جای رئیس‌مان را بگیریم؟!

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 6472
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 603
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 647
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 60
    آي پي امروز آي پي امروز : 2157
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 201
    بازدید هفته بازدید هفته : 7075
    بازدید ماه بازدید ماه : 15661
    بازدید سال بازدید سال : 1341440
    بازدید کلی بازدید کلی : 1594897

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.148.115.51
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

جای رئیس‌مان را بگیریم؟!

جای رئیس‌مان را بگیریم؟!

 


احتمالاً پاسخ‌هایی که از ذهن بسیاری از ما می‌گذرد همان‌هاست که مدام در نکوهش‌اش حرف می‌زنیم: زیرآب زنی، دور زدن، استفاده از یک آشنای دُم کلفت، کارشکنی و ...

 

هر وزارتخانه و سازمان و نهاد و اداره‌ای بروید حتماً یکی دو نفر پیدا می‌شوند که حس می کنند رئیس فعلی حق آنها را خورده و صندلی‌شان را غصب کرده!
استثنایی هم ندارد. اگر خود ما آن نفر گله مند نباشیم حتماً یک نفر را می‌شناسیم که هر جا گوش ملی گیر بیاورد شروع می کند به نک و نال که حق من را ضایع کرده‌اند و این رئیس کار بلد نیست و دارد ظلم می‌کند و کشور را امثال او به قهقرا برده‌اند.

 

 اما چاره چیست؟ بیشتر «مدیران» انتصابی هستند و اصولاً کسی نظر کارمند جماعت را نمی‌پرسد.
نمونه‌های شگفت‌انگیزی در همه این سالها داشته‌ایم که با التفات ویژه حتی وزیر شده‌اند و بعد از پایان دوره‌شان چنان در دل این کشور هضم شده اند و از یادها گریخته‌اند که کسی صدایی از آنها نمی‌شنود و حتی در مورد حوزه‌ای که مسئولیت داشته‌اند و تجربه اندوخته‌اند کلمه‌ای نمی‌گویند؛ نه انتقادی، نه پیشنهادی... گویی که به قول مهران مدیری در سریال مرد هزارچهره: «اشتباهی بوده اند»!

 

 صندلی های طلایی اندک اند. عموم مردم بر این باورند که نورچشمی‌ها و ژن های خوب صاحب آن می‌شوند و میزان دانش و تجربه و دانش مدیریت، خیلی نقش اساسی در انتخاب صاحبان آنها ندارند.
درست یا غلط این باور هواداران بیشتری میان مردم کوچه و بازار دارد، اما پرسش کلیدی اینجاست که چطور می‌شود جای رئیس را گرفت؟

 

شیوه‌های سنتی تخریب، حسادت و شیطنت، زیرآب زنی و کارشکنی، شکایت بردن پیش این و آن و نامه نگاری با نهادهای بازرسی و ... شاید در مورد عده اندکی جواب بدهد، اما تجربه نشان داده است که بسیاری از مدیران چنان به منصب دل بسته‌اند که اگر می‌توانستند هر روز صندلی‌شان را با خودشان به خانه می بردند، مبادا کسی روی آن بنشیند! به بعضی بازنشسته‌ها نگاه کنید!

 

اگر از این شیوه‌های سنتی که البته مایه شرمساری هستند، پیروی نمی‌کنید پیشنهاد می‌کنم از این تاکتیک ژاپنی ها استفاده کنید. آنها می‌گویند: اگر می‌خواهی جای رئیس‌ات را بگیری او را هل بده به سمت بالا برود!
یعنی به رئیس‌ات کمک کن پیشرفت کند، پست بالاتری بگیرد و صندلی‌اش را برای تو خالی کند.

 

این ضرب المثل ساده شاید جان‌مایه تفاوت نگاه ایرانی- ژاپنی باشد.
اینکه به جای تلاش و کوشش و شب نخوابیدن و خون جگر ‌خوردن در جدل بی‌پایان برای به زیر کشیدن رئیس و نشستن سر صندلی‌اش، اگر شایستگی‌اش را دارد به او کمک کنیم که رشد کند، به جاهای بزرگتر برود و صندلی‌‎اش برای ما خلوت شود. همین!

 

احسان محمدی


تاریخ ارسال پست: 5 / 8 / 1398 ساعت: 11:51 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

برای بهبود عملکرد، با رئیس‌تان کار کنید

برای بهبود عملکرد، با رئیس‌تان کار کنید

 

 

«تریسی گوئین»، به‌عنوان دستیار روابط رسانه‌ای در شرکت «تاینی پالس» کار می‌کند. این شرکت، ارائه‌دهنده تکنولوژی‌هایی برای ارزیابی روحیه کارکنان است. تریسی، ژانویه هر سال، با رئیسش می‌نشیند و درباره اهدافش در سال پیش‌رو صحبت می‌کند. او می‌گوید: «این‌طوری همیشه می‌توانم عملکردم را زیر نظر داشته باشم. درست مثل سایر کارشناسان روابط عمومی، وظیفه اصلی من، مدیریت اعتبار برند از طریق پوشش رسانه‌ای است.

 

در ماه می‌گذشته، نتوانستم به هدفم برسم؛ پوشش مطبوعاتی در هفت رسانه.» او به این فکر کرد که چرا به هدفش نرسیده: «نشستم و متدهایم را بررسی کردم تا ببینم کدام‌ها جواب داده، کدام‌ها نتیجه نداده و کدام‌ها باید اصلاح شوند.» او به این نتیجه رسید که مشکل از عدم توانایی در متقاعدسازی است: «نتوانسته بودم توجه روزنامه‌نگاران را جلب کنم.» سپس کلی تحقیق کرد تا ببیند چطور می‌تواند در متقاعدسازی، مهارت پیدا کند. از همکارانش هم کمک گرفت، سپس خودش را برای صحبت با رئیس آماده کرد.

 

وقتی روز جلسه فرا رسید، او به رئیسش گفت که به اهدافش نرسیده است. از او عذرخواهی کرد و سپس، مسیر گفتگو را تغییر داد و درباره این صحبت کرد که چطور می‌تواند بهبود پیدا کند: «می‌خواستم توجه مدیرم را به این موضوع جلب کنم، به‌جای اینکه بنشینم تا از من درباره علت‌ها سوال کند.

 

مصمم بودم که راه‌حل‌هایم را پیشنهاد دهم.» او همچنین از رئیسش خواست که اگر برای تقویت مهارت‌های متقاعدسازی راه‌حلی دارد، ارائه دهد: «با هم به این نتیجه رسیدیم که روش ۲۰/ ۸۰ را امتحان کنیم که یعنی ۸۰ درصد زمان را به هدف‌گیری نشریات متوسط اختصاص دهیم و ۲۰ درصد را به نشریات رده بالا.» آن‌ها برای سنجش اثربخشی این روش، نتایج را با ماه‌های قبل مقایسه کردند. او می‌گوید: «دو ماه بعد، از اهدافم فراتر رفتم.»

 

 

اصولی که باید به یاد داشته باشید

 

* ریشه مشکل را پیدا کنید. روی خودتان تمرکز کنید و افکار و احساسات خود را بررسی کنید.

* ایده‌هایی برای بهبود شرایط ارائه دهید و از مدیرتان راهنمایی بخواهید.

* بیش از حد خوشبینانه رفتار نکنید. لازم نیست افت عملکرد خود را به فال نیک بگیرید.

* بدون آمادگی به دیدن رئیس نروید. صحبت‌هایتان را از قبل آماده کنید و به واکنش احتمالی رئیستان فکر کنید.

*در لفافه صحبت نکنید. گفتگو را با این جمله شروع کنید: «خبر بدی برایتان دارم.» این از هرگونه ابهامی جلوگیری می‌کند.

*زنگ خطر‌ها را نادیده نگیرید. اگر در انجام کارتان با مشکل روبه‌رو هستید، شاید معنایش این است که باید کار‌ها را بیشتر با رئیستان چک کنید، یا باید آموزش ببینید یا حتی شغلتان را تغییر دهید.

 

توضیحی اجمالی درباره سندرم «برنامه‌ریزی برای شکست»

 

آیا کارمند شما، به‌رغم نظارت دائمی‌تان با افت عملکرد مواجه است؟ گوش به زنگ باشید. به‌عنوان یک مدیر، شاید این تقصیر شماست. شاید شما ناخواسته دارید سندرمی به نام «برنامه‌ریزی برای شکست» را در او بیدار می‌کنید. ابتدا همه چیز خوب پیش می‌رفت.

 

اما ناگهان یک اتفاق، مثل مشتری‌ای که از دست رفت یا پروژه‌ای که عقب افتاد، باعث شد عملکرد او را زیر سوال ببرید. سپس شروع کردید به مدیریت ذره‌بینی. او وقتی احساس کرد اعتماد شما را از دست داده، به خودش شک کرد و دیگر نتوانست برایتان سنگ‌تمام بگذارد.

 

با دیدن این تغییر رفتار، شک شما به یقین تبدیل شد و عرصه را بر او تنگ‌تر کردید.

 

«فرانسوا مانزونی» و «لویی بارسو» توضیح می‌دهند که این سیکل معیوب به همه صدمه می‌زند: کارکنان دیگر ایده‌هایشان را مطرح نمی‌کنند. سازمان نمی‌تواند از ایده‌هایشان بهره‌مند شود. شما انرژی‌تان را برای انجام سایر فعالیت‌ها از دست می‌دهید و وجهه‌تان به خطر می‌افتد، چون بقیه فکر می‌کنند بی‌انصافید. روحیه تیمی از بین می‌رود.

 

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد


تاریخ ارسال پست: 31 / 4 / 1398 ساعت: 1:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 جمله اشتباهی که نباید به رئیس تان بگویید

10 جمله اشتباهی که نباید به رئیس تان بگویید

 

 

نحوه‌ تعامل شما با رئیس‌تان بسیار بااهمیت است. گاهی یک عبارت ساده، مقدمه‌ای برای سوءتفاهم و اختلاف ایجاد می‌کند و نهایتا ممکن است باعث برکناری از یک شغل خوب شود. در اینجا عباراتی را که می‌تواند رابطه شما و رئیس‌تان را دچار مشکل کند بررسی می‌کنیم.

 

 

حقوق من باید افزایش پیدا کند؛ چون باید خانه‌ام را تعمیر کنم

شما می‌توانید و باید در مورد افزایش حقوق خود با رئیس‌تان صحبت کنید، البته در شرایطی که این درخواست شما به دنبال دستاوردهای ارزشمندی در زمینه‌ کار باشد. مشکلات و نیازهای شخصی شما باعث نمی‌شود که به خاطر آنها از کارفرما درخواست افزایش حقوق کنید.

 

می‌توانم بعد از ناهار محل کار را ترک کنم؟ چون کاری برای انجام دادن ندارم

اگر برنامه‌ کاری شما به نحوی است که یک برنامه‌ روزانه برای انجام برخی از موارد مشخص شده دارید، بعد از انجام آنها می‌توانید از این عبارت استفاده کنید. در سایر شرایط استفاده از این عبارت می‌تواند به روابط کاری شما آسیب جدی بزند.
در درجه‌ اول با گفتن این جمله نشان می‌دهید که به کار و محیط کاری خود علاقه‌ای ندارید و از طرف دیگر به جای اینکه مجوز خروج از محل کار بگیرید، با انبوهی از وظایف جدید مواجه می‌شوید.

 

تقصیر همکارم بود

توانایی پذیرش اشتباهات بدون توجیه‌کردن و مقصردانستن دیگران، یکی از نشانه‌های بلوغ فکری در افراد است. چنین کارمندی شایسته‌ اعتماد و احترام است؛ حتی اگر گاهی اوقات اشتباهاتی مرتکب شود. حتی اگر اشتباه از دیگران باشد، روش‌های بسیاری وجود دارد که این نکته را به کارفرما اعلام کنید، بدون اینکه این مسئله شخصی شود.

 

 من این کار را رها می‌کنم

اگر واقعا قصد دارید که کارتان را ترک کنید، این کار را انجام دهید. اگر از تهدید به رفتن، سوءاستفاده کنید تا حرف خود را به کرسی بنشانید، بعد از یک یا دوبار، دیگر کسی شما را جدی نمی‌گیرد و البته هیچ فردی نیست که غیرقابل جایگزینی باشد. بنابراین اگر بعد از ترک محل کار، کسی جای شما را گرفت تعجب نکنید.

 

 همیشه این کار را به همین شکل انجام می‌دادیم

فرقی نمی‌کند که در مورد تصمیمات رئیس سابق‌تان حرف بزنید یا در مورد عادات فردی خودتان. این عبارت را اگر به این شکل استفاده کنید معانی مختلفی دارد که تقریبا برابر است با این جمله که "رئیس سابقم این کار را بهتر انجام می‌داد".
هیچ‌کس این مقایسه‌ها را دوست ندارد. در واقع نوعی تنبلی و عدم تمایل به تغییر، در پس این عبارات وجود دارد.

 

 سعی‌ام را می‌کنم

این عبارت معمولا این‌گونه برداشت می‌شود که چندان مایل نیستید وظیفه‌ای را که به شما محول شده، به انجام برسانید. وقتی شما می‌گویید: «سعی ام را می‌کنم»، رئیس‌تان این عبارت را می‌شنود: «نمی‌خواهم این کار را انجام دهم.»

 

 سرم خیلی شلوغ است

اگر رئیس‌تان کار جدیدی به شما محول می‌کند، احتمالا برنامه‌ عملکرد شرکت تغییر یافته است. به همین دلیل است که بهتر است ابتدا مشخص کنید که کدام وظیفه‌ محوله، دارای الویت است. گاهی بعضی از این وظایف آنقدر اهمیت دارند که باید سایر کارهای خود را کنار بگذارید و بر وظیفه‌ جدید محول شده، تمرکز کنید.

 

این کار چه نفعی برای من دارد؟

شما برای کاری که انجام می‌دهید باید دستمزد بگیرید، ولی درخواست پاداش برای انجام وظایف کوچک کار شایسته‌ای نیست، وقتی می‌توانید آن را رایگان انجام دهید و برای موفقیت شرکت تلاش کنید.

 

این مشکل من نیست

هر مشکلی که امروز مستقیما با شما ارتباطی نداشته باشد، به مرور زمان بزرگتر می‌شود و شرکت محل کارتان را با مشکلات جدی‌تری مواجه می‌کند که فردا، روی شغل شما تأثیر می‌گذارد. اگر می‌دانید که مشکل را چطور حل کنید، راه حل آن را ارائه کنید. حتی اگر با راه حل شما، این مشکل حل نشود، حداقل اشتیاق خود را برای حل مشکلات شرکت نشان داده‌اید.

 

من فکر می‌کردم…

هر کارفرما معمولا بعد از شنیدن این جمله زیاد خوشحال نمی‌شود. اگر چیزی برایتان واضح نیست، باید قبل از شروع وظایف‌تان کاملا در مورد آن صحبت کنید تا همه چیز برای‌تان جا بیافتد. نه اینکه مطابق با میل خود رفتار کنید و بعد به کارفرما بگویید که «فکر می‌کردم این کار، صحیح‌تر باشد».

 

 

 البته همواره کارفرماها و رؤسایی وجود دارند که عکس‌العمل‌های تند و شدید دارند و ممکن است واکنشی نشان دهند که انتظار ندارید. وقتی با افرادی که دارای شخصیت‌های سخت هستند، سروکار دارید، باید مجموعه‌ای از قوانین ارتباطی خاص را در نظر بگیرید و از عباراتی که ممکن است آنها را دچار سوءتفاهم کند، استفاده نکنید.

 

منبع : brightside

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 12 / 4 / 1397 ساعت: 12:0 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 نکته ای که باید درباره رئیستان بدانید

10 نکته ای که باید درباره رئیستان بدانید

 

 

این روزها همه ما تا حد زیادی با تحلیل کسب‌وکار و رفتار افراد آشنا هستیم. وقتی با عملکرد یک کسب‌وکار آشنا می‌شویم، می‌توانیم نارسایی‌هایی را که در سازمان‌ها وجود دارند، شناسایی کنیم تا در آینده به‌عنوان کارمند یا مشاور به آنها راه‌حل ارائه دهیم.

 

به این منظور باید بدانیم یک کسب‌وکار چگونه درآمدزایی می‌کند، چگونه ضرر می‌کند، چگونه اولویت‌بندی می‌کند و ما در این میان چه جایگاهی داریم. رئیس ما، نقش اصلی را در این میان بازی می‌کند.

 

 

ده نکته‌ای که هر کارمند باید درباره رئیسش بداند، از این قرارند:

 

 

 نقش رئیس شما در سازمان چیست؟

 

 چرا نقش او مهم است و نقش واحد شما در محقق ساختن اهداف سازمان چیست؟

 

 سه اولویت اصلی رئیس شما در سال جاری چیست؟ چرا این سه مورد را به عنوان اولویت‌هایش انتخاب کرده؟

 

 عملکرد رئیس شما در پایان سال چگونه ارزیابی می‌شود؟

 

 اگر رئیس شما واجد شرایط دریافت پاداش باشد، این پاداش بر چه اساسی به او تعلق می‌گیرد؟

 

 چه چیزی رئیس شما را به وجد می‌آورد؟ چه عواملی باعث خوشحالی یا ناراحتی او می‌شوند؟

 

 آیا رئیس شما مورد احترام است؟ آیا رهبران ارشد و سایر اعضای تیم به او احترام می‌گذارند؟

 

موثرترین راه برای ارتباط با رئیستان چیست؟ بهترین زمان برای برقراری ارتباط با او چه زمانی است؟

 

 داستان رئیس شما چیست؟ (منظور از داستان، پیشینه شغلی و اتفاقاتی است که او طی این سال‌ها در دنیای کسب‌وکار تجربه کرده است)

 

 چرا رئیستان از میان آن همه متقاضی، شما را استخدام کرده؟

 

تمرکز بر این سوالات کمک می‌کند تا ببینید رئیس شما چگونه ارزیابی می‌شود و اهداف اصلی او چیستند.

 

رهبران همیشه از هماهنگی میان تیم‌ها صحبت می‌کنند تا همه مسافران این قایق بزرگ، یعنی کارکنان، بتوانند در یک جهت پارو بزنند و بهترین راه برای همسوسازی تیم‌ها، درک پاسخ این سوال است: «رئیس من به دنبال چه اهدافی است؟ چرا؟ و چگونه به این اهداف خواهد رسید؟»

 

 دنیای اقتصاد

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 9 / 2 / 1397 ساعت: 7:4 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه به رئیس خود کمک کنید تا مدیریت ذره بینی بر شما را کنار بگذارد؟

چگونه به رئیس خود کمک کنید تا مدیریت ذره بینی بر شما را کنار بگذارد؟

 

 

طبق گزارشی 80 درصد از کارمندان آمریکا معتقدند فرصت انجام کاری که در آن بهترین هستند را در محل کار ندارند. متاسفانه یکی از دلایل رایج آن اینست که رئیس آنها بسیار مشغول انجام این کار برای آنهاست.
رهبرانی که مدیریت ذره بینی داشته و پایین تر از سطح خود نقش ایفا می کنند باعث احساس محدودیت کارکنان و رضایت شغلی کمتر آنها می شوند و کارکنان مجبور می شوند تا در سطحی کمتر از نقش محوله کار کنند.

 

اگر شما هم احساس می کنید که رئیستان بیش از خودتان درگیر کار شماست، قطعاً تنها نیستید. توضیحات مختلفی می تواند برای مدیریت ذره بینی رئیستان وجود داشته باشد. در اینجا به پنج موردی اشاره می شود که می توانید از طریق آنها به رئیستان کمک کنید تا شما را در انجام کارهایتان راحت بگذارد.

 

آگاهی را با روشن کردن انتظارات آزمایش کنید

از رئیس خود بخواهید کمکی را که از شما انتظار دارد با شما در میان بگذارد و از او راجع به حیطۀ نقش خود سؤال کنید.
اگر پاسخ های او با دیدگاه شما در یک راستا بود، متوجه می شوید که از درگیری بیش از حد خود در کار شما آگاه نیست. اما اگر پاسخ هایش به نوعی سطح درگیری او را توجیه می کرد، آنگاه مکالمه ای که باید آغاز کنید باید راجع به انتظارات نامنطبق راجع به کار واقعی شما باشد.

 

بگذارید بداند که این میزان دخالت او چه احساسی به شما می دهد. راجع به مثال های خاصی صحبت کنید که به نظرتان در آن زمینه ها بیش از حد خود را درگیر کار شما کرده است و چرا احساس می کردید که انجام آن کار وظیفۀ شما بوده است.
اگر راجع به حیطۀ نقشتان دارای توافق نبودید، احساستان را از اینکه چرا تعریف محدودتر او از نقشتان به شما اجازۀ رشد نداده و رضایت کاملتان را فراهم نمی آورد، با او در میان بگذارید.

 

بپرسید که آیا از عملکردتان راضی نیست؟

دخالت بیش از حد رئیستان در کار شما می تواند نوعی بازخورد پنهان باشد. بپرسید که آیا از منظر او در شیوۀ انجام کارتان نقصی وجود دارد؟
از دیگر سو، اگر رئیستان علناً می گوید که از عملکرد شما ناراضی است، می توانید راجع به آن صحبت کنید. بگذارید بداند که می خواهید کار را به بهترین نحو انجام دهید و از اینکه او تنها راه انجام کار را در این می بیند که خودش آن را انجام دهد، معذب هستید. از رئیستان بخواهید تا هرگاه کار شما انتظارات او را برآورده نمی سازد، به شما بازخورد داده و راهنمایی تان کند نه اینکه مداخله کرده و خودش آن را انجام دهد.

 

به عواقب ناخواسته اشاره کنید

دخالت های نابجای رئیس شما می تواند عواقبی بیش از آنچه وی تصور می کند داشته باشد و باعث بدجلوه کردن هردوی شما بشود.
مداخلۀ بیش از حد رئیستان در شغل شما نشان می دهد که او به جای کار خود باید کار شما را انجام دهد و باعث می شود اینگونه به نظر برسد که گویی به شما اعتماد ندارد. گرچه ممکن است نیت او خیر باشد، ولی عواقب ناخواستۀ این کار بسیار بیشتر از «کمکی» است که ارائه می کند.

 


به کمک هم راه حلهای جایگزین بیابید

به رئیستان کمک کنید تا به درک روشنی از هدف اصلی مشارکت خود دست یابد.
ممکن است از کار شما بیش از کار خود لذت ببرد، خصوصاً اگر کار قبلی او بوده باشد؛ یا ممکن است فکر کند که این کار را بهتر از شما انجام می دهد. به همین دلیل ممکن است بترسد که کار شما باعث بد جلوه کردن او شود. ممکن است بخواهد احساس کند که به عنوان یک رئیس مورد نیاز هست، به همین خاطر مداخله کردن را به عنوان شیوه ای برای احساس مفید بودن برای زیردستانش می بیند.
هریک از این نیازها بنیانی درست دارند، اما حد متناسبی از دخالت برای مدیران وجود دارد. به عنوان مثال آنها می توانند پیشنهادهایی جهت تقویت نتایج ارائه دهند. با مذاکره کردن با مدیرتان سطح مشخصی از دخالت را پیدا کنید که منطقی بوده، برای طرفین رضایت بخش باشد و نیازهای هر دو طرف را مورد توجه قرار دهد.

 

منتظر نمانید

جمع شدن رنجش و خشم سمی در درونتان می تواند بسیار خطرناک باشد. هرچه بیشتر صبر کنید، احتمال اینکه انگیزه هایی را به رئیستان نسبت بدهید و دلایلی را برای توضیح رفتار او بتراشید بیشتر می شود.
ممکن است به درجه ای از خشم برسید که به دفتر رئیستان بروید و بر سر او فریاد بزنید: "چرا من را اینجا نگه داشته ای؟ اگر می خواهی خودت این پست لعنتی را داشته باشی، خوب داشته باش! ولی من را با آن «پیشنهادات» انفعالی که همه می دانند برای تصحیح کار من هست، تحقیر نکن." !

 

منبع: Forbes

 

کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید


تاریخ ارسال پست: 15 / 10 / 1396 ساعت: 8:42 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

7 چیز که نباید هیچگاه به رییس تان بگویید

7 چیز که نباید هیچگاه به رییس تان بگویید:

 

1. آن کار را چطور انجام بدهم؟

وقتی رئیس‌تان از شما می‌خواهد کاری انجام بدهید، به محض اینکه فهمیدید از چه صحبت می‌کند، وظیفه‌ی شما این است که بگویید: «حتما، مشکلی نیست. می‌توانید روی من حساب کنید.» سپس محل را ترک کنید و راه انجام آن کار را پیدا کنید، و حتما انجامش بدهید. در این روش بدون اینکه چیزی از ارزش‌های شما کاسته شود و مشکل‌ساز شوید، مسئولیت بیشتری می‌پذیرید که خیلی هم خوب است.

 

۲. وقتش را ندارم

اجازه بدهید رازی را با شما در میان بگذارم. هیچ کسی هرگز وقتش را نداشته است. دائما از همه‌ی ما کار بیشتر با پول کمتر می‌خواهند، این شامل رئیس شما و رئیس رئیس شما هم می‌شود. این جزئی از کار است. کافی است بفهمید کاری که از شما خواسته‌اند چه اهمیتی دارد و اولویت‌بندی کنید. اگر به‌عهده گرفتن آن کار به معنای این است که مسئولیت کار دیگری باید از دوش شما برداشته شود، بگذارید چنین شود و این را به رئیس‌تان هم بگویید.


۳. نه

به رئیس‌تان «نه» نگویید، مگر در مواردی که غیرقانونی یا غیراخلاقی است. حتی یک موقعیت به ذهنم نمی‌رسد که در آن نه گفتن به رئیس‌تان ایده‌ی هوشمندانه‌ای باشد. می‌توانید سؤال بپرسید، عقب بکشید یا مذاکره کنید اما نه نگویید مگر در صورتی که رزومه‌ای قوی دارید و نیازی هم به این شغل ندارید. با این کار فقط دنبال دردسر می‌گردید. هوس بیان خلاقانه‌ی «نه» با عباراتی مثل «فکر نکنم که…» هم به سرتان نزند.


۴. این کار پیشکش خودت باشد

شاید رئیس شما پست‌ترین آدم روی زمین باشد. شاید او ظالم و سوءاستفاده‌گر است و پرخاشگری‌های دوران کودکی‌اش را روی کارکنانی خالی می‌کند که آنها را بردگان خود می‌داند. مهم نیست او چه آدمی است و چه می‌کند. زمانی که تصمیم به ترک شغل‌تان گرفتید، این کار را حرفه‌ای انجام بدهید. پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید؛ عواقب این کار متوجه خود شما خواهد بود.


۵. به واحد نیروی انسانی ارجاع می‌دهم

زمانی که مهندس جوانی بودم، از رئیسم سؤال کردم که چرا ارزیابی ضعیفی از من ارائه کرده است. پاسخم را داد اما من که قانع نشده بودم از او پرسیدم آیا برای او مشکلی نیست که با مافوقش صحبت کنم. او گفت نه و من این کار را کردم. مشکلی نیست اگر به سراغ بالادستی رئیس‌تان بروید، به این شرط که این کار را به‌نحو درست (صادقانه و محترمانه) و به دلایل صحیح انجام بدهید. اما اگر این کار نتیجه نداد رفتن به سراغ واحد نیروی انسانی سازمان کمکی به شما نخواهد کرد. اگر موضوع جدی است استعفا دهید. اگر غیرقانونی است، شکایت کنید. وگرنه، دست از گله و شکایت بردارید و واحد منابع انسانی را فراموش کنید.


۶. تقصیر من نبود، زیر سر فلانی است

اگر مسئول شمایید، مسئولانه رفتار کنید. اگر مسئولیت یا تقصیری بر گردن ندارید و توضیح دادن فایده دارد توضیح بدهید. اما هرگز انگشت اتهام را به سوی دیگری نشانه نروید. بله، می‌دانم که این دست رفتارها از برخی مدیران و سیاستمداران سر می‌زند. اما این افراد بی‌کفایت‌اند، غیرحرفه‌ای هستند و هزاران سال دیگر هم آنها را استخدام نخواهم کرد. مانند این افراد نباشید.
مقاله مرتبط: ۱۲ راه برای کاهش استرس در محیط کار


۷. فلانی یک احمق است

فرقی ندارد درباره‌ی همکارتان باشد یا مشتری یا فروشنده یا هرکس دیگر، حتی برای ثانیه‌ای این فکر به سرتان نزند که سفره‌ی دل‌تان را پیش رئیس‌تان باز کنید یا با او علیه دیگری توطئه‌ای بچینید، طوری که انگار او رفیق شماست. رئیس شما رفیق‌تان نیست. و با چنین رفتاری این خطر را به جان می‌خرید که بی‌حرمتی یا انتقادتان شامل حال کسی بشود که اهمیتش برای شرکت بیشتر از شخص شماست. علاوه بر این رئیس‌تان را به فکر فرو خواهید برد که پشت سر او به دیگران چه می‌گویید و اعتماد او را بعد از این هرگز نخواهید داشت.

 

توجه کنید، رؤسا هم درست مانند من و شما آدم‌های زمینی هستند. آنها درست مثل من و شما انسان‌اند. اما در موقعیت منحصربه‌فردی قرار دارند، و به همین دلیل لازم است که ارتباط با آنها تابع برخی ملاحظات باشد. در حالت کلی، اگر این رابطه را حرفه‌ای، مرتبط با کسب‌وکار و همراه با درجه‌ای از احترام حفظ کنید متقابلا همین‌ها را دریافت خواهید کرد. اگر مسئولیتی را پذیرفتید، در قبال آن پاسخ‌گو باشید و کارتان را به اتمام برسانید، در این صورت پیشرفت خواهید کرد.

 

کانال تلگرامی ما

https://t.me/eshghepool


تاریخ ارسال پست: 15 / 3 / 1396 ساعت: 2:10 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد