داستان دزدی از بانک

تبلیغات


نویسندگان

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

    به وبلاگ خوش آمدید امیدوارم بتوانم شما را به موفق شدن در زندگی تان نزدیک تر کنم یاعلی

امکانات جانبی

تبلیغات

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 2339
    کل نظرات کل نظرات : 4
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 4

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 30
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 274
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 3
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 27
    آي پي امروز آي پي امروز : 10
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 91
    بازدید هفته بازدید هفته : 304
    بازدید ماه بازدید ماه : 3531
    بازدید سال بازدید سال : 30031
    بازدید کلی بازدید کلی : 283488

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.149.234.251
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

چت باکس


    نام :
    وب :
    پیام :
    2+2=:
    (Refresh)

تبادل لینک

    تبادل لینک هوشمند

    برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رابطه ‍پول و موفقیت و آدرس 123movafagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

    براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    StevJoyday - Levitra Cialis Ou Viagra <a href=http://leviplus.com>levitra canada free shipping</a> Stendra In Canada Website With Doctor Consult Prix Levitra 10 Mg Posologie - 1398/6/30
    تندخوانی - بابت اطلاع رسانیتون ممنونم.
    پاسخ:خواهش می کنم از شما هم ممنونم نظرات خود را با ما به اشتراک می گذارید با تشکر - 1396/3/29
    فن بیان - ممنون بابت اطلاع رسانیتون.
    پاسخ:هدف ما ایرانی سربلند می باشد و ملتی که بتواند راه خود را به خوبی ادامه بدهد وهم چنین که نظر می دید و ما را در بهتر کردن این وبلاگ یاری می کنید - 1396/3/29
    مایلینو - با تشکر از سایت خوبتون و مطاب خوبی که قرار میدید.
    پاسخ:باسلام ما سعی می کنیم که دوستان در مسیر پیشرفت قرار بگیرند و زندگی بهتری داشته باشند و همین طور ایرانی بهتر ممنونم بابت نظرتون نظرهای شما به ما انگیزه ی خوبی می ده برای ادامه راه - 1396/3/11

تبلیغات

داستان دزدی از بانک

داستان دزدی از بانک :


در دزدی از یک بانک ، دزد فریاد زد:
"هیچکس حرکت نکند پول مال دولت است".

بااین حرف همه به آرامی روی زمین دراز کشیدند.

به این می گویند "شیوه تفکر"

وقتی دزدان به مخفیگاهشان رسیدند دزد جوان که لیسانس تجارت داشت به دزد پیرکه شش کلاس سواد داشت گفت:

"بیاپولها را بشماریم"

دزد پیرگفت: "وقت ِ زیادی میبرد امشب تلویزیون مبلغ را اعلام میکند."

به این می گویند "تجربه"

بعداز رفتن دزدها، رئیس بانک به مدیر مافوق گفت فورا به پلیس اطلاع میدهم ولی رئیس گفت : "صبرکن تا خودمان هم مقداری برداریم وبه برداشتهای قبلی خود اضافه کنیم وبارقم دزدی اعلام کنیم".

به این می گویند "با موج شنا کردن"

وقتی تلویزیون رقم را اعلام کرد دزدان پول رو شمردند و بسیار عصبانی شدند که ما زندگیمان را گذاشتیم و 20میلیون گیرمان آمد ولی رئیسان بانک در یک لحظه و بدون خطر 80 میلیون بدست آوردند.

به این میگویند "دانش بیشتر از طلا میارزد"
❓ شما در‌کسب وکارهایتان چقدر از این پارامترها بهره می برید؟!!

@eshghepool


تاریخ ارسال پست: 29 / 2 / 1396 ساعت: 1:44 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تلویزیون نگاه نمی کنم چون به خودم احترام می گذارم!

تلویزیون نگاه نمی کنم چون به خودم احترام می گذارم!

سال ١٩٩٨ آزمایش به نام شیرینی شکلاتی و تربچه انجام شد! سه گروه که نباید چند ساعت قبل از آزمایش غذا می‌خوردند، انتخاب شدند. در مجموعه شرایط و قوانین ابلاغ شده برای گروه اول و دوم شیرینی شکلاتی و تربچه قرار داده شده بود، اما گروه اول تنها حق خوردن تربچه را داشت! گروه دوم می‌توانست هر آنچه از شیرینی شکلاتی و تربچه خواست، بخورد. برای گروه سوم نیز هیچ‌چیز برای خوردن قرار داده نشد. پرسش آزمایش این بود که هر گروه تا چه زمانی دوام می‌آورد و می‌تواند این شرایط را تحمل کند؟ دور از انتظار نیست که اولین گروهی که قانون را زیر پا گذاشت، گروه اول بود و به جای تربچه، شروع به خوردن شیرینی شکلاتی کرد. وضعیت ما مانند گروه اول است. تلویزیون نقش شیرینی شکلاتی را ایفا می‌کند. زمانی که در خانه هستیم، تلویزیون نگاه نکردن و خوردن تربچه (کارهای مهم و اصولی) بسیار دشوارست.

اما من تلویزیون را کنار گذاشته ام به سه دلیل و همچنان آن را ادامه خواهم داد:

1-عموم برنامه ها و سریال های تلویزیون، بیشتر سرگرم کننده و مخدر هستند تا الهام بخش و انرژی بخش. بیشتر آن ها تقریبا فقط وقت شما را پر می کنند و وقتی تمام می شود آن برنامه نیز تمام می شود و چیزی در شما شروع نمی شود. شما کدام برنامه/سریال تلويزیونی را به خاطر می آورید که باعث شده باشد که جهت شما را در زندگی عوض کرده باشد؟

2-تلویزیون (چه صدا و سیمای خودمان و چه شبکه های ماهواره ای) یک طرفه است. اخباری که می گویند، تحلیل هایی که می کنند و کارشناسانی که دعوت می کنند از یک جناح خاص است. حتی در مناظره ها نیز معمولا فردی دست دوم را از طرف مقابل دعوت می کنند. هدف آنان به جای بیان واقعیت، دستکاری در واقعیت است. البته این ويژگی در سایت های خبری-تحلیلی هم دیده می شود اما ويژگی آنجاست که شما بلافاصله می توانید با جستجو در سایت های دیگر روایت های دیگر را نیز بخوانید. سایت ها و شبکه های اجتماعی بسترساز یک تنوع منابع خبری-تحلیلی و مبتنی بر دیالوگ است اما تلویزیون یعنی تزریق تک منبعی و یک جانبه آنچه عده ای می اندیشند.

3-تلویزیون باعث کودن شدن ذهن می شود. چرا؟ چون شما پای تلویزیون می نشینید و دیگرانی هستند که تصمیم می گیرند که شما چه خبری را گوش کنید؟ دنیا را چگونه ببینید؟ به کدام بخش از واقعیت توجه کنید؟ و چه سریالی را ببینید؟ چه موسیقی ای گوش کنید؟ بدین ترتیب بعد از مدتی تبدیل می شویم به یک دریافت کننده منفعلِ معتادِ کودن! ما عادت می کنیم که منتظر بمانیم دیگران برای ما تحلیل کنند، دیگران برای ما رویاپردازی کنند و دیگران برای ما تصمیم گیری کنند.

تجویز راهبردی:
تصمیم گرفته ام به جای تلویزیون زمان بیشتری را برای سه کار دیگر بگذارم:
1-شبکه اینترنت و فضای مجازی: چرا که حق انتخاب دارم که کدام سایت یا کانال را برگزینم و همچنین به من این اجازه را می دهد که در دو کانال رقیب عضو شوم و از تضارب ایده های دو جریان مخالف، درک بیشتری از حقیقت داشته باشم. در ضمن تنوع بسیار بیشتری پیش روی من است: انسان های متنوعی از فرهنگ ها و جغرافیاهای مختلف.

2- مطالعه عمیق: انصافا شبکه های مجازی دسترسی ما را به اطلاعات افزوده اند. اما آنچه هنوز کم یافت می شود چارچوب های تحلیلی عمیق است. دقت کنید ممکن است شما در طول روز دویست مطلب مفید از بیست کانال بخوانید اما این ها کوتاه هستند. اگر می خواهید نگاه تان عمیق تر شود، قدرت تحلیل تان بالا رود نیازمند مطالعه عمیق خواندن هستید. وقتی می گویم مطالعه عمیق منظورم فقط کتاب نیست. بلکه نشریات فاخر و همچنین مطالب طولانی که در برخی از کانال ها گذاشته می شود نیز قابل توصیه است.

3-خلوت، تفکر و تنهایی: یکی از بدترین کژکارکردهای تلويزیون این است که تمام ساعت های خالی تو را پر می کند و هیچ زمانی برای خلوت با خودت نمی گذارد. حتی زمانی که به میهمانی می رویم به جای آن که روبروی هم بنشینیم رو به تلویزیون می نشینیم (اگر به گوشی خود خیره نشویم). حتی زمانی که نمی خواهیم تلویزیون نگاه کنیم باز هم آن را باز می گذاریم! چرا؟ چون از تنها شدن با خود می ترسیم.
پایان سخن اینکه من به خودم احترام می گذارم بنابراین تلویزیونی که برخی از شبکه ها و برنامه هایش (و نه همه شبکه ها و نه همه برنامه‌هایش) با توهین به شعور مخاطب، از من، موجودی منفعل، معتاد و کودن می سازد را کنار می گذارم و ترجیح می دهم که با جستجوی فعال در فضای مجازی، مطالعه عمیق و خلوت، تفکر و تنهایی، آگاه تر، آزادتر و محترمانه تر زندگی کنم. این پیشنهاد من به همه است: اگر نمی توانید تلویزیون را کنار بگذارید، دست کم کمتر، گزیده تر و فعالانه تر تلویزیون نگاه کنید.
دکتر مجتبی لشکربلوکی

 

کانال تلگرامی ما

 

https://telegram.me/joinchat/CpyMq0BT2QhELQqOq49UFg


تاریخ ارسال پست: 23 / 1 / 1396 ساعت: 4:11 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

چرا نباید اخبار را دنبال کنی؟ (توهم اخبار)

زلزله در سوماترا، سانحه‌ی هوایی در روسیه، مردی که سی سال دخترش را در زیرزمین زندانی کرد، جدایی هایدی کلام از سیل، حقوق‌های بالا در بانک‌های امریکا، حمله در پاکستان، استعفای رییس جمهور مالی، رکورد جدید جهانی در پرتاب وزنه. آیا واقعاً نیازی هست همه‌ی این چیزها را بدانی؟
ما به طرز اعجاب‌آوری بمباران اطلاعاتی می‌شویم، اما به طرز اعجاب‌آوری کم می‌دانیم. چرا؟ چون دو قرن پیش، قالب مسمومی از اطلاعات را تحت عنوان «اخبار» خلق کردیم. اخبار برای ذهن به مثابه قند است برای بدن: اشتهاآور، آسان‌هضم و در درازمدت بسیار مخرب.
سه سال قبل، تجربه‌ای را شروع کردم. ممنوعیت خواندن و شنیدن اخبار. حق اشتراک تمام روزنامه‌ها و مجلاتم را لغو کردم. از شر تلویزیون و رادیو خلاص شدم. نرم‌افزار اخبار را از روی آی‌فونم حذف کردم. دست به هیچ روزنامه‌ای نمی‌زدم و وقتی در هواپیما کسی بهم پیشنهاد خواندن مطلبی را می‌داد عمداً به سمت دیگری نگاه می‌کردم. چند هفته‌ی اول سخت بود، خیلی سخت. مدام می‌ترسیدم چیزی را از دست بدهم. اما بعد از مدتی جهان‌بینی تازه‌ای داشتم. نتیجه‌اش بعد از سه سال: افکار صریح‌تر، دید ارزشمندتر، تصمیمات بهتر و زمان بسیار بیشتر. و بهترین نکته؟ هیچ‌چیز مهمی را از دست ندادم.
شبکه‌ی اجتماعی من فیس‌بوک نبود، که شبکه‌ای در جهان واقعی و متشکل از خویشاوندان و آشنایان است و به عنوان فیلتر خبری برایم کار می‌کند و مرا در چرخه نگه می‌دارد.
دلایل زیادی برای دوری از اخبار وجود دارد. این‌جا به سه مورد عمده‌اش اشاره می‌کنیم. اول این‌که مغز ما به انواع اطلاعات واکنش‌های نامتناسبی نشان می‌دهد. اخبار جنجال‌برانگیز، غافلگیرکننده، مردم‌محور، پُرسروصدا و پرجزئیاتی که مدام در حال تغییر است. همگی ما را تحریک می‌کند، درحالی که اطلاعات خشک، پیچیده و فراوری‌نشده برای‌مان آرامش‌بخش‌اند. تولیدکنندگان خبر از این موضوع به نفع خودشان بهره‌برداری می‌کنند. داستان‌های هیجان‌انگیز، تصاویر پرزرق و برق و جنجالی توجه‌مان را جلب می‌کند. یک لحظه شیوه‌ی کسب‌و‌کار آن‌ها را به خاطر بیاور، آگهی‌دهندگان، فضا می‌خرند و بنابراین بودجه‌ی اخبار را به شرطی تأمین می‌کنند که تبلیغات‌شان دیده شود. نتیجه: هر نکته‌ی ظریف، پیچیده، انتزاعی و عمیقی باید همواره حذف شود، به‌رغم این‌که چنین داستان‌هایی بیشتر به زندگی و درک ما از جهان مربوط است. در نتیجه‌ی این میزان مصرف اخبار، نقشه‌ی ذهنی اشتباهی از ریسک‌ها و تهدیدهایی است که در عمل همیشه همراه‌مان است.
دوم این که اخبار نامربوط‌اند. در دوازده ماه گذشته، احتمالاً حدود ده‌هزار خبر کوتاه به تو رسیده، شاید روزی سی خبر. با خودت صادق باش. یکی از آن‌ها را نام ببر، فقط یکی که بهت کمک کرده تصمیم بهتری بگیری - برای زندگی یا کار یا شغلت - و مقایسه‌اش کن با شرایطی که این خبر را نمی‌دانستی. از میان کسانی که ازشان پرسیدم، هیچ‌کس نتوانست به بیش از دو خبر مفید اشاره کند، آن هم از بین ده هزار خبر. نتیجه‌ای ناراحت‌کننده. سازمان‌های خبری تأکید می‌کنند اطلاعات‌شان به شما مزیت رقابتی می‌دهد. خیلی‌ها در این مسیر شکست خورده‌اند. در دنیای واقعی، میزان مصرف خبر نمایانگر وضعیت نامطلوب رقابتی است. اگر اخبار واقعاً به پیشرفت مردم کمک می‌کرد، خبرنگاران باید در رأس هرم درآمدی قرار می‌گرفتند، در حالی که آن‌ها چنین وضعیتی ندارند.
سوم این‌که خواندن اخبار وقت تلف کردن است. یک آدم معمولی نصف روز در هفته را صرف خواندن مطالب مربوط به روابط عاشقانه می‌کند از منظر جهانی، این ضرری عظیم به لحاظ بهره‌وری است. حملات تروریستی سال ۲۰۰۸ بمبئی را در نظر بگیر. تروریست‌ها برای عطش مطرح شدن اسم‌شان دویست نفر را کشتند. فرض کنید یک میلیارد نفر یک ساعت از وقت‌شان را برای دنبال کردن عواقب این حادثه مصرف کرده باشند. آن‌ها اخبار را لحظه‌به‌لحظه دنبال می‌کردند و به پُرحرفی‌های بی‌معنی چند «کارشناس» و «مفسر» گوش می‌کردند. این «حدس» کاملاً واقع‌گرایانه است، چون هند به تنهایی بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد. بنابراین، حاصل محاسبات محافظه‌کارانه‌مان: یک میلیارد نفر ضرب در یک ساعتی که حواس‌شان پرت بوده مساوی می‌شود با یک میلیارد ساعت توقف کار. با تبدیل ساده‌ی این ارقام، متوجه می‌شویم توجه به این خبر جان دو هزار نفر را گرفته، ده برابر بیشتر از آن حمله: نگاهی طعنه‌آمیز اما کاملاً دقیق.

این عادت را کاملاً کنار بگذار. به جای آن، مقالات و کتاب‌های مطرح را بخوان. بله، هیچ‌چیزی رقیب کتاب در شناخت جهان نمی‌شود.

 

کتاب: هنر شفاف اندیشیدن | صفحه ۳۱۱
نویسنده: رولف دوبلی
ترجمه‌ی: عادل فردوسی‌پور، بهزاد توکلی، علی شهروز
انتشارات: نشر چشمه | ۱۳۹۴


تاریخ ارسال پست: 5 / 9 / 1395 ساعت: 2:20 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

شرکت سامسونگ و کارهایی که در دنیا انجام داده است(قسمت دوم)

8- شرکت کشتی سازی سامسونگ بزرگ ترین و برترین تولید کننده ی کشتی در جهان است. از تولیدات این شرکت می توان به کشتی L.Triestino ، Moby و MSC اشاره کرد که همگی جز بزرگترین کشتی های ساخته شده هستند.

9-از سال 2006 سامسونگ بزرگ ترین تولید کننده ی تلوزیون در جهان است.

10-شرکت سامسونگ جز برترین تولید کنندگان موتور جت در دنیاست.

11-شرکت سامسونگ مالک بزرگترین پارک در کره است. این پارک شامل باغ وحش، شهربازی، باغ و... می شود.

12-سامسونگ به قدری بزرگ است که شهر مخصوص خودش را دارد. شهر Samsung digital city یکی از شهر های کره ی حنوبی است که تنها چند تا از شرکت های سامسونگ را در خود جای داده.

13-شرکت سامسونگ هر ساله صد میلیون دلار را به مرکز درمانی خود اهدا می کند که این پول چندین بیمارستان و پروژه های درمانی را بدون هیچ گونه چشم داشت مالی ای پوشش می دهد.


تاریخ ارسال پست: 21 / 5 / 1395 ساعت: 10:22 قبل از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

تعلیم و تربیت به معنای قضاوت خوب نیست(داستانی در مورد تعلیم و تربیت)

قصه ای وجود دارد درباره ی مردی که در کنار خیابان هات داگ(نوعی ساندویچ)می فروخت.اوبی سواد بود به نحوی که هرگز روزنامه نمی خواند.اوبه سختی می شنید طوری که هرگز به رادیو گوش نمی داد چشم هایش ضعیف بود به نحوی که او تلویزیون تماشا نمی کرد.اما مشتاقانه مقدار زیادی هات داگ می فروخت.به تدریج میزان فروش و سودش بالا رفت بنابراین گوشت بیشتری را سفارش می داد و برای خودش یک فر خوراک پزی بهتروبزرگتری نیز سفارش داد.چون تجارتش رونق گرفت پسرش که اخیرا از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود به او پیوست.

بعد از مدتی چیز عجیبی اتفاق افتاد.پسر سوال کرد:پدرآیا از بحران اقتصادی بزرگی که در آینده اتفاق می افتد آگاه هستی؟پدر پاسخ داد نه.درباره ی آن برایم صحبت کن.پسر گفت:موقعیت بین المللی وحشتناک است.وضعیت داخلی هم از آن بدتر است.ماباید برای روزهای بدتر خودمان را آماده کنیم.مرد فکر کرد چون پسرش دانشگاه رفته است و روزنامه می خواند ورادیو گوش می دهد.پس او باید بیشتر بداندو توصیه اورانباید نادیده گرفت.به نحوی که روز بعد سفارشش رابرای گوشت کم کرد،انتظارش را کم کرد و دیگر علاقه و اشتیاقی برای افزایش فروش نداشت.

به زودی تعداد افرادی که درصف برای گرفتن غذامی ایستادند،کم و کمتر شدوفروش آن ها سریعا افت پیدا کرد.پدر به پسرش گفت که:پسرم شما راست گفتید.مادرجریان یک بحران هستیم و من خوشحالم که ما پیش از موعد از آن آگاه شدیم.

نکته اخلاقی این داستان چیست؟


1-بیشتر مواقع ما هوش را با قضاوت خوب اشتباه می گیریم.

2-یک شخص ممکن است هوش بسیار بالایی داشته باشد اما می تواند قضاوتی ضعیف داشته باشد

3-مشاوران و راهنمایان خودرا به دقت انتخاب کنید واز قضاوت خودتان استفاده کنید.

4-اگر یک فرد پنج ویژگی زیر را داشته باشد می تواند بدون تعلیم و تربیت رسمی و یا با داشتن آن موفق شود:((منش،تعهد،اطمینان،ادب،جرات))

5-فاجعه این است که بسیاری افراد دایره المعارف متحرک هستند اما درزندگی موفق نیستند.هوش،یادگیری را تسریع می کند اما توانایی،مهارت به کاربردن چیزهای یادگرفته شده است.تمایل،نگرشی است که شخص ماهر را باکفایت و شایستگی می کند.بسیاری از افراد ماهر،بی کفایت هستند.توانایی بدون نگرش درست،اتلاف و بیهودگی است.

 

اولین وظیفه ی یک دانشگاه،آموزش دانایی است نه داد و ستد(تجارت)،آموزش منش است،نه فن آوری ها

 

چرچیل


تاریخ ارسال پست: 13 / 5 / 1395 ساعت: 7:30 بعد از ظهر
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

ليست صفحات

تعداد صفحات : 468
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 468 صفحه بعد