنیم؟

 

 

تحقیقات انجام شده توسط یک محقق کانادایی با نام جاناتان اسکولر نشان می دهد ذهن برخی افراد حتی در انجام کارهای ساده در 15 تا 20 درصد مواقع سرگردان و حیران است.


اگر می خواهید قدرت تمرکز خود را افزایش دهید و از حواس پرتی‌های خود بکاهید، ریشه و دلیل اصلی مشکل را پیدا کنید که احتمالاً یکی از موارد زیر است:

 

 

1-  عدم خواب کافی

کمبود و محرومیت از خواب، تمرکز کردن را برایتان مشکل می کند. تمام انسان‌ها به 7 تا 9 ساعت خواب شبانه نیاز دارند؛ اما این مسئله برای افراد پرمشغله سخت است. برای رفع این مشکل باید برنامه‌ی خواب خود را تنظیم کنید و تا جایی که می توانند خواب کامل شبانه داشته باشید.

 

2-  عوامل حواس‌پرت‌کن

یکی از مواردی که تمرکز کردن را برایتان مشکل می کند، عوامل حواس پرت کنی است که در اطراف ما وجود دارد. از مواردی که باعث ایجاد حواس پرتی می شود، می توان به مکالمات تلفنی، پیامک زدن، غیبت کردن، وب گردی و چرخ زدن در شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد.

 

3-  نبود اولویت‌بندی

گاهی نمی توانید به خوبی تمرکز کنید، چون دقیقا نمی دانید روی چه کاری باید متمرکز شوید. در بیشتر مواقع نبود اولویت بندی کارها سبب از دست رفتن تمرکز می شود.
اگر با چنین مشکلی مواجه هستید و وقت و انرژی خود را از دست می دهید، به دنبال راهکاری برای اولویت بندی وظایفتان باشید.

 

4-  استرس بالا

دکتر جان کابات زین از دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه ماساچوست می گوید، استرس و تمرکز رابطه‌ی مستقیمی باهم دارند. وقتی چند کار را هم‌زمان انجام می دهیم و روی چندین کار تمرکز می کنیم، دچار استرس بیشتری می شویم و هر قدر استرس بالاتر رود، تمرکز کردن برایمان سخت‌تر می شود. بهتر است برای تمرکز بیشتر به دنبال راهکارهایی مانند انجام تمرینات ذهنی و تمدد اعصاب باشید.

 

5-  سبک زندگی

فاکتورهای سبک زندگی از جمله مواردی است که روی توانایی تمرکز کردن تأثیرگذار است. فاکتورهایی چون تغذیه‌ی سالم، وعده‌های غذایی مناسب با ترکیبی از کربوهیدرات‌های پیچیده، پروتئین و چربی‌های سالم و ورزش روزانه در بهبود تمرکز مفید است و بهره وری شما را بالا می‌برد.

 

6-  محیط نامنظم

محیط کار نامنظم از مواردی است که تمرکز کردن را برایمان سخت می کند. وقتی خود را برای کار آماده می کنید و یکی از کارمندان پیش شما می آید و سؤالی می پرسد، هرگز نمی توانید روی کارتان متمرکز شوید و تمام توجه خود را صرف کار کنید.

 

7-  اختلال کم‌توجهی- بیش‌فعالی

اگر هیچ یک از این موارد نمی تواند کمبود تمرکز شما را توجیه کند، احتمالاً دچار مشکل ADHD یا اختلال بیش فعالی-کم توجهی هستید. اگر همیشه بی‌نظم هستید، تمرکز ندارید و احساس بی‌قراری می کنید، پیشنهاد می کنیم به پزشک مراجعه کنید.

 

اگر در بیشتر مواقع با این مشکل رو به رو هستید، احتمالاً بیش از یک مورد از موارد بالا را تجربه کرده‌اید. تمام موارد بالا، راه حل خاص خود را دارند و می‌توان تأثیر آن‌ها را کاهش داد.
هر چقدر درک بالاتری از تعامل ذهن، بدن و محیط اطراف داشته باشید، کنترل بیشتری خواهید داشت و تمرکز شما روی کارهای روزانه افزایش می یابد.

 

منبع: entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 6:48 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شبکه سازی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ چگونه انجام دهیم؟

شبکه سازی چه هست و چه نیست؟

 

نوشته شده در مهر 27, 1396 در شبکه‌سازی, فروش

شبکه سازی چیست؟ چرا اهمیت دارد؟ چگونه انجام دهیم؟

توسط بیژن وثوقی

 


تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا موقعیت‌های شغلی بسیار مهم و عالی هیچ‌وقت با آگهی پر نمی‌شوند؟


و یا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا برخی شرکت‌ها بدون شرکت در مناقصات همیشه پروژه‌هایی در دست انجام دارند؟

 

آیا در اطرافیانتان اشخاصی را دارید که همیشه پیشنهادهای شغلی بسیار خوبی برای آن‌ها وجود دارد؟


تنها کمتر از 50% فرصت های شغلی به آگهی های استخدامی تبدیل می شوند. این بدان معناست که تعداد بسیار زیادی از فرصت های شغلی بدون اینکه آگهی شوند، پر می شوند.


همان طور که متوجه شدید افراد موفق بهترین شغل ها را از طریق ارتباطات شخصی پیدا میکنند. این افراد با کمک شبکه سازی به پیشرفت دست یافته اند. این را فراموش نکنید که اگر میخواهید مسیری طولانی بروید تنها نمی توانید. به قول معروف «یک دست صدا ندارد».


افرادی که شبکه قدرتمندی از روابط را دارند سرعت و کیفیت انجام کارها به‌مراتب برایشان بیشتر از بقیه افراد است. در دورانی که دیگران از بیکاری و کم درآمدی می‌نالند شما تنها با یک تلفن پیشنهاد شغلی و پروژه‌ها جدید می‌گیرید. اشتباه نکنید شبکه سازی هیچ کار خلاف و اشتباهی نیست برخی فکر می‌کنند این کار یعنی سوءاستفاده از موقعیت و یا برخی فکر می‌کنند شبکه سازی یعنی حق دیگران را خوردن. اما این حرف‌ها اشتباه است زیرا هرکسی می‌تواند شبکه سازی کند و به موقعیت و سن ربطی ندارد. من شبکه سازی و استفاده از شبکه‌ای از روابط قدرتمند را جادوی روابط عمومی و ارتباطات می‌دانم نه چیزی دیگر.

 

به سختی می‌توانیم کسی را پیدا کنیم که اهمیت شبکه سازی را انکار کند. همه می‌دانیم که شبکه سازی، می‌تواند به رشد و موفقیت ما کمک کرده و همچنین، انرژی و زمان مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و خواسته‌ها را تا حد زیادی کاهش دهد.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 10 / 1397 ساعت: 6:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شادترین مشاغل دنیا کدامند؟

شادترین مشاغل دنیا کدامند؟

 



جدیدترین گزارش سازمان ملل با عنوان روز جهانی شادی که به بررسی پیوند بین کار و شادی اختصاص داشت و توسط موسسه مشهور گالوپ تهیه شده است، بر اساس یافته‌های جمع‌آوری شده از صدها هزار نفر از کارکنان شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف در بیش از ۱۵۰ کشور جهان از سال ۲۰۰۶ تا کنون شکل گرفته است.

 

در این تحقیق جامع، رفاه درونی که از آن با عنوان «شادی» یاد می‌شود از ابعاد مختلف مورد اندازه‌گیری قرار گرفته است و عواملی که باعث بالا رفتن کیفیت زندگی کارکنان شده و با کار کردن آنها پیوند خورده است در قالب یک مقیاس یازده نمره‌ای با عنوان «نردبان کانتریل» تعریف شده است. عواملی همچون لذت بردن، استرس و نگرانی طی ساعات کاری روزانه افراد در تعیین نمره کسب شده هر فرد تعیین‌کننده هستند.

 

در تحقیق جامع موسسه گالوپ، ۱۱ نوع شغل مورد تعریف و طبقه‌بندی قرار گرفتند که شامل مواردی همچون مشاغل خویش‌فرما، کارمند اداری، مدیریت، کار در مزرعه، کارگر ساختمانی، کار در معدن و رانندگی می‌شود.
سوالی که در این میان مطرح شد این بود که در کدام یک از این مشاغل احساس شادی بیشتری وجود دارد.

 

اولین یافته تحقیق گالوپ این بود که افرادی که در مشاغل کارگری و یدی حضور دارند در تمام مناطق جهان احساس شادی کمتری می‌کنند از جمله کارگران ساختمانی، معدنچیان، رانندگان و ماهیگیران که از کارشان احساس شادی ناچیزی می‌کنند یا اصلا احساس شادی ندارند.
احساس شادی در میان مدیران، مجریان، کارگران حرفه‌ای نیز چندان تعریفی نداشته و نمره‌هایی با میانگین ۶ از ۱۱ را به احساس شادکاری‌شان می‌دادند.

 

در جبهه مقابل، کارگران یقه سفید و عالی‌رتبه از احساسات مثبت بیشتری در طول ساعات کاری‌شان سخن می‌گفتند که این احساسات مثبت شامل مواردی همچون لبخند زدن و لذت بردن می‌شود و در مقابل موارد اندکی از احساسات منفی مانند نگرانی، اضطراب، غم و عصبانیت را گزارش می‌کردند.

 

در این میان عوامل و فاکتورهایی همچون میزان درآمد افراد، تحصیلات، سن، جنسیت و وضعیت تاهل نیز تاثیر بسزایی بر کاهش یا افزایش احساس شادی کارکنان دارند که در تحقیق گالوپ به نحوه تاثیرگذاری آنها نیز پرداخته شده است.

 

منبع: HBR

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد


تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 1:25 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 کاری که فقرا انجام می دهند اما ثروتمندان انجام نمی دهند

7 کاری که فقرا انجام می دهند اما ثروتمندان انجام نمی دهند...

 

 

نکاتی از Dan Lok ؛ کارآفرین سریالی و نویسنده 9 کتاب پرفروش بین المللی بیزینس*

 


1 فقرا تلویزیون تماشا می کنن و ثروتمندان کتاب می خونن!

 

2 فقرا بر اساس ساعت کاریشون پول می گیرن و ثروتمندان بر اساس نتیجه ای که بدست میاد!

 

3 فقرا دیگران (اقتصاد، دولت، رئیس، همسایه...) رو مقصر بدبختیاشون میدونن و ثروتمندان میگن خودمون مسئول شکست هامون هستیم!

 

4 فقرا روی پس انداز تمرکز می کنن و ثروتمندان روی سرمایه گذاری!

 

5 فقرا فکر می کنن همه چیز رو می دونن و ثروتمندان دائم در حال یادگیری هستن!

 

6 فقرا اعتقاد دارن پول سرچشمه همه شرارت هاس و ثروتمندان اعتقاد دارن فقر ریشه همه شرارت هاس!

 

7 فقرا ذهنیت برنده شدن در لاتاری (بخت آزامایی) دارن و ثروتمندان ذهنیت مبتنی بر اقدام و عمل!

 

 


*کارآفرین سریالی کسی است که مرتب با ایده های جدید، بیزینس های جدید راه اندازی کرده و مسئولیت آنرا به فرد دیگری می سپارد.

 

عنوان آخرین کتاب Dan Lok در سال 2017: آژانس های املاک میلیون دلاری (Million Dollar Agents)
/امیرعباس زینت بخش

 

كانال تلگرامي عشق پول،دنياي تجارت كليك كنيد




تاریخ ارسال پست: 18 / 9 / 1397 ساعت: 12:22 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نشانه هایی که به شما می‌گوید دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

نشانه هایی که به شما می‌گوید دچار فرسودگی شغلی شده‌اید!

 

 

حتما شما هم تصور می کنید فرسودگی شغلی تنها سراغ کارکنانی می‌آید که به نیمه راه زندگی شغلی و حرفه‌ای‌شان رسیده‌اند. شاید هم فکر می کنید هر چقدر بیشتر از عمر شغل‌تان بگذرد فرسوده‌تر خواهید شد. اما باید بدانید که حقیقت چیز دیگری است.

 

 

بن فانینگ، کارشناس فرسودگی شغلی، معتقد است خیلی از افراد در اوایل زندگی حرفه‌ای خود دچار فرسودگی شغلی می‌شوند. او می‌گوید اگر از عادت کارمندانی که از شغل خود رضایت ندارند، مطلع شوید می‌توانید از فرسودگی شغلی‌تان با خبر شوید و تا حد زیادی از آن پیشگیری کنید:

 



▪️برای بیدار شدن ساعت‌تان را سر زنگ می‌گذارید، اما به جای بلند شدن مدام دکمه تکرار زنگ ساعت را می‌زنید

 

▪️بعد از ساعت کاری احساس بی‌انرژی بودن می‌کنید

 

▪️به دلیل استرس شغلی الگوی خواب نامنظمی دارید، بیخواب یا بدخواب هستید

 

▪️پایان هفته به جای اشتیاق برای تعطیلات دچار استرس هستید، چون فکر می‌کنید اکنون باید کارهای روز تعطیل‌تان را انجام دهید.

 

▪️در تعریف شغل‌تان به دوستان و خانواده، به واژه‌ی «خوبه» اکتفا می کنید

 

▪️همکاران‌تان از نزدیک شدن به شما می‌ترسند، چون فکر می‌کنند شاید با آنها بحث کنید یا حضورشان باعث ناراحتی‌تان شود.

 

▪️برای همکاران‌تان وقت نمی‌گذارید؛ مثلا تمایلی به دورهمی‌های ساعت ناهار ندارید چون علاقه‌شان را به ایجاد شبکه‌های دوستی از دست داده‌اید.

 

▪️شب‌کار هستید و این حجم زیاد و فشردگی بالای کار میزان ایجاد فرسودگی شغلی را در شما افزایش می‌دهد.

 

▪️از شنبه‌ها بدتان می‌آید و انتظار آخر هفته را می کشید

 

▪️برای ترک شغل‌تان خیال‌پردازی می‌کنید

 

▪️دوست ندارید درباره شغل‌تان با دیگران صحبت کنید

 

▪️حواستان به رفتارتان با همکاران و مشتریان نیست



▪️آخرین موفقیت شغلی‌تان را از یاد برده‌اید

 

▪️مدام احساس دستپاچگی، عجله و استرس دارید

 

▪️پیشرفت کمی دارید

 

▪️نسبت به بهبود وضعیتی که در آن قرار دارید، بدبین هستید

 

▪️به سرعت عصبانی می‌شوید و استرس زیاد شغلی سبب می‌شود کنترل‌تان را از دست بدهید و در موقعیت‌های ناخوشایند خیلی زود از کوره در بروید.

 

▪️مدام به اعضای خانواده گله و شکایت می‌کنید و استرس‌ها و مشکلات شغلی‌تان را به آنها انتقال می‌دهید.

 

▪️می‌ترسید وارد شغل جدیدی شوید و فرصت جستجوی یک شغل تازه را از خودتان می‌گیرید.

 

 

منبع: forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:8 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۰ توصیه طلایی برای مدیر اولی ها!

۱۰ توصیه طلایی برای مدیر اولی ها!

 

 

اگر شما هم جزو کسانی هستید که برای اولین بار به‌عنوان مدیر یک مجموعه انتخاب شده‌اند، باید نکاتی را مورد نظر داشته باشید که شاید در دوران کارمندی‌تان چندان برای شما ضروری و حیاتی نبوده اما الان که وارد دنیای مدیریت شده‌اید به شدت به آنها نیازمند هستید. در ادامه به ۱۰ مورد اشاره می شود:

 

1-  بدانید که مدیر بودن یک شغل کاملا متفاوت است

شما باید بپذیرید که حتی اگر در شرکت‌تان بهترین مهندس بوده‌اید پس از رسیدن به مقام مدیریت، فردی تازه‌وارد و بی‌تجربه در پست جدیدتان هستید و سوابق مهندسی‌تان دیگر چندان به کارتان نخواهد آمد.

 

2- رهبری موقعیتی را بیاموزید

شما باید به خوبی یاد بگیرید که رهبری موقعیتی به شما کمک خواهد کرد تا با هر کارمند و کارگری که زیردست‌تان کار می‌کند، چگونه باید رفتار کنید و چگونه می‌توان هر فرد را با کمترین چالش مدیریت کرد.

 

3-  همه کارکنان‌تان را به‌طور عمیق و واقعی بشناسید

یکی از اولین اولویت‌های هر مدیر تازه‌کاری این است که برای شناسایی دقیق تک‌تک افراد تحت رهبری‌اش وقت بگذارد و در مورد اهداف کاری، نقاط قوت و ضعف، علایق و ایده‌آل‌هایشان تحقیق کند. این اطلاعات می‌تواند شامل جزئیاتی در مورد زندگی خصوصی کارکنان از جمله اسم فرزندان و سرگرمی‌های افراد نیز باشد.

 

4-  گوش کردن فعال را بیاموزید و تمرین کنید

اگر قرار باشد شما به یک مهارت کلیدی برای موفقیت‌های تمام عیار در حرفه مدیریتی‌تان مجهز شوید، آن مهارت به‌طور حتم مهارت گوش کردن فعال و نحوه به کار بستن آن خواهد بود.

 

5-  یاد بگیرید فقط خود را درگیر جزئیات نکنید

هنر یک مدیر موفق این است که به خوبی از جزئیات کارها عبور کرده و به تصویری جامع و بزرگ از امور دست یابد و در مرحله بعد این تصویر بزرگ و باشکوه را برای کارکنانش نیز ترسیم کند.

 

6-  شما یک رئیس هستید و نه یک رفیق قدیمی

یکی از اشتباهات مرسوم بین مدیران تازه‌کار و کم تجربه این است که آنها سعی می‌کنند با همه کارکنان رفیق باشند. استدلال این مدیران این است که با رفاقت کارها بهتر پیش می‌رود، در حالی که اتخاذ چنین رویکردی به ویژه اگر قرار باشد شما بر کسانی مدیریت کنید که تا دیروز همکار و هم‌رده شما بودند بسیار خطرناک است، چرا که باعث می‌شود کارکنان‌تان به شما به‌عنوان یک مدیر و مافوق نگاه نکنند و اقتدارتان به‌عنوان یک مدیر را به رسمیت نشناسند.

 

7-  سعی نکنید از مدیر قبلی تقلید کنید

واقعیت این است که هر مدیری بر اساس وجود شرایطی خاص و با در اختیار داشتن مهارت‌هایی خاص به موفقیت می‌رسد و قرار نیست همه مدیران به شکلی مشابه به موفقیت و کامیابی در حرفه مدیریت‌شان دست یابند. پس دست از تقلید بردارید و سبک مدیریتی خاص خودتان را پیدا کنید.

 

8-  یاد بگیرید با عملکردهای ضعیف کارکنان چگونه برخورد کنید

هر مدیری به شکلی خاص با عملکرد ضعیف کارکنانش برخورد می‌کند. در اینجا هم نیازی نیست از مدیر قبلی یا سایر مدیران تقلید کنید، بلکه بهتر است الگویی مناسب و با در نظر گرفتن شرایطی که در آن قرار دارید برای برخورد با عملکرد ضعیف افرادتان در نظر بگیرید.

 

9-  از این عبارت چهار کلمه‌ای جادویی حتما استفاده کنید: «شما چه فکر می‌کنید؟»

هیچ چیز برای کارکنان ارزشمند‌تر و جذاب‌تر از شنیدن عبارت «شما چه فکر می‌کنید؟» از زبان مدیر مافوق‌شان نیست چرا که آنها احساس می‌کنند مورد توجه و اطمینان مدیرشان قرار دارند و او از آنها نظرخواهی می‌کند و برای آنها ارزش قائل است.

 

10- همیشه در دسترس و قابل رویت باشید و با احترام رفتار کنید

هر چه یک مدیر راحت‌تر و بیشتر در دسترس کارکنان باشد و افراد او را بیشتر در محل کارشان ببینند از او بیشتر کمک خواهند گرفت و موقعیت او به‌عنوان مدیر و رهبر مجموعه را به رسمیت خواهند شناخت.
شما باید همیشه به یاد داشته باشید که فقط در مقام بالاتری نسبت به کارکنان‌تان قرار دارید و بالاتر و باشخصیت‌تر از آنها نیستید و رعایت احترام آنها بر شما واجب است.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:5 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کارمندان چگونه با معضل از دست دادن شغل‌شان کنار می‌آیند؟

کارمندان چگونه با معضل از دست دادن شغل‌شان کنار می‌آیند؟

 



در شرایط رکود اقتصادی و ضعف شرکت‌ها و سازمان‌ها، تعدیل نیرو و اخراج کارکنان مسئله‌ی دور از انتظاری نیست.
الیزابت کوبلر راس، طی پژوهشی معروف، پنج مرحله‌ای را که افراد در مدت سوگواری برای عزیزان از دست‌رفته سپری می‌کنند، شناسایی کرد. شاید از دست دادن شغل و اخراج از کار به سختی از دست دادن عزیزان‌تان نباشد اما تجربه‌ای ناخوشایند و بسیار اضطراب‌آور است. بنابراین بررسی آن در قالب مراحل پنج‌گانه‌ی «کوبلر راس» سودمند خواهد بود.

 

این مرحله‌ها عبارتند از: انکار، خشم، چانه‌زنی، افسردگی، پذیرش.
افراد مختلف به روش‌های مختلفی این مراحل را پشت سر می‌گذارند، برخی ممکن است همه‌ی این مراحل را تجربه نکنند، مدتی طولانی در مرحله‌ای خاص باقی بمانند یا به سرعت از مرحله‌ای عبور کنند.

 

سن و موقعیت فرد، در طول عمر هر مرحله،‌ و تجربه کردن یا نکردن هر یک از این مراحل مؤثر است. احتمالا کارمند جوانی که بار بازپرداخت هیچ وامی را به دوش نمی‌کشد، مرحله‌ی انکار و انتقاد از خود را تجربه می‌کند و مستقیما به پذیرش می‌رسد. در مقابل کارمندانی که مسئولیت‌های بیشتری در زندگی دارند به زمان بیشتری برای رسیدن به مرحله‌ی پذیرش نیاز دارند.

 

 

اکنون با جزئیات بیشتری به هر مرحله و راه‌های کنار آمدن با آنها می‌پردازیم:

 

▪️انکار
فردی که درگیر افکاری همچون «باورم نمی‌شه شغلم رو از دست دادم!» است یا گمان می‌کند که این اشتباهی مدیریتی است که به زودی رفع می‌شود، در مرحله‌ی انکار است.
برای گذر از «انکار» باید این حقیقت را بپذیرید که رخدادهای بد و حتی ناعادلانه جزئی از زندگی هستند و باید با آنها کنار آمد. وانمود نکنید که در تعطیلاتی پیش‌بینی‌ نشده هستید.

 

▪️خشم
ممکن است که پس از سپری کردن شوک اولیه، دچار خشم شوید؛ خشم از خودتان، رئیس‌تان، شرکت‌تان یا وضعیت اقتصادی. ممکن است دامنه‌ی خشم شما به دوستان و اعضای خانواده هم برسد. این مرحله یکی از دشوارترین مراحل، به ویژه برای اطرافیان شماست.
برای گذر از این مرحله باید احساسات‌تان را به روشی درست و بدون داد و فریاد توصیف کنید. با اعضای خانواده، دوستان و حتی مشاور صحبت کنید. این کار به عبور از خشم کمک می‌کند.

 

▪️چانه‌زنی
ممکن است که با از بین رفتن خشم و باور به برگشت‌پذیری شغل‌تان، اقدام به چانه‌زنی با خود یا شرکت‌تان کنید. مثلا ممکن است به سراغ رئیس‌تان بروید و پیشنهادهایی مانند کار با دستمزد کمتر، کار پاره‌وقت یا آموزش کارکنان جدید را بدهید.
چانه‌زنی اغلب نتیجه‌ای در بر ندارد. برای کنار آمدن با این مرحله، به کارها و اقدامات‌تان فکر کنید و انرژی‌تان را صرف کارهایی کنید که موجب حرکت رو به‌ جلوی شما می‌شوند.

 

▪️افسردگی
ممکن است که با آگاهی از اینکه خشم و چانه‌زنی راه به جایی نمی‌برند، دچار افسردگی شوید.
افسردگی آغاز پذیرش است. اکنون شما برای شغل از‌ دست‌رفته‌تان سوگواری می‌کنید، این کار اهمیت زیادی دارد زیرا نشان می‌دهد که سرانجام آماده‌ی پذیرفتن آنچه اتفاق افتاده است، شده‌اید. بپذیرید که از دست دادن شغل‌تان تقصیر شما نیست، اگر هم مقصر بوده‌اید از آن درس بگیرید، خودتان را ببخشید و از آن بگذرید. فراموش نکنید که اکنون شغل شما، یافتن شغلی جدید است.

 

▪️پذیرش
سرانجام حقیقت را می‌پذیرید؛ از دست رفتن شغل تقصیر شما نبوده است و اگر هم بوده، از آن درس گرفته‌اید. شما فردی با استعداد، شگفت‌انگیز و پرشور هستید که ظرفیت‌های فراوانی برای ارائه در شغل بعدی‌تان دارید.
بهترین نتیجه‌ی این تجربه این است که گذر از همه‌ی این سختی‌ها شما را قوی‌تر کرده است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 9:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

زندگی حرفه‌ای و شغلی پیتر دراکر

زندگی حرفه‌ای و شغلی پیتر دراکر

 

 

پیتر دراکر به عنوان «پدر مدیریت جدید» شناخته می‌شود و تمام آثارش به دوره‌های زمانی مختلف برمی‌گردد. از آن بین می‌توان به اصول مدیریت (1954) اشاره کرد که تمام نقطه نظرات او درباره‌ی مدیریت نوین کسب و کار است.

 

پیتر دراکر از جوزف شومپیتر، اقتصاددان اتریشی و دوست صمیمی پدرش، تاثیر گرفت. این اقتصاددان اتریشی توانست اهمیت نوآوری و کارآفرینی را به پیتر نشان دهد.


جان مینارد کینز، فرد دیگری بود که به‌طور متفاوت روی پیتر دراکر تاثیر گذاشت. او در مورد یکی از سخنرانی‌های کینز در سال 1934 میلادی این‌چنین می‌گوید: «ناگهان دیدم کینز و تمام اقتصاددان‌های بزرگ حاضر در جلسه روی بررسی رفتار کالاها تمرکز دارند، اما رفتار آدم‌ها برای من جذاب‌تر بود.»

 

تمام نوشته‌های پیتر دراکر در مدت 70 سال، روی رابطه‌ی انسان‌ها تمرکز داشته است. کتاب‌های او حاوی تجربیاتی است که به سازمان‌ها یاد می‌دهد چطور بهترین عملکرد را از کارمندان شان دریافت کنند و کارمندان نیز چگونه در جامعه‌ی مدرن سازمان و شرکت‌های بزرگ به احساس افتخار و تعلق خاطر برسند.

 

حرفه‌ی پیتر دراکر به‌عنوان کارشناس حوزه‌ی کسب و کار در سال 1942 میلادی با اولین نوشته‌های او درمورد سیاست و جامعه آغاز شد، همان نوشته‌هایی که او را به جنرال موتورز رساند.


دراکر در اروپا زندگی کرد و تجربه‌ی زندگی‌اش باعث شد چالش قدرت و اختیار مایه‌ی شگفتی او باشد. او هیجان زدگی خود را با «دونالدسون براونژ» فردی که تعیین‌کننده سیاست‌های اجرایی و کنترلی جنرال موتورز بود، در میان گذاشت. در سال 1943 دراکر توسط براون دعوت شد تا مدیریت پروژه‌ای را برای ارزیابی علمی-اجتماعی شرکت به مدت دوسال به عهده بگیرد.

 

پیتر دراکر در تمام این مدت در جلسات هیات‌مدیره حاضر شد، با کارمندان مصاحبه کرد و فرآیند تولید و تصمیم گیری را مورد بررسی قرار داد.
در نتیجه‌ی آن، کتاب مفهوم شرکت بزرگ در سال 1946 منتشر شد که سبب محبوبیت ساختار چندبخشی جنرال موتورز، تهیه مقالات متعدد، انجام پروژه‌های مشاوره و تالیف دیگر کتاب‌ها گشت.

 

البته براساس کتاب دراکر، خیلی بهتر بود جنرال موتورز سیاست‌های قدیمی خود را در حوزه‌ی ارتباط مشتریان، ارتباط فروشندگان و ارتباط کارمندان تغییر دهد؛ اما غول خودروسازی این پیشنهاد را قبول نکرد. به گفته‌ی دراکر؛ «آلفرد اسلون، مدیر جنرال موتورز، به گونه‌ای عمل کرد که گویی چنین پیشنهادهایی وجود ندارد و حتی به دیگران هم اجازه‌ی صحبت درباره‌ی آنها را نداد.»

 

درنهایت پیتر دراکر به این باور رسید که مدیریت، هنری آزادی خواهانه (لیبرال آرت) است. در همین راستا، تمام توصیه‌های مدیریتی خود را با تاریخ، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فرهنگ و مذهب در هم آمیخت.


او باور قلبی داشت که تمام سازمان‌ها و شرکت‌ها، از جمله شرکت‌های بخش خصوصی در قبال جامعه مسئول هستند. اگر مدیران شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ، خصوصا مدیران کسب و کارها خود را در برقراری منافع جمعی مسئول ندانند، هیچ فرد دیگری این مسئولیت را به گردن نخواهد گرفت.

 

پیتر دراکر به تاثیر فوق‌العاده کار ذهنی در مقابل کار فیزیکی، تاکید داشت. منبع الهام او در این حوزه، کارمندانی بودند که در بعضی موضوعات خیلی بیشتر از همکاران و مدیران خود می‌دانستند، اما به ناچار در سازمانی مشغول به کار بودند.

 

دراکر از هیچ انتقادی بی‌نصیب نماند. منتقدان می‌گویند یکی از مفاهیم اصلی پیتر دراکر، یعنی «مدیریت براساس هدف» ناکارآمد است و هنوز اثربخشی آن ثابت نشده است. در نهایت دراکر قبول کرد مدیریت برمبنای اهداف به نتیجه نمی‌رسد، اما علت شکست آن را در روش پیاده‌سازی می‌دانست. به اعتقاد او: «ما نمی توانیم از اهداف حرف بزنیم وقتی در حقیقت نمی‌دانیم منظور از اهداف چیست. آنچه به دنبالش هستیم، هدف نیست. مدیریت براساس هدف وقتی به نتیجه می‌رسد که واقعا هدف را بشناسیم. در 90 درصد مواقع اصلا نمی‌دانیم هدف چیست.»

 

هرچند او کمک زیادی به موفقیت مدیران کرد، اما تفاوت نجومی درآمد مدیران بالارده با یک کارگر متوسط، باعث نگرانی شدید او شده بود. او در سال 1984 در مقاله ای گفت حقوق و مزایای مدیران رده بالای شرکت‌ها نباید بیش از بیست برابر حقوق و مزایای کارمندان باشد. به گفته‌ی او؛ «این کار غیراخلاقی است و ما بهای گزافی بابت آن پرداخت خواهیم کرد.»

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:58 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 عاملی که مانع از تصمیم گیری درست و هوشمندانه می شود

10 عاملی که مانع از تصمیم گیری درست و هوشمندانه می شود

 

 

1-  ترس و دودلی

هر یک از تصمیم گیری‌ها ابعاد متنوعی دارند. همین ابعاد باعث ایجاد ترس‌هایی برای فرد تصمیم گیرنده می شود. همین ترس و تردید سبب می شود برخی گزینه‌ها را کنار بگذاریم.
برای رها کردن تردید در تصمیم گیری باید از خود بپرسید دقیقا از چه چیزی می ترسید؟ دلیل این ترس چیست؟ چه چیزی را از دست می دهید؟

 

2- ارزیابی و تحلیل بیش از اندازه

اگر از جمله افرادی هستید که بیش از حد درباره چیزی فکر می کنید، قطعاً در مواجهه با مشکلات و تصمیمات دیرتر به نتیجه می رسید. باید لیستی از مزایا و معایب هر چیزی داشته باشید و درباره این لیست به ارزیابی برسید.
برای رهایی از این ویژگی و اسیر شدن در تصمیمات اشتباه، باید محدوده‌ی زمانی مشخصی برای تصمیم گیری‌هایمان داشته باشیم.

 

3- نداشتن اعتماد به نفس کافی

گاهی یادمان می رود ما هم به‌اندازه‌ی بقیه انسان‌ها توانا هستیم. تفکرات اشتباهی مانند اینکه دیگران از ما بهترند یا ما نسبت به آن‌ها ضعیف هستیم، ما را از پیشرفت عقب می اندازد.
باید برای دست یابی به موفقیت، خود را باور کنید، روراست باشید و تمام نقاط قوت و ضعفتان را شناسایی کنید. روی نقاط قوت خود سرمایه گذاری کرده و ضعف‌هایتان را برطرف کنید.

 

4- شک و دودلی

شک و تردید خیلی بی‌صدا وارد قلب و ذهنتان می شود. شک ما را ترسو و بزدل می کند. شک سبب می‌شود بی‌دلیل نگران مسائلی باشیم که خیلی هم مهم نیستند؛ مثلاً بی‌دلیل می ترسیم توانایی کافی نداشته باشیم، پول کافی نداریم، در جایگاه مورد انتظار نیستیم و ...
شک ما را از هر چیزی می ترساند. مدام به ما یادآوری می کند اگر این تصمیم درست نباشد، چه؟ پس شک را از ذهن و قلبتان بیرون کنید تا تصمیم گیری‌های بهتری داشته باشید.

 

5-  راحت طلبی

برای پیشرفت و حرکت رو به جلو باید تصمیم گیری‌های درستی داشته باشیم. آسایش خاطری که از راحت طلبی به دست می آید، خیلی به طول نمی انجامد و مانع رشد و پیشرفتمان می شود. مواجهه با چالش‌ها و توانایی حل مسائل، ما را در مسیر موفقیت قرار می دهد.

 

6- عجول بودن

وقتی عجله می کنیم، به این نتیجه می رسیم هیچ توانایی نداریم. در این شرایط، باید خود را آرام کنیم، از مشغولیت ذهنی دور شویم و با تمرکز ، دقت و شجاعت تصمیم گیری کنیم.
بهتر است افکار منفی را کنار بگذارید زیرا آن‌ها تمام انرژی و توانمان را می گیرند.

 

7-  بی‌تجربگی

یکی از عوامل تصمیم گیری‌های نادرست، نبود تجربه‌ی کافی در زندگی برای گرفتن تصمیمات مهم است.
منظور از تصمیم گیری سریع، تصمیم گیری عجولانه و بی‌برنامه نیست. منظور این است تصمیم بگیرید تا تردید در تصمیم گیری را کنار بگذارید. باید مسائل مختلف را با دقت تحلیل کنید و در فرآیند تصمیم گیری، آگاهانه جلو بروید.

 

8-  تعدد نظرات

نیاز نیست از هر کسی برای تصمیم گیری‌های خود نظرخواهی کنید. البته مشورت با افراد آگاه که به مسیر آشنایی دارند، کار بسیار خوبی است اما نیاز نیست درباره تردید در تصمیم گیری شما نظر بدهند و تنها ذهنتان را درگیر کنند.

 

9-  نداشتن اطلاعات کافی

گاهی اطلاعات ما برای تصمیم گیری درست کافی نیست. اگر برای تصمیم گیری اطلاعات کافی ندارید، قدم اول را بردارید و به اطلاعات منطقی دست یابید و با کنار گذاشتن تردید در تصمیم گیری به نتایج مطلوب دست یابید.

 

10- سماجت

گاهی تمام درک و منطق خود را از دست می‌دهیم و تصمیم گیری درباره کارهایی که حتماً باید انجام شوند را به تأخیر می‌اندازیم و تنها روی نکاتی تمرکز می کنیم که از منطق دور هستند.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

منبع: theodysseyonline


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

 

 

اگر نگران پرداخت حقوق آدم های درجه یک هستید، کاملا اشتباه میکنید!
همانطور که کارآفرین هایی مثل شما معنی حضور در کسب و کار را از نو ساخته اند، کارمندهای درجه یک هم به کار و شغل نگاه جدیدی دارند.

 

 

پنج چیزی که کارمندهای درجه یک در محیط کار به دنبالش هستند:

 

۱. آدمها: عالی ها میخواهند با عالی ها کار کنند. خیلی از کسانی که به گوگل و اپل می پیوندند به خاطر این است که می دانند عالی ها آنجا کار میکنند.

 

۲. چالش: عالی ها میخواهند بخشی از یک چیز عالی باشند. استعداد، جذب چالش های فوق العاده میشود، فقط روی ویژگی های یک شغل خوب مانور ندهید، آن ها را با ویژگی های کار با کیفیت وسوسه کنید.

 

۳. موقعیت: عالی ها موقعیتی برای پیشرفت می خواهند. می خواهند بدانند شما سازمانی رو به جلو هستید با نگرشی به سمت اهداف بزرگ، جاه طلبی ها و برنامه های توسعه دارید. آنها نمیخواهند فقط تماشاگر باشند، دوست دارند در پیشرفت شرکت نقش داشته باشند و به اتفاق افتادنش کمک کنند.

 

۴. رشد: عالی ها میخواهند در سازمان هایی باشند که برای رشد و توسعه کارکنانشان سرمایه گذاری میکنند. اگر به شرکتی معروف شوید که به زندگی کارکنانش اهمیت می دهد، آنچنان زنگ بارانتان میکنند که نمی دانید با آن ها چه کنید.

 

۵. پول: البته که عالی ها میخواند در ازای کار عالی که انجام می دهند، پول خوبی هم بگیرند.

 

از کتاب دیوانگان ثروت ساز
اثر دارن هاردی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:52 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

برای جذب درجه یک ها باید بدانید، آنها چه میخواهند؟

 



اگر نگران پرداخت حقوق آدم های درجه یک هستید، کاملا اشتباه میکنید!
همانطور که کارآفرین هایی مثل شما معنی حضور در کسب و کار را از نو ساخته اند، کارمندهای درجه یک هم به کار و شغل نگاه جدیدی دارند.

 

 

پنج چیزی که کارمندهای درجه یک در محیط کار به دنبالش هستند:

 

۱. آدمها: عالی ها میخواهند با عالی ها کار کنند. خیلی از کسانی که به گوگل و اپل می پیوندند به خاطر این است که می دانند عالی ها آنجا کار میکنند.

 

۲. چالش: عالی ها میخواهند بخشی از یک چیز عالی باشند. استعداد، جذب چالش های فوق العاده میشود، فقط روی ویژگی های یک شغل خوب مانور ندهید، آن ها را با ویژگی های کار با کیفیت وسوسه کنید.

 

۳. موقعیت: عالی ها موقعیتی برای پیشرفت می خواهند. می خواهند بدانند شما سازمانی رو به جلو هستید با نگرشی به سمت اهداف بزرگ، جاه طلبی ها و برنامه های توسعه دارید. آنها نمیخواهند فقط تماشاگر باشند، دوست دارند در پیشرفت شرکت نقش داشته باشند و به اتفاق افتادنش کمک کنند.

 

۴. رشد: عالی ها میخواهند در سازمان هایی باشند که برای رشد و توسعه کارکنانشان سرمایه گذاری میکنند. اگر به شرکتی معروف شوید که به زندگی کارکنانش اهمیت می دهد، آنچنان زنگ بارانتان میکنند که نمی دانید با آن ها چه کنید.

 

۵. پول: البته که عالی ها میخواند در ازای کار عالی که انجام می دهند، پول خوبی هم بگیرند.

 

از کتاب دیوانگان ثروت ساز
اثر دارن هاردی

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چه ارتباطی بین احساسات مختلف انسانی و شادی در کار وجود دارد؟

چه ارتباطی بین احساسات مختلف انسانی و شادی در کار وجود دارد؟

 

 

مدت‌هاست که ثابت شده این عقیده که احساسات و عواطف در محل کار جایگاهی ندارد و محیط کار محیطی عاری از احساسات انسانی است کاملا مردود شمرده می‌شود. یافته‌های علمی جدید دانشمندان حکایت از آن دارد که پیوندی محکم و همه‌جانبه بین احساسات، تفکرات و اقدامات کارکنان در محل کار وجود دارد و هر گونه ناهمگونی بین این سه عامل می‌تواند به کاهش بهره‌وری افراد در کار منتهی شود.

 

تجربه هم نشان داده قوی بودن انرژی و احساسات منفی در کارکنان در یک روز کاری به شدت بر بازدهی آنها در آن روز تاثیر می‌گذارد و بر عملکرد مجموعه‌ای که آن فرد در آنجا مشغول به کار است نیز تاثیری منفی و مخرب خواهد گذاشت.

 

به همین دلیل هم هست که در دنیای واقعی، شاهد آن هستیم که عواملی مانند خشم، استرس، تنش‌های روحی و ناامیدی کارکنان هم بر عملکرد خود آنها تاثیر منفی می‌گذارد و هم بر عملکرد همکاران و کل سازمانی که آنها در آن خدمت می‌کنند. با این همه فقط احساسات و تفکرات منفی نیستند که در بحث بهره‌وری تاثیرگذار هستند بلکه وجود و تقویت احساسات مثبت نیز تاثیر شگرفی بر میزان بهره‌وری کارکنان خواهد داشت.

 

تحقیقات بسیاری نشان داده که احساس شادی در کار به شدت بر میزان خلاقیت و پویایی کارکنان تاثیر مثبت می‌گذارد و افراد به سمت انجام کارهایی ترغیب می‌کند که در حالت عادی، علاقه‌ و انگیزه‌ای برای انجام آنها ندارند.

 

با این همه هر گونه افراط در شادی و توجه به احساسات و عواطف نیز می‌تواند زیان‌بار باشد. رفتارهای احساسی افراطی نه تنها ارتباطی با شادکاری و پیامدهای مثبت آن ندارد بلکه موجب می‌شود تصمیم‌سازان سازمانی با نگرشی محافظه‌کارانه با موضوع شادی در کار و توجه به عواطف در محیط کار برخورد کنند.

 

پژوهش‌های یک تیم تحقیقاتی در دانشگاه تولوز بر روی صدها شرکت و کارکنان‌شان در مورد ارتباط بین احساسات کارکنان در محل کار و میزان مشارکت آنها در امور کاری حکایت از آن دارد که فاکتورهایی مانند آنچه افراد در محل کارشان می‌خواهند و به آن نیاز دارند و اینکه آنها برای چه کسی کار می‌کنند و چه کاری انجام می‌دهند اثر مستقیم و مهمی بر خروجی و نتایج کارهایشان دارد.
نکته جالب‌تر در نتایج این پژوهش این است که این تاثیرگذاری در بخش‌ها و صنایع مختلف، تقریبا یکسان بوده و این برخلاف عقیده متداول است که بر بی‌اثر بودن احساسات بر عملکرد کارکنان در برخی صنایع و سازمان‌ها تاکید می‌کنند.

 

منبع : hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا کار کردن شما را شادتر می‌سازد؟!

آیا کار کردن شما را شادتر می‌سازد؟!

 

 

تحقیقات انجام شده توسط موسسه گالوپ در ارتباط با وضعیت شادکاری و رضایت شغلی در کشورهای مختلف دنیا به نتایج جالب‌توجهی منتهی شده است.


در این تحقیق که بر اساس مجموعه‌ای از سوالات بله/ خیر شکل گرفته است از پرسش شوندگان خواسته شد تا در مورد اینکه از شغل‌شان احساس رضایت و شادی می‌کنند اعلام نظر کنند.

 

از نتایج این تحقیق چنین برمی‌آید که در کشورهای آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، استرالیا و نیوزیلند سطح بالاتری از شادکاری و رضایت شغلی بین افراد به چشم می‌خورد که از این میان، کشور اتریش با دارا بودن بیش از ۹۵ درصد پاسخ دهندگان شادکار و راضی از شغل در رتبه نخست کشورهای جهان قرار دارد.


پس از اتریش، کشورهای نروژ و ایسلند به‌عنوان شادکارترین کشورهای دنیا شناخته شدند.

 

در طرف دیگر این تحقیقات، کشورهای آفریقایی و آسیایی قرار دارند که از نظر شاخص‌های شادکاری در رتبه‌های بسیار پایینی قرار دارند، به‌طوری که درصد بالایی از کارکنان در این مناطق یا از شغلی که دارند احساس رضایت کامل یا حتی نسبی ندارند یا اینکه اصلا شادکار نیستند.

 

براساس یافته‌های موسسه گالوپ، بخش عمده این احساس ناشادی ناشی از به هم خوردن توازن بین زندگی و کار، پایین بودن سطح دستمزدها، پایین بودن استاندارد‌های کار در محیط‌های کاری، بالا بودن مخاطرات ناشی از کار کردن بر سلامت افراد، پایین بودن سطح امنیت شغلی و بی‌توجهی به سرمایه اجتماعی کار بوده است.

 

یکی دیگر از عوامل تعیین‌کننده و تاثیرگذار بر تقویت یا کاهش احساس شادی در کار به ارتباط شادکاری با رضایت از کار و میزان مشارکت افراد در شغل شان مربوط می‌شود. جایی که افراد به سه دسته «به شدت مشارکت جو»، «نسبتا مشارکت جو» و «غیرمشارکت جو یا مشارکت گریز» تقسیم می‌شوند.

 

بررسی‌های محققان گالوپ حکایت از آن دارد که افراد به شدت مشارکت جو و کسانی که بعضی از فعالیت‌های کاری شان را به‌صورت خودجوش و داوطلبانه و خارج از زنجیره فرمان انجام می‌دهند دارای سطوح بالاتری از شادکاری و در نتیجه آن، رضایت شغلی هستند و بهره‌وری و عملکرد به مراتب بهتری را نسبت به افرادی که فقط در چارچوب‌های تعریف شده کاری عمل می‌کنند ارائه می‌دهند که همه اینها در مجموع نشان‌دهنده اهمیت والای احساس شادی در کار بر این شاخص‌هاست.

 

منبع: hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1397 ساعت: 8:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نشانه‌هایی که ثابت می‌کند در مدیریت شکست خورده‌اید!

نشانه‌هایی که ثابت می‌کند در مدیریت شکست خورده‌اید!

 


1- دائما از کوره در می‌روید.

 

2-  همیشه دست‌کم یک کارمند هست که در خطر اخراج شدن است.

 

3- وقتی مشکلی پیش می‌آید، اولین سوالی که به ذهنتان می‌رسد این است: «چه کسی خرابکاری کرده؟»

 

4- ایده‌های خوبی از اعضای تیمتان می‌شنوید اما می‌ترسید این ایده‌ها را با مدیریت مطرح کنید و او خوشش نیاید.

 

5- دائم درگیر این هستید که خوب به نظر بیایید.

 

6- اصطلاحا آمار همه مدیران را دارید و می‌دانید چه کسی با مدیران ارشد میانه خوبی دارد و چه کسی ندارد.

 

7- وقتی از کارتان خسته می‌شوید، معمولا دلیلش این است که یکی از کارکنان نتوانسته انتظاراتتان را برآورده کند. تک‌تک تخلفات و اشتباهات کارکنان را به دقت زیر نظر دارید.

 

8- دقیقا از نقاط قوت و نیازهای آموزشی اعضای تیمتان خبر دارید، اما هنوز نمی‌دانید خودتان چه کم و کاستی‌هایی دارید.

 

9- همیشه به کارکنانتان می‌گویید: «این تصمیم بر عهده من نیست. از دست من خارج است.»

 

 

 به نظر شما، قدردانی از کارکنان لزومی ندارد. به هر حال آنها دارند بابت کارشان پول می‌گیرند.

 

مدیران ضعیف از اینکه خود واقعی‌شان را در محیط کار بروز دهند می‌ترسند. آنها حرف دلشان را نمی‌زنند. یکسری قوانین از پیش تعیین شده مدیریت را روخوانی می‌کنند. وقتی اشتباهی پیش می‌آید، آنها تقصیر را گردن کارکنان می‌اندازند تا وجهه‌شان تخریب نشود.
ولی نمی دانند که اگر کارکنان کارشان را درست انجام می‌دهند، این موفقیت مدیر هم است، و اگر خطا می‌کنند، این شکست مدیریت است.

 

 

اما همیشه راه‌هایی هست که مدیران از ترس بیرون بیایند و اعتماد را یاد بگیرند:

 

▪️برای بحران بعدی آماده باشید. آماده باشید که بگویید: «مشکلی نیست. درستش می‌کنیم.» به دنبال مقصر نگردید. در یک محیط مبتنی بر اعتماد، سرزنش و تحقیر هیچ جایی ندارد.

 

▪️اگر کارمندان سنگ تمام می‌گذارند، تلاش‌هایشان را ببینید. قدردانی کنید، حتی بابت چیزهای کوچک.

 

▪️ترس‌هایتان را بشناسید. همه ما دچار ترس می‌شویم. وقتش است که به آن اقرار کنیم. وقتی دچار ترس هستید، فورا واکنش نشان ندهید. نفس عمیق بکشید و در ساختمان قدم بزنید. ۱۵۰ سال دیگر، همه ما مرده‌ایم. آیا بحران امروز واقعا اهمیت دارد؟ چه کسی از سرزنش کردن کارمند نفع می‌برد؟ هیچ‌کس!

 

▪️حتما چیزهایی هست که می‌ترسید به مدیرانتان بگویید. لیستی از آن تهیه کنید. دقت کنید که روراست بودن در محیط کار و افشای حقایق کار آسانی نیست.

 

◀️ وقتی حرفه‌ای می‌شویم که نسبت به احساسات و واکنش‌هایمان در شرایط استرس‌زا آگاه باشیم. به تاثیر ترس در محیط کار خود، اعضای تیم و بدنتان دقت کنید تا هر روز قوی‌تر از دیروز شوید.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 9 / 1397 ساعت: 5:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 علامت که نشان می دهند شما شغل اشتباهی دارید

7 علامت که نشان می دهند شما شغل اشتباهی دارید

 

 

1- اگر به شما نگویند که آینده چه خواهد بود، هیچ آینده ای وجود ندارد:

هیچ دلیلی خوبی برای پنهان کردن آینده درخشان کارخانه یا شرکت خودتان، وجود ندارد.

 

2- برای کار شما اعتباری قایل نمی شوند:

این یک نشانه بسیار بد است، همه توضیحات ممکن به ضرر شماست.

 

3- چیز بیشتری برای یادگیری شما وجودندارد:

هر شغلی باید آینده ای داشته باشد. اگر هیچ فرصتی برای کسب مهارت یا دانش جدیدی وجود ندارد، این شغل به بن بست می رسد. " اگر شما باهوش ترین فرد اتاق باشید، در اتاقِ اشتباه هستید."

 

4- رهبری ضعیف بدون هیچ چشم انداز، استراتژی یا توانایی اجرایی:

این زمانیست که کشتی شما در حال غرق شدن است.

 

5- آنها می گویند که مسئولیت اصلی شان، ارزش سهام است:

مسئولیت ارزش سهام برعهده هیات مدیره است. رهبرهای قدرتمند بر محصولات ، مشتریان و بیشتر از همه چیز، بر کارمندانشان تمرکز می کنند. اولویت داشتن ارزش سهام ،یک نشانه بارز از سطح فکر پایین است.

 

6- مدیرتان راهنمایی و فیدبک لازم را ارائه نمی کند یا علاقه کمی به کاری که شما انجام می دهید دارد:

سوال های کافی نمی پرسد، زمان زیادی با شما صرف نمی‌کند یا بدتر ، از شما دوری می‌کند.

 

7- مدیرتان، شما و تصمیمات شما را موشکافی می‌کند.

فرقی نمی‌کند ، چه اعتماد نداشتن باشد یا کنترل بیش از حد.

 

 

تعداد مواردی که در بالا آمد و شامل حال شما می شود را بشمارید. اگر یک مورد هم وجود داشت به معنای هشدار است. اگر بیش از یک نشانه بود، وقت آن است که خودتان به فکر بیافتید. ممکن است پیشنهاد کار دیگری هم از کارفرمای فعلی دریافت کنید. به آن توجه نکنید و برای یک سفر بی بازگشت بلیت دو طرفه تهیه نکنید. پول اضافه هیچ کدام از شرایط بالا را تغییر نخواهد داد.

 

وقتی از افراد پیر پرسیده می شود که از چه چیزهایی پشیمان هستند، بزرگترین پشیمانی آنها درباره کارهایی نیست که انجام داده اند. بلکه درباره کارهایی ست که انجام نداده و فرصت هایی که از آنها استفاده نکرده اند، و به دنبال رویاهایشان نرفته اند.

 

ما مسئول آینده خودمان هستیم، زندگی کوتاه تر از آنست که آن را صرف انجام کارهایی کنید که دوست ندارید.

 

منبع: UCAN

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 10 / 8 / 1397 ساعت: 9:13 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

گزيده اي از كتاب چطور یک استارت آپ را شروع کنیم.

گزيده اي از كتاب چطور یک استارت آپ را شروع کنیم.

 

این روزها تعداد استارت‌آپ ها دائماً در حال زیاد شدن است، اما این به آن معنا نیست که شروع یک استارت آپ کار راحتی است، بلكه خیلی از استارت آپ هایی که دانش و اطلاعات کافی را برای شروع کار ندارند در نهایت با شکست مواجه میشند.

 

 از مهمترین عناصری که هر استارت آپی برای موفقیت به آن نیاز داره موسسین مستعد هست. البته تعداد و مهارت‌های موسسین در عملکرد یک استارت آپ موثره، و معمولاً ۲ یا ۳ نفر موسس که مهارت‌های مکمل دارند (به طور مثال یکی دارای توانایی‌های لازم برای توسعه تجارت، دیگری با مهارت‌های ارتباطی قوی و عضو دیگر دارای اطلاعات فنی گسترده) میتونند نقاط ضعف و کاستی‌های همدیگر رو جبران کنند و گروه قوی تری رو تشکیل بدند.

 

از اصول دیگری که لازمه مورد توجه قرار بگیره هر چه ساده تر کردن کارها و تقسیم وظایف هست. به عنوان مثال تنظیم یک لیست شامل ۳ مورد از اهدافی که لازم هست محقق بشه بهتر است از لیست بلند بالایی از برنامه‌های توسعه‌ای شرکت. به این ترتیب تمام اعضا مهم‌ترین اهداف شرکت را درک میکنند و کارها و زمانشون را متناسب با اولویت‌ها تنظیم میکنند. لازمه که توجه بشه اعضا و کارکنان باید در انجام امور از آزادی عمل برخوردار باشند و بتونند ابتکار به خرج بدند. راهنمایی کردن گروه در انجام تصمیم گیری‌های اساسی مناسبه اما اگر واقعاً تمایل به نوآوری از سمت اعضای گروه دارید نباید سد راهشون قرار بگیرید.

 

قدم بعدی که استارت آپ ها با اون مواجه میشند استخدام اعضای جدید هست. در ابتدا بهتره تا حد امکان تمامی کارها توسط موسسین انجام بشه تا در منابع مالی صرفه جویی شده و بخش بیش‌تری از منابع به تولید کالا اختصاص پیدا کند، اما به مرور با گسترش کار نياز به اعضای جدید ایجاد میشه، ولی همچنان بهتره تعداد کارکنان محدود باشه و افرادی که استخدام میشند از مهارت‌های متنوعی برخوردار باشند و بتونند کارهای مختلف رو انجام بدن. بنابراین لازمه کارکنان جدید انگیزه بسیار بالایی داشته باشند.

 

تقریباً تمامی استارت‌آپ ها پس ازشروع کار به حمایت سرمایه گذاران نیاز دارند. در واقع بهتر هست زمانی که در مسیر پیشرفت قرار دارید به دنبال حمایت سرمایه گذاران باشید، به این ترتیب از سایر استارت آپ های رقیب که به دنبال پیشی گرفتن از شما هستند در امان میمونید. اما سرمایه گذاران همیشه به دنبال استارت آپ هایی هستند که کالاشون مورد علاقه مشتریان قرار داره و در حال کسب درآمدند. این نشون میده كه استارت آپ مورد نظر پایداره و بازار نبست به محصول تولیدی استقبال نشون میده. سرمایه گذاری در این استارت آپ ها کم ریسک تر و جذاب تره.

 

اما داشتن یک محصول فوق العاده و کاربردی همیشه کافی نیست، بلکه لازمه بتونید به خوبی محصولتون را برای سرمایه گذار توضیح بدید، که برای این کار باید روی محصول، سایز بازار و نرخ رشدتون تمرکز کنید. تعریف شما از محصولتون باید به نحوی باشه که گویی شنونده هیچگونه ذهنیت قبلی نسبت به آن نداره. همینطور لازمه به سایز بازار هدف و فرصت‌هایی که شما برای جذب مشتریان علاقه مند دارید اشاره کنید، چرا که باعث میشه سرمایه گذار بتونه شانس دستیابی به درآمد بالا از محل سرمایه گذاری رو در نظر بگیره.

 

در نهایت سعی کنید با آمار و ارقام سرعت رشد استارت آپ خود را به سرمایه گذار نشان بديد، به طور مثال: ما در ماه فوریه کار خود را شروع کردیم، در حال حاضر با نرخ ماهیانه ٪۳۵ در حال رشد هستیم، مجموع فروشمان ۱۰۰۰۰ دلار هست و همین طور تعداد ۶۰۰۰ کاربر داریم.

 

ترجمه و تهيه شده توسط بهاره ولدبيگي

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نکاتی آموزنده از انتصاب مدیرعامل جدید گروه دایملر (تولیدکننده مرسدس بنز)

نکاتی آموزنده از انتصاب مدیرعامل جدید گروه دایملر (تولیدکننده مرسدس بنز)

 

 

از جمله خبرهای هفته‌های اخیر، تغییر مدیرعامل گروه دایملر بوده است. ما این گروه را معمولاً با محصولات سواری مرسدس بنز می‌شناسیم. اما دایملر سه زیرمجموعه‌ی اصلی دارد که خودروهای سواری مرسدس بنز تنها یکی از آن‌هاست (خودشان این بخش را صنعت Car Retailing یا خرده‌فروشی خودرو در نظر می‌گیرند. چون با مصرف‌کننده‌ی نهایی در ارتباط است).

 

دو زیرمجموعه‌ی دیگر، دپارتمان کامیون‌‌ها و نیز دپارتمان خدمات مالی است. با وجود این‌که خدمات مالی صرفاً برای تسهیل فروش محصولات بنز در کشورهای مختلف (حدود ۴۰ کشور) ارائه می‌شود، اما درآمد آن کاملاً با دو زیرمجموعه‌ی دیگر (سواری‌سازی و کامیون‌سازی) قابل مقایسه است و بیش از ۱۲۰۰۰ کارمند دارد.

 

مدیری که طی سال‌های اخیر گروه دایملر (هر سه زیرمجموعه) را اداره کرده، زتچه (Zetche) بوده و مدیر جدیدی که معرفی شده کائلنیوس (Kaellenius) نام دارد و از ابتدای ۲۰۱۹ این سمت را بر عهده خواهد گرفت.

 

 


اما در این میان برخی از نکاتی که می‌تواند برای ما جذاب یا آموزنده باشد به شرح زیرند:

 

1-  در توضیح علت انتخاب مدیرعامل جدید، در کنار شایستگی‌هایش به این نکته اشاره شده که او به گروه سنی هدف برای مدیران در دایملر تعلق دارد. به عبارت دیگر، در دایملر برای سطوح مختلف شغلی و مدیریتی، گروه سنی هدف تعریف می‌شود و به عنوان یکی از گزینه‌ها در انتخاب مدیران، به این مسئله توجه می‌شود تا دموگرافی سازمانی به نقطه‌ی تعریف شده نزدیک شود.

 

2-  مدیر جدید، سوئدی است و اولین مدیرعامل غیرآلمانی در تاریخ ۱۳۶ ساله‌ی مرسدس بنز محسوب می‌شود. هم‌چنین کسی که تحصیلات مهندسی مکانیک ندارد. توجه به توانایی‌ها و تعصب‌نداشتن بر روی ملیت (چیزی که بسیاری از ما ایرانی‌ها به عنوان شاخصه‌ی آلمانی‌ها می‌شناسیم) نکته‌ی ارزشمند دیگر این تغییر است.

 

3-  مدیر جدید، در زمینه‌ی اقتصاد، مالی و مدیریت بین‌المللی تحصیل کرده و تا کنون بیشتر با لباس‌های اسپورت در محل کار حاضر می‌شده و اصرار دارد که فرهنگ Silicon Valley برای مدیریت یک خودروسازی در دهه‌های پیشِ رو، مناسب‌تر از فرهنگ مدیریت کارخانجات مکانیکی تولید در دهه های گذشته است. البته منظور از تفکر سیلیکون‌ولی، این نیست که همه لباس اسپورت بپوشند. بلکه تأکید مدیر جدید بر تفکر طراحانه است. این نکته بارها توسط او مورد اشاره قرار گرفته که چرا باید نقطه‌ی شروع طراحی، برگه‌ی دقیق مشخصات محصول باشد. محصول را طراحی می‌کنیم و می‌سازیم و اصلاح می‌کنیم و به تدریج می‌فهمیم که چه می‌خواهیم. چنین دیدگاهی برای یک شرکت خودروسازی که می‌توان آن را مخترع خودروسازی مدرن دانست، یک تحول بنیادین محسوب می‌شود.

 

4-  شرکت Baidu در چین (که ما آن را بیشتر به عنوان رقیب بومیِ گوگل می‌شناسیم) شریک کلیدی بنز در توسعه‌ی نسل جدید خودروهاست. می‌توان گفت شرکت‌های خودروسازی در سال‌های آتی، کمتر به تصویری که ما از یک خودروسازی در گذشته داریم شبیه هستند. کافی است نام برخی از دپارتمان‌های مرسدس-بنز را بخوانید و ببینید: CASE و EVA

 

CASE = Connected Autonomous Shared Electric

EVA = Electric Vehicle Architecture

 

5-  مدیر قبلی به سمت رییس هیات مدیره منصوب خواهد شد. با این کار، شرکت بنز اصرار دارد که در عین تحول انقلابی در ساختار و نگرش خود، پیوستگی را نیز حفظ کند و حفظ مدیر قبلی در بالاترین سمت، امنیت ذهنی سهامداران و مشتریان را تأمین خواهد کرد.

 

این سنت - که در بسیاری شرکت‌های بزرگ اروپایی وجود دارد - در مورد زتچه هم رعایت می‌شود که او دو سال دوران تنفس (Cool-off) خواهد داشت. در این دوره اگر چه بر بنز نظارت دارد؛ اما سمت رسمی جدید را در ۲۰۲۱ در اختیار می‌گیرد. در این مدت هم تجدید قوا می‌کند و هم با دور شدن از جایگاه قبلی، فرصت دارد ذهن خود را برای جایگاه جدید - که قطعاً نیازها و ویژگی‌های متفاوتی دارد - آماده می‌کند./متمم

 

مطالعه بیشتر: Autonews / ‌Business Insider / Reuters / CNBC / Daimler Media / HandelsBlatt

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:35 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا کار بیش از حد، شما را به یک کارمند خوب تبدیل می‌کند؟

آیا کار بیش از حد، شما را به یک کارمند خوب تبدیل می‌کند؟ 

 

 

مشاور عزیز، من واقعا در شرایط بدی هستم و نمی‌دانم چطور از این مخمصه نجات پیدا کنم. مشکل مربوط به کارم است. در کل، کارم را دوست دارم اما ساعات کارم آنقدر زیاد است که دارم از پا درمی‌آیم. این اولین شغل ثابت من است. هر روز باید ۸ ساعت کار کنم اما انجام وظایف روزانه‌ام بیشتر از ۸ ساعت طول می‌کشد. از آن بدتر، تا کارهایم تمام می‌شود، رئیسم سر می‌رسد و چند پروژه به من محول می‌کند. هر روز ساعات ۷:۳۰ سر کار حاضر می‌شوم و امکان ندارد زودتر از ۶:۳۰ یا ۶:۴۵ شرکت را ترک کنم.

 

اما بدتر از همه این است که رئیسم اصلا قدرم را نمی‌داند و بابت ساعات اضافی‌ای که در شرکت می‌مانم از من تشکر نمی‌کند. خودش هر روز حدود ساعت ۵ یا ۵:۳۰ به خانه می‌رود. و وقتی از کنارم رد می‌شود، می‌گوید: «واقعا باید مدیریت زمان یاد بگیری. آن موقع‌ها که لیندا اینجا کار می‌کرد، همه کارها را تا ساعت ۵ راست و ریس کرده بود.» من لیندا را ندیده ام چون وقتی از کارش استعفا داد، از این ایالت رفت اما فکر نمی‌کنم می‌توانسته تمام این کارها را در هشت ساعت انجام دهد چون حجم کارها خیلی زیاد است.

 

مدیر ارشد شرکت هم مثل من تا دیر وقت کار می‌کند و هر بار من را دیده، گفته: « واقعا به خاطر اینکه خودت را وقف کار کرده‌ای، ممنونم» اما همه چیز در همین حد بوده و بس! واقعا در شرایط افتضاحی هستم چون مجبورم برای آنکه کارها به جایی برسد، تا سر حد مرگ کار کنم اما تا حالا که پیشرفت چندانی نداشته ام. کار کردن بیش از حد، یک جورهایی من را نزد رئیسم بی ارزش کرده. کمک کنید! چه کار کنم؟

 

پاسخ: دوست عزیز، مشکل تو، واقعا آزاردهنده اما شایع است. کارهای ثابت، تمامی ندارند. حتی اگر بیست و چهار ساعات شبانه روز، بی وقفه کار کنی، باز هم از کارها عقبی.

 

این ماهیت کارهای ثابت و هشت ساعته است. زندگی، سراسر درس است و درسی که امروز باید بگیری این است که «حد و مرزهایت را مشخص کنی.» رئیس تو، تو را در یک شرایط سخت قرار داده. او از تو می‌خواهد هر روز تا دیر وقت کار کنی اما به خاطر همین کار زیاد، احترامت را نیز از بین برده. او هیچ ارزشی برای کارهای تو قائل نیست. حالا بهترین فرصت است که زمانت را بذل و بخشش نکنی.

 

کاری که باید آخر هفته انجام دهی این است: تهیه یک دفترچه یادداشت و یک برنامه‌ریزی سفت و سخت. در دفترچه، شغلت را شرح بده و بنویس کدام کارها سخت یا زمانبر هستند. بنویس که چه چیزهایی در طول روز باعث ترس، اعتماد یا استرست می‌شوند.

 

کدام پروژه‌ها، وظایف و فعالیت‌ها بیشتر از بقیه چالش‌برانگیز یا استرس زا هستند؟ روی آن فعالیت‌ها تمرکز کن و برنامه‌ریزی کن که هر بار، انجامشان آسان تر از قبل شود. درباره این فکر کن که چطور میزت را مرتب کنی و چطور روزت را زمان بندی کنی.

 

درست مثل یک مدیر پروژه فکر کن و از خودت بپرس: «چطور می‌توانم این شغل و وظایفش را سازماندهی کنم که هر روز، کارهای مهم را به انجام برسانم، بدون اینکه مجبور شوم تا دیر وقت در شرکت بمانم؟»

 

گام اول برای آنکه کنترل زندگی‌ات را در دست بگیری این است که بر شغلت اشراف داشته باشی. به مرور و طی هشت هفته آینده، دست از اضافه کاری‌های دیوانه وار برخواهی داشت و هر روز، زودتر از روز قبل شرکت را ترک خواهی کرد. شاید از خودت بپرسی «پس چطور به همه کارهایم برسم؟» برای اینکه به کارهایت برسی، باید برای روزت برنامه‌ریزی کنی، هر روز و هر هفته.

 

اگر رئیست پروژه‌ای را به تو سپرد که در اولویت نیست، به او بگو: «ایمیلتان را که درباره به روزرسانی اطلاعات اعضا بود دریافت کردم و می‌خواهم ببینم آیا می‌توانم این کار را جمعه آینده انجام دهم؟ اگر باید امروز انجام دهم، مجبورم کارهای امروزم را به تعویق بیندازم، چون امروز قرار بود گزارش‌های مربوط به فروش را تنظیم کنم.»

 

اگر حجم کارهایت زیاد است، بار آن را بر دوش رئیست بینداز چون اشکال کار از اوست.

 

اگر بخواهی تمام اطرافیانت را راضی نگه داری، مریض می‌شوی. آنها تو را استخدام کرده‌اند و تو را آنجا نگه داشته‌اند پس باید قدرت را بدانند، چه رئیست بتواند از تو تشکر کند، چه نتواند. الان بهترین فرصت است که حرف دلت را بزنی و حد و مرزهای خودت را مشخص کنی.

 

وقتی تغییر را شروع می‌کنی، قطعا دچار احساسات شدیدی خواهی شد، مثل ترس از اینکه از بقیه عقب بمانی (البته همین حالا هم عقب هستی چون هیچ‌کس نمی‌تواند این حجم زیاد کار را در مدت زمان کم انجام دهد. خودت به رئیست یاد داده‌ای که چنین انتظاری از تو داشته باشد). ممکن است به خاطر قدم جدیدی که برداشتی، دچار استرس شوی.

 

به این احساسات دقت کن. آنها را کشف کن. دفترت را بردار و درباره شان بنویس. نفس عمیق بکش. و یادت نرود که این پیشرفت فردی، دقیقا همان نیرویی است که باعث می‌شود با قدرت هر چه تمام تر به مسیر حرفه‌ای خود ادامه دهی و موانع را از سر راهت برداری.

 

برای هر روزت برنامه‌ریزی کن و آن را در صورت جدول برنامه‌ریزی‌ات بنویس. از شب قبل، برای فردایت برنامه‌ریزی کن یا صبح همان روز، سر میز صبحانه برنامه‌هایت را روی کاغذ بیاور. میزت را همان‌طوری مدیریت کن که یک مدیر ارشد، کسب‌وکارش را مدیریت می‌کند: با فکر، اندیشمندانه و آینده‌نگر. تو نباید بار مسوولیت رئیست را به دوش بکشی. تو یک انسان باهوش و با قابلیت هستی که در اداره آن شرکت، نقش خودت را داری.

 

تو مسوول کارهای خودت هستی. هر روز، یک روز کاری خوب را شروع کن و یاد بگیر که به رئیست بگویی: «البته که می‌توانم این پروژه را انجام دهم، اما اجازه دهید یک نگاهی به برنامه‌های خودم بیندازم و ببینم کدام‌یک از پروژه‌ها را می‌توانم به تاخیر بیندازم که برای انجام کار جدید شما وقت داشته باشم.»


منبع: Forbes

نویسنده: Liz Ryan
مترجم: مریم مرادخانی

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 3:24 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هفت اشتباه مدیریتی مدیران تازه کار

هفت اشتباه مدیریتی مدیران تازه کار

 

 

اغلب کسانی که به تازگی به جرگه مدیریت پیوسته‌اند خواسته یا ناخواسته مرتکب اشتباهاتی می‌شوند که می‌تواند برای آنها خطرناک و زیانبار باشد. در برخی موارد، مدیران از این اشتباهات مطلع می‌شوند و سعی می‌کنند تا آنها را تکرار نکنند اما گاهی اوقات اشتباهاتی از مدیران کم تجربه سر می‌زند که نادرست به نظر نمی‌رسند و همین‌ها هستند که می‌توانند عمر مدیریتی یک مدیر را کوتاه کرده و عملکرد او را زیر سوال ببرند.

 

در ادامه به هفت مورد از مهم‌ترین اشتباهات پنهان و ناملموس مدیریتی اشاره خواهد شد.

 

 

1- شما به کارکنان‌تان گوش می‌کنید اما به آنها توجه کافی ندارید

 

در اغلب موارد کارکنان در انتقال منظورشان به مدیر مافوق‌شان به ابزاری غیر از کلمات متوسل می‌شوند و زبان بدن‌شان گویای بسیاری از ناگفتنی‌هاست. متاسفانه اغلب مدیران تازه کار به دلایل مختلف تنها به گوش کردن به صحبت‌های کارکنان بسنده می‌کنند و در نتیجه به افراد نگاه نمی‌کنند و حرکات شان را زیرنظر ندارند.

 

2- شما وانمود می‌کنید که تجربه زیادی در زمینه مدیریت دارید

بسیاری از مدیران کم تجربه سعی می‌کنند تا به کارکنان شان ثابت کنند باتجربه و جا افتاده هستند. این نقش بازی کردن دیر یا زود افشا خواهد شد و همین مساله اعتماد کارکنان نسبت به مدیر گزافه‌گو را سلب خواهد کرد.
پس اگر برای اولین بار به‌عنوان مدیر کارتان را شروع کرده‌اید با جسارت به این موضوع اشاره کنید و برای کمک گرفتن از دیگران برای پیشبرد اهداف هیچ تردیدی به خرج ندهید.

 

3- شما خودتان را درگیر مسائل جزئی و تصمیم‌گیری‌های پیش‌پا افتاده می‌کنید

یک رئیس خوب کسی است که به کارکنانش این امکان را می‌دهد تا زمانی که به کمک فکری او نیاز دارند به او مراجعه کنند و از او کمک بخواهند و پس از آن هر طور که خودشان صلاح می‌دانند عمل کنند.
یک مدیر خوب سعی می‌کند همیشه یک فضای مناسب برای تصمیم‌گیری و عمل کردن برای کارکنانش ایجاد کند تا کارکنان احساس فرمانبرداری محض نداشته باشند. چنین اختیار عملی می‌تواند به ارتقای کیفیت محیط کار و علاقه‌مندتر شدن افراد به کارشان کمک زیادی کند.



4- شما از ترسیم تصویر بزرگ و اهداف بزرگ و بلندمدت غفلت می‌کنید

شما به‌عنوان مدیر باید بدانید که وظیفه یک مدیر فقط پیشبرد اهداف خرد و برداشتن گام‌های کوچک به جلو نیست، بلکه باید برای ترسیم اهداف بزرگ و بلندمدت و یادآوری آنها به همه کارکنان پیشقدم شد و اقدامات هر کدام از بخش‌های یک سازمان را با اهداف و کارکردهای سایر بخش‌ها هماهنگ و همراه ساخت و از این طریق است که کارکنان تحت رهبری یک مدیر می‌فهمند که کاری که انجام می‌دهند و موفقیت‌هایی که کسب می‌کنند چه تاثیر بسزایی بر موفقیت و پیشبرد اهداف سایر بخش‌ها دارد.

 

5- شما به هر پروژه و هر پیشنهادی جواب مثبت می‌دهید

مدیران تازه کار باید بدانند که قرار نیست به هر پیشنهادی که از مقام‌های مافوق به آنها می‌شود جواب مثبت بدهند. آنها باید بدانند که درگیر شدن با پروژه‌های متعدد به شدت از کارآیی آنها و افرادشان خواهد کاست و اینکه به بعضی پیشنهادها و خواسته‌ها باید جواب رد داد. این جواب‌های منفی اگر با استدلال قوی و درست همراه باشد نه تنها موقعیت یک مدیر را متزلزل نخواهد ساخت، بلکه باعث می‌شود تا تمرکز او و کارکنانش روی پروژه‌های مهم افزایش یابد و بر بهره‌وری شان افزوده شود.

 

6- شما فقط به مدیریت زیردستان تان می‌پردازید

گاهی اوقات مدیران تازه کار آنقدر خود را غرق در رسیدگی به امور مربوط به زیردستان‌شان می‌کنند که برقراری ارتباط با مافوق‌ها و تحکیم این روابط را به فراموشی می‌سپارند در حالی که هر مدیری هر چقدر هم توانمند و کارآمد باشد به ارتباط و تبادلات فکری با مدیران مافوق و روسای خود نیز نیاز دارد و هم باید یاد دهنده باشد و هم یادگیرنده.

 

7- شما با همه کارکنان‌تان به یک شکل رفتار می‌کنید

واقعیت اینست که هر کدام از کارکنان به شکلی خاص و منحصربه‌فرد تشویق می‌شوند و نمی‌توان از یک الگوی رفتاری برای همه افراد بهره برد. پس بهتر است پس از شناسایی افرادتان با هر کدام به شکلی مطلوب او برخورد کنید و به آنها واکنش نشان دهید.

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 2:58 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

8 اشتباه مصاحبه کنندگان شغل براساس تحقیقات دانشمندان

8 اشتباه مصاحبه کنندگان شغل براساس تحقیقات دانشمندان

 

 

به دنبال شغل بودن بسیار اعصاب خرد کن است و فردی که وظیفه استخدام را بر عهده دارد نیز به همان اندازه مضطرب است و این اضطراب ممکن است باعث شود که از فرد مصاحبه کننده اشتباهاتی سر بزند که برای انتخاب نامزدهای یک شغل دردسرساز شود.

 

اگر شما دائما متوجه می‌شوید که نامزدهای ایده آل شما پس از مصاحبه شغل را رد می‌کنند، می‌تواند به این دلیل باشد که روند مصاحبه کاری آن‌ها را می‌ترساند.


در این مقاله می‌خواهیم به هشت دلیل که از نظر علمی ثابت شده‌ است که مصاحبه شما به جای کمک کردن، بیشتر آسیب وارد می‌کند، بپردازیم.

 

 

1- بیشتر حواس شما به ظاهر نامزد است

مطالعات نشان می‌دهند که ظاهر فیزیکی نقش مهمی در انتخاب یک نامزد برای شغل دارد. شما ممکن است با توجه به چیزی مانند یک مشخصه فیزیکی یا یک زخم، کارمند برجسته بعدی خود را نادیده بگیرید.

 

2- شما زبان بدن را اشتباه متوجه می‌شوید

شما ممکن است فرضیه‌هایی را بر اساس طرز ایستادن بد یا کمبود ارتباط چشمی بین شما و نامزد شغل، در نظر بگیرید. علائمی را که هنگام ارزیابی زبان بدن شخصی باید ببینید را بدانید، اما در نظر داشته باشید که ظاهر می‌تواند فریبنده باشد.

 

3- شما آنها را بیش از حد منتظر می‌گذارید

اگرچه پیدا کردن متخصصان ماهر می‌تواند زمان ببرد، مهم است بدانید که با زمانی که شما بیش از حد به تاخیر می‌اندازید، ممکن است بهترین نامزد خود را به یک رقیب ببازید.

 

4- پرحرفی با متقاضیان فایده ندارد

کارشناسان استدلال کرده‌اند که مصاحبه‌های شغلی استاندارد و بی ساختار که اکثر شرکت‌ها از آن استفاده می‌کنند، در تعیین یک کاندید مناسب برای یک موقعیت بی‌فایده هستند. در عوض، کاری را امتحان کنید که بسیاری از شرکت‌ها برای ارزیابی افراد استخدامی انجام می‌دهند. آن‌ها از نامزدها می‌خواهند تا وظایف خاصی را که ممکن است در صورت استخدام به آن‌ها داده شود را انجام دهند. سپس کار آن‌ها در مقیاس خاصی اندازه‌ گرفته می‌شود.

 

5- شما از آن‌ها نمونه کار نمی‌خواهید

اگرچه مصاحبه‌ها در پیش‌بینی عملکرد آینده یک نامزد نمی‌تواند به خوبی عمل کند، آزمون‌های نمونه کار بسیار موثرتر هستند. نوع آزمون بستگی به کاری که نامزد می‌خواهد انجام دهد دارد، به ویژه اگر شما یک فرد خلاق مانند یک طراح گرافیک را استخدام می‌کنید. یکی دیگر از ابزار مفید، یک آزمون شناختی-رفتاری است که در آن شما سوالاتی در مورد رفتارهای مختلف بیان می‌کنید که به شما برای شناسایی فرایندهای فکری نامزدها کمک می‌کند.

 

6- شما به صورت ناشیانه از رسانه اجتماعی استخدام می‌کنید

یک مطالعه نشان داد که اگرچه 92 درصد از کسب و کارها برای پیدا کردن کارمندان جدید از رسانه اجتماعی استفاده می‌کنند، 51درصد پست‌های آن‌ها در توییتر قرار دارند، جایی که کارمندان در آن به دنبال شغل نیستند. بیشتر جویندگان کار لینکدین را به عنوان جایی که در آن بیشتر انتظار دارند که اطلاعیه شغلی ببینند انتخاب کردند، با این حال تنها 23 درصد از اطلاعیه‌های شغلی در رسانه‌های اجتماعی، مربوط به لینکدین است.

 

7- عملکرد شما غیر شخصی است

یک مطالعه در سال 2015 نشان می‌دهد که 52درصد از کارفرمایان از رسانه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط و کسب اطلاعات بیشتر در مورد نامزدها استفاده می‌کنند. از آنچه که نسبت به نامزد یاد می‌گیرید برای ایجاد سبک مصاحبه‌ای که دقیقا با شخصیت منحصر به فرد نامزد مطابقت دارد استفاده کنید.

 

8- شما ویژگی‌ها و آداب شرکت خود را بد جلوه داده‌اید

به عنوان مثال، اگر کسب و کار شما غیر جدی و با آرامش است، اما با این حال شما با کت و شلوار به مصاحبه بروید، نامزد ممکن است با خود فکر کند که شما نسبت به پوشیدن لباس خاص سخت‌گیر هستید. علاوه بر اشاره به جنبه‌ها و ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های شرکت در طول مصاحبه، همچنین اطمینان حاصل کنید که آن‌ها را در زبان بدن و سبک مصاحبه خود نیز قرار دهید.



منبع: Entrepreneur

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 2:53 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

بهترین تابلو یک کاسبی چیست؟

بهترین تابلو یک کاسبی چیست؟

 



بانکداری با یک شعار

 

بهترین تابلو یک کاسبی شعار آن کاسبی است. من از شعارهایی که روی تابلو بانک ها و شرکت ها میدیدم لذت می بردم و آن ها را کلمات زیبای تبلیغاتی تلقی می کردم. ولی بعدها متوجه شدم که شعار یک شرکت معرف استراتژی و ماموریت آن شرکت است. حالا شعارهای تابلوهای بانک ها و شرکت ها فقط شعارند. در بردارنده وجه تمایز نیستند.

 

 

 

برای نمونه به برخی شعارهای بانک هاي ايراني توجه کنید:

 

 

 بانک صادرات ایران: در خدمت مردم

در این شعار یک ادعای عمومی مطرح است و انگار که بانک های دیگر در خدمت درختان هستند! این شعار هیچ وجه تمایزی را در ارائه خدمات بانکداری نشان نمی دهد.

 

 بانک تجارت: بانک فردا

این شعار یعنی بانک تجارت آینده شما را تضمین می کند. شاید هم منظور این است که بانک تجارت با تکنولوژی های فردا منطبق است. باز هم یک ادعای کلی است.

 

 بانک سپه: نخستین بانک ایرانی

پدر بزرگ یکی از دوستان من هم اولین عکاس شهر بود ولی این اواخر وقتی از کسی عکس میگرفت بیشتر مناسب انتشار توسط پلیس برای دستگیری یک قاتل فراری بود.

 

 بانک پارسیان: بانک ایرانیان

من فکر کردم بانک ویتنامی هاست! از این شعار نه تنها وجه تمایزی برداشت نمی شود بلکه تداعی کننده خدمات بانکداری هم نیست.

 

 بانک اقتصاد نوین : اولین بانک خصوصی

باز هم داستان بانک سپه تکرار میشود. آیا نخستین بانک خصوصی بودن ارزشی خاص را برای مشتری ایجاد می کند؟!

 

 بانک ملی: هر جا سخن از اعتماد است نام بانک ملی ایران می درخشد

برداشت من این است که هر جا سخن از بی اعتمادی است نام سایر بانک ها می درخشد! مبنای خدمات بانکداری جلب اعتماد کسانی است که پول دارند.

 

 بانک رفاه: نیم قرن تجربه بانکداری

بانک سپه و ملی و صادرات بالای شصت سال تجربه بانکداری دارند. نیم قرن تجربه چه ارزش ویژه ای را خلق کرده است؟ استراتژی بانک رفاه چیست؟

 


بانک ملت: در گذشته نمانید

قرار نیست کسی در گذشته بماند. امروزه همه در تلاشند تا رو به آینده باشند. این شعار ذاتا خوب است ولی خیلی کلی است.

 

بانک کشاورزی: بانک همه مردم ایران

اگر منظور خدمات فراگیر و عمومی است و همه می توانند مشتری بانک کشاورزی باشند، بانک های صادرات و ملی شایسته ترند. بانک همه مردم ایران یعنی همه مردم ایران مشتریان بانک کشاورزی هستند.

 

 همه این شعارها یک وجه مشترک دارند: استراتژی و ماموریت ویژه و متمایزی را نشان نمی دهند و جنبه تبلیغاتی آنها بر معرفی استراتژی بانک مربوطه و یا خلق ارزش های ویژه غلبه دارد.

 

حالا شعار های بهتر را ببینیم

 

 بانک سامان: بانک هوشمند

یعنی وجه تمایز خود را بر استفاده بهتر از فن آوری اطلاعات نموده به طوری که در بستر فضای مجازی و گوشی های هوشمند خدمات بهتری ارائه می دهد. نسبتا بد نیست ولی باز هم تردید فراگیر و کلی بودن شعار در ذهن مخاطب ایجاد می شود.

 

 بانک کارآفرین: دانش جهانی راه حل ایرانی

یعنی با دانش بانکداری بین المللی، طوری بومی سازی می کنیم که برای شما راه حل های مالی و اعتباری مناسب داریم. این یک وجه تمایز را میخواهد نشان دهد. اگر بانک کارافرین واقعا این خدمت را اجرایی کند ارزش ویژه را خلق نموده است.

 

 بانک ملی فلوریدا : اولین انتخاب شما

یعنی به محض مراجعه به بانک ما جای دیگری نخواهید رفت. بانک ملی فلوریدا واقعا این کار را می کند. مثل تور ماهیگیری مشتری را در دام می اندازد.

 


آدیسون اونیو: ما بگوشیم شما بگویید

یعنی بانک ما برای هر نیازی که دارید، سیستم سرویس دهی دارد. کارکنان این بانک فقط می شنوند و چیزی نمی گویند و سپس انجام می دهند.

 

 امریکن اکسپرس: زندگی من کارت من

این شعار نشانگر وجه تمایز و ارزش ویژه در فن آوری تجمیع خدمات در یک کارت است.

 

آ ان زد : بیشترین شناخت را از شما داریم

چون مشتری را خوب و کامل می شناسد؛ بیشترین کار هم برای مشتری انجام می دهیم. یعنی وجه تمایز در مکانیزم کانال ارتباطی با مشتری و سیستم دریافت اطلاعات از مشتری است که پایه خلق خدمات ویژه برای مشتری را بنا نهاده است.

 

فدرال کردیت یونیون: هر قدم با شما

یعنی وجه تمایز در بانکداری همراه. این بانک واقعا همراه مشتری است. مشتری را بد عادت می کند.

 

 محمد هادي موقعي

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 2:42 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اگر استخدام بدی انجام داده‌اید، چه باید بکنید؟

اگر استخدام بدی انجام داده‌اید، چه باید بکنید؟

 

 

گاهی اتفاق می‌افتد که یک کاندید شغل که ویژگی‌های درستی دارد و به نظر می‌رسد که در فرآیند مصاحبه به خوبی عمل کرده و معرف‌های خوبی نیز داشته، پس از استخدام به یک مشکل غیرمنتظره تبدیل شده است. اگر این اتفاق هنوز برای شما نیفتاده است، خودتان را خوش‌شانس فرض کنید؛ چون بنا به مطالعه‌ای که انجام شده است، تنها ۱۹ درصد استخدام‌های جدید کاملا موفقیت‌آمیز از آب درمی‌آیند.

 

اگر در این موقعیت بوده‌اید، باید با این مساله روبه‌رو شده باشید که آیا کار با کارمندی که نمی‌تواند از پس کارش بربیاید و در حال صدمه زدن به تیم است بدتر است یا علنی کردن اینکه یک اشتباه قابل‌توجه مرتکب شده‌اید؟

 

معمولا در این موقعیت‌ها، ایجاد یک تغییر کمتر هزینه دارد و هر چه زودتر این کار را انجام دهید بهتر است. گرچه مواجهه و فائق آمدن بر اثر یک استخدام بد هرگز آسان نخواهد بود، اما پیروی از گام‌های زیر به شما کمک خواهد کرد تا شرایط بهبود یابد و با حداقل صدمه ممکن به همه کار‌ها ادامه دهید.

 

 

1-  برای یک مکالمه مستقیم و احتمالا ناخوشایند با فرد تازه استخدام‌شده آماده شوید:

 

به‌جای امید داشتن به بهترین عملکرد یا تلاش برای جلوگیری از یک مواجهه، صادق بودن با فرد تازه استخدام‌شده در مورد نارضایتی‌ها و مشکلات عملکردی او می‌تواند راهی برای حل مشکلات مشترک ایجاد کند.
با در میان گذاشتن نگرانی‌های خود ممکن است بتوانید پیشنهاد‌های عملی پیدا کنید یا حداقل بدانید که این موقعیت واقعا تا چه حد بد است.
در خاطر داشته باشید که ممکن است کارمند جدید برای فرصتی که برای رفع شک و شبهه‌ها و کار روی یک راه‌حل با یکدیگر در اختیارش قرار داده‌اید سپاسگزار نیز باشد.

 

 

2-  با بازخورد متمرکز یا انتصاب دوباره، برای اصلاح موقعیت تلاش کنید:

 

اگر به فردی بازخوردهای بسیاری ارائه می‌دهید و تلاش فردی قابل‌توجه و بهبود واقعی را طی ۳ تا ۶ ماه آینده از او شاهد نیستید، در یک نقطه مشخص باید آماده باشید تا به ضررهای خود پایان دهید.

 

 

3-  هزینه فعلی و آینده حفظ یک استخدام بد را شناسایی کنید:

 

در برخی مواقع، اثر منفی استخدام بد روی سایر اعضای تیم یا کسب‌و‌کار، جست‌وجوی سایر فرصت‌های داخلی یا سرمایه‌گذاری در توسعه را غیرممکن می‌کند. هزینه‌های معمول شامل بهره‌وری کاهنده یا هزینه‌های فرصت فزاینده، استعفای کارمند و درگیری فزاینده بین دپارتمان‌ها می‌شود. همچنین باعث برگزاری پس‌جلسه‌های اضافی است که اغلب تلاشی از سوی همکاران برای جبران تلاش‌های یک فرد با عملکرد ضعیف به شمار می‌رود.
این اثرات را با هزینه جایگزینی و آماده‌سازی بدو استخدام برای یک کاندیدای جدید مقایسه کنید.

 

 

4-  برای خروج او دلیل بیاورید:


اگر این رابطه مخرب نمی‌تواند نجات یابد، به دنبال این باشید تا این خروج را تا حد ممکن آرام و برازنده انجام دهید. یک مکالمه صادقانه می‌تواند به فرد استخدام‌شده ناموفق، حس بهتری بدهد و به شما نیز مهلتی برای یافتن یک جایگزین ارائه دهد.
به‌طور خاص اگر کارمند قبلا اظهار ناراحتی کرده است، می‌توانید با جملاتی مانند این شروع کنید «اینکه از میزان نگرانی خود به من می‌گویید بسیار ارزشمند است و موقعیت فعلی اثری منفی روی تیم دارد؛ بنابراین فکر می‌کنم که ما می‌توانیم به طریقی کار کنیم که به همه منفعت برساند.»
در غیر این صورت، اگر این امر باید برای کارمند غیرمنتظره باشد، صریح باشید: «همان‌طور که چندین بار بحث کرده‌ایم، یک فرد در نقش شما باید بتواند این وظایف را با موفقیت انجام دهد و شما نتوانسته‌اید. بنابراین متاسفانه، ما می‌خواهیم به استخدام شما پایان دهیم.»

 

منبع: Hbr

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 8 / 8 / 1397 ساعت: 2:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چطور موفقیت و شادی را در محیط کار تجربه کنیم؟

چطور موفقیت و شادی را در محیط کار تجربه کنیم؟

 

 

نوع شغل شما با این که چطور می خواهید وظایفتان را انجام دهید، مقوله‌ای متفاوت است. در واقع سِمَت نقش بسیار مهمی در میزان موفقیت شغلی‌تان دارد، اما عاداتی که دارید هم روی احساس خشنودی و کارآمدی تأثیرگذار است. عادات و آداب شما همان کارهایی است که قبل و بعد از سرکار رفتن و در طول روزهای کاری خود انجام می دهید.

 

 

اگر هفت عادت روزانه زیر را تمرین کنید، قطعاً موفقیت خود در محیط کار را تضمین کرده‌اید:

 

1️ روی نقاط قوت خود متمرکز شوید، نه نقاط ضعف

گاهی در پروسه‌ تلاش برای این که کامل و بدون نقص باشیم، مقدار زیادی از زمان و انرژی خود را صرف بهتر شدن در کارهایی می کنیم که استعداد ذاتی ما بحساب نمی آید.
هر کارمندی کاری را باید انجام دهد که به او انگیزه و انرژی می دهد، نه کاری که سبب می شود احساس پوچی و بی‌ارزشی کند. پس در محیط کار خود این عادت را به وجود آورید تا جای ممکن روی مهارت‌ها و نقاط قوت خود تمرکز کنید نه روی نقاط ضعفتان.

 

2️به گونه‌ای کار کنید که بهترین عملکرد را از خود نشان دهید

برخی افراد ترجیح می دهند در فضاهای باز کار کنند اما بعضی دیگر به کار کردن در اتاق‌های در بسته علاقه دارند. پس تمام افراد در شرایط مشابه کار نمی کنند. اگر شرکت شما کارمندان را برای کار کردن به فضای باز می برد، شما نمی توانید کار کردن پشت درهای بسته را انتخاب کنید؛ اما برخی عادت‌های شغلی وجود دارد که می توانید در جهت منافع خود از آن‌ها استفاده کنید و تمرکزتان را بالا ببرید.
اگر شرکت شما فضای مناسبی در اختیار کارمندان قرار نمی دهد، به دنبال تغییرات کوچکی باشید که می توانید در محیط کار خود ایجاد کنید. مثلا اگر نیاز است کار مهمی انجام دهید، هدفون درون گوشتان بگذارید یا در گوشه‌ دنجی بنشینید که مزاحمتی برای انجام کارهایتان وجود ندارد.

 

3️ کنترل نگرشتان را در دست بگیرید

ضرب‌المثلی قدیمی می گوید خوشبختی از ذهن شما به دست می آید. برای اینکه رضایتمندی بیشتری از شغل خود داشته باشید باید مرتب طرز تفکر خود را مورد بررسی قرار دهید، زیرا منفی گرایی تمام زندگی‌تان را خراب می کند. علاوه بر آن، منفی گرایی باعث می شود ذهن، جسم و روحتان افسرده و ناتوان شود و کارایی‌تان به طور قابل توجهی پایین بیاید.

 

4️ مواد غذایی سالم مصرف کنید

اینکه چه مواد غذایی مصرف می کنید و بدن خود را چطور قبل، حین و بعد از کار کردن تغذیه می کنید، تأثیر قابل توجهی روی توانایی شما در انجام وظایفتان دارد.
اکنون چند توصیه‌ مهم برای تغذیه مناسب در محل کار بیان می کنیم: تا یک ساعت بعد از بلند شدن از خواب صبحانه بخورید و هر سه یا چهار ساعت غذا یا میان وعده‌ای مصرف کنید. در اولین وعده‌ غذایی روزانه‌ خود به سراغ یک غذای کم کالری و سرشار از پروتئین مانند تخم مرغ یا ماست یونانی بروید. با مصرف حداقل چهار تا شش فنجان نوشیدنی بدون شکر در محل کار، آب کافی به بدنتان برسانید و از چند ساعت قبل از ترک محل کار، از مصرف نوشیدنی‌های کافئین دار مانند چای و قهوه خودداری کنید تا خوابتان دچار اختلال نشود.

 

5️ به کارمندان کمک کنید

باید در محل کار به نیازهای جسمی و روحی خود رسیدگی کنید. اگر عادت کنید کار خیرخواهانه‌ای در حق همکارتان انجام دهید، حال بهتری خواهید داشت. خیرخواهی می تواند انجام کارهای ساده برای یک همکار دستپاچه و ناشی باشد یا تعارف قهوه در اول صبح. وقتی به تیمتان کمک کنید به طور شگفت انگیزی احساس خوشحالی خواهید کرد.

 

6️ فکر خودتان را مشغول نکنید

وقتی یک روز بد را پشت سر می گذارید، در مسیر خانه مدام اتفاقات آن روز را در ذهنتان مرور می کنید.
شما آن رویداد را به طور فیزیکی در بدن خود بازسازی می کنید و سطح هورمون‌های استرس خود را افزایش می دهید. اگر می بینید ذهنتان هنوز درگیر آن قضیه است، 10 دقیقه آن اتفاق را در ذهن خود مرور کنید. ببینید چه تجربه‌ای به دست می آورید، سپس دست از خیال‌بافی بکشید و اتفاق رخ داده را فراموش کنید.

 

7️ ساعتی از عصر را به تفکر و مدیتیشن اختصاص دهید

یک عادت مؤثر که می تواند به شما کمک کند از فکر و خیال‌های منفی رها شوید، اینست یک مراسم عصرگاهی به تفکر و اندیشیدن اختصاص بدهید.
هر روز عصر پیش از اینکه وسایل خود را جمع و جور کرده و محل کار را ترک کنید، کمی وقت بگذارید و به سه اتفاق خوبی که در طول روز اتفاق افتاده یا سه چیزی که باید برای آن‌ها شکرگزاری کنید، بیاندیشید.
مهم نیست چه روز سختی را پشت سر گذاشته‌اید، مهم این است هر روز را با نگرشی مثبت به پایان برسانید.

 

منبع: usnews

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 29 / 7 / 1397 ساعت: 10:23 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

یک درس اقتصادی از ایستگاه‌های صلواتی

یک درس اقتصادی از ایستگاه‌های صلواتی

 

 

این روزها بسیاری از هم می‌پرسند با گرانی‌های اخیر چه کنیم؟ خیلی‌ها راهکار را در خریدن می‌دانند. آنها زیاد خرید می‌کنند و انبار خود را پر از کالاهای مختلف می‌کنند و این را پاتکی به تک‌های گرانی می‌دانند. برخی‌ها هم می‌سوزند و می‌سازند چون راه دیگری ندارند.

 

مراسم محرم امسال اما شاهد یک اتفاق ویژه در برخورد با گرانی‌ها بودیم. قیمت ظروف یک‌بار مصرف در آستانه محرم به شدت افزایش یافت. کسانی که ایستگاه صلواتی راه انداخته بودند یا می‌خواستند نذری بدهند، زانوی غم بغل نگرفتند و به سرعت راهکاری مشخص برای این گرانی پیدا کردند.

 

استکان‌های شیشه‌ای، جای لیوان‌های یک بار مصرف را گرفت. بشقاب‌های رویی ( همان روحی خودمان) جای ظرف‌های یک بار مصرف را گرفت. این ابتکار را به شخصه در 10 یا 15 ایستگاه صلواتی در تهران و کرج دیدم.

 

شرایط کشور چه بخواهیم و چه نخواهیم غیر عادی و ویژه است. مسؤولان کشور هم نشان داده‌اند فعلا نمی‌توانند به سرعت این وضعیت را کنترل کنند و باید خودمان را با این اوضاع غیر عادی هماهنگ کنیم.

 

خریدن، خریدن و خریدن راه حل مقابله با این وضعیت نیست. خریدن تنها باعث می‌شود قیمت‌ها هر روز بالاتر رود چون آنهایی که دستی بر این آتش دارند، به فکر من و شما نیستند و تنها به سود زندگی خود فکر می‌کنند. برخی از این افراد برای سود بیشتر از خانواده خود می‌گذرند چه برسد به ما.

 

ما به عنوان کسانی که استخوان‌هایمان در حال خرد شدن در زیر چرخ اقتصاد است باید کار کنیم. اولین گام، نخریدن است و گام دوم جایگرین کردن درست مانند کاری که ایستگاه‌های صلواتی انجام دادند.

 

شاید در نگاه اول پیشنهاد استفاده از کهنه به جای پوشک خنده دار به نظر می‌رسید اما اگر بخشی از پدران و مادران بچه‌های خود را کهنه می‌کردند و پوشک روی دست صاحبان پوشک باد می‌کرد آنها مجبور بودند با قیمت پایین آن را به بازار عرضه کنند.

 

وقتی ما دوان دوان به سمت خرید کالاهای مختلف می‌رویم و از هر کدام چندتا هم می‌خریم، آنهایی که دستی بر آتش دارند به ویژه محتکران تلاش می‌کنند از این عطش بیشترین سود را ببرند.

 

واقعا وقتی ما برای ثبت نام خودرو سر و دست می‎‌شکنیم، نمی‌شود انتظار داشت قیمت‌ها سیر نزولی داشته باشد. باور کنید ماشین‌های شرکت‌های خودروساز تا سال‌ها نمی‌تواند در انبار خاک بخورد، بالاخره آنها مجبور می‌شوند آنها را به بازار عرضه کنند.

 

باید باور کنیم ما هم در بوجود آمدن این شرایط کم تقصیر نداریم. کسانی که کالا احتکار می‌کنند به خوبی ما را شناخته‌اند. آنها می‌دانند وقتی کالایی کم می‌شود، مردم به هم رحم نمی‌کنند و بسیاری به دنبال خریدن بیشتر کالایی هستند که کم است.

 

کالا کم عرضه می‌کنند ما هم کم بخریم تا ببینم بالاخره در این میان چه کسی کم می‌آورد. ما یا آنها!

 

مصطفی داننده

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 29 / 7 / 1397 ساعت: 10:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

فرسودگی شغلی BURN OUT

فرسودگی شغلی BURN OUT

 

 

فرسودگي شغلي، عواقب و هزينه‌هاي بسياري بر سازمانها و كاركنان تحميل مي‌كند مانند تعويض مكرر شغل و محل كار (افزايش نقل و انتقالات)، غيبت‌ها و مرخصي‌هاي فراوان ، افت كميت و كيفيت كار ، تحت تاثير قرار گرفتن سلامت رواني فرد ،‌كاهش كيفيت خدمت ارائه شده به ارباب رجوع،‌ ركورد و تاخير در سلسله كارهاي تخصصي و اداري و ...


از اينرو با توجه به اهميت فرسودگي شغلي و تاثير آن در عملكرد كاركنان و ميزان بهره‌وري سازماني در اين مقاله سعي بر آن است به تبيين فرسودگي شغلي، علل و عوامل بوجود آورنده آن،‌ پيامدها و روشهاي مقابله با آن پرداخته شود.

 


مفهوم و تعاريف مربوط به فرسودگي شغلي:‌


رايج ترين تعريف فرسودگي شغلي مربوط به مازلاك و جكسون (1993 ) است كه ْآن را سندرمي روانشناختي متشكل از سه بعد خستگي احساسي يا هيجاني ، مسخ شخصيت و كاهش احساس كفايت شخصي دانستند.
در تعريف گيبسون ( 1994 ) فرسودگي كاري عبارت است از يك فرايند روان شناختي كه تحت شرايط استرس شغلي شديد حادث مي‌شود و خود را بصورت فرسودگي عاطفي،‌ مسخ شخصيت Depersonalization ، كاهش انگيزه براي پيشرفت و ترقي نشان مي‌دهد.

 

 خستگي هيجاني يا احساسي: كاملاً همانند متغير فشار رواني عمل مي‌كند،‌ و به مثابه احساس زير فشار قرار گرفتن و از ميان رفتن منابع هيجاني در فرد قلمداد مي‌شود . در اين حالت ممكن است فرد بي رغبت و بي تفاوت شود و ديگر كار ، هيچ شور و احساس مثبتي را در او برنمي‌انگيزد.
 مسخ شخصيت : پاسخ منفي و سنگدلانه به اشخاصي است كه معمولاً دريافت كنندگان خدمت از سوي فرد هستند. در اين وضعيت ،‌نگرش فرد فرسوده نسبت به ارباب رجوع منفي است . او تصور مي‌كند در واقع ارباب رجوع يعني «طلبكار» و آغاز فشارها. به اين ترتيب به پرخاشگري‌هاي فعال ( كلامي و غير كلامي ) و نافعال ( كارشكني و تاخير‌هاي عمدي) رو مي‌آورد.


كاهش احساس كفايت شخصي: كم‌شدن احساس شايستگي درانجام وظيفه شخصي است و يك ارزيابي منفي از خود درخصوص انجام كار به شمار مي‌رود. در واقع احساس عدم كفايت نتيجه طبيعي سيكل يا چرخه معيوبي است كه قبلاً ايجاد شده است كه اصطلاح « فسيل شده » كه در بين كارمندان به كار برده مي‌شود، قابل فهم‌تر شود.

 

 

 

مراحل پنج گانه فرسودگی شغلی عبارتند از :

 


۱- مرحله ماه عسل: در این مرحله فرد احساسات شادمانی و سرخوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه می کند این احساسات عبارتند از: تهییج ، اشتیاق ، غرور و چالش


۲- مرحله کمبود سوخت: در این مرحله فرد نوعی احساس مبهم زوال ، خستگی و گیجی را تجربه می کند. نشانه های این مرحله عبارتند از: نارضایتی شغلی ، عدم کارایی ، اختلال در خواب و احساس خستگی


۳- مرحله نشانه مزمن: نشانه های عادی این مرحله عبارتند از: فرسودگی مزمن ، بیماری جسمی ، خشم و افسردگی


۴- مرحله بحران: در این مرحله فرد احساس می کند که بر او ستم رفته است و تمایلات مربوط به بدبینی ، شک و تردید نسبت به خود، در او افزایش می یابد.


۵- مرحله برخورد با دیوار: این مرحله از نشانگان فشار روانی ناشی از فرسودگی شغلی با به پایان رسیدن نیروی فرد برای سازگاری با محیط کار مشخص می شود و احتمال دارد در این مرحله فرد شغل خود را از دست بدهد.

 

با تشکر از اقای دارابی فرد

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 29 / 7 / 1397 ساعت: 10:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

یک دروغ بزرگ: محیط کار جای خوش گذراندن نیست!

یک دروغ بزرگ: محیط کار جای خوش گذراندن نیست!

 



 ما کسب وکارمان را طوری مدیریت می‌کنیم که انگار فقط با اعداد و ارقام سر و کار داریم، مثل تعداد نقص‌ها در هر نوبت تولید یا تعداد دقایقی که یک کارمند تاخیر کرده است. اما این تنها دروغ رایج در دنیای کسب وکار نیست. دروغ‌های دیگری هم وجود دارند که یکی از آنها از بقیه بدتر است: «قرار نیست کار جذاب باشد. اگر جذاب بود، دیگر اسمش کار نبود.»

 

گر درباره این جمله بیشتر فکر کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که اصلا با عقل جور در نمی‌آید. اگر قرار نیست کار جذاب باشد، پس یعنی کسل‌کننده یا طاقت‌فرسا است.


اگر در محیط کار به کارکنان خوش بگذرد، مثل این است که چیزی مجانی گیرشان آمده باشد. مدیران ترسو از اینکه کارکنانشان روز خود را با فراغ بال بگذرانند و همزمان با کار خوش بگذرانند، می‌ترسند. احساس می‌کنند قدرت خود را از دست داده‌اند. آنها معتقدند «کارمند باید هر روز به محل کار بیاید و کارها را طبق برنامه‌ریزی پیش ببرد، نه اینکه شوخی کند و بخندد.»

 

برای این مدیران، خندیدن و شوخی کردن یک کارمند با همکارانش مساوی است با از زیر کار در رفتن و تنبلی. این قطعا درست نیست. ایده‌آل‌ترین حالت این است که کارمان را آنقدر دوست داشته باشیم که حاضر باشیم مجانی انجامش دهیم. اما به هر حال، همه ما به پول نیاز داریم.
پیدا کردن شغلی که عاشقش هستید، یک موفقیت بزرگ است، نه اینکه بابتش احساس گناه یا عذرخواهی کنید. بعضی از مدیران نمی‌دانند کارمندی که عاشق شغلش است و از آن لذت می‌برد، قطعا بهتر از بقیه کارکنان است.

 

وقتی محیط کار جذاب است، کارکنان آرامش دارند و ایده‌های جالب به ذهنشان می‌رسد. آنها راحت‌تر و با میل خودشان با هم مشارکت می‌کنند و نوآوری و مشارکت خود به خود اتفاق می‌افتد.


اگر محیط کار برای کارکنانتان جذاب نباشد، این نشانه شکست شما به‌عنوان یک مدیر است. دلیلی ندارد که یک کار، سخت یا کسل‌کننده باشد. مدیران ترسو دوست ندارند به کارکنان اختیار و آزادی عمل بدهند تا کارشان را آن‌طور که دوست دارند انجام دهند.

 

کار باید جذاب و سرگرم‌کننده باشد وگرنه دارید مشتریان و سهامداران خود را فریب می‌دهید. هیچ مدیری دوست ندارد در مقابل جمعی از سرمایه گذارانش بایستد و به آنها اعلام کند: «در شرکت ما، کار جذاب نیست. کارکنان در اینجا کار می‌کنند چون گزینه بهتری ندارند.» کدام مدیر از گفتن اینها احساس غرور می‌کند؟

 

هر کس اعتراف کند که کارکنانش شغلشان را دوست ندارند، در واقع به ناکارآمدی و بی کفایتی خودش اعتراف کرده. مشتریان و سهامداران انتظار دارند شرکتی که از آن خرید می‌کنند یا سهامش را می‌خرند، جای فوق‌العاده‌ای برای کار کردن باشد، چون حضور، اشتیاق و مشارکت کارکنان در امور به نفع آنها نیز هست.

 

جذب و حفظ کارکنان باهوش و استعداد چه خرجی دارد؟ هیچ خرجی! کافی است فرهنگ سازمان جذاب و انسان گونه باشد. ایجاد چنین فرهنگی مسوولیت هر مدیر در برابر مشتریان و سهامداران است.


مدیران هوشمند حقیقت را می‌دانند: اگر سرگرمی در محیط کار به یک اولویت استراتژیک تبدیل شود، همه چیز بهتر خواهد شد.

 

نویسنده: Liz Ryan

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 29 / 7 / 1397 ساعت: 9:57 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تأثیر همدلی مدیران در افزایش رضایت شغلی کارمندان

تأثیر همدلی مدیران در افزایش رضایت شغلی کارمندان

 

 

تقریبا همه افراد شاغل حداقل هشت ساعت از شبانه‌روز را به کار کردن می‌پردازند. پس اگر بگوییم رضایتمندی از زندگی در گروی داشتن رضایت شغلی است بیراه نگفته‌ایم.


شاید به همین خاطر است که همه بعنوان عضوی از یک سازمان دوست دارند رضایت شغلی بالایی داشته باشند و مدیران و کارفرمایان هم تلاش می‌کنند شرایطی فراهم کنند تا کارمندانشان رضایت شغلی بالاتری داشته باشند.

 

اگر بخواهیم در یک جمله ساده رضایت شغلی را تعریف کنیم باید بگوییم رضایت شغلی احساس مثبت و رضایت‌بخشی است که یک فرد نسبت به شغل خود دارد.


استیفن. پی. رابینز در کتاب رفتار سازمانی رضایت شغلی را این‌گونه تعریف می‌کند:
"وقتی در اثر بررسی و ارزیابی ویژگی‌های شغلی خود احساسی مثبت تجربه می‌کنیم پس رضایت شغلی داریم."

 

رضايت شغلي مفهومي چندبعدي است و تنها یک عامل سبب رضايت شغلي نمی‌شود. رضایت داشتن از ماهیت کار، مدیران و سرپرستان، همکاران، میزان درآمد، میزان پیشرفت در کار و... در کنار هم سبب می‌شود فرد در درون خود احساس رضايت و خشنودي کند، به كار خود علاقه‌مند شود، برای رسیدن به موفقیت بیشتر تلاش بیشتری کند و درنتیجه بازده شغلي بالاتری داشته باشد.

 

 

لزوم همدلی مدیران با کارمندان

همدلی یعنی احساس و درک کردن دیگران. مدیران برای اینکه بتوانند به درک بهتری از کارمندانشان برسند باید بتوانند از زاویه دید آنها به مسائل و موقعیتشان نگاه کنند. بنابراین درک و بینش بهتری نسبت به آنها پیدا می‌کنند و بهتر می‌توانند در جهت رفع مشکلات و بهبود شرایط گام بردارند.

 

 

راهکارهایی برای افزایش همدلی مدیران با کارمندان:

 

▪️از زاویه دید آنها به مسائل نگاه کنید
مثلا اگر سازمان در پرداخت حقوقشان دیرکرد داشته، با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی به آنها حق بدهید که از این مسأله ناراضی باشند.

 

▪️تغییراتی که در رفتار و انتظارات شغلی آنها ایجاد می شود را بپذیرید
طبیعی است وقتی فردی چند سال است به انجام کاری اشتغال دارد دچار تغییراتی شده باشد. به‌عنوان یک مدیر به جای مقایسه مدام و گوشزد کردن این تغییرات و بازخورد منفی دادن بهتر است تلاش کنید بفهمید برمبناي چه احساس، تفكر، عقیده و شرایطی دچار اين تغيير شده است.

 

▪️او را در موقعیت‌های تنش‌زا درک کنید
در زندگي روزمره زياد پيش می‌آيد كه افراد تحت فشارهاي مقطعي قرار بگيرند. بهتر است به کارمندانتان حق بدهيد و آنها را مجاز بدانيد در اثر اين فشارهاي موقتي و مقطعي‌ در روند کارشان تغییر و کاهش ایجاد شود.

 

▪️برای بهبود شرایط شغلی و رفع مشکلات و نارضایتی‌ها تلاش کنید
یکی از مهم‌ترين فرسودگي‌هایی که افراد در زندگی با آن مواجه می‌شوند مربوط به دغدغه‌ها و مشكلات شغلي است. اگر کارمندان شما دچار چنين حالتي شده باشند درك شما از علت اين خستگي و فرسودگی مي‌تواند در راستاي رهايي از آن، بسيار كمك‌كننده باشد. به‌عنوان يك مدیر و کارفرمای همدل و مسئول نبايد قضاوت كنيد؛ ميزان توان افراد در موقعيت‌هاي گوناگون متفاوت است.

 

▪️همواره شناخت تان را نسبت به نیازها و انتظارات کارمندانتان افزایش دهید
هر از گاهی سعی کنید در زمینه‌های مختلف نظر کارمندانتان را بپرسید و میزان رضایت آنها را از عوامل مختلف جویا شوید.

 

 

تحقیقات نشان داده همدلی به‌طور خاص ممکن است یک عامل محافظ در برابر فرسودگی شغلی و خستگی کاری باشد. بنابراین اگر می‌خواهید به عنوان یک مدیر بازدهی بالاتری در کارتان مشاهده کنید باید روابط دوستانه و مبتنی بر درک مشترک یا همان همدلی را بین افراد بالا ببرید. پس لازم است:

 

▪️در درجه اول خود با آنها همدلانه رفتار کنید.


▪️همدلی و رفتار همدلانه را به آنها آموزش دهید.


▪️رفتار همدلانه را در محیط کار ترویج و کارمندانتان را تشویق به رفتار همدلانه کنید.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 29 / 7 / 1397 ساعت: 9:51 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۱۰ روش جذب نیرو که کارجویان را فراری می‌دهد !

۱۰ روش جذب نیرو که کارجویان را فراری می‌دهد !

 

 

همه سازمان‌ها استراتژی‌هایی برای جلب مشارکت مشتری دارند. اما اغلب سازمان‌ها هیچ استراتژی‌ای در رابطه با تجربه متقاضی ندارند.
چرا فرآیندهای جذب نیرو تا این حد فاجعه‌اند؟ چون ما هنوز هم ذهنیت قدیمی خودمان را داریم. هنوز هم فکر می‌کنیم قدرت دست کارفرماست و کارمند، مثل قطعه‌ای است که می‌تواند عوض شود. متقاضیان کار حتی از کارکنان نیز کم اهمیت ترند.

 

بسیاری از کارفرمایان با متقاضیان بدرفتاری می‌کنند. در هر مرحله از فرآیند استخدام با متقاضی از موضع بالا رفتار می‌کنند: از آگهی استخدام گرفته تا نحوه اجرای مصاحبه. اما چرا کارجویان به این رویه اعتراض نمی‌کنند؟ چون به این بدرفتاری‌ها عادت دارند. چون هیچ رفتار دیگری را تجربه نکرده‌اند. آنها نمی‌دانند که در این موازنه، قدرت بیشتری دارند. تنها چیزی که همیشه شنیده‌اند این است: «همین که شغل پیدا کنی یعنی خیلی خوش شانسی!»

 

کارفرمایان باهوش می‌دانند چطور با متقاضیان کار رفتار کنند: مثل طلا.
بیرون از دیوارهای سازمان، یک جامعه یکدست وجود دارد، متشکل از همه کسانی که سازمان شما را می‌شناسند. کسانی که برای کار به شما رجوع می‌کنند، محصولات شما را نیز می‌خرند و تبلیغ می‌کنند. و اگر با کارجویان بدرفتاری کنید، ممکن است از شما و محصولاتتان بدگویی کنند.
باید با کارجویان همان‌قدر محترمانه و با فروتنی برخورد کنید که با مشتریان خود رفتار می کنید.

 

 

روش‌های نادرست جذب نیرو:

 

1- آگهی استخدامی که به زبان خشک و رسمی نوشته شده. بعضی از آگهی‌ها متقاضی را سوم شخص خطاب می‌کنند: «فرد منتخب این موارد را در اختیار خواهد داشت.» چرا به مخاطبان خود این را القا می‌کنید که انتخابشان نخواهید کرد؟

 

2- آگهی‌هایی که محدوده حقوق را تعیین نمی‌کنند. شما با این کار دارید وقت متقاضی و خودتان را تلف می‌کنید و تلویحا این پیغام را می‌دهید: «ما محدوده حقوقی در نظر داریم اما نمی‌خواهیم به شما بگوییم به این امید که رقم پیشنهادی شما کمتر باشد.»

 

3- سیستم‌های ردیابی کم‌سرعت که جویندگان کار را وادار می‌کنند ده‌ها فرم اینترنتی پر کنند. در اینجا نیز شما دارید یک پیغام واضح به متقاضی می‌فرستید: «شما یکی از ده‌ها نفری هستید که به این شغل علاقه‌مند است. برای ما مهم نیست چه کار کنی. می‌توانی فرم پر کنی یا بروی پی کارت.»

 

4- ایمیل‌های اتوماتیکی که به متقاضی می‌گویند: «اطلاعات شما دریافت شد» اما هیچ اطلاعات مفیدی به متقاضی نمی‌دهند. پیامی که به متقاضی منتقل می‌شود: «شاید روزی به شما خبر بدهیم شاید هم نه. ولی خیلی هم امیدوار نباش.»

 

5- تست‌های قبل از استخدام که به متقاضی اعلام می‌کند: «ما بیشتر به دنبال حذف گزینه‌ها هستیم تا تعامل با افراد باهوش و بااستعدادی که برای این شغل مناسبند.»

 

6- مصاحبه‌هایی که شامل سوال‌های کلیشه‌ای هستند و مسوول مصاحبه‌ای که هیچ اطلاعاتی درباره شغل مربوطه ندارد و هنوز رزومه متقاضی را ندیده است.

 

7- درخواست از متقاضی مبنی بر افشای حقوق سابقش، به‌عنوان یکی از شروط استخدام. یک مسوول استخدام باتجربه، به راحتی می‌تواند با نگاهی به رزومه فرد و صحبت با او، ارزش بازار او را تخمین بزند.

 

8- قطع ارتباط کامل با متقاضی، به محض اینکه فهمیدید قصد استخدامش را ندارید. آیا سه دقیقه وقت ندارید که یک «نامه تشکر» محترمانه به تک تک متقاضیانی که رد شده‌اند بفرستید؟

 

9- درخواست از متقاضی برای اینکه قبل از استخدام، مجانی برایتان کار کند.

 

 فرآیند استخدام یعنی غربال متقاضیان با هدف پیدا کردن یک گزینه بی‌عیب و نقص. این تفکر اشتباه است. فرآیند جذب نیرو یعنی گشتن به دنبال کارمندی که برای حل مشکل سازمان، راه‌حل دارد؛ نیازهای سازمان را می‌شناسد و برای حل مشکل، شایستگی و هیجان دارد.

 

بدرفتاری با متقاضیان در هیچ یک از مراحل استخدام، نه ضروری است، نه عاقلانه. وقت آن رسیده که فرآیند جذب نیرو را انسان‌گونه انجام دهیم و برند خود را به‌عنوان کارفرما ارتقا دهیم.

 

نویسنده: Liz Ryan
منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 20 / 7 / 1397 ساعت: 4:25 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

نحوه‌ سؤال کردن مدیران باهوش و کارآمد در محل کار

نحوه‌ سؤال کردن مدیران باهوش و کارآمد در محل کار

 



خیلی از ما در زندگی‌مان با پرسش‌هایی مواجه می شویم که پاسخ آنها را می دانیم، اما با این حال دوست داریم نظر دیگران را هم جویا شویم. گاهی بعد از پرسیدن این سؤالات احساس کم هوشی کرده‌ایم، در بیشتر مواقع واکنش دیگران سبب ایجاد چنین احساسی در ما شده است. مهم این است چطور از دیگران سؤال بپرسیم.

 

افراد باهوش از دیگران سؤالاتی می پرسند که پاسخ‌های خوب و متنوعی دارد و می توانند چیزهای خوبی از آنها یاد بگیرند.
مشکل اینجاست که ما سؤالات محدودکننده‌ای داریم. بگونه‌ای سؤال می کنیم که پاسخ آن از قبل مشخص است. حتی در خیلی موارد اصلاً به پاسخ طرف مقابلمان توجه نداریم. چون طوری سؤال می‌پرسیم که پاسخ آن واضح و روشن است.

 

 

◀️ سؤالات اشتباه در محیط کار و بهترین جایگزین برای آنها:

 

▪️سؤالاتی که برای دریافت تائید دیگران پرسیده می شود

این سؤالات تنها ذهن طرف مقابل را محدود می کند. پس او به جای فکر کردن و ارائه‌ بهترین راه حل، تنها پاسخ دلخواهتان را به شما می دهد. مانند اینکه بپرسیم: "بهتر نیست آن سفارش را همین طور که هست تحویل دهیم؟ به نظر شما باز هم باید منتظر بمانیم؟"
خیلی از این سؤالات تنها یک پاسخ دارند و پاسختان کاملاً واضح و روشن است.
می توانید این سؤالات را بدین صورت مطرح کنید:
"به نظر شما درباره‌ این سفارش‌ها چه کاری می توانیم انجام بدهیم؟ فکر می کنید بهتر است چه کار کنیم؟"
این سؤالات پاسخ اصلی را در بر ندارد و هر یک از آن‌ها به طرف مقابل امکان می دهد درباره‌ پاسخ خوب فکر کنند. برای این سؤالات پاسخ‌های زیادی هم وجود دارد.

 

▪️سؤالاتی که تنها دو گزینه پیش روی طرف مقابل قرار می دهد

تصور کنید می خواهید یک سفارش به دست مشتری برسانید اما در بین راه متوجه می شوید کیفیت مطلوبی ندارد. درباره آن چاره اندیشی می کنید و فقط دو راه حل برای آن دارید که هر دو جوانب مثبت و منفی دارند. اکنون از اعضای گروهتان سؤال می کنید و دو راه حل مقابلشان می گذارید. "به نظر شما باید تمام کار را از اول شروع کنیم؟ یا باید ادامه دهیم و امیدوار باشیم مشتری متوجه نقصان سفارش نمی شود؟"
اعضای تیم یکی از این دو راه حل را انتخاب می کنند؛ زیرا تنها دو راه حل محدود وجود دارد و ذهنشان به همین دو راه معطوف است. قطعاً راه حل بهتری هم وجود دارد که شما به آن توجه نکرده‌اید.
پس با پرسش اشتباه و محدودتان، قدرت تفکر درباره‌ راه سوم را از اعضای تیم گرفته‌اید. نباید ذهن اعضای گروهتان را تنها با چند راه حل محدود کنید.

 

▪️سؤالاتی که واقعاً برای دانستن پرسیده نشده‌اند

فکر می کنید اگر درباره چیزی سؤال کنید ضعف خود را نشان داده‌اید؟ آیا به‌عنوان یک مدیر ضعیف و آسیب پذیر جلوه می کنید؟ شاید حق با شما باشد. بهترین راه این است به جای سؤال پرسیدن، توضیح بخواهید. سؤال خود را به این صورت مطرح کنید:
"راه حل شما مرا تحت تأثیر قرار داد. تصور کنید من هیچ اطلاعی در این باره ندارم، چطور می توانید آن را برایم توضیح دهید؟"

 

 

◀️ نکاتی درباره نحوه‌ بیان سؤال:

 

▪️سؤال خود را در قالب یک جمله بیان کنید

باید سؤالاتتان را واضح و با جزئیات بپرسید، اما تنها به یک جمله محدود شوند. برای مثال: "چطور می توان کیفیت محصول را بهبود داد؟"

 

▪️تنها وقتی برای سؤالاتتان گزینه‌ای مطرح کنید که هیچ گزینه‌ دیگری ممکن نیست

البته این موضوع در بیشتر مواقع صادق نیست؛ زیرا معمولاً برای هر مشکلی راه حل‌های زیادی وجود دارد.

 

▪️پاسخ را در سؤالات خود نگنجانید

اگر پاسخ را می دانید، نیاز نیست آن را در سؤالتان بگنجانید. پس سؤالاتی که می پرسید، نباید پاسخ‌های احتمالی داشته باشد.

 

▪️تا جای ممکن کمتر حرف بزنید

وقتی از دیگران سؤال می کنید به معنای آن است که می خواهید چیزی که درباره‌ این موضوع می دانند یا حدس می زنند را بدانید. پس ساکت بمانید و تنها گوش دهید. وقتی از فردی به روش درست سؤال می پرسید، باید انتظار داشته باشید چیزهای زیادی از پاسخ‌های او یاد بگیرید.



منبع: inc

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 20 / 7 / 1397 ساعت: 4:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا حقوقی که دریافت می کنید، منصفانه است؟

آیا حقوقی که دریافت می کنید، منصفانه است؟

در این روزها که بیشتر افراد از وضعیت اقتصادی موجود ناراضی هستند و ادعا دارند که حقوقی کمتر از چیزی که حقشان است، دریافت می کنند، بهتر است قبل از این که وقت ملاقاتی با مدیر تعیین کنید و درباره درخواست افزایش حقوق، صحبتی با مدیر کنید، دیدی واقع بینانه به میزان درآمدی که در حال حاضر دارید، داشته باشید.

برای همین منظور مواردی که در زیر آمده است را در نظر داشته باشید که بتوانید به صورت منطقی تری نتیجه لازم را بگیرید:

▪️به چگونگی استخدام و آخرین گفتگویی که پیرامون دستمزدتان انجام شد، فکر کنید

چنانچه مدت زمان طولانی ای است که در شرکتی مشغول به کار هستید و تاکنون در مورد افزایش حقوق تان صحبتی با مدیریت نکرده اید، این احتمال می رود که فرصت هایی که برای بالا بردن میزان درآمدتان داشته اید را از دست داده اید.
همچنین باید توجه داشته باشید که شرایط شرکت در زمانی که با شما قرارداد بسته شده به چه صورت بوده است و چنانچه در زمان رکود اقتصادی به سر می برده است و الان اوضاع بهتری پیدا کرده است به احتمال زیاد دستمزدی منصفانه ای دریافت نمی کنید.

▪️جستجو کردن در اینترنت و یا گفتگو کردن با دیگران

با وجود آن که صحبت کردن در مورد حقوق دریافتی در حالت معمول امری نامطلوب است اما می تواند اطلاعات سودمندی را در مورد اشخاص دیگر که شرایط کاری مشابهی دارند و میزان درآمدی که دارند، در دسترس شما قرار دهد. بهترین منبع برای این کار، همکاران شما هستند که دقیقا یک شغل مشابه چه در داخل شرکت شما و چه در شرکت هایی که رقیب هستند، دارند.
برای این کار حتی شما می توانید به فضای اینترنت و یا انجمن های گفتگو هم سر بزنید و در آن جا با افراد دیگر در مورد حقوق هایی که دریافت می کنند، صحبت کنید.

▪️برای مصاحبه کردن به شرکت های دیگر هم بروید

یکی از بهترین روش ها برای این که متوجه شوید استعدادها و مهارت هایی که شما دارید، چقدر با ارزش هستند، گرفتن پیشنهادهای شغلی در شرکت های دیگر است. اگر حقوق پیشنهاد شده به میزان قابل توجهی بیشتر از آن چیزی است که هم اکنون دریافت می کنید، بنابراین به احتمال زیاد در حال حاضر مطابق با چیزی که حق شماست، دستمزد نمی گیرید.
شما همچنین می توانید وقتی که از اختصاص یافتن آن موقعیت شغلی به خودتان اطمینان حاصل کردید، از آن برای افزایش حقوق تان در شرکت کنونی استفاده کنید.

▪️مزایای شغلی ای که دارید را در نظر بگیرید

زمانی که اعتقاد پیدا کردید حقوقی که دریافت می کنید، منصفانه نیست بهتر است پارامترهای دیگری که در میزان درآمد شما نقشی ندارند اما حضور دارند را هم مد نظر قرار دهید. برای مثال حق بیمه، منعطف بودن ساعت های کاری، توانایی کار کردن از راه دور و غیره.
در همین رابطه «مارک بابیت»، موسس شرکت YouTern عنوان کرده است که "بعضی مواقع افراد نمی توانند فرق میان مزایا را از دلار و سنت ها تشخیص بدهند. اگر می توانید به شرکت دیگری بروید و درآمد بیشتری در این زمینه بدست آورید اما اگر مجبور باشید ساعت های بیشتری را تلاش کنید و انعطاف پذیری پایین تری هم داشته باشید، به شما بستگی دارد که کدام نوع زندگی برای شما ارزشمند تر خواهد بود."

▪️عملکردتان را در نظر بگیرید

واقع بین باشید و مشاهده کنید که آیا واقعاً کارمند مفیدی برای شرکت بوده اید یا خیر. اگر به طور مکرر بازخوردهای مثبتی از عملکردتان دریافت می کنید احتمالاً شانس خوبی برای افزایش حقوقتان خواهید داشت. اما چنانچه برای رسیدن به اهداف با مشکل مواجه می شوید، بنابراین بهتر است پیش از صبحت کردن در مورد افزایش حقوق، کمی بیشتر روی ضعف هایتان کار کنید.

منبع: Business insider

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 20 / 7 / 1397 ساعت: 4:16 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

آیا مسیر کاری واضحی برای شما در شرکت‌تان وجود ندارد؟

آیا مسیر کاری واضحی برای شما در شرکت‌تان وجود ندارد؟

 

 

همه ما این نسخه قدیمی را می‌دانیم: در یک شرکت استخدام شو، به سختی کار کن و پیشرفت کن. اما دلیل اینکه این نسخه دهه‌ها وجود داشته است نه فقط بخاطر تعدیلات نیرو یا برون‌سپاری یا روبات‌ها، بلکه به دلیل قابل‌اعتماد بودن این مسیر است.

 

این روزها، این عامل که بسیاری از افراد حرفه‌ای را از شناسایی مسیر حرفه‌ای واضح در شرکت‌شان بازمی‌دارد، دیگر وجود ندارد. با فرض اینکه شرکت‌های موفق باید اغلب برای وفق دادن با تغییرات در بازار آماده باشند و نیمه عمر بسیاری از مهارت‌ها اکنون پنج سال یا کمتر تخمین زده می‌شود، شرکت‌ها اغلب هیچ ایده‌ای از نیازهای کارمندان در چند سال آینده یا اینکه چه کسی برای تامین آنها واجد صلاحیت است، ندارند.

 

ما در واقع از یک نردبان شرکتی به یک شبکه شرکتی حرکت کرده‌ایم؛ که در آن پیشرفت کار افراد حرفه‌ای ممکن است تنها «گاهی» خطی (داشتن شغل ثابت) باشد و اغلب ممکن است در عوض اریب یا غیر خطی ظاهر شود.
راهنمایی از سوی شرکت‌ها در مورد نحوه پیشرفت در این محیط اغلب بسیار کم است؛ چرا که آنها نیز از مسیر اطمینان کافی ندارند.

 

 

در اینجا چهار استراتژی را آورده‌ایم که افراد حرفه‌ای می‌توانند برای هدایت موفقیت‌آمیز قلمرو جدید از آن پیروی کنند.

1- خودتان را از احتمالات آگاه‌سازید.

یکی از جاذبه‌های مسیر کاری خطی سنتی این بود که نیاز به تحقیقات زیاد نداشت؛ گرچه همه افراد به هدف نهایی (مانند یک ترفیع) دست نمی‌یافتند، اما هدف نهایی کاملا روشن بود. در واقعیت محیط کار جدید، افراد حرفه‌ای تقریبا باید در حالی که فرصت‌ها را بررسی و آزمایش می‌کنند، یک نگرش کارآگاه مانند را اخذ کنند. این امر ممکن است در شرکت‌های کوچک‌تر ممکن نباشد اما در بنگاه‌های بزرگ جهانی، اطلاعات امری کلیدی است.

 

2- بسیار مهم است که به دنبال کمک باشید.

حتی اگر کارفرمای شما راهنمای روشنی در مورد مسیر شغلی شما ارائه نمی‌کند، احتمالا ارزش کارمند متعهدی که درخواست حمایت می‌کند را می‌داند و به آن ارج می‌نهد. اگر با پیشنهادهایی در مورد برنامه‌های توسعه حرفه‌ای کسب‌و‌کار نزد منابع انسانی شرکت بروید، آنها اغلب به شدت پذیرا خواهند بود؛ چرا که شما در حال مدل‌سازی رفتار ایده‌آلی هستید که بسیاری از رهبران استعداد در دنیای امروز در جست‌وجوی ترویج آن هستند.

 

3- فرصت‌های ایده‌آلتان را بشناسید

یقینا، تغییر به سمت نقش جدید در یک شرکت، می‌تواند شبیه یک تغییر شغلی از یک مشاور مدیر به یک سرآشپز باشد. ممکن است بسیاری از شرکت‌ها و بخش‌ها دیدگاه‌های کوته‌نظرانه‌ای در مورد انتقال‌پذیری مهارت‌ها و تجربیات داشته باشند ( مثلا «او تنها در بخش آسیا کار کرده است.» «در مورد بازار آمریکای لاتین چه می‌داند؟»)
این وظیفه شماست تا با دقت فرصت‌هایی را هدف‌گذاری کنید که برای شما بیشترین جذابیت را دارد و یک استراتژی برای ارتباط با آنها توسعه دهید.

 

4- هم‌پیمانان موثر ایجاد کنید.

داشتن یک هیات‌مدیره، مشاور و راهنما که بتواند هنگام سنجش احتمالات به شما راهنمایی برساند، همواره مفید است و داشتن یک حامی (sponsor)، یک رهبر سازمانی که می‌خواهد سرمایه حرفه‌ای را به نفع شما به‌کار ببرد نیز حتی بهتر است.
ولی با به‌دست آوردن این دوستان و هم‌پیمانان کلیدی، کار شما تمام نشده است. وقتی شما در شرکت‌تان و در شغل‌تان پیشرفت می‌کنید، ضروری است که مشاوران و حامیان خود را از پیشرفت‌تان مطلع کنید؛ به این ترتیب آنها از مهارت‌های جدیدی که توسعه داده‌اید و آرزوهای شغلی فعلی شما آگاه می‌شوند.

 

اگر شرکت شما یک پیشرفت شغلی خطی برای شما ایجاد نکرده است، ممکن است اندکی نگران‌کننده باشد. اما این امر فرصت بزرگی برای ایجاد شغلی است که به‌طور منحصربه‌فرد با نیازها، مهارت‌ها و علایق شما متناسب باشد. با پیروی از گام‌های گفته شده، می‌توانید فعالانه آینده حرفه‌ای خود را بسازید.

منبع: HBR

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 20 / 7 / 1397 ساعت: 4:14 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,
می پسندم نمی پسندم

ضعف سواد‌رسانه‌ای مخاطب و بازیچه رسانه‌ها شدن!

ضعف سواد‌رسانه‌ای مخاطب و بازیچه رسانه‌ها شدن!

 


اتفاقاتی که این روزها در بازار سکه و ارز شاهد آن هستیم تا مدت‌ها میتونه موضوع پژوهش‌ها و مقالات مختلفی باشه؛ از بررسی رفتار مردم گرفته تا بررسی نقش رسانه‌ها.

 

اما چیزی که بیش از بقیه من رو عذاب میده سطح پایین سواد‌رسانه‌ای مردم جامعه و نبود نگاه انتقادی در آن‌ها نسبت به رسانه‌ها است.

 

مثلا فرض کنید بنده به عنوان یک دلال یا مفسد اقتصادی یا آقازاده یا عامل دولت یا هرچیز دیگه‌ای، تنها مبلغ یک میلیارد تومان رو بین کانال‌های پرمخاطب تلگرام، توئیتر و فالشگرام‌های اینستاگرام توزیع کنم و از اونا بخوام که یک خط خبری ثابت درباره افزایش قیمت دلار و هجوم مجدد مردم برای خرید ارز در میدان فردوسی و صرافی‌ها رو دنبال کنند و همزمان چندین میلیارد دیگه بین دلال‌ها توزیع کنم که توی میدان فردوسی شروع کنند به خرید و فروش دلار با قیمت بالا، به نظرتون عکس‌العمل مردم و بازار نسبت به این کار من چیه و چه تاثیری روی بازار میذاره؟!!!

 

حالا اگه بگم یکی از دلایل اصلی افزایش دلار در ماه‌های گذشته همین بوده نظرتون چیه؟!!! اگه بگم عکس همین قضیه در روزهای اخیر برای کاهش قیمت ارز اتفاق افتاد چی؟!!!

 

متاسفانه در روزگاری که اخلاق رسانه‌ای تقریبا مُرده و پول حرف اول رو میزنه، بی سوادی رسانه ای و عدم مواجهه‌ی انتقادی با رسانه‌ها باعث شده که مردم جامعه طعمه‌ی راحتی برای سودجویان باشند که همواره و در هر شرایطی متضرر می شوند!

 

فرض کنید طی یک هفته مدام اخباری در رسانه‌های پرمخاطب تلگرامی منتشر شود مبنی بر اینکه با توجه به شرایط اقتصادی کشور و به نظر کارشناسان اقتصادی و متخصصین حوزه خودرو، قیمت پراید در سال ۹۸ با رشد چهل درصدی مواجه خواهد شد یا اینکه عرضه پراید توسط شرکت سایپا تا هفتاد درصد کاهش خواهد یافت.

 

به نظرتون چه راهکاری راحت تر از این برای خالی کردن انبارهای شرکت سایپا و هجوم مردم برای پیش‌خرید پراید و جبران کمبود احتمالی بودجه شرکت سایپا وجود داره؟!!!

 

متاسفانه اخبار دقیقی داریم که بسیاری از کانال‌های پرمخاطب تلگرامی به راحتی با دریافت رانت و هزینه‌های بالا، درباره موضوعات مختلف، اخبار کذبی رو منتشر می‌کنند و با مهندسی افکار عمومی جامعه، به رفتار مردم جهت‌دهی می‌کنند که همواره موجب سود عده‌ای خاص و ضرر عموم مردم می‌شود!

 

منبع: سواد رسانه ای

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید

 


تاریخ ارسال پست: 20 / 7 / 1397 ساعت: 2:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۹ اشتباه که در ۱۰ دقیقه اول روز کاری مرتکب می شویم

۹ اشتباه که در ۱۰ دقیقه اول روز کاری مرتکب می شویم

 

 

۱۰ دقیقه اول روز کاری شما برای بهره‌وری ۸ ساعت بعدی بسیار مهم و حساس است.

 

 


ما کمی تحقیق کرده‌ایم و ۹ تله‌ی رایج را گردآوری کردیم که می‌تواند در ۱۰ دقیقه اول روز کاری شما را به دام بیندازد.

 

۱. دیر می‌رسید

ممکن است شما حتی قبل از این‌که روزتان شروع شود، آن را خراب کنید.
اخیرا پژوهشی که در هافینگتون پست به آن اشاره شده‌است، نشان داده‌است معمولا رؤسا کارمندانی را که دیر می‌رسند غیرمتعهدتر می‌پندارند و در ارزیابی عملکرد به آنها رتبه‌ی پایین‌ترین می‌دهند حتی اگر آن کارمندان محل کار را دیرتر ترک کنند.
این منصفانه نیست اما درحال‌حاضر واقعیت دارد. بنابراین سعی کنید تا حد امکان زود به دفتر کار برسید.

 

۲. با همکاران‌تان خوش و بش نمی‌کنید

شما با چند دقیقه گفت‌وگوی کوتاه می‌توانید روحیه‌ای خوب برای خودتان و اطرافیان‌تان بسازید.
بر اساس گفته‌ یک متخصص محل کاراگر به اعضای تیم‌تان نمی‌گویید “سلام”، مهارت‌های مردمی به ظاهر پایین‌تان می‌تواند قابلیت فنی‌تان را تحت‌الشعاع قرار دهد.

حتی اگر شما یک مدیر نیستید، در صورتی که بدون هیچ کلامی مستقیما به سوی میزتان بروید ممکن است خودتان را همکاری جلوه دهید که نزدیک شدن به او سخت است.

 

۳. قهوه می‌نوشید

اگر شما به محض بیدار شدن یک فنجان قهوه را سر نمی‌کشید، احتمالا به محض این‌که به دفتر کار برسید به سراغ قهوه می‌روید.

اما پژوهش‌ها حاکی از این است که بهترین زمان برای نوشیدن قهوه بعد از ۹:۳۰ دقیقه صبح است.
چون هورمون استرس، یعنی کورتیزول، که تنظیم‌کننده‌ی انرژی است، معولا بین ساعت ۸ و ۹ در بالاترین میزان است.
وقتی در طول این مدت قهوه می‌نوشید، بدن کورتیزول کم‌تری تولید می‌کند و بیش‌تر به کافئین اتکا می‌کند.

هنگامی که پس از ۹:۳۰ صبح کورتیزول به‌تدریج کاهش پیدا می‌کند، ممکن است واقعا به بالا بردن کافئین نیاز داشته‌باشید.

 

۴. به تمام ایمیل‌های صندوق دریافت پاسخ می‌دهید
وقتی در صندلی خود قرار می‌گیرید، وسوسه‌کننده است که مستقیما در دریاچه‌ی پیام‌هایی که در طول شب آمده‌است شیرجه بزنید.

اما بر اساس گفته‌ مایکل کر، سخنران بین‌المللی و نویسنده‌ “شما نمی‌توانید جدی باشید! درکار شوخ‌طبع باشید”، ۱۰ دقیقه اول روز کاری باید صرف مرور سریع و اولویت‌بندی ایمیل‌ها شود.

به این طریق می‌توانید ببینید آیا ایمیلی فوری هست یا نه و برنامه‌ای بریزید که بعدا سایر پیام هارا پاسخ دهید.

 

۵. بدون این‌که یک زمان‌بندی مبتنی بر تجربه در ذهن داشته‌باشید، کارتان را شروع می‌کنید

 

۶. اول آسان‌ترین وظایف را انجام می‌دهید

پژوهش‌ها حاکی از این است که معمولا با سپری شدن روز، انرژی و انگیزه‌ شما کاهش می‌یابد.
برای همین ضروری است در اسرع وقت مهم‌ترین چیزها را انجام دهید و آنها را از سر راه وظایف دیگر بردارید.
بعضی آدم‌ها این استراتژی را قورت دادن قورباغه می‌نامند، که بر گرفته از گفتاوردی از مارک تواین است: “اول صبح یک قورباغه‌ی زنده بخورید و در باقی روز هیچ چیزی بدتر از آن برایتان اتفاق نخواهدافتاد.”

 

۷. چند وظیفه‌ای هستید
چون صبح‌ها انرژی خیلی زیادی دارید، ممکن است احساس کنید که می‌توانید هم‌زمان میلیون‌ها کار مختلف را انجام دهید.

اما پژوهش‌ها حاکی از آن است که چندوظیفه‌ای بودن می‌تواند به عملکرد شما در وظیفه‌ی اصلی‌تان آسیب بزند، و بهتر است در هر زمان فقط یک کار را انجام دهید.

 

۸. روی افکار منفی تمرکز می‌کنید
ممکن است یک عابر در مسیر رفتن به محل کار با شدت مستقیما به شما تنه بزند. یا شاید شب گذشته با نامزدتان دعوا کرده‌باشید.
اجازه ندهید این تجربه‌ها حواس‌تان را از وظایفی که باید امروز انجام شود پرت کند.
تیلور توصیه می‌کند ذهن‌تان را تقسیم‌بندی کنید و هنگامی که هفته‌تان را شروع می‌کنید آن افکار منفی را در “جعبه‌ای جداگانه” قرار دهید. اگر لازم باشد می‌توانید بعدا این افکار را بازبینی کنید.

 

۹. جلسه دارید
جلسه‌های صبحگاهی می‌تواند منابع شناختی شما را هدر دهد.

بر اساس گفته‌ی لورا وندرکم، نویسنده‌ “آن‌چه موفق‌ترین آدم‌ها قبل از صبحانه انجام می‌دهند”، باید صبح زود را به وظایفی مانند نوشتن اختصاص دهید که مستلزم تمرکز حواس و توجه زیاد است.
اگر در جلسات با رییس و هم‌کاران‌تان حرفی برای گفتن دارید، مطمئن شوید آن را در زمان‌هایی برگزار می‌کنید که انرژی‌تان پایین است، مثل بعد از ظهر، مگر این‌که یقین دارید جلسه‌تان مستلزم انرژی ذهنی زیادی است.

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 20 / 7 / 1397 ساعت: 2:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

هفت درس کار تیمی از اپل

هفت درس کار تیمی از اپل

 

 

1-  درس اول: یک نفر مسئول هر کار
استیو جابز (رهبر سابق اپل) برای هر پروژه یا جریان کار فقط و فقط یک نفر مسئول قرار می‌داد. این یک نفر در عالی‌ترین سطح مسئولیت پذیری، کار را به سرانجام می‌رساند

 

2-  درس دوم: یک بار دور هم نشینی در هفته
زمانی که استیو جابز رهبر اپل بود، یکایک تیم‌های کاری اپل یک بار در هفته دور هم جمع می‌شدند تا هم‌دیگر را از همه جوانب و زوایای پروژه‌های خود آگاه سازند. هدف از این آگاه سازی همگانی این بود تا با هم‌‌‌افزایی و هم‌فکری بتوانند به چشم انداز خانواده اپل نزدیک‌تر شوند

 

3-  درس سوم: شروع کار تیمی از سطوح مدیریتی بالای سازمان
تجربه نشان داد که خواسته یا ناخواسته، فرهنگ کار تیمی از مدیران رده بالای سازمان نشأت می‌گیرد و به تدریج به سطوح پایین‌تر سرایت می‌کند. اگر تیم ارشد مدیریتی سازمان به صورت واحدی یکپارچه عمل نکند، بعید است که سایر اعضای سازمان بتوانند به صورت تیمی کار کنند

 

4- درس چهارم: کلید اعتماد
اعتماد مهم‌ترین و با ارزش‌ترین ویژگی هر تیم به حساب می‌آید. وقتی اعضای تیم عمیقاً به هم اعتماد داشته باشند، بدون ترس یا تعارف هر انتقادی را که لازم و سازنده باشد بیان می‌کنند. هر زمان احساس کنند رفتار هم تیمی‌شان با فرهنگ تیم همخوانی ندارد، این مسأله را به او تذکر داده و با اطمینان به اصلاح‌پذیر بودن او رفتارش را به چالش می‌کشند.

 

 

به قول استیو جابز:
«کار یک رهبر این است که افراد فوق‌العاده را به کار بگیرد و برای انجام کارها به آن‌ها اعتماد کند»

 

 

5-  درس پنجم: مباحثات شگفت‌انگیز
خیلی وقت‌ها استیو جابز در دید عموم، یک رهبر بی‌رحم و ظالم به نظر می‌آمد. او یک بار گفت: «من نباید به افراد راحت بگیرم. من باید کاری کنم که آن‌ها بهتر از چیزی شوند که الان هستند». او همیشه کارکنان اپل را برای یافتن بهترین راه حل در کسب و کار به چالش دعوت می‌کرد. او اعتقاد داشت که همیشه بهترین ایده‌ها برنده هستند!

 

6-  درس ششم: اجازه تصمیم‌گیری
اگر در یک سازمان افراد خیلی باهوش و فوق‌العاده کاربلد را به کار بگیریم اما آزادی عمل را از آن‌ها سلب کنیم، نتیجه این می‌شود که در نهایت همان افراد ناامید خواهند شد و تعهد کاری‌شان را از دست خواهند داد. استیو جابز نه تنها برای هر کاری فقط یک نفر مسئول به کار می‌گرفت و کارکنان را به مباحثات شگفت انگیز دعوت می‌کرد، بلکه به آن‌ها اعتماد می‌کرد و به ایشان اجازه تصمیم‌گیری می‌داد

 

7-  درس هفتم: پیش‌روی به سمت یک هدف
یک ویژگی بارز همه تیم‌های موفق این است که در این تیم‌ها کارهای به ظاهر ساده (اما اساسی) به بهترین حالت ممکن انجام می‌شود. این همان نکته‌ای است که استیو جابز با دقت به آن توجه می‌کرد و مهارت عجیبی در به تصویر کشیدن هدف برای تیم‌های کاری اپل داشت

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 4 / 7 / 1397 ساعت: 9:27 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج روش برای تسخیر قدرت در کار و زندگی

پنج روش برای تسخیر قدرت در کار و زندگی

 

 

الیوت شرمن، استادیار رفتار سازمانی به افرادی که می‌خواهند در کار و زندگی به رده‌های بالای قدرت برسند، موارد زیر را توصیه می‌کند:

 

 

1-  یاد بگیرید که دیگران را تحت تاثیر قرار دهید. پیش رفتن به جلو در ابتدای کارتان، یعنی توسعه و نشان دادن قابلیت‌ها. اما بعد از مدتی پیشرفت به این معنا خواهد بود که چطور می‌توانید بر دیگران تاثیر بگذارید. آیا می‌توانید در مورد یک رویکرد جدید برای حل مشکل آنها را با خود همراه کنید؟ آیا می‌توانید با آنها به یک اجماع نظر برسید؟ دادن پاسخ درست به این سوال‌ها کافی نیست. باید بتوانید پیش‌بینی کنید، انگیزه‌های افراد را بدانید و بفهمید چگونه آنها را با خود همراه کنید.

 

2-  تفاوت‌های فرهنگی را درک کنید. تفاوت‌های فرهنگی نوع نگاه افراد به قدرت را شکل می‌دهند. در بیشتر فرهنگ‌های غربی، افراد قدرت را روشی برای رسیدن به اهداف شخصی خود می‌دانند، اما در برخی فرهنگ‌های شرقی قدرت می‌تواند محدودکننده باشد و حس مسوولیت‌پذیری در قبال رفاه دیگران را به مدیران القا کند.
حدود ۱۰ سال پیش، مدیر عامل شرکت ژاپن ایرلاینز حقوقش را به ۹۰ هزار دلار کاهش داد، دفتر کارش را رها کرد و تصمیم گرفت در کافی شاپ بنشیند و خوراکی بخورد. اما می‌توانید تصور کنید مدیر یک بانک سرمایه‌گذاری در آمریکا چنین کاری کند؟

 

3-  تشنه رقابت بمانید. همه می‌گویند یک همکار ایده‌آل کسی است که به دیگران فکر و به آنها کمک می‌کند. اما این کل داستان نیست.
درست است، همه دوست دارند با فردی کار کنند که هدفش با آنها مشترک و قابل اعتماد است. اما افراد رده‌های بالاتر، همکاری را می‌خواهند که تشنه رقابت مثبت باشد. آنها همیشه به دنبال سیگنال‌هایی هستند که تعهد طرف مقابل را بسنجند. آنها نیاز دارند به شما احساس اعتماد داشته باشند تا با خیال راحت روی شما سرمایه‌گذاری کنند.

 

4-  سیاست‌ها را بدانید. اگر می‌خواهید پله‌های موفقیت در سازمان را طی کنید، دانستن سیاست‌های کاری آن سازمان بسیار مهم است. باید در مورد موضع افراد نسبت به مسائل برجسته یا درگیری‌هایی که قبلا در شرکت پیش آمده، اطلاعات جمع کنید؛ به‌خصوص اگر اخیرا به شرکت پیوسته‌اید.
معمولا کسی تمایل ندارد رک و راست به این سوال‌ها جواب بدهد، بنابراین زمان و مکان مناسب را برای پرسیدن آنها انتخاب کنید و به یاد داشته باشید اگر افراد اطلاعات حساسی را در اختیارتان می‌گذارند، انتظار دارند شما هم این کار را انجام بدهید.

 

5-  مساله جنسیت را در نظر بگیرید. بچه داشتن باعث می‌شود به قدرت رسیدن برای زنان سخت‌تر شود. نگهداری از کودک معمولا کار زنان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. جامعه می‌گوید زنان می‌توانند به پیشرفت برسند، اما آنها در ضمن باید مادری نمونه باشند و به الگو تبدیل شوند. این یک هدف کاملا غیرواقع‌گرایانه است.

 

منبع: London business school

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 1 / 7 / 1397 ساعت: 4:46 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 176