بیت کوین می‌تواند فرصت‌های شغلی زیادی در ایران ایجاد کند

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 190
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 1115
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 19
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 112
    آي پي امروز آي پي امروز : 63
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 372
    بازدید هفته بازدید هفته : 16531
    بازدید ماه بازدید ماه : 2685
    بازدید سال بازدید سال : 753571
    بازدید کلی بازدید کلی : 2359794

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.142.211.95
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تصادفی

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

بیت کوین می‌تواند فرصت‌های شغلی زیادی در ایران ایجاد کند

بیت کوین می‌تواند فرصت‌های شغلی زیادی در ایران ایجاد کند

یک تحلیلگر آمریکایی گفت، شبکه پرداخت بیت کوین می تواند به ایران کمک کند تا اقتصاد داخلی و خارجی خود را توسعه دهد. وی افزود، این سیستم می تواند «فرصت های شغلی زیادی» در سراسر کشور ایجاد نماید.

جان اوبله اظهار داشت: «من احتمال می دهم که در طی چند سال آینده چند صد میلیون یا شاید چند میلیارد دلار بیت کوین و آلت کوین وارد اقتصاد ایران شود.

اوبله گفت، من معتقدم راه های زیادی وجود دارد که بیت کوین و آلت کوین می توانند کمک زیادی به مردم، بنگاه های اقتصادی و بنگاه های خیریه ایران کنند. با استفاده از بیت کوین بنگاه های اقتصادی ایرانی می توانند کالاها و خدمات بیشتری را از طریق اینترنت در سطح بین المللی بفروشند. به محض اینکه شرکت ها پرداخت های بیت کوینی را قبول کنند، دیگر نگرانی ای در مورد بازگشت پولشان نخواهند داشت.

اوبله گفت، زمانی که اولین بار بیت کوین در سال 2009 ایجاد شد، ارزش آن معادل 1.100 پنی بود. اما الان ارزش آن 1.150 دلار است. یکی از دلایل اصلی رشد ارزش این ارز دیجیتالی این است که مردم این سیستم را دوست دارند و هر روز افراد بیشتری از آن برای خرید و سرمایه گذاری استفاده می کنند. هرچه تقاضا برای بیت کوین افزایش یابد ارزش آن نیز بالاتر می رود.

کشورها و بنگاه های اقتصادی اروپایی در بخش های مختلف اروپا می توانند از بیت کوین مانند پی پال به عنوان یک سیستم پرداخت استفاده کنند. بیت کوین مثل پی پال رویکرد تبعیض آمیز ندارد. دلیل اصلی این مسئله این است که قدرت و کنترل سیستم بیت کوین بر خلاف پی پال غیر متمرکز است.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:33 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

دشوارترین تصمیمات زندگی با چهار تست

دشوارترین تصمیمات زندگی با چهار تست

در چه حوزه ای کار کنم؟ چه شغلی انتخاب کنم؟ در چه رشته ای تحصیل کنم؟
حتما این سوالات برای شما مطرح شده است و یا اینکه دیگران یکی از این سه سوال را از شما پرسیده اند. انصافا هم جواب دادن به این سوالات کوتاه، دشوار و گاهی اوقات جانکاه و دردناک است. زمانی که از من این سوال پرسیده می شود من از چهار تست استفاده می کنم.
چه خود با این سوال ها در حال کلنجار رفتن هستید چه اطرافیان شما، این چهار تست می تواند بسیار کمک کند.

جواب: کار/شغل/رشته ای را را انتخاب کن که از این چهار تست سر بلند بیرون بیاید:

تست یک: توانمندی، آیا در آن حوزه احساس می کنی که توانمندی ذهنی و مهارتی خاصی داری و می توانی موفق شوی. به عبارت دیگری استعداد ذاتی (و نه اکتسابی) داری. بگذارید مثال بزنم حتما دیده اید برخی ها در نواختن موسیقی بدون آن که خیلی کلاس رفته باشند مهارت دارند و برخی در نویسندگی و برخی در محاسبات و برخی در تعمیر وسایل الکترومکانیکی. آیا در آن رشته/شغل/حوزه، توانمندی ذاتی دارید؟

تست دو: علاقه مندی، آیا علاوه بر توانمندی، یک ذوق و شوق درونی در خود نسبت به آن رشته احساس می کنی؟ از خودتان بپرسید چه چیزی در درون من وجود دارد که مرا ساعت 6 صبح با اشتیاق از رختخواب بلند می کند. مثلا ممکن است من هم کلاس پیانو بروم و شما هم. ولی شما با عشق می روید و من صرفا به عنوان یک تکلیف. آیا آن حوزه کاری/تحصیلی از درون شما شعله می زند؟ این تست خیلی مهم است کاری/رشته ای/حوزه ای را انتخاب کنید که شوق و اشتیاق درونی دارید. شما قرار است حدود نیمی از زمان بیداری تان را با او بگذارنید حتی بیشتر از خانواده تان. بنابراین چیزی را انتخاب کنید که دوست دارید.

تست سه: نیازمندی، آن رشته کاری/تحصیلی باید دردی اساسی از جامعه ای که در آن زندگی می کنی را حل کند این ویژگی یک فایده اساسی دارد: شما می توانید در ازای فعالیتی که می کنید هم درآمد خوبی داشته باشید و هم حس خوبی از اینکه یک مساله از مسایل مردم را حل کرده اید. بنابراین علاوه بر اینکه روحت را سیراب می کنی، جیبت را پر می کنی.

تست چهار: گستره فرصت های آتی. آن رشته ای که در آن تخصص یافته ای باید فرصت های متنوع و بلندمدتی را پیش روی تو قرار دهد. اگر در یک رشته خاص متخصص باشی که فقط سه سازمان به آن احتیاج دارند و آن هم فقط دو سال، این به درد نمی خورد! در جستجوی مهارت هایی باش که اکثریت سازمان ها کمابیش همواره به آن محتاجند.

 

اگر دقت کنید دو مورد از این چهار تست شخصی هستند یعنی اینکه ما بهترین رشته، بهترین شغل و بهترین حوزه کاری نداریم. بلکه ممکن است مکانیک شدن برای من بهترین انتخاب باشد و آرایشگر شدن برای شما. اگر درست انتخاب کنید هم از زندگی لذت می برم هم کسب ثروت می کنید، هم احساس هویت می‌کنید و هم آزاد هستید (به خاطر اینکه افق‌های متعدد و گزینه‌های مختلف پیش روی شما همواره باز است).

سوال: ممکن است کسی بگوید نمی توانم جواب سوالات 1 و 2 را بدهم. جواب: این نشان می دهد که خودتان را به اندازه کافی نمی شناسی و البته اصلا جای نگرانی نیست. بهتر است در طول 3 الی 4 سال، چند حوزه کاری، چند مسوولیت شغلی، چند دانش تخصصی را مزمزه کنی. آنگاه خودت را بیشتر خواهی شناخت. تا آن زمان گزینه هایی را انتخاب کن که افق های پیش رویت را باز می گذارند.

تحلیل پایانی: خداوند هر کدام از ما را یکتا و ويژه آفریده است. تکرار می کنم، هیچ دو نفری در این دنیا شبیه به هم نیستند حتی پیامبران. بنابراین هر کسی باید مسیر ويژه خودش را طی کند. در این مسیر باید جرات کرد و متفاوت بود. حیف است کسی که به موسیقی عشق می ورزد آن را به خاطر جراح شدن کنار بگذارد (اگر نمی تواند هر دو را همزمان به پیش ببرد) چه اینکه شاید اگر موسیقی را ادامه می داد می توانست بیشتر از یک جراح، به دیگران زندگی ببخشد. این دنیا طراحی شده است برای آن که ما چون یک مسافر حرکت کنیم و در طول این سفر دیگرگون شویم و هر کدام از ما به گونه ای ويژه، خداوند – زیبایی، دانایی و نیکویی- را تجربه کنیم.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:22 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تلویزیون نگاه نمی کنم چون به خودم احترام می گذارم!

تلویزیون نگاه نمی کنم چون به خودم احترام می گذارم!

سال ١٩٩٨ آزمایش به نام شیرینی شکلاتی و تربچه انجام شد! سه گروه که نباید چند ساعت قبل از آزمایش غذا می‌خوردند، انتخاب شدند. در مجموعه شرایط و قوانین ابلاغ شده برای گروه اول و دوم شیرینی شکلاتی و تربچه قرار داده شده بود، اما گروه اول تنها حق خوردن تربچه را داشت! گروه دوم می‌توانست هر آنچه از شیرینی شکلاتی و تربچه خواست، بخورد. برای گروه سوم نیز هیچ‌چیز برای خوردن قرار داده نشد. پرسش آزمایش این بود که هر گروه تا چه زمانی دوام می‌آورد و می‌تواند این شرایط را تحمل کند؟ دور از انتظار نیست که اولین گروهی که قانون را زیر پا گذاشت، گروه اول بود و به جای تربچه، شروع به خوردن شیرینی شکلاتی کرد. وضعیت ما مانند گروه اول است. تلویزیون نقش شیرینی شکلاتی را ایفا می‌کند. زمانی که در خانه هستیم، تلویزیون نگاه نکردن و خوردن تربچه (کارهای مهم و اصولی) بسیار دشوارست.

اما من تلویزیون را کنار گذاشته ام به سه دلیل و همچنان آن را ادامه خواهم داد:

1-عموم برنامه ها و سریال های تلویزیون، بیشتر سرگرم کننده و مخدر هستند تا الهام بخش و انرژی بخش. بیشتر آن ها تقریبا فقط وقت شما را پر می کنند و وقتی تمام می شود آن برنامه نیز تمام می شود و چیزی در شما شروع نمی شود. شما کدام برنامه/سریال تلويزیونی را به خاطر می آورید که باعث شده باشد که جهت شما را در زندگی عوض کرده باشد؟

2-تلویزیون (چه صدا و سیمای خودمان و چه شبکه های ماهواره ای) یک طرفه است. اخباری که می گویند، تحلیل هایی که می کنند و کارشناسانی که دعوت می کنند از یک جناح خاص است. حتی در مناظره ها نیز معمولا فردی دست دوم را از طرف مقابل دعوت می کنند. هدف آنان به جای بیان واقعیت، دستکاری در واقعیت است. البته این ويژگی در سایت های خبری-تحلیلی هم دیده می شود اما ويژگی آنجاست که شما بلافاصله می توانید با جستجو در سایت های دیگر روایت های دیگر را نیز بخوانید. سایت ها و شبکه های اجتماعی بسترساز یک تنوع منابع خبری-تحلیلی و مبتنی بر دیالوگ است اما تلویزیون یعنی تزریق تک منبعی و یک جانبه آنچه عده ای می اندیشند.

3-تلویزیون باعث کودن شدن ذهن می شود. چرا؟ چون شما پای تلویزیون می نشینید و دیگرانی هستند که تصمیم می گیرند که شما چه خبری را گوش کنید؟ دنیا را چگونه ببینید؟ به کدام بخش از واقعیت توجه کنید؟ و چه سریالی را ببینید؟ چه موسیقی ای گوش کنید؟ بدین ترتیب بعد از مدتی تبدیل می شویم به یک دریافت کننده منفعلِ معتادِ کودن! ما عادت می کنیم که منتظر بمانیم دیگران برای ما تحلیل کنند، دیگران برای ما رویاپردازی کنند و دیگران برای ما تصمیم گیری کنند.

تجویز راهبردی:
تصمیم گرفته ام به جای تلویزیون زمان بیشتری را برای سه کار دیگر بگذارم:
1-شبکه اینترنت و فضای مجازی: چرا که حق انتخاب دارم که کدام سایت یا کانال را برگزینم و همچنین به من این اجازه را می دهد که در دو کانال رقیب عضو شوم و از تضارب ایده های دو جریان مخالف، درک بیشتری از حقیقت داشته باشم. در ضمن تنوع بسیار بیشتری پیش روی من است: انسان های متنوعی از فرهنگ ها و جغرافیاهای مختلف.

2- مطالعه عمیق: انصافا شبکه های مجازی دسترسی ما را به اطلاعات افزوده اند. اما آنچه هنوز کم یافت می شود چارچوب های تحلیلی عمیق است. دقت کنید ممکن است شما در طول روز دویست مطلب مفید از بیست کانال بخوانید اما این ها کوتاه هستند. اگر می خواهید نگاه تان عمیق تر شود، قدرت تحلیل تان بالا رود نیازمند مطالعه عمیق خواندن هستید. وقتی می گویم مطالعه عمیق منظورم فقط کتاب نیست. بلکه نشریات فاخر و همچنین مطالب طولانی که در برخی از کانال ها گذاشته می شود نیز قابل توصیه است.

3-خلوت، تفکر و تنهایی: یکی از بدترین کژکارکردهای تلويزیون این است که تمام ساعت های خالی تو را پر می کند و هیچ زمانی برای خلوت با خودت نمی گذارد. حتی زمانی که به میهمانی می رویم به جای آن که روبروی هم بنشینیم رو به تلویزیون می نشینیم (اگر به گوشی خود خیره نشویم). حتی زمانی که نمی خواهیم تلویزیون نگاه کنیم باز هم آن را باز می گذاریم! چرا؟ چون از تنها شدن با خود می ترسیم.
پایان سخن اینکه من به خودم احترام می گذارم بنابراین تلویزیونی که برخی از شبکه ها و برنامه هایش (و نه همه شبکه ها و نه همه برنامه‌هایش) با توهین به شعور مخاطب، از من، موجودی منفعل، معتاد و کودن می سازد را کنار می گذارم و ترجیح می دهم که با جستجوی فعال در فضای مجازی، مطالعه عمیق و خلوت، تفکر و تنهایی، آگاه تر، آزادتر و محترمانه تر زندگی کنم. این پیشنهاد من به همه است: اگر نمی توانید تلویزیون را کنار بگذارید، دست کم کمتر، گزیده تر و فعالانه تر تلویزیون نگاه کنید.
دکتر مجتبی لشکربلوکی

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

18 نکته جذاب در مورد مایکروسافت وبیل گیتس

18 نکته جذاب در مورد مایکروسافت

چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، مایکروسافت همه‌جا هست.

سؤال اینجاست که شما تا چه حد این کمپانی را می‌شناسید؟ و برای پاسخ به این سؤال 18 فکت جالب درباره غول نرم‌افزاری دنیا را در زیر بخوانید:

شماره 1 - اگر شما در 13 مارس 1986 یک سهم از سهام مایکروسافت را می‌خریدید (به قیمت 21 دلار) اینک که ارزش هر سهم 14990 دلار است شما ظرف 30 سال صاحب ثروت بزرگی می‌شدید.

شماره 2 - در سال 1987 بیل گیتس مؤسس مایکروسافت جوان‌ترین میلیاردر جهان شد و در سال 1995 ثروتمندترین مرد جهان با ثروت 12.9 میلیارد دلار شد.

شماره 3 - رشد انفجاری مایکروسافت 2 میلیاردر دیگر در کنار 12 هزار میلیونر در خود به‌وجود آورد. استیو بالمر یکی از آن‌هاست که در سال 2014 با پرداخت 2 میلیارد دلار صاحب LA Clippers شد.

شماره 4 - در سال 1988 بیل گیتس املاک موسوم به Xanadu 2.0 را در مدینای واشنگتن به قیمت 2 میلیون دلار خرید و اینک ارزش آن بالغ بر 123 میلیون دلار است.

شماره 5 - بیل گیتس و پاول آلن اولین لوگوی مایکروسافت را در کمتر از یک روز طراحی کردند. نام طراحی O به‌صورت «فانکی وار» را بلیبت گذاشتند.

شماره 6 - «برایان اینو» آهنگ معروف ویندوز استارتاپ را برای ویندوز 95 ساخت که آن روزها معروف شد.

شماره 7 - رولینگ استونز و آهنگ استارت می آپ در کنار تم صوتی رسمی برای ویندوز 95 با نسخه سی دی بادی هالی عرضه شد.

شماره 8 - برنامه اکسل یک کشنده واقعی اپ نام گرفته است که بدون آن زندگی نمی‌چرخد.

شماره 9 - هر کارمندی به مناسبت سالگرد ورود خود به کمپانی می‌تواند اسمارتیز / M&Ms با خود همراه آورده و با کارمندان به اشتراک بگذارد.

شماره 10 - مایکروسافت بیش از 48313 ثبت اختراع به نام خود دارد که یکی از جدیدترین‌ها هولولنز است که غوغا به پا کرده است.

شماره 11 - حضور طنزگونه بیل گیتس و استیو بالمر در شوی ویدئویی طنز در سال‌های 2000 غوغا به پا کرد.

شماره 12 - مایکروسافت و اپل برای سال‌های سال در زمینهٔ نرم‌افزار با هم همکاری می‌کردند تا اینکه بیل گیتس ویندوز را عرضه کرد و دهه‌ها بعد با هم رقیب شدند.

شماره 13 - اولین ساعت هوشمند جهان را مایکروسافت با همکاری Timex بنام Datalink 150 ساختند.

شماره 14 - در سال 1997 مایکروسافت با سرمایه‌گذاری 150 میلیون دلاری روی اپل، این کمپانی را از ورشکستگی و مرگ حتمی نجات داد.

شماره 15 - مایکروسافت بسیاری از محصولات سخت‌افزاری مدرن را برای اولین‌بار خلق کرد اما به دلایل مختلف آن را دنبال نکرد. ماشین ترجمه هم‌زمان، تبلت و گجت‌های اینترنتی متصل به تلویزیون از جمله آن‌ها بود. جالب است بدانید تبلت کار مایکروسافت بود که اینک از دستانش خارج‌شده و فقط خیلی دیر با سرفیس به میدان بازگشته است.

شماره 16 - مایکروسافت کنسول گیم ایکس باکس/ Xbox را در سال 2001 رونمایی کرد. Xbox مخفف DirectX Box است وDirectX بسته نرم‌افزاری روی ویندوز است که گیم‌های ویندوزی روی آن اجرا می‌شود.

شماره 17 - در سال 1995 مایکروسافت Bob را عرضه کرد. «باب» نسخه منحصربه‌فردی از ویندوز برای مبتدیان به‌صورت خانه به خانه طراحی‌شده بود تا بتوانند به‌راحتی با آن کار کنند. این نسخه بعداً نابود شد و هرگز ظاهر نشد.

شماره 18 - در سال 2010 مایکروسافت تأیید کرد که 23 میلیون نوشیدنی رایگان (شیر و آب پرتغال) هر سال میان کارمندان خود در کافه تریاهایش توزیع می‌کند.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:2 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مالزی اگر ایران بود چه می کرد؟

کشوری با سیاست درهای باز

مالزی اگر ایران بود چه می کرد؟

نفیسه قانیان
گردشگری، درخت های پالم، کاکائو و معادن قلع؛ این ها تنها چیزهایی است که منابع در آمدی کشور مالزی را تشکیل می دهد. مالزی هیچ چیز دیگری ندارد. معادن قلع این کشور یک صدم معادن یکی از شهرهای ایران هم نمی شود و درخت های پالم و درخت های کاکائو در این کشور، آوازه جهانی و کیفیت زعفران و پسته ایران را ندارد. مالزی نه تخت جمشید دارد و نه هزاران رشته صنایع دستی، نه فرش اش در تمام جهان شناخته شده است و نه از آب و هوای چهارفصل ایران برخوردار است.

مالزی یک کشور چند ملیتی است که از تقابل فرهنگی ملیت های مختلف برای رشد گردشگری خود استفاده کرده؛ پل خواجو نداشته اما در دولت اصلاحات از ایران اجازه گرفته تا 33 درصد از پل خواجوی اصفهان را با همین نام بازسازی کند و این پل و 6 پل بازسازی شده از دیگر کشورها، کپی برداری زیرکانه ای است که سالانه گردشگران زیادی را به این کشور می کشاند.

زمانی "ماهاتیرمحمد" گفته بود اگر یکی از پل های تاریخی اصفهان را داشت، ایران را از درآمد نفت بی نیاز می کرد. دولت مالزی که هم اکنون ادامه دهنده سیاست های نخست وزیر محبوب خود در بخش گردشگری است، ثابت کرده که این گفته ماهاتیر محمد قابل اجرا است. 85 درصد اقتصاد این کشور در دست چینی ها است. در بخش پزشکی بسیار ضعیف اند و اقتصادی غیرتولیدی و کاملاً وابسته دارند. اقتصادی با سیاست درهای باز؛ اما با گردشگری نفس می کشند و سالانه میلیون ها نفر گردشگر را به کشور خود می آورند.تعداد توریستهای کشور مالزی در سال ۲۰۱۲ بالغ بر ۲۵ میلیون نفر بوده و درآمد ناشی از این تعداد توریست، بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار اعلام شده است. طبق آمار سازمان جهانی توریسم ملل متحد(UNWTO) کشور مالزی رتبه ۱۰ صنعت توریسم جهان را به خود اختصاص داده است اما باید قبول کردمالزی چیزی جز زرق و برقی بی اصالت نیست. هرچند تقابل فرهنگی و ملیت های مختلف در این کشور شما را با پازلی جذاب روبرو می کند اما کجا معماری مالزی، اصالت و ویژگی های معماری ایران را دارد؟

این در حالی است که تفاوت آمار گردشگران در ایران و مالزی، تفاوتی نجومی است. سیاست ها و برنامه ریزی های متفاوت اقتصادی و گردشگری در این دو کشور، تنها چیزی است که درآمدهای اقتصادی مالزی از بخش گردشگری را به این جا رسانده است.

مالزی با 41 آژانس دهها برابر ایران توریست دارد، در حالی که در ایران بیش از 3000 دفتر خدمات مسافرتی دایر است که به دلیل سیاست های کلان دولت و تخصصی نبودن امور در این دفاتر، عملاً راه به جایی نبرده و اقتصاد گردشگری را تکانی نداده اند.

مالزی در طول هشت سال گذشته، در مسیر کامل توسعه یافتگی قرار گرفته و تفاوت های شاخصی با مالزی دهه قبل به دست آورده است. اگرچه هنوز هم در صنعت، تولید و پزشکی، وابستگی و کمبودهای زیادی دارد اما در بخش گردشگری، نمونه بی بدیلی است. مالزی نان تفکرش را می خورد و همین تفکر و درآمدزایی، مردم این کشور را در سطح قابل قبولی از رفاه اجتماعی قرار داده است.

تأثیر درآمد حاصل از گردشگری در دیگر بخش های این کشور را به راحتی می توان دید. سیستم های حمل و نقل، هتل ها، مراکز تفریحی و گردشگری، زیباسازی شهر و امثال آن از جمله مواردی است که هم به مدد ورود بیشتر گردشگران به این کشور مهیا شده و هم خود عاملی برای جذب بیشتر گردشگر محسوب می شود.

این در حالی است که این کشور در بخش توریسم سلامت و اکوتوریسم حرف چندانی برای گفتن ندارد و یا دست کم با ایران قابل مقایسه نیست. کشوری با دو فصل کم باران و پرباران است که چهارفصل بودن ایران را حسرت می خورد اما سرعت توسعه اش در کمتر کشوری دیده شده است. چشم انداز سال 2020 مالزی می گوید که این کشور در این بازه زمانی به یک کشورکاملاً توسعه یافته تبدیل خواهد شد. چیزی حدود 40 درصد از بودجه عمومی سالیانه این کشور صرف آموزش و پرورش و تربیت نیروی متخصص می شود تا این هدف را محقق سازد. با این همه باید تصور کرد اگر مالزی ایران بود، چه می شد و چه می کرد؟

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 3:38 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

درس های کارآفرینی از جک ما (بنیان گذار علی بابا)

درس های کارآفرینی از جک ما (بنیان گذار علی بابا)

درس اول:
ایده ها و رویاهای خود را پرورش دهید. حتی اگر الان، سرمایه گذاری جهت عملی کردن آنان در دسترس نباشد.

درس دوم:
تسلیم شرایط محیطی و مکانی نشوید. جهان دیجیتال، محصور شدنی نیست.

درس سوم:
افراد و دوستان خوبی براي خود پیدا کنید و به مشتریانتان عشق بورزید. تلاش کنید زیاد یاد بگیرید.

درس چهارم:
من در سال ۲۰۰۰ گفتم اگر ۹ خرگوش در جهان وجود داشته باشد، اگر بخواهید یکی از آنان را شکار کنید، کافی است به یکی از آنان خوب فکر کنید و بر روی گرفتن آن تمرکز کنید! تاکتیک خود را تغییر دهید، خرگوش را تغییر ندهید!

درس پنجم:
فرصت های زیادی پیش روی ما است. تمام را نمی توان به دست آورد. اگر یک فرصت خوب را به دست آورید کافی است. مسیر پیشرفت را مرحله به مرحلی طی کنید.

درس ششم:
یکی از دلایل عمده ای که سبب می شود افراد فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در ایجاد یک محیط کارآفرینی و بسترسازی یک کسب و کار اینترنتی، با شکست یا موفقیت های بسیار ضعیف روبرو شوند، آن است که آنان فناوری اطلاعات را خوب می شناسند ولی طرز ارائه آن در محیط کسب و کار را نمی دانند و مشتریان از کسب و کار آنان استقبال نمی کنند.

 

کانال تلگرامی ما 


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:49 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رشد یا توسعه؟؟؟

رشد یا توسعه؟؟؟

نوشته: دکتر هداوندی

این دو واژه پر کاربرد در ادبیات مدیریت و سیاست!! که خیلی وقت ها هم به یک معنا بکار می روند . اهدافی مانند رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی که دائما توسط مدیران و مسولان در کشور بکار می رود. اما به راستی رشد و توسعه یکسانند؟؟

اقای پروفسور راسل ایکاف در کتاب برنامه ریزی تعاملی (ترجمه دکتر سهراب خلیلی) خیلی خوب تفاوت رشد و توسعه رو تبیین کرده. رشد یعنی افزایش در اندازه یا تعداد که معمولا برای سازمانها اندازه بکار می رود. بنابراین منظور از رشد شرکت ها افزایش در مقیاسهای عملکردی آنها مانند سهم بازار، سود خالص، تعدا شرکت ها و ... است و خیلی وقتا تمام هدف یک شرکت رشده به این مفهوم!!

اما توسعه، خلاف تصور بسیاری توسعه وضعیت یا حالتی نیست که با آنچه فرد دارد تعریف شود، بلکه توسعه فرایندی است که توسط آن فرد توانایی ها و اشتیاق ارضای آرزوهای خود و دیگران را افزایش دهد. این تعریف آقای ایکافه. بنابراین توسعه افزایش ظرفیت و توانایی است نه افزایش دستاورد. بیشتر جنبه انگیزش، دانش، درک و خرد دارد تا جنبه مال و ثروت.. با اینکه فرد چقدر دارد سروکار ندارد بلکه با آنچه دارد چه می تواند کرد مربوط است.

بنابراین توسعه بیشتر به کیفیت زندگی مربوط است تا به سطح زندگی.. اگر مردمی توسعه نیافته ثروتمند شوند ضرورتا توسعه یافته نخواهند شد. اگر به دانش و درک دست پیدا کنند انگاه توسعه یافته خواهند بود. هر کدوم از ما شاید نمونه های زیادی داشته باشیم برای این موضوع که بالا رفتن سطح زندگی ضرورتا همراه افزایش کیفیت زندگی نخواهد بود (هر چند ثروت و سطح زندگی میتونه به توسعه و کیفیت زندگی کمک کنه). نکته مهم اینه که توسعه شامل خواست و توانایی است، نمی توان آنرا به دیگری داد یا تحمیل کرد (قابل توجه خیلی ها!).

بنابراین نه دولت می تواند حکومت شوندگان را توسعه دهد و مثلا شرکت کارکنان خود را!! حداکثر کاری که می توانند بکنند ترغیب و تسهیل این توسعه است...توسعه مثل درمان پزشکی نیست بلکه شبیه درس دادن است. هیچ کس نمی تواند توسعه را تجویز کند اما اگرچه کسی نمی تواند به جای دیگری یاد بگیرد یا برانگیخته شود اما می تواند یادگیری و انگیزش دیگری را ترغیب کند.

کیفیت زندگی که مردم می توانند محقق کنند محصول مشترک توسعه و منابع دردسترس است اگرچه محدودیت منابع می تواند پیشرفت کیفیت زندگی را محدود کند ولی نمی تواند توسعه را محدود سازد.. حالا باید دید برنامه های توسعه کشور این مفهوم از توسعه را در خود دارد و آیا اولویت بندی امور مبتنی بر این مفهوم صورت گرفته است؟؟

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۶ تاکتیک برای اینکه برند‌تان مورد توجه شبکه‌های اجتماعی قرار بگیرد

۶ تاکتیک برای اینکه برند‌تان مورد توجه شبکه‌های اجتماعی قرار بگیرد

اگر از سرعت رشد شبکه اجتماعی‌ برندتان راضی نیستید زمان آن رسیده است که از تاکتیک‌های جدید استفاده کنید.

1 از محتوای ویدیویی استفاده کنید

این روزها استفاده کردن از ویدیو تبدیل به بحث داغ شبکه‌های اجتماعی شده است. معمولا ویدیوها بیشتر از عکس‌ها دیده می‌شوند بنابراین استفاده از آن‌ها می‌تواند برند شما را شناخته‌تر کند.
استفاده از ویدیوهای لایو چالشی است که هر برندی باید از آن استفاده کند، ویدیوی لایو فیسبوک، پریسکوپ، یوتیوب و حالا اینستاگرام باعث می‌شوند توجه کاربران زیادی را به سمت شما جذب شود. ویدیوهای لایو امکان پخش اتفاقات در حال وقوع در هر لحظه و در هرجای جهان را دارند بنابراین شما را در مرکز توجه مردم قرار خواهند داد.

2 اجازه دهید فالوئرهایتان تیم شما را بشناسند

همیشه برای دنبال کنندگان یک برند دیدن فضای داخلی و کارمندان یک شرکت هیجان‌انگیز خواهد بود چه بهتر که فضای داخلی شرکت شما را با استفاده از یک مراسم که پویایی محیط کاری شرکت شما را نشان می‌دهد بشناسد. استفاده از استوری اینستاگرام می‌تواند گزینه مناسبی برای انتشار اینگونه محتواها باشد.

3 در شبکه‌های اجتماعی فعال باشید

تمام هدف شبکه‌های اجتماعی این است که شما را در اجتماع قرار دهد. شاید این کار به نظرتان اتلاف وقت باشد اما سعی کنید هر هفته مقداری زمان گذاشته و روی این موضوع کار کنید.
اول از همه داخل شبکه‌های اجتماعی فعالیت کنید سپس دیگران را در بحث‌ها شرکت داده و اعتماد سازی کنید. و در نهایت می‌توانید محتوای مربوط به برند یا صنعت کسب و کار خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارید. دقت داشته باشید تنها در صورتی باید این کار را انجام دهید که این محتوا برای افراد داخل شبکه اجتماعی شما مفید باشد. بعد از مدتی متوجه خواهید شد که فعال بودن چقدر شما را در مرکز توجه قرار داده و دیگران را با کسب و کار شما درگیر می‌کند.

4 با اینفلونسرها همکاری کنید

این کار برای گسترش شبکه اجتماعی‌تان ضروری نیست اما می‌تواند کمک زیادی به شما بکند. مهم این است که بتوانید اینفلونسر مناسب که با کار شما در ارتباط هست را پیدا کنید و از این طریق بتوانید مشتری درست را برای کسب و کارتان جذب کنید. برای انجام این کار باید به خوبی تحقیق کرده و کمی سرمایه گذاری کنید.

5 استفاده صحیح و کارآمد از هشتگ‌ها داشته باشید

کاربر از طریق هشتگ شما را پیدا می‌کند، بنابراین با استفاده صحیح از آن‌ها می‌توانید افراد علاقه‌مند به کسب و کار خود را جذب کنید.
اگر در حال حاضر از هشتگ استفاده می‌کنید اما واکنشی از طرف مخاطبانتان نمی‌بینید باید روی این موضوع کار کرده و ببینید کدامیک از آن‌ها تاثیر گذار هستند و کدامیک تاثیر کمتری دارند و سپس استراتژی خود را عوض کنید.

6 از تبلیغات استفاده کنید

قرار گرفتن در مرکز توجه شبکه‌های اجتماعی بدون صرف هزینه امکان‌پذیر نیست. مشخص کردن هدف و شناخت مشتری کلید اصلی انجام این کار هستند و راه‌های متنوع زیادی برای انجام تبلیغات در این زمینه وجود دارد.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 4:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چگونه ايده هاي ماندگار توليد كنيم

چگونه ايده هاي ماندگار توليد كنيم


برادران هیث، نویسندگان کتاب ایده عالی مستدام (انتشارات آریانا قلم)، پس از بررسی صدها ایده ماندگار در دنیا، شش اصل مشابه را در آن‎ها به شرح زیر مشاهده کردند:

اصل اول: سادگی
وکیل مدافع موفقی می‌گوید "اگر شما در دادگاه، درباره ده نکته بحث کنید، حتی اگر همه آنها نکات خوبی باشند، هنگامی‌که قضات به اتاق هیئت منصفه می‌روند هیچ‌کدام از آنها را به خاطر نمی‌آورند". برای کاهش اضافه‌های ایده و رساندن آن به مفهوم اصلی، باید در کاهش و حذف مسلط باشیم و می‌بایست بی‌رحمانه اولویت‌بندی کنیم. ماموریت ما فقط کوتاه گفتن چیزها نیست، عبارات بسیار کوتاه الزاماً ایده‌آل نیستند. گفتار حکیمانه، ایده‌آل است. باید ایده‌هایی بسازیم که علاوه بر سادگی، عمیق و با مفهوم باشند.

اصل دوم: غیره منتظره بودن
می‌توانیم از غافلگیر کردن برای جلب توجه افراد استفاده کنیم؛ احساسی که نقش آن افزایش هوشیاری و تمرکز است. اگر پیام ما از میان پارازیت‎ها عبور نکند و توجه افراد را جلب نکند، نمی‎توانیم به پیش برویم. اگر استفاده از غافلگیری در خدمت پیام اصلی ما باشد، بسیار قدرتمند خواهد بود. اما غافلگیری زیاد طول نمی‌کشد. برای بردباری افراد در توجه به ایده، باید اشتیاق و حس کنجکاوی ایجاد کنیم.

اصل سوم: ملموس بودن
باید ایده خود را در چارچوب اطلاعات ملموس و فعالیت‌های انسانی توضیح دهیم. ایده‌های ماندگار به طور طبیعی پر از تصاویر واضح و ملموس‌اند. ایده‎های ملموس راحت‎تر به یاد آورده می‎شوند. اما ممکن است این سوال را بپرسید که چه چیزی موضوعی را ملموس می‎کند؟ پاسخ ساده این است که چیزی را که بتوان با حواس پنج‎گانه خود بررسی نمود، ملموس است.

اصل چهارم: باورپذیر بودن
ایده‌های ماندگار باید اعتبار خود را داشته و باورپذیر باشند. به راه‌هایی نیاز داریم تا افراد، خود ایده ما را بیازمایند. در تنها مناظره ریاست جمهوری در سال 1980 میان رونالد ریگان و جیمی کارتر، ریگان می‌توانست آمارهای بی‌شماری را که نشان‌دهنده رخوت اقتصادی بودند، بیان کند. به جای آن، وی از سوال ساده‌ای استفاده کرد: "قبل از اینکه رای بدهید از خود بپرسید آیا وضع من از چهار سال قبل بهتر شده است؟".

اصل پنجم: احساسی بودن
باید کاری کنیم تا حس خاصی در مخاطبان ایده ایجاد شود. هدف از احساسی کردن پیام‎ها این است که کاری کنیم دیگران به آن اهمیت بدهند. احساسات باعث برانگیخته شدن افراد برای اقدام می‎شود. فراموش نکنید مردم معمولا" به خودشان اهمیت می‎دهند؛ لذا سعی کنید علایق و سلایق شخصی آن‎‎ها را در ایده خود مورد توجه قرار دهید.

اصل ششم: داستانی بودن
باید داستان بگوییم. آتش‌نشانان بعد از هر آتش‌سوزی داستان خود را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند و با این کار تجربیات خود را چند برابر می‌کنند. شنیدن داستان‌ها مانند شبیه‌ساز پرواز عمل می‌کند که ما را برای پاسخ سریع‌تر و موثرتر آماده می‌سازد. داستان‎ها می‎توانند به طور همزمان، احساس و ادراک ما را درگیر خود سازند. داستان‎ها ماندگاری بالایی دارند و پیام خود را ساده و با احساس منتقل می‎کنند.

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 2:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

برخی از مهارت هایی که دانشجویان در زمان فراغت از تحصیل می بایست کسب کرده باشند

برخی از مهارت هایی که دانشجویان در زمان فراغت از تحصیل می بایست کسب کرده باشند

در این متن بر آن هستم تا به طور کلی دانشجویان را با مهارت هایی که لازم است در زمان فراغت از تحصیل داشته باشند آشنا نمایم. توجه داشته باشید که موارد اشاره شده، بر مبنای نظرها، عقیده ها و تجربه های شخصی و نیز آگاهی از برخی روال های استاندارد در دنیا تنظیم شده است و قطعا می تواند برای هرکسی نیازها متفاوت باشد یا به یقین مواردی وجود دارد که از دید این جانب پنهان مانده است.

دانشجویان در طول زمانی که برای دست یابی به عنوان مهندس فرصت دارند، لازم است نسبت به موارد زیر کوشا باشند.

1- زبان انگلیسی. قطعا یکی از حیاتی ترین برنامه هایی که هر مهندسی باید دنبال کند، تقویت زبان انگلیسی است. در دنیای امروز هیچ عذری برای کوتاهی در فراگیری زبان وجود ندارد. لازم به ذکر است:

1-1- دانشجویان اگر به فکر ادامه تحصیل هستند، زبان انگلیسی جزو مواد امتحانی کارشناسی ارشد و نیز جزو ملزومات قبولی در آزمون های دکتری است. همچنین، از آنجا که این زبان، زبان علم محسوب می شود، جستجوی آخرین یافته های علمی، تنها با استفاده از زبان انگلیسی ممکن است.

2-1- دانشجویان اگر به فکر جذب شدن در صنعت هستند، زبان انگلیسی می تواند در برخی موارد حیاتی باشد یا در برخی موارد دیگر امتیاز یک مهندس بر مهندس دیگری محسوب شود. به هر حال، بسیاری از بخش های صنعت با شرکت های خارجی طرفند و نیاز به نامه نگاری، گفتگو و سفرهای دوجانبه در این روابط احساس می شود، بخش های دیگری از صنعت دارای واحدهای تحقیق و توسعه می باشند و لازم است از آخرین یافته ها باخبر باشند که آن هم بدون دانش زبان انگلیسی بسیار مشکل است. گاهی در صنعت، زبان های دیگر مانند زبان فرانسوی امتیاز بزرگی است. با دانستن هرکدام از زبان های اروپایی، یادگیری دومین زبان بسیار ساده می شود. به عنوان نمونه می توان به خودروسازی ها اشاره نمود که زبان اصلی در بسیاری از آن ها فرانسوی است. البته از زبان های روسی و آلمانی هم نباید غافل شد. قصه زبان های شرقی مانند عربی و چینی البته متفاوت است.


2- دانش اینترنت. امروز دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست که این ابزار تا چه اندازه زندگی ما را تغییر داده است. به اعتقاد من لازم نیست دانشجو در هر زمینه ای سایت یا پایگاه اطلاعاتی خاصی را حفط داشته باشد. البته در مواردی که درباره تخصص فرد صحیت می کنیم، بر هرکسی واجب است که در فهرست سایت های مورد علاقه، سایت های مهم مربوط به آن تخصص موجود باشند. به عنوان نمونه مهندسی که در زمینه تخصصی یاتاقان و روان کاری فعالیت می کند، آشنایی نداشتن با سایت SKF به نظر من ضعف محسوب می شود. با این اوصاف آنچه که برای دانشجویان در این زمینه لازم به نظر می رسد، بالا بردن سطح مهارت در زمینه جستجو در اینترنت است. البته نمی توان انکار کرد که دانش اینترنت مستقل از بحث زبان انگلیسی نیست. واضح است که استفاده از کلید واژه های فارسی سهم کوچکی از پتانسیل موجود را به ما می نمایاند. فراگیری مهارت در اینترنت انتها ندارد. من بدون اغراق هر روزی که در این زمینه سعی بر یادگیری چیز جدیدی دارم، واقعا نکته تازه ای یاد می گیرم. در انتها لازم به ذکر است که این مهارت ویژه گروه خاصی نیست، بلکه همه افراد یک جامعه باید با آن آشنا شوند، ولی برای مهندسان بحث جدی تری را می طلبد.

3- مجموعه نرم افزارهای Office. این مجموعه یکی از اجزای حیاتی کار حرفه ای در دنیای امروز است. دانشجویان در طول دوران دانشجویی به شکلی حیاتی لازم است با نرم افزارهای Word، Excel، PowerPoint و Outlook آشنا شوند. همچنین، فراگیری نرم افزارهای Access، MSP و Visio هم می تواند در آینده امنیازهای خوبی برای فارغ التحصیلان در محیط های کاری به وجود آورد. گروه نخست نرم افزارهایی که اشاره شد، در اصل می بایست توسط همه مردم فراگرفته شود، ولی زحمت بیشتری از دانشجویان مهندسی ما انتظار می رود.

 


4- زبان های برنامه نویسی. دانشجویان ما به ویژه آنهایی که قصد ادامه تحصیل دارند، لازم است با فلسفه الگوریتم نویسی و به تبع آن، یک زبان برنامه نویسی آشنا شوند. این جانب نظر خاصی روی زبان برنامه نویسی خاصی ندارم، چرا که آن هم مانند فراگیری زبان خارجی، یادگیری زبان نخست، کاری پر زحمت است و اگر لازم باشد، زبان های برنامه نویسی دوم و سوم بسیار ساده تر خواهد بود. زبان های java, Fortran، C و MATLAB زبان های برنامه نویسی توانمندی به شمار می روند که فراگیری دست کم، یکی از آن ها برای دانشجویان، الزامی است. البته برخی بر این باورند که MATLAB زبان برنامه نویسی محسوب نمی شود. به هر حال هرچه که باشد، موارد زیادی پیش می آید که مسایل پیش رو را نمی توان با نرم افزارهای ساده ای مانند Excel یا ماشین حساب های مهندسی حل کرد و این کار با MATLAB هم به خوبی امکان پذیر است.


5- استفاده از ماشین حساب مهندسی. به نظر ممکن است عجیب برسد، ولی امروزه در برخی از کشورها، حتی مدل ماشین حساب مهندسی مناسب برای دانشجویان را اعلام می کنند. اگر شنیده های من قرین به واقعیت باشد، در برخی موارد این مدل ها، مدل های بسیار پیشرفته ای است که قابلیت های بسیار بالایی دارد. اگر می خواهید به توصیه من عمل کنید و یک ماشین حساب مهندسی برای خود خریداری نمایید، با مطالعه این کار را انجام دهید. بسیاری از قابلیت های این ماشین حساب ها بیشتر مناسب دوران دانشجویی است، ولی واقعیت آن است که بدون این که خودتان متوجه شوید، مهارت کار با نرم افزار را در شما به شکل چشمگیری افزایش می دهد.

 

6- مهارت ترسیم. با فرض این که درس های مرتبط با نقشه کشی را دانشجویان به خوبی گذرانده باشند، نرم افزارهای مرتبط با نقشه کشی می بایست توسط دانشجویان فرا گرفته شود. اعتقاد من بر این است که نرم افزار AutoCAD به عنوان مادر تمامی نرم افزارهای نقشه کشی توسط همه دانشجویان مهندسی باید فراگرفته شود. پس از این، دانشجویان هرکدام از رشته های مهندسی لازم است که به طور مبتدی با نرم افزارهای مرتبط با رشته خودشان آشنا شوند. در این مرحله، تصور نمی کنم که لازم باشد دانشجویان مسلط به نرم افزار شوند، بلکه آشنایی اولیه صورت گیرد تا اگر در مار حرفه ای به این مساله برخورد نمودند، با یک دوره کوتاه مدت آموزشی در آن نرم افزار مسلط شوند. این نرم افزارها مان طور که بیشتر شما می دانید عمدتا عبارتند از SolidWorks و Catia.

 

7- مهارت تحلیل. نرم افزارهای تحلیلی هم مانند نرم افزارهای ترسیمی و طراحی، به اعتقاد من لازم نیست که دانشجویان مسلط به نرم افزار شوند، بلکه آشنایی اولیه کفایت می کند. آنچه از فراگیری نرم افزار تحلیلی مهم تر است، یادگیری پایه های نظری آن هاست. همان گونه که این پایه های نظری درباره نرم افزارهای ترسیمی، مباحث درس نقشه کشی صنعتی است، در این مورد هم این پایه نظری، در مکانیک جامدات میاحث مربوط به روش اجزای محدود FEM و در مکانیک سیالات، مباحث دینامیک عددی سیالات CFD است. مهم ترین این نرم افزارها در مهندسی مکانیک عبارتند از Ansys و Abaqus در شاخه FEM و Fluent در شاخه CFD.

 

8- مهارت های متفرقه نرم افزاری. شاید عجیب به نظر برسد، ولی به اعتقاد من در برخی زمینه های کاری در صنعت، امتیازهای مهم محسوب می شود اگر دانشجو با برخی نرم افزارهای غیر مرتبط به صورت ابتدایی آشنا باشد. در این میان می توان به نرم افزارهای طراحی وب مانند HTML و Flash، نرم افزارهای گرافیکی مانند PhotoShop و نرم افزارهای ویرایش فیلم و کلیپ مانند Movie Maker اشاره کرد.


9- دانش ها و مهارت های دیگر. واقعیتی است که مهارت هایی وجود دارد که متاسفانه در سیستم آموزشی مورد توجه سیستماتیک نیست، ولی دانشجو بدون داشتن این دانش ها و مهارت ها و با داشتن تمام مهارت های بالا در نهایت مانند یک چرخدنده در یک مکانیزم عمل می کند. از تمامی دانشجویان خواهشمندم که در این زمینه فکر خود را مشغول نموده، با شناخت ضعف های خود نسبت به رفع آن ها به هر شکل ممکن اقدام نمایند. در این میان، من هم می توانم مواردی را به عنوان نمونه بیان کنم تا راهگشای دانشجویان گرامی باشد. آشنایی عمیق تر با فرهنگ ایرانی و اسلامی، آشنایی با فرهنگ کار گروهی، آشنایی با اصول اخلاق حرفه ای، آشنایی با اصول حاکم بر فرهنگ کار در محیط صنعتی و آشنایی با اصول اقتصاد و مدیریت صنعتی از جمله این موارد است.

10- مهارت های تخصصی و ویژگی های فردی. جدا از تمامی این ها، هر حرفه ای مهارت های خاص خود را هم می طلبد. به عنوان نمونه، اشخاصی که در بخش های خدمات پس از فروش، تحقیق و توسعه، خط تولید، فروش یا بازرگانی خارجی کار می کنند، مهارت های ویژه متفاوتی دارند. اگرچه در کشور ما هم همانند تمام نقاط دنیا، شخص تازه فارغ التحصیل منحصرا به دنبال پیدا کردن اصل کار است و تخصص مورد نظر معمولا در نخستین اقدام به جذب در محیط کار دغدغه اصلی جوینده کار نیست، بنابراین، شاید بسیار مشکل یا غیر ممکن باشد اگر انتظار داشته باشیم دانشجویان از امروز به دنبال فراگیری این مهارت ها باشند، ولی بسیار مطلوب است که دانشجویان با توجه به ویژگی های شخصیتی که در خود سراغ دارند، حدود تخصص مناسب تر برای خود را بیابند تا با چشم بازتری به دنبال کار مناسب خود باشند. به دانشجویان گرامی به طور اکید توصیه می کنم به سایت شبکه مشاغل ONet مراجعه نموده، از تجربیات و خطوط راهنمای این سایت بهره ببرند. شنیده های من حاکی است که در حال حاضر برخی از کارفرمایان داخلی، با وجودی که این سایت ایده آل جامعه آمریکایی است، از آن در استخدام نیروی جدید استفاده می کنند. همچنین، شنیده های موثق دیگری دارم که نهادهای ذیربط در داخل کشور به شدت مشغول بومی سازی استانداردها و آمار این سایت هستند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 1:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

خلاصه ١٠ قانون موفقيت وارن بافت

خلاصه ١٠ قانون موفقيت وارن بافت:

١- اشتياق خودتون رو پيدا كنيد و در اون فوق العاده بشيد
٢- بهترين افراد را استخدام كنيد، كارمندان شما سربازان شما هستند، كسى با سربازهاى بد به جنگ نمى رود
٣- براتون مهم نباشه كه بقيه چى فكر مى كنند، روزى ميرسه كه اون ها ميخوان كه شما باشند
٤- بخوانيد، بخوانيد، بخوانيد
٥- هميشه براى خودتون حاشيه امنى تعريف كنيد، اين كار رو در زندگى ، كسب و كار و روابط دوستى خود انجام دهيد
٦- براى خودتان هم برنامه داشته باشيد، اگر خودتان رشد نكنيد كسب و كار و زندگى شما هم رشد نمى كند
٧- مزيت رقابتى داشته باشيد براى كسب و كار و حرفه خودتان
٨- هميشه درحال مسابقه دادن باشيد، با ديگران يا خودتان، هر روز پيشرفت كنيد
٩- موفقيت را در ديگران ببينيد و از آن ها بياموزيد و مدل خودتان قرار دهيد
١٠- بى قيد و شرط به ديگران عشق بورزيد.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 1 / 1396 ساعت: 1:31 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پنج چیز که برای موفقیت در نتورک به آنها نیاز ندارید

پنج چیز که برای موفقیت در نتورک به آنها نیاز ندارید

1 اعتبار و تخصص و تجربه :

 اگر این ویژگی ها را دارید که خیلی هم خوب است . اما این ها شرط پیروز شدن در نتورک نیستند . فکر نکنید که اگر صاحب یکی از این موارد یا همه این موارد نیستید پس حتما چیزی کم دارید .

 خیلی از نتورکر ها را می شناسم که حتی با داشتن دیپلم کامپیوتر و اینترنت در این تجارت موفق شده اند.


2 تأیید دیگران :

 تنها کسی که باید شما را تأیید کند خود شما هستید . در این کار حتی شاید با مخالفت پدر و مادر و یا همسرتان روبه رو شوید . خیلی از مردم آمادگی پیروزی را ندارند و چون شما جرأت کرده و صحبت از پیروزی می کنید نا خود آگاه سد راه شما می شوند . این سد راه شدن خیلی از مواقع ناشی از حسادت و در بعضی مواقع ناشی از علاقه و نگرانی شدید اطرافیان نسبت به شما است چون که دوست ندارند ضرر شما را ببینند .

نگران نباشید ! پس از شروع اولین پیروزی هایتان تأیید ها خود به خود آغاز می شود .

 

3 دوستان و فامیل نزدیک :

 اگر این گروه از افراد به شما جواب رد دادند اصلا ناراحت ودلسرد نشده و بازی را شخصی نکنید . شما برای موفقیت تان یک لیست اسامی بلند بالا دارید که می توانید کار را ابتدا از آن ها شروع کنید .

 

4 پند و نصیحت های بی ارزش :

 برای مشورت درباره این تجارت به افراد متخصص مراجعه کنید .

 مشکل این است که بعضی از مردم به افراد متخصص گوش نمی دهند و درست بر عکس به افراد غیر متخصص گوش می دهند . مطالعه در باره این تجارت می تواند شک و تردید هایتان را بر طرف نماید .

 

5 کمال گرایی :

 هنوز هیچ شرکت صد در صد موفق یا محصول صد در صد عالی یا پلان درآمد زایی صد در صد کار آمد در این تجارت اختراع نشده است. به تجارت خودتان در یک قالب کلی نگاه کنید . اگر می بینید نکات مثبت اين تجارت و شرکت مورد نظرتان به نکات منفی آن می چربد معطل نکرده و کار را شروع کنید . اگر منتظر بمانید تا همه چیز کامل و بی نقص شود می بایست تا ابد صبر کنید . بسیاری از تجربه ها را در طول حر کت تان به دست خواهید آورد.

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 20 / 1 / 1396 ساعت: 10:45 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

10 مهارت مورد نیاز نیروی کار در سال 2020

10 مهارت مورد نیاز نیروی کار در سال 2020


موسسه تحقیقاتی دانشگاه فونیکس، موارد ده‎گانه زیر را به عنوان مهارت‎های مورد نیاز نیروی کار در سال 2020 معرفی نموده است:

درک معانی: توانایی درک عمیق مفاهيم و اهمیت موضوعات تبیین شده

هوشمندی اجتماعی: توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران به‎منظور جلب واکنش‎های مناسب و ایجاد تعامل مطلوب با آن‎ها

تفکر نوین و انطباقی: توانایی یافتن راه‎حل‎ها و پاسخ‎های بدیع و نوآورانه برای مسائل

شایستگی میان‎فرهنگی: قابلیت موثر عمل کردن در فرهنگ‎های مختلف

تفکر محاسبه‎ای: توانایی تبدیل و تفسیر حجم بزرگی از داده‎ها و استخراج مفهوم و تحلیل‎های لازم از آن‎ها

سواد رسانه‎های نوین: توانایی ارزیابی منتقدانه محتواهای رسانه‎های نوین و توان تولید محتوای مناسب و متقاعدکننده برای آن‎ها

چند ‎رشته‎ای بودن: سواد و توانایی درک مفاهیم چندین رشته مختلف

تفکر طراحی: توانایی طراحی فرایندها و اقداماتی در راستای رسیدن به هدفی خاص

مدیریت بار فکری: توانایی فیلتر کردن و اولویت بندی مطالب در راستای حداکثر سازی کارکرد شناختی مغز

تشریک مساعی مجازی: توانایی کار بهره‎ورانه و همراه با شور و شوق در یک تیم مجازی

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 26 / 12 / 1395 ساعت: 8:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رابطه بین برنامه ریزی و عملکرد؟؟

رابطه بین برنامه ریزی و عملکرد؟؟
نوشته:دکتر اسماعیل هداوندی
✏️تا حالا به فرایند تصمیم گیری فردی و سازمانی توجه کردید؟ سازمانها چطور تصمیم گیری می کنند؟معمولا تصمیم گیری بر پایه مجموعه ای از روابط علّی میان متغیرهایی که یا توسط ما قابل کنترل هستند، یا متغیرهایی که ما نمی توانیم کنترل کنیم و نتیجه دلخواه و مدنظرمان صورت می گیرد.
✏️مثلا شناسایی روابط علّی میان قیمتگذاری و تبلیغات (قابل کنترل) و وضعیت کلی اقتصاد و قدرت خرید مردم(غیرقابل کنترل توسط شرکت) و میزان فروش شرکت(متغیر عملکرد) می تواند ما را در تصمیم گیری در زمینه بهبود فروش کمک کند!
✏️هرچه که در سازمان روابط علّی میان آنچه که انجام می دهیم و آنچه که می خواهیم بدان برسیم را بهتر درک کرده باشیم قابلیت برنامه ریزی اثربخش تری داریم. اما بسیاری از شکست ها در برنامه ریزی فردی یا سازمانی فرض کردن رابطه علّی در جایی که وجود ندارد و یا فرض نکردن آن در جایی که وجود دارد! از طرفی بسیاری رابطه علّی و رابطه همبستگی را با هم اشتباه می گیرند!
✏️علیت یعنی شرط لازم و کافی در حالی که همبستگی بین دو متغیر رفتار هم جهت و یا مخالف جهت همدیگر را نشان می دهد. مثلا شکل رابطه همبستگی میان تعداد کاربران فیسبوک و بازده اوراق قرضه 10 ساله یونان را نشان می دهد(که باعث ورشکستگی این کشور سال 2011 شد). آیا می توان گفت فیسبوک عامل بحران اقتصادی یونان است؟؟(یعنی نتیجه رابطه علی از یک رابطه همبستگی گرفت؟) مطمانا اینطور نیست.
✏️با نگاهی دقیقتر به موضع گیری مدیران ارشد در سازمان و حتی کشور می توان دریافت که بسیاری از رابطه هایی که آنها میان برنامه هایشان و عملکردی که حاصل شده است بیان می دارند یک رابطه همبستگی است و نه علیت! این نکته مورد توجه امبروز بیرس نویسنده معروف آمریکایی هم بوده است تا جایی که برنامه را چنین تعریف نموده است: برنامه کوشش برای یافتن بهترین شیوه دستیابی به یک نتیجه تصادفی است (هداوندی)
Plan: To bother about the best method of accomplishing an accidental result

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 25 / 12 / 1395 ساعت: 11:33 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

جوزدگی

جوزدگی

۱- در اواسط ۱۹۷۰ شرکت شکلات سازی "مارس" یکباره متوجه شد فروش شکلات هایش افزایش یافته است در حالی که هیچ تغییری در بودجه تبلیغاتی ایجاد نشده بود، قیمت شکلات هم تغییری نکرده بود، محصول هم همان بود، پس چرا فروششان بیشتر شده بود؟
کار، کار فضاپیمای مکان یاب ناسا بود! مأموریت این فضاپیما این بود که نمونه ای از خاک یکی از سیاره های نزدیک را به زمین بیاورد. فرود این فضاپیما روی سیاره مریخ (مارس) با تبلیغات زیادی همراه بود و موفقیت ناسا عنوان اول همه روزنامه ها شده بود.
نام شکلات "مارس" از روی نام بنیانگذار شرکت، "فرانکلین مارس" انتخاب شده بود، نه به خاطر سیاره مارس، ولی تکرار نام مارس در رادیو تلوزیون باعث شده بود ذهن مردم بیشتر از قبل متوجه شکلات مارس شود و فروش این شکلات بالا برود!
۲- در یک تحقیق راجع به "روز هالووین" معلوم شد که مردم یک روز قبل از هالووین خیلی بیشتر به محصولات نارنجی رنگ (مثل نوشابه پرتقالی) تمایل پیدا می کنند! قبل از هالووین محرک های نارنجی رنگ مربوط به این سنت (مثل کدو تنبل و محرک های نارنجی) افکار را به سمت محصولات نارنجی رنگ می برند!
۳- در شهرهای آفتابی آمریکا مثل میامی خیلی راحت تر می توانید ببینید که همسایه تان چه ماشینی سوار می شود تا شهرهایی که مثل سیاتل اغلب بارانی هستند.
در شهرهای آفتابی تمایل مردم برای عوض کردن ماشین شان بیشتر می شود، پژوهش روی داده های حاصل از فروش یک و نیم میلیون ماشین نشان داد که از هر هشت ماشین که خریده می شود یکی به خاطر "اثر اجتماع" است: وقتی مردم می بینند همسایه شان ماشین جدید خریده تمایل به خرید ماشین جدید پیدا می کنند!
تحقیقات فوق نمونه ای بودند از مطالعات گسترده ای که نشان دهنده تلقین پذیری گروهی در انسان ها هستند. انسان موجودی اجتماعی است و به شدت تمایل دارد رفتاری نشان دهد که او را "عضو" یک گروه نماید. این تمایل به تعلق به گروه باعث می شود که انسان ها به شدت تمایل به "جو زدگی" داشته باشند.
البته شدت این تمایل در افراد برون گرا - هیجانی خیلی بیشتر از افراد درون گرا - منطقی است، یعنی فردی با تمایلات شخصی "هیستریونیک" خیلی بیشتر از افرادی با تمایلات "اسکیزوئید" و "وسواس جبری" دچار جو زدگی می شود با این حال همه ما اگر حواس مان را به تصمیمات و انتخاب هایمان جمع نکنیم به شدت دچار جو زدگی می شویم و بی آن که بدانیم تصمیمات همسایه یا تیتر روزنامه ها یا حتی رنگی که در ویترین مغازه ها بیشتر به چشم می خورد بر تصمیمات ما اثر می گذارند، آن گاه خود ما نیز جزئی از این "شبکه مسری" ناقل "ویروسی" خواهیم شد که از دیگران به ما انتقال یافته است!
البته اثر اجتماع و فشار گروه
(peer pressure)
همیشه هم جنبه منفی ندارد بلکه گاهی فشار گروهی یک تغییر مثبت را تسریع و تسهیل می کند.
مثلأ موفقیت درمانی کسانی که برای ترک سیگار در یک برنامه گروهی شرکت می کنند بیش از کسانی است که از روش های انفرادی درمان استفاده می کنند، همچنین بسیاری از افراد به دلیل تمایل به تعلق به یک گروه به یک باشگاه ورزشی می روند و گروه باعث می شود برنامه ورزشی آنان استمرار داشته باشد.
به قول مولانا:
چون بد مطلق نباشد در جهان
نیک و بد نسبی است این را بدان!

دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 24 / 12 / 1395 ساعت: 4:47 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شرایط ثبت نام در سامانه سهام عدالت

شرایط ثبت نام در سامانه سهام عدالت

کلیه مشمولین که در دوره ده ساله اجرای طرح سهام عدالت از ابتدای سال ۸۵ تا پایان سال ۹۴ ثبت نام شده قطعی در تعاونی‌های سهام عدالت شهرستان‌ها بوده‌اند، می‌توانند از سامانه www.sananese.ir ضمن کسب اطلاع از مشمول بودن، صورت وضعیت تسویه اقساط خود را مشاهده یا از آن نسخه چاپی تهیه کنند.

ورود به سامانه سهام عدالت مشروط به ورود کد ملی و برخی مشخصات هویتی در سامانه است و ضروت دارد این اطلاعات توسط شخص یا ولی، قیم و یا وکیل قانونی وی وارد سامانه شود.

همچنین درج شماره تلفن همراه معتبر در سامانه جهت برقراری تماس یا اطلاع رسانی سازمان خصوصی سازی الزامی است.

کلیه مشمولین که در دوره ده ساله اجرای طرح سهام عدالت از ابتدای سال ۸۵ تا پایان سال ۹۴ ثبت نام شده قطعی در تعاونی‌های سهام عدالت شهرستان‌ها بوده‌اند، می‌توانند از طریق این سامانه ضمن کسب اطلاع از مشمول بودن، صورت وضعیت تسویه اقساط خود را مشاهده یا از ان نسخه چاپی تهیه کنند.

مشخصات هویتی کلیه مشمولین سهام عدالت تا دی ماه ۹۵ از طریق سازمان ثبت احوال کشور اخذ و به روز رسانی شده و ملاک اعلام وضعیت مشمولین و ارائه صورت تسویه اقساط است.

مشمولین سهام عدالت می‌توانند از ۱۷ اسفند ماه تا پایان شهریور ماه ۹۶ پس از مشاهده صورت وضعیت تسویه اقساط خود، در خصوص باقی‌مانده ارزش سهام که به طور کامل تسویه نشده نسبت به مبلغی که تمایل به پرداخت داشته و ان را در سامانه تعیین می‌کنند، یک قبض پرداخت دارای شناسه واریز سامانه دریافت کند.

مشمولانی که در صورت وضعیت خود از تخفیف برخوردارند و فاقد قبض پرداخت هستند نیز نباید هیچ وجهی‌به حساب دولت واریز کند.

به منظور تسهیل بهره برداری افراد از این سامانه رقم سمت راست کد ملی به عنوان عدد مجاز جهت مراجعه طی دوره ده روزه اول فعالیت آن به شرح زیر تعیین شده است؛

پرداختهای مشمولین فقط از طریق بانک ملی ایران صورت خواهد گرفت و مشمولین می‌توانند مبلغ مدنظر خود را با استفاده از شناسه پرداخت و معادل مبلغ درج شده در قبض پرداخت که از سامانه دریافت می کنند پرداخت کنند.

پرداخت هرگونه وجه در خصوص سهام عدالت به جز از طریق بانک ملی ایران غیرقانونی است و تقاضا می شود مشمولین به طور اکید از پرداخت پول به هر روش دیگر اجتناب کنند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 22 / 12 / 1395 ساعت: 6:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ما تربیت نشدیم!

ما تربیت نشدیم!

ما تربیت نشدیم.
تربیت ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم، دست در بینی نبریم و …
اما ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند.
کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم …
در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوه‌های نقد را به ما نیاموختند.
داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»
از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است.
آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟!
به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است.
هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است.
جان راسکین، آموزگار بزرگ نگاه، در قرن نوزدهم می‌گفت: «اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیا را بیاموزند.»
می‌گفت: «کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.»
اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم.
انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند.
من پدرانی را می‌شناسم که در آتش محبت فرزندانشان می‌سوزند و برای رفاه و آسایش آنان سر از پا نمی‌شناسند، اما تا دهۀ هفتاد یا هشتاد عمرشان ندانستند که فرزندانشان بیش از خانه و ماشین، به آغوش گرم او نیاز دارند و او باید آنان را لمس می‌کرد و می‌بوسید و دست محبت بر سر و روی آنان می‌کشید.
بسیارند پدرانی که نمی‌دانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یک‌بار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمی‌دهد.
در جامعه‌ای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل می‌بارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق دیگران را مراعات کنیم و مسئلۀ «حق و باطل» را به حقوق افراد گره نزنیم. عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشده‌ایم.
نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، زناشویی و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 22 / 12 / 1395 ساعت: 6:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود

پارادیگما؛ پدیده ای که باعث کوری و تحلیل و تصمیم اشتباه می شود

قبل از آن که مفهوم پارادیگما را با هم مرور کنیم بگذارید یک داستان معروف را یک بار دیگر با هم مرور کنیم: گروهی از محققان پنج میمون را در قفسی گذاشتند و در وسط قفس یک نردبان که بالای آن مقداری موز گذاشته شده بود قرار دادند. هربار که میمونی از نردبان بالا رفت، دانشمندان میمون های دیگر را با دوش آب سرد خیس کردند. پس از مدتی، هر میمون که از نردبان بالا رفت میمون های دیگر میمونی را که از نردبان بالا رفته بود را کتک زدند. پس از مدتی، هیچ میمونی دیگر جرات اینکه از نردبان بالا رود را نداشت، گرچه وسوسه او بسیار عمیق بود.
محققان تصمیم گرفتند یکی از میمون ها را با میمون جدیدی عوض کنند. میمون تازه اولین کاری که می کند به سمت موز از نردبان بالا می رود. ولی ناگهان بقیه میمون ها روی او می ریزند و او را محکم کتک می زنند
پس از چند بار کتک خوردن، میمون تازه وارد فرامی گیرد که نبایستی از نردبان بالا برود، اما هرگز نمیداند چرا؟
میمون دوم جایگزین می شود و همان وضع ادامه می یابد. میمون اول هم در کتک زدن میمون دوم همکاری می کند. میمون سوم جایگزین می شود و همان وضع کتک زدن ادامه میابد. میمون چهارم جایگزین می شود و همچنان کتک زدن هر میمونی که از نردبان بالا می رود ادامه دارد. میمون پنجم هم جایگزین می شود و کتک زدن و کتک خوردن همچنان ادامی میابد.

حالا آنچه مانده میمون های جدیدی هستند که حتی هیچکدامشان دوش آب سرد را هرگز تجربه نکرده اند، ولی همچنان هر میمونی که از نردبان بالا می رود را کتک می زنند. اگر ممکن بود از میمون ها پرسش شود چرا آنانی را که از نردبان بالا میروند را کتک می زنند، جواب می توانست این باشد: من نمیدانم، همه همین کار را می کنند. جمله ای که متاسفانه برای همه ما آشناست!

تحلیل راهبردی:
مفهوم پارادیگما (واژه ای یونانی که در انگلیسی پارادایم خوانده می شود) می تواند داستان بالا را توضیح دهد: هر فرد یا جامعه ای «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب مفروضات، پیش دانسته ها و پیش فرض های خود درک و تحلیل می کند.
پارادایم یک مجموعه از باورها و پیش فرض ها و ارزش هاست که ممکن است زمانی به یک دلیل منطقی بوجود آمده باشند اما به دلایل غیرمنطقی ته نشین شده باشند و سپس از طریق آموزش های رسمی و غیررسمی آنقدر تکرار می شوند که برای ما به صورت چارچوب‌هایی «بدیهی» در می‌آیند.

به احتمال خیلی زیاد پارادایم ها در زمان شکل گیری به خاطر این که موفق بوده اند و یک مساله را به خوبی حل کرده اند (جلوگیری از آب سرد) در ذهن ما پایدار می شوند اما زمانی که یک پارادایم شکل گرفت همچنان در ذهن ما باقی می ماند ولو اینکه دیگر کارآمد نباشد. چرا؟ چون تبدیل به پیش فرض های بدیهی شده است.

پارادایم ها باعث می شوند که ما کور شویم! بگذارید مثال بزنم. زمانی که شرکت معروف آمازون (که آن موقع یک کسب وکار نوپا و ناشناخته بود) ادعا کرد که می خواهد بزرگ ترین کتاب فروشی آنلاین دنیا شود رقبای سنتی او خندیدند و برخی نیز رسما در روزنامه ها گفتند که آرزو بر جوانان عیب نیست. اما بعدها به شدت تنبیه شدند! چرا؟ چون پارادایم قبلی کاملا چشم های آنان را بسته بود.
✍️دکتر مجتبی لشکربلوکی

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 12 / 1395 ساعت: 7:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

شش پروژه پرداخت بدون تماس دست

شش پروژه پرداخت بدون تماس دست (Hands Free)

مفهوم پرداخت بدون تماس دست، در مورد کاربری‌های خاص مانند اوبر و شرکت‌های به کار می‌رود که تلاش کرده‌اند تجربه پرداخت بدون تماس دست را برای تمام خریدهای خرد ایجاد کنند.در همین راستا 6 پروژه پرداخت بدون تماس دست را به شما معرفی میکنیم.

1. گوگل هندزفری (Google Hands Free)
گوگل هندزفری که اخیراً تعطیل شد ترکیبی از چندین فناوری پرداخت موبایل بود. این فناوری متکی بر بلوتوث، وای فای و مکان‌یاب بود تا حضور مشتری در یک فروشگاه را تشخیص دهد و پرداخت را آغاز کند. مشتری جهت تائید، تصویری را بارگذاری می‌کرد و حرف اول نام و نام خانوادگی خود را وارد می‌کرد.

2. ویو شیدز (WaveShades)
ویزا در حال آزمایش روند گنجاندن پرداخت‌های بدون تماس دست ، توسط عینک‌های آفتابی است. این پروژه به معنای واقعی بی تماس نیست؛ کاربران باید عینک آفتابی خود را بردارند و با آن به خوانشگر ضربه بزنند؛ اما این کار ضرورت استفاده از روندهای دستی مانند دسترسی به کیف پول را از بین می‌برد.

3. عینک گوگل
فکر ابتدایی دیگر برای پرداخت به کمک عینک ، برنامه عینک گوگل بود. باآنکه گوگل هرگز به‌صورت رسمی گوگل والت یا اندروید پی را وارد عینک بدفرجام خود نکرد، توسعه‌دهندگان آن با اندیشه استفاده از دوربین داخلی عینک گوگل برای خوانش کدهای دوبعدی و دسترسی به کیف پول‌های بیت کوین بازی کردند.

4. اسکوئر والت (Square Wallet)
استراتژی اولیه اسکوئر یک کیف پول موبایل برای مصرف‌کنندگان بود که در رابطه با فروشندگان اسکوئر کار می‌کرد. این فکر مکرراً کنار گذاشته و اجرا شد و تجسم عینی آن تجربه‌ای بدون تماس دست بود که کاربران کیف پول اسکوئر از یک برنامه برای مطلع کردن فروشندگان از حضور خود استفاده می‌کنند. سپس جهت تائید، فروشنده تصویری از خریدار دریافت می‌کند.

5. فیس آی دی پی پل (PayPal Face ID)
پی پل نیز با مدلی مشابه کیف پول اسکوئر وارد حوزه پرداخت‌های بدون تماس دست شد. کیف پول مبتنی بر ابر پی پل از مشتریان درخواست می‌کرد از طریق یک برنامه، تصویر خود را برای فروشنده مربوطه ارسال کنند.

6. ادز وری چیپ (ADS VeriChip)
«راه‌حل‌های کاربردی دیجیتال وری چیپ» سال 2002 وارد بازار شد و وعده داد که بتواند به‌صورت وایرلس اطلاعات شناسایی مشتری را از تراشه‌ای به‌قدر دانه برنج که در زیر پوست او جای گرفته، منتقل کند. یکی از کاربردهای مدنظر شرکت، پرداخت بود و مستر کارد مختصراً به این ایده پرداخته است

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 12 / 1395 ساعت: 7:12 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رييس جمهور موفق چه تخصصى بايد داشته باشد؟

رييس جمهور موفق
چه تخصصى بايد داشته باشد؟

اقتصاددان، حقوقدان، تکنوکرات، دیپلمات، فرمانده نظامى، مدير پروژه؟ كدام تخصص مى تواند باعث شود يك رييس جمهور كارنامه موفقى از خود به يادگار بگذارد؟ شاید بتوان مثالی آورد که رئیس‌جمهوری با يكى از اين تخصص‌ها موفق بوده باشد اما با يك بررسی‌ دقيق مى توان نتيجه گرفت آنچه باعث موفقیت وی شده، نه آن تخصص ویژه بلکه یک ویژگی دیگر بوده است.

تجربه جهانى نشان می‌دهد روسای‌جمهوری گوی موفقیت را از سایر همتایان خود ربوده‌اند که صاحب یک بینش منسجم در نحوه تصمیم‌سازی برای مسائل مبتلا‌به کشور در همه حوزه‌ها اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روابط خارجی بوده‌اند؛ يعنى قادر بوده‌اند در بزنگاه‌ها مثل يك اقتصاددان يا ديپلمات يا يك تكنوكرات كارآزموده فكر و عمل كنند و در تله ذی‌نفعان نيفتند.

تصور موهومی در اكثر جوامع در حال گذار وجود دارد که گمان مى‌کنند حاکمیت یک فرد دارای قدرت اجرایی بالا می‌تواند بهشت برین را برای این جوامع به ارمغان آورد؛ به ويژه آنكه اگر در كارنامه خود مديريت پروژهايی را هم ثبت كرده باشد. اما بازخوانی تاریخ ما را به اشتباه بودن و حتی خطرناک بودن چنین دیدگاهی هدایت می‌کند. مثال بارز تاریخی برای درک ملموس این نکته می‌تواند پهلوی اول یا همان رضاخان معروف باشد که تاریخ بر قدرت اجرایی خارق‌العاده وی گواه است. اما بینش ناصحیح و غیر‌منسجم او برای فهم عمیق‌تر مسائل باعث شد که: ١- پایه‌های اقتصاد ایران در نخستین‌ گام‌های توسعه در چارچوب اقتصاد دولتی بنا نهاده شود. ٢- همراه‌سازی سرمایه اجتماعی با فرآیند توسعه به دلیل تقابل شدید وی با فرهنگ عمومی (به ویژه خطای فاحش کشف دستوری حجاب) غیرممکن شود. ٣- و نهایتاً‌ اینکه همین نگاه ناقص و مثلاً‌ تکنوکراتیک وی به اداره کشور باعث مسحور شدن در برابر معجزه‌های مقطعی آلمان هیتلری و نزدیک شدن به این کشور در خطرناک‌ترین مقطع تاریخی شد که سرانجام تیره‌ای را با اشغال ایران توسط متفقین برای کشور به ارمغان آورد.

بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که متفقین چندین بار از ابتدای تابستان 1320 به رضاخان اولتیماتوم دادند که آلمانی‌های مظنون به پیشبرد پروژه نظامی هیتلر را از ایران اخراج کند؛ اما غرور بی‌پشتوانه وی به قدرت نظامی مانع از آن شد که او قادر به فهم مسائل پیچیده روابط بین‌الملل شود و نتیجه آن شد که در شهریور 1320 متفقین يعنى روس‌ها، انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در حمله‌ای برق‌آسا ایران را به اشغال خود در‌آوردند که نه‌تنها عاقبت شومی برای شخص وی به همراه داشت بلکه تیره‌روزی بی‌سابقه‌ای را نیز بر زندگی ایرانیان حاکم کرد. تورم سه‌رقمی، فقر وحشتناک و گرسنگی ناشی از کمبود شدید کالاهای اساسی از ویژگی‌های سال‌های پس از اشغال ایران است که حکایت‌های غمبار آن کابوس نسل بازمانده از آن دوران است.

آنچه باعث کامیابی یک تکنوکرات یا یک فرد دارای قدرت اجرایی بالا در پیشبرد سریع و اداره موفق یک پروژه می‌شود دقیقاً همان عاملی است که وی را در اداره کشور ناکام می‌‌گذارد. هر تصمیمی برای تغییر در ساز و کار اداره کشور، کنش و واکنش‌های بی‌شماری را به همراه دارد که در یک بینش منسجم همه این کنش و واکنش‌ها دیده مي شود اما در «مدیریت پروژه» چنین رويكردى غايب است. به همین دلیل، نگاه پروژه‌ای به اداره کشور باعث «خطای دید» عجیبی در رييس دولت می‌شود که صاحب یک بینش منسجم تئوریک از این نوع خطای دید در امان است.

کوتاه سخن اینکه تصور رئیس دولت از اداره کشور نباید تصور اداره یک پروژه‌ یا حتی مجموعه‌ای از پروژه‌ها باشد. اتفاقا برعكس، رئیس دولت بیش از آنکه به فهرستی از بایدها که در مدیریت پروژه‌ لازم است، نیاز داشته باشد به فهرستی از نبایدها در اداره کشور نیاز دارد که تنها در چارچوب یک بینش منسجم تئوریک قادر به درک آن خواهد بود. در غیاب این بینش، رئیس‌جمهور کارکردی جز یک ماشین امضا برای دستگاه پیچیده بوروکراسی نخواهد داشت که بی‌سر ‌و صدا مشغول تبدیل چالش‌ها به پروژه‌های نان و آب‌دار برای گروه‌‌های ذی‌نفع هستند که نان و آبی در اجرای آنها برای ملت متصور نیست!/علي ميرزاخاني

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 21 / 12 / 1395 ساعت: 7:3 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اثر ارابه موسیقی و تکنیک یک کلمه ای

اثر ارابه موسیقی و تکنیک یک کلمه ای

در سال ۱۸۴۸ یکی از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا دلقکی را استخدام کرد تا ارابه‌هايی را در شهر به حرکت در بیاورد که موسیقی پخش می کرد. این نوآوری در جذب مخاطب، بسیار مؤثر واقع شد. موفقیت این ایده باعث شد، سیاست‌مداران بیشتری راغب شوند که بر روی ارابه موسیقی بنشیند فارغ از اینکه آیا واقعا این نوآوری برای آنان نیز می تواند موثر باشد یا نه؟ این تکرار و تقلید تا آن جا پیش رفت که در سال ۱۹۰۰ استفاده از ارابه‌موسیقی به یک استاندراد برای تبلیغات ریاست‌جمهوری در آمریکا در آمد. اکنون وقتی می گویند ارابه موسیقی یعنی تکرار و تمایل به انجام کاری بدون توجه به اینکه واقعا آن کار درست است یا نه؟

ما انسان ها دوست داریم که در طرف برنده باشیم. به طور کلی ما هنگامی که متوجه شویم (یا به ما القا شود) که افراد زیادی به دیدگاهی معتقدند یا به پدیده ای تمایل دارند احتمال اینکه بدون تحلیل و تفکر آن را بپذیریم، بسیار افزایش می‌یابد. به این اثر، اثر ارابه موسیقی گویند.

این ارابه موسیقی در تمام زندگی و کار ما جاری است. جالب این جاست که لازم نیست که واقعا اکثریت چنین فکری کنند همین که ما تصورمان این باشد که اکثریت به یک سمتی گرایش دارند این روی تمایل ما موثر است. حالا چند مثال:

اگر تصور کنیم اکثر همکلاسی های ما از یک استاد خوششان می آید ما هم کم کم به آن استاد تمایل مثبت پیدا خواهیم کرد.
وقتی زمان کافی برای تحلیل نداریم اما می بینیم که همه به سمت یک صندوق سرمایه گذاری خاص می روند ما نیز علاقه مند می شویم که یونیت های آن صندوق را بخریم.
وقتی می بینم که تمام رتبه های اول شهر من، همه شان مهندسی برق-الکترونیک را انتخاب می کنند حتی به رشته ای که عشق می ورزیدم یعنی مهندسی نساجی فکر نمی کنم.

بسیار محتمل است که برویم یک گوشی موبایل به خصوص به قیمت گزاف بخریم، فقط به خاطر این که حس می کنیم اکثریت آن را می پسندند.

اما این مساله در انتخابات و مسایل سیاسی به شدت کاربرد دارد. پژوهش ها می گویند اگر یک کاندیدا بتواند به جامعه القا کند که او رای خواهد آورد و در انتخابات پیروز خواهد شد، بخشی از مردم حتی اگر به طور کامل با او همراه نباشند، برای این که در گروه برنده قرار گیرند به او رای خواهند داد. به همین دلیل هم هست که همیشه سعی می شود که تجمعات به گونه ای باشد که حس استقبال و تعداد زیاد جمعیت به ناظران بیرونی منتقل شود.

همین تکنیک در زمان رای گیری نیز به کار می رود، زمانی که همه رسانه ها صحبت از حضور مردم در رای گیری دارند برخی احساس می کنند که باید آن ها نیز سوار ارابه موسیقی شوند.

حتما دیده اید گاهی اوقات برخی مدل های مو و برخی لباس ها، که بسیار زشت و بی ریخت هستند فراگیر می شود، یکی از مهم ترین سازوکارهای آن همین دینامیک ارابه موسیقی است.


‏تجویز راهبردی:
زندگی ارزشمندتر از آن است که به تکرار و تقلید روی ارابه موسیقی بگذرد. دست کم باید در مورد تصمیمات سرنوشت ساز زندگی و کارتان دقیق تصمیم گیری کنید. چه باید کرد؟ هر گاه دیدید جمعیتی به موضوعی گرایش دارند به یک موسیقی، یک کاندیدا، یک تیم، یک کانال، یک سهام، فقط کافیست سوالی یک کلمه ای بپرسید: چرا؟
اگر آن ها توانستند توضیح خوب، ساده و شفافی ارایه کنند یعنی برای کارشان دلیل دارند و اگر نه؟ بدانید که احتمالا آن ها نیز قربانی ارابه موسیقی شده اند.
ممکن است آن ها شوکه یا عصبانی شوند و یا اینکه بگویند توضیح چرایی آن مفصل و پیچیده است. به آن ها بگویید که آن را خلاصه تر و ساده تر کنند به آن ها بگویید برای پیچیده ترین مسایل هم همیشه می شود توضیحات ساده ای ارایه کرد و یا اینکه شما وقت دارید تا توضیحات پیچیده و طولانی آنان را بشنوید. اگر باز هم فرار کردند احتمال ارابه موسیقی بالاتر می رود.

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 19 / 12 / 1395 ساعت: 12:4 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

کتاب هایی که ۱۱ کارآفرین توصیه می‌کنند

کتاب هایی که ۱۱ کارآفرین توصیه می‌کنند

کارآفرینان هوشمند هنگام رشد کسب و کار خودشان از نگرش‌های مختلفی الهام می‌گیرند.
این کار بسیاری ارزشمند است. یکی از ساده‌ترین و موثرترین کارها خواندن کتاب از نویسندگانی با نگرش متفاوت نسبت به شما است.
خواه کتاب جدید، تاریخی یا کاملا علمی باشد. بنیانگذاران موفق کتب مختلفی را در ذهن دارند و مطالعه آن را به هرکسی توصیه می‌کنند.

در ادامه به ۱۰ عنوان از این کتاب‌ها اشاره می‌کنیم:

1 دنی قهرمان دنیا نوشته رود هالد (Roald Dahl's Danny the Champion of the World)

2 هوش مثبت نوشته شیرزاد چامینه (Positive Intelligence by Shirzad Chamine)

3 تفکر سریع و آهسته (Thinking Fast and Slow by Daniel Kahneman )

4 کاپیتالیزم هوشیارانه (Conscious Capitalism by John Mackey and Rajendra Sisodia)

5 نحوه دوستیابی و اثرگذاری روی بقیه (How to Win Friends and Influence People by Dale Carnegie)

6 کیمیاگر نوشته پائولوکوئیلو

7 نه به بی‌خوابی (No More Sleepless Nights by Peter Hauri

8 پیچیده در اتفاقات Fooled by Randomness: The Hidden Role) of Chance in Life and in the Markets)

9 از خوب تا عالی (Jim Collins’ book Good to Great: Why Some Companies Make the Leap...And Others Don't)

10 مطالعات چینی (The China Study by Thomas Campbell and T. Colin Campbell)

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 19 / 12 / 1395 ساعت: 11:58 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

گروه خونی افراد موفق چیست؟

گروه خونی افراد موفق چیست؟

تحقیقات نشان می دهد، بیشتر افراد موفق و متعهد به کار، گروه خونی مشترکی با هم دارند.

افرادی که گروه خونی آنها O است، در منصب های مهمی مشغول به کار هستند، اما حقیقت چیست؟ افرادی که گروه خونی آنها، O است، بیش از سایر گروه های خونی، مبتلا به کم کاری یا پرکاری تیروئید می شوند و این باعث چاقی یا لاغری بیش از حد این افراد، احساس خستگی و احتباس آب می شود. همچنین افرادی که گروه خونی آنها O است، به دلیل ترشح زیاد اسید معده، بیشتر دچار زخم معده می شوند.

ژاپنی ها به افرادی که گروه خونی آنها O است توجه ویژه ای دارند و معتقدند؛ این افراد، شخصیتی مسئولیت پذیر، متعهد، منظم دارند. از این رو تلاش می کنند تا بیشتر کارمندان خود را از میان افرادی که گروه خونی آنها O است، برگزینند.

بهتر است این افراد از مصرف قهوه، کافئین و الکل خودداری کنند؛ زیرا مصرف زیاد این مواد باعث افزایش سطح آدرنالین، نور آدرنالین می شود.
افرادی که گروه خونی آنها، O است، از توانائی های خارق العاده ای برخوردارند، اما با هزینه کردن مبالغ زیاد و تصمیم گیری های مهم، دچار استرس می شوند.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 19 / 12 / 1395 ساعت: 11:46 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

یادگیری برای بودن و یادگیری برای انجام دادن؟!

یادگیری برای بودن و یادگیری برای انجام دادن؟!
Learning to be or learning to do??
نوشته دکتر اسماعیل هداوندی

چند وقت پیش شروع به خواندن کتابی کردم که صفحه اولش به این جمله از جان ادامز اشاره کرده بود که "دو نوع تحصیلات وجود دارد، یکی برای تامین زندگی، دیگری برای زندگی کردن ". ناخوادگاه شروع کردم به مرور تجاربی که درسالیان گذشته در دانشگاه و بیرون دانشگاه با شخصیت های دانشگاهی و علمی داشتم! به اساتیدی رسیدم که بسیار الهام بخش بودند طوری که با هر برخورد درسهایی می دادند و چراغی در وجود آدم روشن می کردند و در مقابل اساتیدی که .... جمله ادامز تبدیل شد به سنجه ای برای ارزیابی شخصیت های علمی که در تجارب من حضور داشتند و ایضا خودم!!

امروز یکی از اساتیدم متن زیر را برایم فرستادند که دوباره من رو به یاد جمله ادامز انداخت:" ترامپ ۳/۷ میلیارد دلار دارایی دارد، اما عجیب است که وقتی با ۱۰،۰۰۰ دلار در ماه می‌توان زندگی خیلی خوبی در آمریکا داشت پول‌های افرادی مثل ترامپ به چه دردشان می‌خورد و چرا زندگی‌شان را وقف فعالیتی معنی‌دار مثل شناخت علمی از جهان یا کمک به دیگران یا آفرینش هنری نمی‌کنند؟

پاسخ ساده است: در شخصیت ترامپ جنبه‌های معنوی-فکری رشد چندانی نیافته است. برای آدم‌هایی مثل او پول و سلطه داشتن و مشهور بودن نزد عوام مهم‌ترین چیز است. ..... وقتی پروفسور Donald Knuth، نرم‌افزار ارزشمند TeX را ساخت آن را رایگان عرضه نمود. او کتاب‌ها و مقالات اثرگذارش را می‌نویسد، خانواده و دوستانش را دارد، متخصصین بسیاری تربیت نموده، حقوق مادی مناسبی دریافت می‌کند، و از زندگی لذت می‌برد. برای Knuth اهمیتی ندارد چند صد میلیون آدم معمولي اسم او را بدانند، یا او را به‌خاطر داشتن پول زیاد تحسین کنند."..

اینکه چطور میشه شخصیت های علمی و دانشگاهی مثل Knuth می شوند و کسایی مثل مثلا جورج بوش یا رابرت مک نامارا (وزیر دفاع امریکا در جنگ ویتنام و جنایتکار جنگی) که فارغ التحصیلان هاروارد هستند.

باید این سوالو از خودمون بپرسیم که ما چی یاد میگیریم و چطوری باید یاد بگیریم که به ادمی مانند knuth تبدیل بشیم نه مثلا رابرت مک نامارا!!

دکتر قراجه داغی در کتاب تفکر سیستمی (ترجمه دکتر سهراب خیلی شورینی) برای یادگیری سه بعد رو بیان می کنند:

1 یادگیری یادگیری
که در مورد توانایی یادگیری، یادگیری زدایی (اینکه چگونه یادگیریهای قبلی را پاکسازی کنیم) و یادگیری مجدد است.

2 یادگیری برای بودن
که در مورد چگونگی زنده بودن و زندگی کردنه، تجربه های یادگیری که منجر به توسعه کیفیت زندگی که شادمانی برای فرد و جمع هر دو را به همراه دارد، درباره جهان بینی ها، ارزشها و فرهنگ ها و هویت هاست و

3 یادگیری برای انجام دادن
که مهارت عملیاتی کردن دانش، تعریف مسائل و طراحی راه حل ها در دنیای واقعی است...

به نظر من، نگاه به یادگیری، میتونه تفاوتی که میان شخصیت ها و اساتید دانشگاهی بوجود میاد رو توضیح بده.

خیلی وقتا صرفا تمرکز روی یادگیری برای انجام دادنه، سعی میکنیم مسیری بریم و چیزهایی را یاد بگیریم که صرفا برایمان منفعتی دارند آن هم صریح و مستقیم، قدرتی برای ما ایجاد کنند، یادگیری برای انجام دادن که البته خوب هم هست! اما چیزی که این وسط خیلی وقت ها نادیده گرفته می شود یادگیری برای بودن است، اینکه قرار است با این یادگیری بتوانیم حال خودمان و دیگران را بهتر بکنیم، بتوانیم بهتر زندگی کنیم و بهتر زندگی کردن را انتقال دهیم و اینجاست که تفاوت ها در شخصیت های علمی بروز می کند! و ایضا یادگیری یادگیری نیز بعدی بسیار مهم است که این نیز در بسیاری نادیده گرفته می شود، موضوع یادگیری زدایی و توانایی پاکسازی یادگیری نادرست و عدم تعصب ورزیدن به آنچه که اثر خود را از دست داده است و نادرست است.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 19 / 12 / 1395 ساعت: 11:41 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

داستان عجیب پزشک مردی که زن بود به همراه تحلیل راهبردی

داستان عجیب پزشک مردی که زن بود به همراه تحلیل راهبردی

سال ۱۸۱۲ جیمز بری، مردی جوان و ریز اندام، مدرک پزشکی خود را از دانشگاه ادینبورگ بریتانیای کبیر گرفت. سپس تجربیات خود را در زمینه جراحی ادامه داد و و پس از گذران دوره‏ای کوتاه، به استخدام ارتش در آمد.

در آن زمان انگلستان مستعمرات زیادی در سراسر دنیا داشت. دکتر جیمز بری سال‌های زیادی را در کشورهای مختلف نظیر هندوستان، مالت و جامائیکا گذراند و به آفریقای جنوبی اعزام شد. و پس از چندی به عنوان پزشک و جراح بسیار خوب در آنجا به شهرت رسید. او جان دخترِ فرماندار کل آفریقای جنوبی را نجات داد و بعد از آن پزشک مخصوص فرماندار کل شد.

او با توجه به علاقۀ شدیدی که به حرفه خود داشت و باور عمیقی که به انسان دوستی و انضباط و نظم داشت، هر کجا که می‏رفت در بهبود سلامت آن جا تلاش می کرد و موفق بود. همچنین با توجه به اینکه در زمان وی داروهای بیهوشی و بی‏حسی یا نبود یا کم بود، وی به سرعت عمل جراحی مشهور بود.

جیمز بری، این جراح سرشناس در سال ۱۸۶۵ از دنیا رفت. آن زمان ماموران با چیز عجیبی روبرو شد؛ جیمز بری یک زن بود! جراح معروف مرد ناگهان زن از آب در آمده بود!
تازه دلیل برخی امور روشن شد: جیمز بری به دلیل داشتن جثه‏ای کوچک و صورتی ریزنقش و صدایی نازک حتی برای دانشگاه مناسب نمی دانستند تا جایی که مسئول گزینش دانشگاه باور نمی‏کرد که سن و سال جیمز به حد دریافت مدرک پزشکی کفاف ‏دهد. وی کمی تندخو و حاضرجواب بود. همچنین هر وقت شخصی به صدای ظریف او و یا ظاهرش ایراد می‏گرفت، بعید بود که دعوایی تن به تن رخ ندهد. که البته بعدها معلوم شد که دلیل آن چیست!

نام اصلی آقای جیمز بری، این بود خانم مارگارت آن بالکلی!
در ایرلند به دنیا آمد. او علاقۀ شدیدی به تحصیل در رشتۀ پزشکی داشت اما شرایط آن زمان به گونه ای بود که خانم ها نمی‏توانستند در این رشته تحصیل کنند. در نتیجه مارگارت بری تصمیم گرفت خود را به جای پسرها جا زده و مسیر زندگی خود را آن گونه که دلش می‏خواست بپیماید. او اسم برادرش را بر روی خود گذاشت و به دانشگاه رفت و تبدیل به اولین پزشک زن در تاریخ شد.

تحلیل راهبردی:
ما آدم ها چارچوب های ذهنی ای داریم که باعث می شود دنیا را از دریچه تنگ آن ذهنیت محدود ببینیم. به همین دلیل هم هست که نوآوری همیشه با سختی، چالش و مقاومت روبرو است. مهم ترین چالش نوآوری، کهنگی ذهن های ماست. امروز دختران این سرزمین به راحتی پزشکی می خوانند و پزشک می شوند باید به خاطر بسپارند که یک روز تحصیل دختران یک تابو بود. این شکسته شد. اما تحصیلات دانشگاهی برای دختران یک تابو ماند، این هم بعدها شکسته شد. اما تحصیلات در برخی رشته ها برای دختران امکان ناپذیر ماند که این هم شکسته شد. بگذارید مثال بزنم:

اولین پزشک زن آمریکایی، الیزابت بلک‌ول در سال 1847 وارد دانشکده پزشکی جنوا در نیویورک شد. بابت پذیرش این خانم جنجالی بر پاشد. اعتراضات وسیع رخ داد برای اینکه چرا به یک زن اجازه تحصیل در رشته پزشکی داده شده؟ این خانم با مشکلات زیادی توانست تحصیل را به پایان برساند و مشغول کار شود. وی بعدها فرد موثری نیز شد.

اولین پزشک زن در ایتالیا، خانم مونتسوری ایتالیایی بود که ابتدا به دانشکدۀ فنی رفت و مهندس شد. پس از فراغت از تحصیل تصمیم گرفت که پزشک شود. او به دانشگاه شهر رم رفت. رییس دانشگاه به او گفت غیر ممکن است که یک زن بتواند در رشته پزشکی به تحصیل بپردازد. خانم مونتسوری به قدرتمندترین شخص یعنی پاپ لویی سیزدهم مراجعه کرد و او را متقاعد کرد که جامعه به پزشک زن هم نیاز دارد. به سفارش پاپ ماریا جهت تحصیل در رشتۀ پزشکی پذیرفته شد.

هیچ کس برای نوآوری، فرش قرمز پهن نمی کند. نوآوران سال های گذشته تلاش کرده اند که جهانی وسیع تر و بازتر برای ما فراهم کنند. ما نیز باید تلاش کنیم که ذهنیت های کهنه و قدیمی را کنار بگذاریم و از مخالفت ها و مقاومت ها نترسیم. آن چه تا دیروز یک تابو امروز به عنوان یک امر پذیرفته شده معمولی است. ما نیز می توانیم نوآور بعدی باشیم.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 13 / 12 / 1395 ساعت: 10:17 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

رابطه ثروت فراوان با شادی و خشنودی!

رابطه ثروت فراوان با شادی و خشنودی!

ثروتِ فوق‌العاده، به طور خودکار منجر به شادی و خشنودی نمی‌شود.

راسل سیمونز، هم‌‌بنیانگذار برچسب موسیقیِ دف جم، که خودش هم تقریبا میلیاردر است، می‌گوید: «اگر ۱۵ میلیاردر بشناسم، ۱۳ نفرشان آدم‌های شادی نیستند».

به نظر می‌رسد بافت هم موافق است که پول تنها صفات اولیه‌ی افراد را نشان می‌دهد و آنها را بازسازی نمی‌کند.

او می‌گوید: «اگر پیش از دستیابی به پول بی‌اخلاق بوده‌اند اکنون هم بی‌اخلاق هستند، منتها با یک میلیارد پول.»

میلیاردرها و افرادی که به دنبال میلیاردر شدن هستند، اغلب خانواده و روابط خود را در تلاش برای دستیابی به این هدف قربانی می‌کنند. جاستین ماسک ادعا می‌کند که موفقیت مفرط ناشی از شخصیتِ افراطی است و شادی کمابیش با این مسئله فاصله دارد.

آمارها می‌توانند گمراه‌کننده باشند. در حالی‌که به نظر می‌رسد احتمال تبدیل شدن به میلیاردر تا سال ۲۰۵۰ (۱ نفر از هر ۹۱ هزار نفر) بیشتر از احتمال برنده شدن در لاتاری (۱ نفر از هر ۱۷۵۲۲۳۵۱۰ نفر)، یا رئیس جمهور ایالات متحده شدن (۱ نفر از هر ۱۰ میلیون نفر) یا اصابت رعد و برق (۱ نفر از هر ۷۰۰ هزار نفر) باشد، اما دستیابی به این سطح از دارایی به طور مستقیم به کمیت و کیفیتِ «ایده‌های خوبی» که اجرا کرده‌اید بستگی دارد.

به عبارت دیگر، موفقیت نیازمند الهام، از خود گذشتگی و کار سخت، علاوه بر شانس بسیار زیاد است.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 12 / 12 / 1395 ساعت: 9:50 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

عامل اصلی موفقیت سرمایه گذاران ریسک پذیر

عامل اصلی موفقیت سرمایه گذاران ریسک پذیر

تمام کارآفرینانی که با مفهوم و فرهنگ استارتاپ آشنا هستند الزاما با مفهوم سرمایه گذاران ریسک پذیر یا Venture Capitalists نیز آشنا هستند زیرا نیمی از شکل گیری یک استارتاپ وابسته به وجود و مشارکت سرمایه گذاران ریسک پذیر است. دلیل اینکه چنین نامی را برای این گروه از سرمایه گذاران انتخاب کرده اند، ریسک بالای سرمایه گذاری در یک استارتاپ است به طوریکه در بهترین شرایط اقتصادی، شانس موفقیت یک استارتاپ کمتر از 15% است. این بدان معنی است که از هر 6 مورد سرمایه گذاری فقط یکی از آنها به ثمر می نشیند اما همان یک مورد ممکن است به چنان موفقیتی برسد که ضرر ناشی از سرمایه گذاری در آن 5 مورد نا موفق را به طور کامل جبران کند.

اخیرا موسسه CB Insights که یک موسسه تحقیقاتی در زمینه سرمایه گذاری های ریسک پذیر است، بر اساس آمار و اطلاعات جمع شده از بازار جهانی و با کمک یک نرم افزار تحلیل گر، فهرستی از موفق ترین سرمایه گذاران ریسک پذیر را تهیه کرده است. در تهیه این فهرست TOP 100 که بر اساس عملکرد سرمایه گذاران از سال 2008 تا 2015 تهیه شده است، پارامتر های مختلفی در نظر گرفته شده است از جمله اینکه نسبت برداشت به کاشت یک سرمایه گذار چقدر بوده است.

بعد از تعیین بهترین سرمایه گذاران، سیاست ها و روش های سرمایه گذاری آنها مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه مهم بدست آمد که بیش از دو سوم سرمایه گذاران موفق کسانی بودند که در مرحله early-stage یا اصطلاحا همان مرحله نوزادی بر روی شرکت ها سرمایه گذاری کرده بودند و صبر نکرده بودند تا یک شرکت به مرحله بلوغ برسد تا بر روی آن سرمایه گذاری کنند. به عبارت دیگر، موفق ترین سرمایه گذاران کسانی بودند که رشد یک استارتاپ را پیش بینی کرده بودند نه اینکه رشد آن را در عمل دیده باشند. نکته جالب این است که این موضوع یک تغییر روند را نسبت به قبل از سال 2000 نشان می دهد زیرا در آن دوران سرمایه گذاری های early-stage کمتر از سوی سرمایه گذاران ریسک پذیر مورد توجه قرار می گرفت.

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 12 / 12 / 1395 ساعت: 2:19 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

پیش درآمدی بر پیش بینی های "ری کورزویل" در مورد آینده فناوری

پیش درآمدی بر پیش بینی های "ری کورزویل" در مورد آینده فناوری

سال 2019:
خداحافظی رایانه های شخصی و لوازم جانبی رایانه ها با کابل و سیم

سال 2020:
افزایش قدرت رایانه های شخصی با امکان مقایسه آنها با توان مغز انسان

سال 2021:
امکان دسترسی به اینترنت بی سیم در 85 درصد از نقاط کره زمین

سال 2022:
وضع قانون رفتار انسان ها و ربات ها در ایالات متحده و اروپا(تعیین وظایف و حوزه فعالیت ربات ها)

سال 2024:
اجباری شدن هوش رایانه ای در خودروها(عدم اجازه نشستن پشت خودرو فاقد هوش مصنوعی)

سال 2025:
تشکیل بازارهای بزرگ عضو های مصنوعی بدن انسان

سال 2026:
تمدید عمر به ازای هر ثانیه به کمک پیشرفت علم

سال 2027:
تبدیل ربات های خدمتکار با توان انجام کارهای سخت،همچون یخچال و قهوه جوش،به یک ابزار و دستگاه معمولی در زندگی روزمره انسان

سال 2028:
ارزان و قابل دسترسی شدن انرژی خورشیدی برای مصرف ساکنان زمین

سال 2029:
هوشمند شدن رایانه ها(در چارچوب مدل سازی رایانه ای مغز انسان)

سال2030:
گسترش استفاده از نانوفناوری در صنعت

سال 2031:
استفاده از چاپگرهای سه بعدی اعضای بدن در تمام بیمارستان ها

سال 2032:
استفاده از نانو رباتها در علم پزشکی (حذف مواد زاید از بدن و اسکن مغز برای کشف اسرار ان)

سال 2034:
نخستین دیدار انسان با هوش مصنوعی

سال 2036:
استفاده از روشهای برنامه نویسی برای برنامه نویسی سلولها و درمان بیماریها

سال 2038:
ظهور ربات های انسان نما(مجهز به هوش مضاعف)

سال 2039:
کاشت مستقیم نانو ماشین ها در مغز(غوطه وری کامل انسان در دنیای مجازی بدون هیچ دستگاهی)

سال 2040:
کاشت موتور جستجو در بدن انسان(مشاهده نتیجه ان روی لنز یا عینک مخصوص)

سال 2041:
افزایش توان اینترنت به میزان 500 برابر امروز

سال 2042:
نخستین مورد جاودانگی انسان.ارتش نانو ربات ها به کمک سامانه ی دفاعی بدن آمده و انواع بیماری ها را درمان می کند.

سال 2043:
بدن انسان می تواند به کمک نانو ربات ها به هر شکلی که بخواهد در بیاید.

سال 2044:
توانایی هوش غیر بیولوژیکی،میلیاردها برابر هوش انسان

سال 2045:
آغاز عصر تکینگی یا برگشت ناپذیری فناوری،کره ی زمین به یک ابر رایانه تبدیل خواهد شد.

سال 2099:
تکینگی فناوری سراسر کره زمین را فرا خواهد گرفت

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 11 / 12 / 1395 ساعت: 7:39 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۳۵ کاری که باید برای موفقیت و پیشرفت شغلی خود تا ۳۵ سالگی انجام دهید

۳۵ کاری که باید برای موفقیت و پیشرفت شغلی خود تا ۳۵ سالگی انجام دهید

۱. دقیقاً بدانید که چه کاری قرار است انجام دهید.
۲. نقطه قوت کلیدی خود را بشناسید.
۳. نقاط ضعف خود را بشناسید.
۴. یاد بگیرید چگونه تفویض اختیار کنید.
۵. خطوط قرمز اهداف شغلی خود را ترسیم کنید.
۶. کاری را انجام دهید که بتوانید با افتخار در موردش صحبت کنید.
۷. از اشتباهات گذشته درس بگیرید.
۸. حد توانمندی‌های خود را جابه‌جا کنید.
۹. کاری که می‌ترسید را انجام دهید.
۱۰. از شنیدن انتقادات ناراحت نشوید.
۱۱. به دیگران بازخورد بدهید.
۱۲. یاد بگیرید در جای مناسب “نه” بگویید.
۱۳. شبکه‌ای از افراد مورد اعتماد بسازید.
۱۴. درباره شغلتان با افراد صاحب نظر مشورت کنید.
۱۵. مطالب نامناسب مربوط به خودتان را از اینترنت پاکسازی کنید.
۱۶. پروفایل لینکدین خود را حرفه‌ای کنید.
۱۷. یک پرتفولیو از کارهای موفق خود داشته باشید.
۱۸. یاد بگیرید بفروشید.
۱۹. مذاکره کردن را بیاموزید.
۲۰. یاد بگیرید مدیرتان را مدیریت کنید.
۲۱. یاد بگیرید ایمیل‌های موثر و حرفه‌ای بزنید.
۲۲. حرفه‌ای دست بدهید.
۲۳. از یک سیستم یادآوری وظیفه مناسب خودتان استفاده کنید.
۲۴. سطح انرژی و ساعت بیولوژیک بدن خود را بشناسید.
۲۵. خواب منظم داشته باشید.
۲۶. یاد بگیرید چگونه استرس خود را مدیریت کنید.
۲۷. بیش از حد و بی دلیل عذرخواهی نکنید.
۲۸. بر “سندروم ایمپاستر” غلبه کنید.
۲۹. یک برنامه جایگزین شغلی داشته باشید.
۳۰. یک کار/پروژه کنار کار اصلی داشته باشید.
۳۱. برای دوران بازنشستگی سرمایه‌گذاری کنید.
۳۲. روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید.
۳۳. در فعالیت‌های غیرانتفاعی شرکت کنید.
۳۴. بدانید چه چیز را نمی‌خواهید.
۳۵. همواره اهداف شغلی جدیدی انتخاب کنید.

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 11 / 12 / 1395 ساعت: 7:15 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

فواید "خنده درمانی" چیست؟

فواید "خنده درمانی" چیست؟

انسان تنها گونه جانوریست که توانایی خندیدن دارد. جالب اینکه خندیدن مسریست و یک فرد خنده رو، میتواند جمعی را شاد کند.

تحقیقات نشان داده که در حین خنده علاوه بر سیستم لیمبیک، نواحی مختلف قشر مغز بنا بر پیچیدگی طنز، بصورت مرحله مرحله و یا با هم فعال میشوند و به همین خاطر افراد در حین خنده، نمیتوانند به چیزی بجز خنده فکر کنند و بعبارتی نگرانی را فراموش میکنند.

بخاطر فعالیت بالای قشر مغز در زنان نسبت به مردان،آنها خنده های پخته تر، مفهومی تر و عمیق تری دارند و به همین خاطر است که مدل لبخند ژوکوند؛ اثر لئوناردو داوینچی، یک زن است و نه یک مرد.

تأثیرات اعجاب انگیز خنده در درمان بیماری ها، چنان زیاد بوده که هم اکنون "خنده درمانی" بعنوان درمان کمکی، در تمام دنیا پذیرفته شده است.

بر اساس تحقیقات انجام شده فوائد خنده به شرح زیر است:
1 افزایش سیستم ایمنی بدن (و کمک به درمان بیماری سرطان و....)
2 افزایش سلامت قلب و عروق
3 آرامش بخشیدن به تمام عضلات بدن
4 ترشح بیشتر اندورفین (مسکن طبیعی بدن )
5 بهبود عملکرد حافظه و خلاقیت مغز
6 بهبود اضطراب و افسردگی
7 بهبود خواب

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 11 / 12 / 1395 ساعت: 7:3 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چند پیشنهاد جهت کاهش حواس پرتی کارمندان و افزایش تمرکز

چند پیشنهاد جهت کاهش حواس پرتی کارمندان و افزایش تمرکز

پژوهش ها نشان می دهد که در محیط کارمندان هر سه دقیقه یکبار حواسشان پرت می شود و تمرکزشان را از دست می دهند، خبر بد این است که 25 دقیقه طول می کشد تا به همان سطح تمرکز قبلی برگردید، برای آنهایی که کار فکری می کنند و نیاز به نوآوری دارند این یکی از مسائل جدی است. اما چند پیشنهاد خوب برای افزایش تمرکز ارائه شده است

1. بهترین زمان تمرکز را بیابید
گفته می شود برای بسیاری افراد از ساعت 10 صبح تا حدود 12 بهترین زمان تمرکز است و از 12 تا 4 هم که وضعیت خوب نیست، بهتر است کارها را به شکلی مدیریت کنیم که در زمان های مناسب انجام شوند.

2. به خودتان پاداش دهید
مغز شما به هر کاری که زیاد انجام دهید عادت می کند، اگر بارها و بارها ایمیل یا تلگرام را چک می کنید، ذهن تان به همان اندازه غیرمتمرکز تر می شود. با هدفگذاری و کنترل خود و استفاده از پاداش عادت ها را تغییر دهید.


3. چند کار را با هم انجام ندهید.

4. جایی آرام و مخصوص تمرکز پیدا کنید
گفته می شود عرفای ایرانی هم چنین رسمی داشته اند. اگر جایی ندارید و مسئله حواس پرت کن شما اینترنت است، برنامه هایی برای مدیریت آن وجود دارند که می توانید استفاده کنید.


5. آدامس بجوید؛
کمی عجیب به نظر می رسد، ولی موثر است!

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 11 / 12 / 1395 ساعت: 6:55 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

۷ پیش بینی بزرگ بولدگت در مورد آینده رسانه ها

۷ پیش بینی بزرگ بولدگت در مورد آینده رسانه ها به شکل خلاصه به این شرح است:

۱. مصرف اطلاعات از طریق رسانه های دیجیتال رو به افزایش خواهد داشت در حالی که این موضوع از طریق سایر رسانه ها به سرعت در حال افول خواهد بود.

۲. استفاده از ویدئو، موسیقی و رسانه های کاغذی به سرعت تنزل خواهد کرد.

۳. تبلیغات دیجیتالی محلی همچنان رو به توسعه خواهند گذاشت و بیش از پیش طی سالهای پیش رو ترقی خواهند کرد.

۴. معضل و مشکل ad-Blocker ها در دل رسانه های دیجیتال در نهایت و به زودی حل و رفع خواهد شد، اما نه به آن شکلی که مخاطبان آرزوی آن را دارند – امحاء و از بین رفتن همه تبلیغات بر روی صفحات وب ممکن نخواهد بود.

۵. شبکه های تلویزیونی به زودی به سرنوشت روزنامه ها دچار خواهند شد و به مرور از عرصه زندگی رسانه ای مخاطبان حذف میشوند.

۶. بر خلاف تصور، پلتفرم های بزرگ هوشمند آینده عینک های هوشمند، اتومبیل های هوشمند و یا واقعیت مجازی نیست.

۷. قدرت و ثروت بیش از همیشه در تاریخ متمرکز و متعلق به عده ای محدود خواهد بود.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 9 / 12 / 1395 ساعت: 6:13 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

انفجار نادانی چیست؟

انفجار نادانی چیست؟

کاواساکی نظریه‌پرداز مدیریت و از مشاوران شرکت Apple، پدیده‌ای را در سازمانهای اداری و صنعتی عنوان می‌کند که استیو جابز از آن به عنوان «انفجار نادانی» نام می برد!

این نظریه می‌گوید: مدیران درجه یک، کسانی را استخدام می‌کنند که از خودشان بهتر و تواناتر هستند؛ اما افراد درجه دو و پایین‌تر، با نگرانی از دست دادن جایگاه خود، افرادی از خود پایین‌تر را استخدام می کنند و همینطور نفرات رده‌های پایین‌تر نیز همین چرخه باطل را ادامه می‌دهند (چون مسلماً آنها هم نفرات درجه یک نیستند)

لذا پس از مدتی با موجی فراگیر از افراد ضعیف و ناتوان در ساختار سازمان مواجه می‌شوید که معدود افراد توانمند را نیز ناامید و فلج می کنند!
این نظریه را می‌شود هم در زندگی شخصی به کار برد، هم در راهبری سازمانی و هم در عرصه کشورداری:

از خودتان بپرسید آیا با کسانی دوست هستم، که از من باهوش‌ترند و مرا به نقد می‌کشند یا کسانی هستند که هم‌رده من یا پایین‌ترند و بیشتر مرا تأیید می کنند؟

در سازمان، از خودتان بپرسید آیا از استخدام و بکارگیری کسانی که از من باهوش‌تر، مطلع‌تر و کاربلدتر هستند ترس دارم؟ آیا تعداد کسانی که از من باهوش‌تر هستند در سازمان من به تعداد انگشتان یک دست می رسد؟

در کشورداری از خود بپرسید آخرین باری که یکی در كشورداري از خود بپرسيد آخرين باري كه از منتقدان باهوش خود مشورت یا کمک گرفته‌اید یا وی را به یک سمت کلیدی منصوب کرده‌اید کی بوده است؟ آیا از اینکه من از همه باهوش‌ترم لذت می‌برم یا اینکه می‌توانم از باهوش‌ها بیشترین استفاده را بکنم خوشحالم؟

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 4 / 12 / 1395 ساعت: 3:59 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اسمارتیزهای قهوه‌ای در کسب و کار شما چیست؟

اسمارتیزهای قهوه‌ای در کسب و کار شما چیست؟


در سال‌های دهه 1980، یک گروه موسیقی که تعدادی زیادی نمایش در سال اجرا می‌کرد، قراردادی با مفاد متعدد تنظیم کرده بود و برای عقد قرارداد با سالن‌های نمایش از آن استفاده می‌کرد. در این قرارداد تمام جزئیات تکنیکی برق، تجهیزات صحنه نمایش و غیره قید شده بود و سالن‌دار موظف بود طبق قرارداد همه آنها را به صورت خواسته شده به گروه موسیقی ارائه دهد. در بین مفاد قرارداد، یک ماده گنجانده شده بود و در آن خواسته شده بود یک کاسه اسمارتیزهای رنگی در اتاق پشت صحنه ارائه شود که در آن اسمارتیز قهوه‌ای وجود نداشته باشد. در آن زمان این قرارداد با این تفصیل و این ماده غیرمعمول باعث خنده و مسخره در بین جامعه موسیقی شده بود.

رهبر این گروه موسیقی در زندگی‌نامه خود در این مورد هم صحبت کرده است. او می‌گوید: در چند اجرا، مشکلات فنی خطرات جدی برای همکارانم به وجود آورده بود و نزدیک بود کل برنامه نمایش خراب شود. تصمیم گرفتیم این ماده را به قرارداد اضافه کنیم. من نمی‌توانستم در هر اجرا چند ساعت وقت بگذارم و مثلاً میزان آمپر برق موردنیاز را در هر پریز برق چک کنم. بنابراین وقتی می‌خواستیم کارمان را در یک سالن شروع کنیم به اتاق پشت صحنه می‌رفتم و ظرف اسمارتیز را چک می‌کردم. اگر ظرف وجود نداشت یا در آن اسمارتیز قهوه‌ای بود، احتمال بروز خطای فنی می‌دادم و از سالن‌دار می‌خواستم کلیه تجهیزات را دوباره مطابق با قرارداد چک کند. به عبارت دیگر، به این روش متوجه می‌شدم که سالن‌دار همه مفاد قرارداد را به دقت نخوانده است.

مانند رهبر این گروه موسیقی، ما هم وقت و توان کافی برای بررسی همه وجوه کسب و کارمان را نداریم. اما اگر کمی زرنگی به خرج دهیم، نیازی به بررسی همه جزئیات نخواهد بود. چه خوب می‌شود اگر سیستم‌های کاری و سازمانی‌مان پیش از بروز مشکلات، خود آنها را اعلام کنند. اگر چه این تفکر شاید خیال‌پردازانه باشد اما این گروه موسیقی به آن دست یافته است. اسمارتیزهای قهوه‌ای در کسب و کار شما چیست؟


کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 4 / 12 / 1395 ساعت: 3:43 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تولید محتوای آموزشی برای مخاطبان ایرانی کجا مفیدتر است؟

تولید محتوای آموزشی برای مخاطبان ایرانی کجا مفیدتر است؟

تولید محتوا یا بازاریابی محتوا یکی از موثرترین متدهای روز دنیا در توسعه بازار محسوب می شود و از طرفی نسبت به هزینه های آن به قدرت می توان گفت از مناسب ترین ابزارهای بازاریابی به شمار می آید.

تولید محتوا یکی از اساسی ترین کارهای روابط عمومی برند است که برای دستیابی به حداکثر نتیجه، رعایت مواردی مانند شناخت رسانه های مختلف و مخاطب هدف از برترین المان های آن به حساب می آید.
لذا باید دریابیم کدام رسانه برای تولید محتوای آموزشی مناسب تر است!

بنا بر آمار به دست آمده از اپلیکیشن نظربازار (نرم افزار تحقیقات بازار) با عنوان سلیقه مخاطبان ایرانی در بازاریابی محتوای آنلاین به بررسی رفتار مشتری در رسانه های آنلاین می پردازیم.

در گزارش به دست آمده از جامعه آماری ۱۸ تا ۶۵ سال از هر چهار نفر، سه نفر به محتوای منتشر شده در اینترنت اعتماد دارند و آن را مرجعی جهت کسب اطلاعات و آموزش می دانند که این آمار در مورد تلویزیون یک نفر از هر سه نفر است.

به این ترتیب با نفوذ بالای اینترنت در کسب محتوای آموزشی برای مخاطبان سهم رسانه های اجتماعی مانند تلگرام و واتس آپ ۶۳درصد و وب سایت ها ۴۹درصد و شبکه های مانند اینستاگرام ۳۸درصد است.

از طرفی مخاطبان ترجیح می دهند ۴۲درصد از محتوای آموزشی را از طریق رسانه های اجتماعی مانند تلگرام و واتس آپ دریافت کنند و ۲۴درصد از آنها اپلیکیشن ها را انتخاب کرده اند.

این موضوع نشان از آن دارد که ضریب نفوذ اینترنت نزد ایرانیان مربوط به استفاده از موبایل است و ترجیح ۱۸درصد برای وب سایت ها نشان می دهد که این رسانه (وب سایت) تنها می تواند یک پشتوانه و آرشیو ماندگار برای اطلاعات آموزشی باشد.

رسانه مناسب برای نشر و تولید محتوا

آمار دیگر مربوط به تمایل و برتری ۹۱درصدی تلگرام جهت دریافت محتوای آموزشی نسبت به واتس آپ با ۷درصد و پیامک با ۲درصد در حوزه رسانه های اجتماعی است.

بنابراین براساس آمار بالا می توان نتیجه گرفت تلفن های هوشمند برترین ضریب نفوذ اینترنت در ایران را دارند و رسانه تلگرام قدرتمندترین بستر برای تولید محتوای آموزشی و نشر آنها را داراست که در رده های سنی متفاوت طالب دارد.

در گزارش آخر از نظربازار و به تحلیل آیمارکتور شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته که در بالاترین حالت اینستاگرام با ۵۷درصد بیشترین سهم انتقال محتوای آموزشی را دارد.

بنابراین مقایسه دو بستر تلگرام و اینستاگرام نشان می دهد محتوای مبنی بر عکس و ویدئوی کوتاه (اینستاگرام) ضعیف تر از محتوای متن، عکس و ویدئو (تلگرام) است.

تلگرام برترین رسانه برای نشر محتوای آموزشی است.


کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 4 / 12 / 1395 ساعت: 3:37 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

اتاق فکـر (Think tank)چیست؟

اتاق فکـر (Think tank)چیست؟

اتاق فکر
شاید موضوع اتاق فکر، موضوع تازه و نویی به نظر نرسد اما نقش ارزشمند اتاق‌‌های فکر در تعاملات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و تاثیر مثبت آن در توسعه و ارتقای سازمان‌ها، به‌ویژه سازمان‌های ارایه دهنده خدمات به قشرهای متفاوت جامعه، باعث شده است که این تشکیلات غیر‌ساختارمند گذشته، امروزه جایگاهی در ساختار سازمان‌ها پیدا کند.
یکی از عادت‌‌های بدی که دامنگیر جامعه ماست، عمل پیش از تفکر یا تفکر پس از عمل است که راه برون رفت از این سیکل معیوب، نهادینه سازی الگوی عمل مبتنی بر معرفت است. اتاق فکر، مغزی برای اندیشیدن، ذهنی برای پرواز کردن و فکری برای گشودن است. اتاق فکر عرصه‌ای است که در آن خرد جمعی به منصه ظهور می رسد . در این فضا شرکت‌کنندگان درخصوص مسایل و موضوعات مورد بحث به اجماعی همگانی دست می‌یابند، چرا که در اینجا دیگر از روابط قدرت خبری نیست.


اتاق‌های فکر چهار ویژگی‌ عمده دارند:
1 – جمع اندیشی
2 – تولید فرآورده‌های فکر و انتقال به مخاطب
3 – معطوف بودن کوشش‌ها به مسایل روز
4 – درگیر نشدن در مسایل اجرایی و تشریفات رسمی سیاستگزاری


در اینجا کمیت بسیار مهم بوده و از تعداد پیشنهادهای بیشتر استقبال می‌گردد، زیرا احتمال رسیدن به راه حل بهتر را افزایش می‌دهد. در این روش یک گروه 5 الی 15 نفره با حضور یک رییس (البته نه از نوع روسای خودمحور) برای اداره نمودن جلسه و یک دبیر برای ثبت پیشنهادهای صورت گرفته با استفاده از برخی ابزار و امکانات تشکیل جلسه می‌دهند.
دستور کار جلسه قبلا با وضوح کامل به اعضا اعلام می‌شود . باید مطمئن شد تمامی اعضای گروه موضوع موردنظر را درک نموده باشند. اعضا در طی جلسه به نوبت پیشنهادهای خود را اعلام و دبیر جلسه آنها را یادداشت می‌نماید. با این حال این روش قواعدی دارد که به این شرح می‌باشد:
1 – اظهار نظر آزاد و بی‌واسطه و هر چند غیرمعمول بلامانع است (از ایده‌‌های غیرمعمول استقبال می‌شود).
2 – به هیچ اندیشه ای انتقاد نمی‌شود (انتقاد ممنوع است).
3 – حداکثر نظرات ارایه و جمع‌آوری می‌شود (تاکید بر کمیت نظرات و ایده‌هاست).
4 – تکوین نظرات در مدت معین صورت می‌گیرد (ایده‌ها ترکیب و بهبود پیدا می‌کنند).

 

کانال تلگرامی ما


https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 2 / 12 / 1395 ساعت: 8:54 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا یک خوش بین مادرزاد هستم

چرا یک خوش بین مادرزاد هستم.

کیم ووچونگ در کتاب "سنگفرش هر خیابان از طلاست"

اگر تنها 1 درصد شانس موفقیت در یک پروژه وجود داشته باشد، یک صاحب کسب و کار واقعی آن 1 درصد را به چشم جرقه اي می نگرد تا آتشی با آن روشن کند. در کسب و کار حق ندارید که 1 را روي 1 بگذارید و عدد 2 را بدست بیاورید. شما باید 1 را تبدیل به 10 کنید و 10 را تبدیل به 50. روش شمارش در کسب و کار چنین است.
در سراسر زندگی ام، بدون توجه به رویدادهاي آن، هرگز خوش بینی را کنار نگذاشته ام. همیشه موقعیت هاي بحرانی را چیزي بیش از خطراتی آنی و زودگذر تصور نکرده ام و این عصاره خوشبینی من می باشد. به یک معنی، کسب و تجارت را نوعی جنگ تلقی می کنم. هرچه کسب و تجارت بزرگتر باشد، حوادث بیشتري در پیشرو خواهید داشت و بیشتر باید براي آن مایه گذاشت.
وجه تمایز من با سایر صاحبان کسب و تجارت، تجربه قابل ملاحظه من در خرید شرکتهاي ورشکسته و راه اندازي مجدد آنهاست. رها کردن عملاً بدبینی است. وقتی دیگران شمارش غیرممکن ها را آغاز می کنند، من شمارش امکانات را شروع می کنم. دقیقاً از همان لحظه آغاز، بایست نسبت به هر آنچه که انجام می دهید، خوشبین باشید. اما یک چیز هست که براي تحقق احتمالات ضروري است و آن از خودگذشتگی است.
همچنین بایست یک فلسفه در زندگی داشته باشید. مردم وقتی واژه فلسفه را می شنوند آن را چیزي مغرورانه و مشکل در نظر می گیرند، اما فلسفه زندگی آنقدرها هم مشکل نیست. مهم نیست که چه کاري انجام می دهید، خود را وقف آن کار کنید، و اگر شما می توانید که خود را وقف استفاده جامعه کنید، همین کافی است.

 

کانال تلگرامی ما

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 1 / 12 / 1395 ساعت: 4:6 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

هفت درس از اصغر فرهادی برای موفقیت در کسب و کار

هفت درس از اصغر فرهادی برای موفقیت در کسب و کار


افراد موفق، ورای زمینه کاری، رویکرد متفاوتی نسبت به کار دارند. این گروه نکاتی را در کارشان مد نظر قرار می‌دهند که باعث می‌شود در جایگاه متفاوتی نسبت به دیگران بیاستند. اگرچه هرکدام از ما، آدم‌های متفاوتی با ویژگی‌ها و توانایی‌های متفاوتی هستیم، اما همیشه توجه به نکات انگیزه‌هايی برای پیشرفت می‌دهند.

۱- توجه به مبانی
آمادگی بازیگران در فیلم‌های فرهادی به سبک تئاتر است. در تئاتر دورخوانی و اتود زدن (بازی‌کردن موقعیت‌ها) یک تمرین پایه‌ای است برای رسیدن به نقش اصلی. کمتر پیش می‌آید که در سینما گروهی به این شکل برای رسیدن به نقش‌ها تمرین کند. توجه به مبانی بازیگری و توجه به ریشه‌های شخصیتی هر نقش باعث می‌شود که کاراکترهای منحصر به فردی در فیلم جلوی چشم تماشاگر جلوه کنند.

توجه به مبانی و اصول در هر زمینه کاری کمک می‌کند تا بتوانید خدمات و محصولاتی با کیفیت و البته با اصالت ایجاد کنید.

۲- فیلم‌سازی به مثابه راه‌اندازی یک کسب و کار جدید

اصغر فرهادی تاکنون فیلم‌هایی را کارگردانی کرده که فیلم‌نامه‌اش را هم خودش نوشته. فرهادی ایده را پرورش می‌دهد، طرح را می‌نویسد، فیلم‌نامه را آماده می‌کند، تیم می‌سازد و کار را شروع می‌کند. این روند تشابه زیادی با راه‌اندازی یک کسب و کار دارد. در واقع فرهادی مثل یک کارآفرین، از ایده تا اجرا و نتیجه درگیر تمام روال‌های کاری می‌شود و به جزییات اهمیت می‌دهد.

۳- توجه به جزییات

ممکن است ایده ساختن فیلمی در مورد دروغ به ذهن خیلی از کارگردان‌ها برسد اما چه اتفاقی می‌افتد که در بین همه این فیلم‌ها، چهارشنبه سوری، درباره الی و جدایی نادر از سیمین تبدیل می‌شود به سه‌گانه‌ای ماندگار؟

پاسخ توجه به جزییات است. این جزییات است که باعث بروز تفاوت در یک کار با یک کار دیگر می‌شود. چه آن کار یک اثر هنری باشد و چه ایده راه‌اندازی یک کسب و کار. چه یک کارگردان توجه به جزییات را مهم بشمارد و چه یک متخصص فنی.

در تمام دنیا محصولات و خدمات مشابهی وجود دارد. اما توجه به جزییات در یک محصول یا خدمت عامل موفقیت آن می‌شود.

۴- جهان‌بینی

البته که جزییات بسیار مهم است اما نگاه به جزء از نگاه به کل سرچشمه می‌گیرد. نگاه کلی جهان‌بینی ماست. در فیلم‌های اصغرفرهادی با نوع نگاه کارگردان به دنیا آشنا می‌شویم. فرهادی در نقطه‌ای می‌ایستند و به دنیا نگاه می‌کند که شاید برای بسیاری تازگی داشته باشد. فرهادی یک نگاه کلی به دنیا دارد و بعد به جزییات بخشی از این دنیا می‌پردازد. این نوع نگاه ناشی از جهان‌بینی است.

جهان‌بینی در کار به ما کمک می‌کند تا فلسفه انجام کاری را به‌دست بیاوریم. این‌که چرا حرفی را
می‌زنیم و چرا کاری را انجام می‌دهیم.


٥- رهبری و موفقیت گروهی

تفاوت کلاسیک مدیریت و رهبری که همیشه به آن اشاره می‌شود در این است که یک رهبر علاوه برمدیریت و کنترل وظایف، تعریف دورنما و ایجاد انگیزه در تیم برای رسیدن به هدف را نیز برعهده دارد. فرهادی تصویر کار مورد نظرش را برای بازیگران توصیف می‌کند و آنها را برای درک موقعیت آماده می‌کند. خواسته‌اش را واضح می‌گوید و حرکت بازیگران را اصلاح می‌کند. با این روش نه‌تنها بازیگران که کل عوامل فیلم می‌دانند که به چه نقطه‌ای می‌خواهند برسند.

٦- ایجاد فرصت
ممکن است از شرایط این‌طور به نظر برسد که نمی‌توان فیلمی با بعد جهانی ساخت، یا در این شرایط نمی‌توان کاری با کیفیت انجام داد. می‌توان پنداشت که اوضاع سیاسی و اقتصادی نامناسب است و همین موضوع دلیل کافی است برای این‌که حرکتی نکرد. می‌توان برای وجود ضعف‌ها و کاستی‌ها زمین و زمان را متهم کرد. اما فرهادی از تهدیدها و محدودیت‌ها استفاده می‌کند و روش خلاقانه‌ای را برای بیان موضوع مورد نظر خود پیدا می‌کند.

٧- دوری از حاشیه‌ها

بسیاری از افراد حرفه‌ای بزرگترین شکست‌ها را وقتی متحمل می‌شوند که خود را درگیر حاشیه‌ها کنند. وقتی درگیر بحث‌های لفظی می‌شوند و شروع به صحبت درباره دیگران می‌کنند. این افراد بزرگترین ضربه‌ها را وقتی می‌خورند که خود را درگیر جریان‌ها و بازی‌های عجیب و غریب می‌کنند. اما یک فرد حرفه‌ای – فرهادی – که رویکردش رسیدن به هدف است، خود را از حاشیه‌ها دور می‌کند و وارد بازی‌ها و درگیری‌های لفظی نمی‌شود.

 

کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 30 / 11 / 1395 ساعت: 9:18 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

8 درس عبرت آموز از بیل گیتس برای ثروتمند شدن

8 درس عبرت آموز از بیل گیتس برای ثروتمند شدن

تا به حال به این فکر کرده اید که بیل گیتس با ارزش خالص 80 میلیارد دلار چگونه به جایگاه ثروتمندترین فرد دنیا دست پیدا کرد؟ حضور با محصول درست در مکان درست در آستانه ظهور عصر رایانه های شخصی، به طور قطع نقش بسیار برجسته ای در این زمینه داشته است. اما رویکرد های هوشمندانه ای نسبت به کار و زندگی نیز وجود دارند که در موفقیت گیتس نقش بزرگی ایفا کرده اند و همه ما نیز می توانیم از آنها درس بگیریم.

اخیراً فهرستی منتشر شده است از ۱۰ عادت و تجربه ای که گیتس را به چنین موفقیتی رسانده و به او کمک کرده به چنین جایگاهی برسد. در ادامه ۸ مورد از این فهرست را از نظر خواهید گذراند:

1 گیتس همیشه در حال یادگیری است

گیتس به ترک کردن هاروارد معروف است، اما تنها دلیلی که باعث شد هاروارد را ترک کند این بود که او و الن شاهد فرصت محدودی برای راه انداختن شرکت نرم افزاری خودشان بودند. در واقع گیتس عاشق یادگیری است و اغلب در کلاس هایی شرکت می کرد که در آنها ثبت نام نکرده بود. این ویژگی او در جابز نیز وجود داشت. جابز هم از Reed College انصراف داد تا بتواند در کلاس های مورد علاقه اش شرکت کند.

2 او هر نوع کتابی که فکرش را بکنید می خواند

پدر گیتس در مصاحبه ای گفته بود: «تقریباً هر نوع کتابی توجه او را به خود جلب می کرد؛ دائرة المعارف، علمی تخیلی، هرچه فکرش را بکنید». والدین گیتس از علاقه بسیار فرزندشان به خواندن کتاب به وجد می آمدند، اما باید پای میز شام قانون «مطالعه ممنوع» وضع می کردند. آن عشق به مطالعه هنوز هم در وی ادامه دارد، و گیتس هنوز هر سال فهرستی از کتاب های مورد علاقه اش منتشر می کند. مطالعه عادت فوق العاده ای است که می توانید در خود پرورش دهید. فقط حواستان باشد زمان مناسبی برای آن در نظر بگیرید.

3 برای دیگران اعتبار قائل می شود

وقتی در مصاحبه ای از گیتس خواسته شد بهترین تصمیم کسب و کاری اش را نام ببرد او گفت: «به نظرم بهترین تصمیم کسب و کاری من واقعاً در انتخاب افراد است. او و الن رابطه پیچیده ای با یکدیگر داشته اند، اما گیتس تا جایی پیش رفت که گفت انتخاب الن به عنوان شریک کاری ام در صدر این فهرست قرار می گیرد. همه ما باید در معرفی و تبلیغ خودمان مهارت داشته باشیم، اما اعتبار بخشیدن به کسانی که با آنها کار می کنید در فرصت مناسب، تصمیم هوشمندانه ای است.

4 به قضاوت خودش اعتماد دارد

اگر همیشه به توصیه ها و پیش بینی های دیگران گوش دهید می توانید زندگی حرفه ای خوبی برای خود رقم بزنید. اما برای داشتن یک زندگی شغلی عالی مثل گیتس و جابز، باید اول از همه و بیشتر از همه به خودتان گوش دهید؛ حتی اگر کل دنیا بگویند در اشتباه هستید. این همان چیزی است که وقتی گیتس و الن مایکروسافت را به راه انداختند اتفاق افتاد. گیتس در مصاحبه ای گفت: «این شرکت بر اساس ایده دیوانه واری شکل گرفت که هیچ کس دیگری با آن موافق نبود. اینکه چیپ های رایانه ای آنقدر قدرتمند می شوند که رایانه ها و نرم افزار ها به ابزاری روی تمام میزها و در همه خانه ها بدل خواهند شد». همه می گفتند آنها در اشتباه اند. اما گیتس و الن کار خودشان را کردند و باقی قضایا دیگر اهمیتی نداشت.

5 در قبال پول محافظه کار است

گیتس در مصاحبه ای در سال ۱۹۹۸ گفت: «می خواستم آنقدر پول در حساب بانکی ام داشته باشم که بتوانم یک سال حقوق شرکت را بدون داشتن کوچکترین درآمدی بپردازم، و تقریباً همیشه هم به این خواسته ام پایبند هستم. ما در حال حاضر چیزی حدود ۱۰ میلیارد دلار داریم که برای سال آینده نیز کفایت می کند». در صورتی که اتفاق ناگواری بیافتد، چقدر پول برای پرداخت حقوق تیم خود کنار گذاشته اید؟

6 از اشتباهات خود درس می گیرد

او در مصاحبه ای در سال ۲۰۰۸، بخشی از موفقیت مایکروسافت را حاصل توانایی خود و تیم رهبری اش در شناسایی زودهنگام اشتباه، و اتخاذ رویکردی متفاوت دانست. او به طور قطع طی این سال ها اشتباهات زیادی مرتکب شده است که می تواند از آنها درس گرفته باشد؛ حتماً شما هم ویندوز ویستا را به خاطر دارید.

7 خواب کافی دارد

همه ما از اهمیت خواب آگاهی داریم. او به جای گله کردن از کار کردن تا دیرهنگام و کمبود خواب، از ۷ ساعت خواب شبانه خود اطمینان حاصل می کند، چون در غیر این صورت نمی تواند خلاق باشد. این به طور قطع عادت خوبی است و هر کسی می تواند آن را در خود پرورش دهد.

8 واقعا روی کاری که انجام می دهد تمرکز می کند

تعداد بسیار زیادی از ما به راحتی تمرکز خود را از دست می دهیم و حتی با اینکه می دانیم این کار چقدر ناکارآمد است قربانی انجام چند کار در آن واحد می شویم. گیتس نه تنها در برابر این وسوسه مقاومت می کند، بلکه هنگام کار روی موضوعات مختلف تمرکز بسیار زیادی روی آنها از خود نشان می دهد. او آنقدر خود را وقف انجام کار می کرد که ممکن بود هنگام کد نوشتن خوابش ببرد، بعد از یک ساعت بیدار شود و درست از همان جایی که خوابش برده بود کارش را ادامه دهد. شما لازم نیست تا این حد به خودتان فشار بیاورید. اما به جای سر زدن های مداوم به فیسبوک و قیمت های سهام، هرچه بیشتر روی کاری که انجام می دهید متمرکز شوید، کار بهتری انجام خواهید داد و اثربخش تر خواهید بود.


کانال تلگرامی ما
https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 27 / 11 / 1395 ساعت: 7:45 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

راهبرد قمار در زندگی و بازار

راهبرد قمار در زندگی و بازار

 من یک اسکناس ٢٠ دلاری دارم.
آن را به هر قیمتی که بخواهید به شما می ‌فروشم، فقط دقت کنید هر مبلغی را بگویید باید پرداخت کنید.

پیشنهادها از یک دلار شروع می‌ شود و با گام های یک دلاری بالا می رود، ولی نکته‌ای كه وجود دارد این است که افراد دیگر هم می ‌توانند روی این اسکناس ٢٠ دلاری پیشنهاد قیمت دهند و اگر کسی توانست قیمت بالاتری از شما پیشنهاد داده و شمارا شکست دهد، شما همچنان باید به اندازه پیشنهاد آخرتان به من پول بدهید و در ازای آن چیزی دریافت نخواهید کرد!

افراد در ابتدا از اینکه می‌توانند یک اسکناس بیست دلاری را ۲ یا ۵ یا ۱۰ دلار بخرند، هیجان‌ زده می‌شوند، پول مفت است، ولی در قیمت ‌های ۱۷ و ۱۸ دلار یک جنگ تمام عیار بین پیشنهادهای دو نفر که می‌ فهمند ممکن است در انتها مجبور شوند، پول خیلی زیادی را برای هیچ پرداخت کنند، در می‌گیرد.
آن ‌ها برای آن که نبازند، پشت سر هم پیشنهادهای بالاتری می‌دهند!

 ناگهان شخصی برای یک اسکناس ۲۰ دلاری ۲۱ دلار پیشنهاد می دهد؛ که در حقیقت منطقی است، چون در این قیمت برنده ۱ دلار می ‌بازد (با احتساب بیست دلاری که دریافت می کند.) در حالی که بازنده ۲۰ دلار خواهد باخت.

از اینجا همه چیز بالا می‌گیرد، جنگ برای برد تبدیل می‌شود به جنگ برای کمتر باختن، و باعث می ‌شود تا پیشنهادها برای یک اسکناس ۲۰ دلاری به طور کاذب بالا برود.

استاد مدیریت دانشگاه وارتون آدام گرنت ( Adam Grant ) که در جلسات مشاوره از این بازی استفاده می ‌کند، می‌گوید که یک افسر ارتش یک بار حدود ۵۰۰ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت.

استاد مدرسه کسب و کارِ هاروارد مکس بیزرمن (Max Bazerman) ادعا می ‌کند که حدود ۱۷۰۰۰ دلار از به مزایده گذاشتن یک اسکناس ۲۰دلاری بین دانشجو هایش بدست آورده و حداقل یک دانشجو بوده است، که ۲۰۴دلار برای یکعدد اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت کرده است.

طبق دانسته های روانشناسان افراد بیشتر از آنکه از بردن لذت ببرند از باخت متنفرند.
به این نکته «بیزاری از باخت» گفته می‌شود که از عوامل اصلی ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی یا زندگی شخصی است.

شما هنگامی که در معامله سود می کنید، به سرعت جایگاه خود را تثبیت می کنید و به آن اجازه رشد بیشتر نمی دهید ولی وقتی در ضرر هستید به آن اجازه رشد و بزرگ شدن می دهید، چون ناخوداگاه ذهن شما از ضرر متنفر است و همین بیزاری از باخت عامل اصلی حباب قیمتی نیز هست.

 تحلیل راهبردی:

در زندگی یا تصمیمات مالی مهم حتما از مشاوران با تجربه استفاده کنید!
زیرا مواردی از این دست می تواند کل روند زندگی را تحت تاثیر قرار دهد.

 هیچ گاه در رقابت کاذب برای بدست آوردن شخص،کالا و... قرار نگیرید!
زیرا نقطه ضعف یا پافشاری شما عاملی برای پرداخت هزینه ای است که هیچ گاه تناسبی با خواسته شما ندارد.

 خواسته یا تمایل خود را بر پایه تمایلات دیگران پایه ریزی نکنید و نیازهای واقعی خود را ملاک قرار دهید.

در نهایت تحت تاثیر جو بوجود آمده قرار نگرفته و بیشتر از بهای چیزی هیچ هزینه ای اعم از مادی یا عاطفی نپردازید.


تاریخ ارسال پست: 27 / 11 / 1395 ساعت: 6:1 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 265