| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
برای بهبود عملکرد، با رئیستان کار کنید
«تریسی گوئین»، بهعنوان دستیار روابط رسانهای در شرکت «تاینی پالس» کار میکند. این شرکت، ارائهدهنده تکنولوژیهایی برای ارزیابی روحیه کارکنان است. تریسی، ژانویه هر سال، با رئیسش مینشیند و درباره اهدافش در سال پیشرو صحبت میکند. او میگوید: «اینطوری همیشه میتوانم عملکردم را زیر نظر داشته باشم. درست مثل سایر کارشناسان روابط عمومی، وظیفه اصلی من، مدیریت اعتبار برند از طریق پوشش رسانهای است.
در ماه میگذشته، نتوانستم به هدفم برسم؛ پوشش مطبوعاتی در هفت رسانه.» او به این فکر کرد که چرا به هدفش نرسیده: «نشستم و متدهایم را بررسی کردم تا ببینم کدامها جواب داده، کدامها نتیجه نداده و کدامها باید اصلاح شوند.» او به این نتیجه رسید که مشکل از عدم توانایی در متقاعدسازی است: «نتوانسته بودم توجه روزنامهنگاران را جلب کنم.» سپس کلی تحقیق کرد تا ببیند چطور میتواند در متقاعدسازی، مهارت پیدا کند. از همکارانش هم کمک گرفت، سپس خودش را برای صحبت با رئیس آماده کرد.
وقتی روز جلسه فرا رسید، او به رئیسش گفت که به اهدافش نرسیده است. از او عذرخواهی کرد و سپس، مسیر گفتگو را تغییر داد و درباره این صحبت کرد که چطور میتواند بهبود پیدا کند: «میخواستم توجه مدیرم را به این موضوع جلب کنم، بهجای اینکه بنشینم تا از من درباره علتها سوال کند.
مصمم بودم که راهحلهایم را پیشنهاد دهم.» او همچنین از رئیسش خواست که اگر برای تقویت مهارتهای متقاعدسازی راهحلی دارد، ارائه دهد: «با هم به این نتیجه رسیدیم که روش ۲۰/ ۸۰ را امتحان کنیم که یعنی ۸۰ درصد زمان را به هدفگیری نشریات متوسط اختصاص دهیم و ۲۰ درصد را به نشریات رده بالا.» آنها برای سنجش اثربخشی این روش، نتایج را با ماههای قبل مقایسه کردند. او میگوید: «دو ماه بعد، از اهدافم فراتر رفتم.»
اصولی که باید به یاد داشته باشید
* ریشه مشکل را پیدا کنید. روی خودتان تمرکز کنید و افکار و احساسات خود را بررسی کنید.
* ایدههایی برای بهبود شرایط ارائه دهید و از مدیرتان راهنمایی بخواهید.
* بیش از حد خوشبینانه رفتار نکنید. لازم نیست افت عملکرد خود را به فال نیک بگیرید.
* بدون آمادگی به دیدن رئیس نروید. صحبتهایتان را از قبل آماده کنید و به واکنش احتمالی رئیستان فکر کنید.
*در لفافه صحبت نکنید. گفتگو را با این جمله شروع کنید: «خبر بدی برایتان دارم.» این از هرگونه ابهامی جلوگیری میکند.
*زنگ خطرها را نادیده نگیرید. اگر در انجام کارتان با مشکل روبهرو هستید، شاید معنایش این است که باید کارها را بیشتر با رئیستان چک کنید، یا باید آموزش ببینید یا حتی شغلتان را تغییر دهید.
توضیحی اجمالی درباره سندرم «برنامهریزی برای شکست»
آیا کارمند شما، بهرغم نظارت دائمیتان با افت عملکرد مواجه است؟ گوش به زنگ باشید. بهعنوان یک مدیر، شاید این تقصیر شماست. شاید شما ناخواسته دارید سندرمی به نام «برنامهریزی برای شکست» را در او بیدار میکنید. ابتدا همه چیز خوب پیش میرفت.
اما ناگهان یک اتفاق، مثل مشتریای که از دست رفت یا پروژهای که عقب افتاد، باعث شد عملکرد او را زیر سوال ببرید. سپس شروع کردید به مدیریت ذرهبینی. او وقتی احساس کرد اعتماد شما را از دست داده، به خودش شک کرد و دیگر نتوانست برایتان سنگتمام بگذارد.
با دیدن این تغییر رفتار، شک شما به یقین تبدیل شد و عرصه را بر او تنگتر کردید.
«فرانسوا مانزونی» و «لویی بارسو» توضیح میدهند که این سیکل معیوب به همه صدمه میزند: کارکنان دیگر ایدههایشان را مطرح نمیکنند. سازمان نمیتواند از ایدههایشان بهرهمند شود. شما انرژیتان را برای انجام سایر فعالیتها از دست میدهید و وجههتان به خطر میافتد، چون بقیه فکر میکنند بیانصافید. روحیه تیمی از بین میرود.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
استراتژی هتلینگ، راهی برای افزایش بازدهی فضای کار
این روزها، به واسطه پیشرفت تکنولوژی و سرعت سرسامآور تحولات، هر روز با پدیده جدیدی روبهرو میشویم و تقریبا روزی نیست که یک واژه جدید به گوشمان نخورد.
کسانی که در عرصه طراحی و استراتژی محیطکار فعالیت میکنند، حتما با واژه «هتلینگ» آشنا هستند. هتلینگ (hoteling) یعنی استفاده از فضا در صورت نیاز.
بر خلاف روشهای سنتی که هر کارمند برای خود یک میز یا اتاق داشت، در این روش، هیچکس مالک دائمی اتاق، اتاقک یا میز کار خود نیست و هر کارمند، تنها در مواقع نیاز و بهطور موقت از فضاها استفاده میکند.
این استراتژی زمانی شکل گرفت که کارشناسان دریافتند بخش اعظمی از فضای سازمانها، عملا بلااستفاده است و اختصاص دادن فضا به یک کارمند بهطور دائمی، چیزی جز هزینه به دنبال ندارد؛ بخصوص در مورد کارمندانی که دائما در سفرند.
در انتخاب واژه هتلینگ، از سیستم هتلها الهام گرفته شده، چرا که در این روش، کارکنان میتوانند فضای مورد نیاز خود را از قبل رزرو کنند. این استراتژی از دهه ۱۹۹۰ در بسیاری از شرکتهای بزرگ به اجرا درآمده است.
«بوز آلن همیلتون» یکی از شرکتهای پیشگام در عرصه خدمات تکنولوژی و بزرگترین شرکت مشاوره مدیریت در ایالات متحده است که دفتر مرکزی آن در ویرجینیا واقع شده است. طی 10 سال گذشته، این شرکت در دفاتر خود در محدوده واشنگتن، برنامه کار انعطافپذیر و هتلینگ را به اجرا درآورده است و با ایجاد انعطافپذیری بیشتر و کاهش هزینههای رفت و آمد کارکنان، توازن میان کار و زندگی و «بازگشت سرمایه شخصی» آنها را افزایش داده است.
«کرت شرر»، مدیر مرکز نوآوری این شرکت در واشنگتن میگوید: «بوز آلن همواره در حال پیشرفت است. ما دریافتهایم که همزمان با تحولات نیروی کار، تیمها و کارکنان ما نیز باید از تکنولوژی به بهترین نحو بهره ببرند.»او معتقد است که بوز آلن با اجرای برنامههای هتلینگ و افتتاح مرکز نوآوری توانسته به این سوال پاسخ دهد که «چگونه با استفاده از تکنولوژی میتوانیم بستر لازم برای نوآوری را فراهم کنیم؟»
او در ادامه میگوید: «هدف ما این است که تیم کارکنان ما آسانتر و بیدردسرتر از همیشه با یکدیگر تعامل و تبادل اطلاعات کنند، خواه در یک محیط باشند، خواه در دورترین نقاط کشور.»
این برنامه به بوز آلن کمک کرده تا املاک تحت تصرف خود (و هزینههای مربوط به املاک) را کاهش دهند و همچنین در هزینههای مرتبط با کارکنان، بهویژه در هزینههای رفت و آمد صرفهجویی کنند. آنها ارتباطاتی را ممکن ساخته اند که در گذشته ممکن نبودند.
منبع: workdesign
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
فین تک چیست؟
فین تک اصطلاحی است ترکیبی ، از دو کلمهی Financial و Technology یعنی “امور مالی” و “تکنولوژی”
امروزه صاحبنظران حوزه مالی ، آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد و توسعه چنین استارتآپهایی میدانند ، شواهد بیانگر آن است که در جهان تمایل به سرمایهگذاری در این گونه شرکتها افزایش پیدا کرده است.
صنعت خدمات مالی و سرمایهگذاری از لحاظ حجم داده هایی که در عملیات روزمره تولید میکند و همچنین حجم اطلاعاتی که با هدف ایجاد تصمیمهای موثر تجاری، تحلیل و پردازش مینماید بینظیر است. شرکت های فینتک با جمع آوری و تحلیل پیشرفتهی این دادهها و همچنین با بکارگیری تکنولوژیهای خلاقانه باعث کاهش زمان و انرژی صرف شده جهت انجام امور مالی ، بانکی و خدمات سرمایه گذاری می شوند.
استارتاپهای فین تک تقریبا در تمام زمینههای صنعت امور مالی و بانکی همچون بانکداری سنتی، کارت های اعتباری، امور پرداخت، وامهای شخصی و کسب و کارها، بیمه، واسطه گری و مدیریت داراییها، و حتی تسهیلات خرید املاک و مستغلات در حال خلق خدمات نوین هستند.
فین تک باعث شده تا حوزههای غیر جذاب و قدیمی در خدمات مالی احیا شده و بطور همزمان توجه بسیاری از طرف شرکتهای سرمایه گذاری خطر پذیر و سرمایه گذاران خصوصی را جلب نمایند.
"فینتک" را آیندهی صنعت خدمات مالی و بانکداری میدانند
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
نگاهی به زندگی 4 ایرانی کارآفرین در آن سوی آب ها
از بزرگ ترین سایت خرید آنلاین تا مالکیت دهمین مرکز خرید بزرگ جهان
در این گزارش قصد داریم نگاهی به زندگی 4 کارآفرین ایرانی که خارج از کشور زندگی می کنند و با خلاقیت، ابتکار و پشتکارشان موسسه ها و شرکت های اقتصادی، علمی و تکنولوژی موفقی را راه اندازی کرده اند و حالا افراد زیادی در آن ها مشغول کار و فعالیت هستند، داشته باشیم.
ساختمان 165 و برادران عمید حضور
سعید و رحیم عمیدی بزرگ شده یکی از خانواده بزرگ کارآفرینی در ایران محسوب می شوند؛ آن ها فرزندان یکی از بنیانگذاران شرکت کفش بلا در تهران ( عمید حضور) هستند که بعد از ترک ایران و گذشت چند سال فامیلی خود را به عمیدی تغییر دادند. این دو برادر در دهه 1350 ایران را به مقصد آمریکا ترک کردند و تصمیم گرفتند به جای فعال شدند در کسب و کار خانوادگی و تولید باتوجه به جهش تکنولوژی در جهان وارد کسب و کارهای نوین شوند.
حسن خسروشاهی و جریان کارآفرینی در رگ او
نکته جالب در زندگی حسن خسروشاهی این است که او در سن 42 سالگی ( سال 1360) و زمانی که از ایران به کانادا مهاجرت کرد، همه چیز را از صفر شروع کرد؛ حسن خسروشاهی ( فرزند علی خسروشاهی بنیانگذار گروه صنعتی مینو) یکی از سهامداران اصلی گروه صنعتی مینو بود که با پیروزی انقلاب مجموعه کارخانه ها و بخش مهمی از اموال و دارایی هایشان ملی اعلام شد؛ ولی همه این ها باعث نشد که او ناامید شود بلکه به ونکور رفت و همه چیز را دوباره از نو ساخت.
خانواده قرمزان و دهمین مرکز خرید بزرگ جهان
آیا می توانید تصور کنید که مالکان بزرگترین مرکز خرید آمریکای شمالی و دهمین مرکز خرید جهان یک خانواده ایرانی باشند؟ مالک وست ادمونتون مال در کانادا که تا سال 2004 بزرگترین مال جهان محسوب می شد با مساحت 500 هزار متر مربع، 800 فروشگاه، 25 رستوران، یک پارک سرگرمی، یک استخر مواج، پارک دلفین ها و 26 سالن سینما؛ خانواده ( برداران) قرمزیان هستند. خانواده ای کارآفرین که مالک چند مرکز خرید دیگر، هتل و شرکت « تریپل فایو گروپ» در زمینه معاملا املاک و مستغلات اند.
پی یرمراد امیدیار و بزرگترین سایت خرید و فروش آنلاین
بنیانگدار ای بی یک ایرانی به نام پی یر مراد امیدیار است که در سن 28 سالگی و در سال 1995 ای بی (e-Bay) راه اندازی کرد. او در سال ۱۹۶۷ در شهر پاریس بدنیا آمد و در کودکى به همراه خانواده اش به مریلند آمریکا مهاجرت کرد. امیدیار اولین برنامه کامپیوترى خود را در سن ۱۴ سالگى براى کتابخانه مدرسه اى که در آن مشغول تحصیل بود نوشت. او در سال ۱۹۸۸ از دانشگاه Tufts University در رشته کامپیوتر فارغ التحصیل شد و چند سال در شرکت های زیرمجموعه اپل و ماکروسافت مشغول کار شد تا اینکه سایت خود را راه اندازی کرد.
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تجارت کلیک کنید
چرا فعالان کسبوکارهای سنتی کسبوکارهای اینترنتی را تهدید می بینند؟
هنگامی که در دنیا استارتآپها در حال شکلگیری بودند، کلایتون کریستین نظریه نوآوری (یا فناوری) مختلکننده (Disruptive innovation or technology) را در سال 1995 مطرح کرد. این پروفسور آمریکایی در آن مقطع پیشبینی کرد استارتآپها با توجه به قدرتی که در آینده به دست خواهند آورد میتوانند بازارهای آفلاین یا سنتی را مختل کنند و بازارهای جدید با بازیگران تازه ایجاد کنند. دیگر بازیگران سنتی بازار نمیتوانند اثرگذاری چندانی بر قیمتها و روند بازار داشته باشند. به عبارت دیگر در دنیا بسیاری از بازارهای آفلاین از بین رفتهاند و بازارهای آنلاین جایگزین آنها شدهاند.
بهطور مثال از زمانی که شرکت آمازون وارد عرصه فروش کتاب شد پس از مدتی کتابفروشیهای شهرهای مختلف آمریکا تعطیل شدند چون هر کسی کتاب نیاز داشت به سایت آمازون مراجعه میکرد و سفارش اینترنتی میداد. این اتفاق برای بسیاری از کسبوکارهای آفلاین در آمریکا رخ داده است.
بگذارید کمی عقبتر برویم. در طول سالها شاهد بودیم هر تکنولوژی و فناوری جدید که آمد به سرعت جایگزین تکنولوژی قبلی شد و تکنولوژی قدیمی به فراموشی سپرده شد. یک مثال خوب سیر ارسال پیغام از تلگراف به تلکس و فکس و ایمیل و اپلیکیشنهای موبایل مانند تلگرام است یا سیر دوربین از مدلهای آنالوگ قدیمی به مدرن و سپس دیجیتال و نهایتاً موبایل که باعث شد فروش دوربینهای دیجیتال غیرحرفهای به حداقل برسد. میتوانیم نتیجهگیری کنیم که همواره در طول زمان تکنولوژیهای جدید و نوآوری پیروز شده است و مسیر خود را به هر طریقی در جوامع باز کرده است.
باید بپذیریم در دنیای امروز استارتآپها یا کسبوکارهای اینترنتی به هر شکلی میتوانند جایگزین کسبوکارهای سنتی شوند. ممکن است کمی زمان ببرد یا با موانع و مشکلاتی مواجه شوند اما در بلندمدت برنده میدان کسبوکارهای آنلاین و استارتآپها هستند. به هر حال کسبوکارهای آفلاین به خوبی آگاهند که اگر بخواهند روند فعلی را ادامه دهند دیر یا زود کسبوکارهای آنلاین جایگزین آنها خواهند شد. بنابراین طبیعی است که آنها احساس خطر کنند و با کسبوکارهای آنلاین مقابله کنند.
چرا استیو جابز به فرزندانش آی پد نداد؟
در سال 2010 که اولین تبلتهای این شرکت به بازار آمد جابز در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفت: « فرزندان من از این وسیله استفاده نمیکنند. ما میزان استفاده از تکنولوژی در خانه را برای فرزندانمان محدود کردهایم.»
در میان والدینی که در مورد استفاده کودکانشان از ابزار تکنولوژی نگران هستند، پدر و مادرهایی هم هستند که خودشان دستی درتولید این ابزار داشتند و از قضا نگران بودند. یکی از این افراد استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل بود. حتی مرد شماره یک فناوری دنیا هم در مورد مواجهه فرزندانش با تکنولوژی نگران بود. جالب است بدانید که استیو جابز به فرزندانش اجازه نمیداد بیش از حد با گجت اختراعی خودش وقت بگذرانند و حتی زمانی که در سال 2010 اپل موفق ترین ابزار خود یعنی تبلت را به دنیا عرضه کرد، کوچکترین دختر جابز حتی آی پد هم نداشت.
به جای آی پاد با هم شام میخوریم
در سال 2010 که اولین تبلتهای این شرکت به بازار آمد جابز در مصاحبه با یکی از روزنامهها گفت: « فرزندان من از این وسیله استفاده نمیکنند. ما میزان استفاده از تکنولوژی در خانه را برای فرزندانمان محدود کردهایم.»
جابز سه فرزند داشت که به همراه لوران پاول با هم زندگی می کردند. رید، پسر بزرگ و 23 ساله استیو، ارین دختر 19 ساله این نابغه و ایو 16 ساله دختر ته تغاریاش. او همچنین یک دختر هم از ازدواج اولش دارد. زمانی که آی پاد به بازار آمد ارین و او 12و 15 ساله بودند. شرح حال نویس استیو جابز، یعنی والتر آیزاکسون به روزنامه تایمز گفت که استیو هر شب روی یک میز بزرگ همراه خانواده اش شام میخورد و درباره کتابهای مختلف، تاریخ و چیزهای جالب و متنوع دیگر بحث میکرد. در این حین هیچ کس از جیبش آی پد یا تبلت در نمی آورد و به هیچ عنوان به نظر نمیرسید که هیچ کدام از بچهها یه این وسایل معتاد باشند. جابز حتی بچههایشان را در مدارسی ثبت نام کرد که غیرتکنولوژیک بودند و آنها فقط روی آموزش کلاسیک تمرکز کردند.
جابز تنها نبود
همفکران جابز کم نبودند. تعداد دیگری از مدیرانی که تولید کننده تکنولوژی بودند میزان مواجهه فرزندانشان را با این وسایل محدود کردند. یکی دیگر از این افراد کریس اندرسون، مدیر عامل شرکت تولیدکننده هواپیماهای بدون سرنشین است. او میگوید: « بچههایم، من و همسرم را متهم کردند که ما بیش از حد نگران تکنولوژی هستیم و میگویند هیچ کدام از دوستانشان چنین قوانینی را در خانه ندارند.» اندرسون که 5 فرزند 6 تا 17 ساله دارد حالا دلیل واضحی برای این کارش دارد. دلیلش این است که خطرات ناشی از تکنولوژی را دیده و میگوید دلش نمیخواهد این اتفاق برای فرزندانش بیفتد.
مخالفان جابز
برخی والدین متخصص در ابزارهای تکنولوژیک با این نظر مخالف هستند. علی پرتوی که مدیر ارشد دراپ باکس است میگوید زمانی را که فرزندانش از کامپیوتر برای خلق چیزی استفاده میکنند با زمانی که آنها بازی میکنند و وقتشان را تلف میکنند متمایز میکند. او ادامه میدهد: « همانطور که من نمیتوانم درباره زمانی که کودکان پیانو مینوازند یا نقاشی میکنند و مینویسند محدودیت قائل شوم بی فایده است که زمانی را که کودک با کامپیوتر هنری را خلق میکند یا ویدئوی را ویرایش میکند یا با کامپیوتر برنامه نویسی میکند هم محدود کنم.»
شاید جابز حق داشت
اگر اعتیاد فعلی ما به اپل و دیگر ابزار تکنولوژیک یک نشانه است شاید ما فرزندانمام را زمانی که در سالهای اول زندگی با تکنولوژی اسیر کنیم عملا وارد یک زندگی ناکامل عاری از تخیل، خلاقیت و هر چیز هیجان انگیزی کردیم. ما از نسل قبل هستیم، نسلی که همیشه خارج از خانه بازی کردیم چون هیچ وقت موبایل و لپتاپ ندیدیم. ما از طریق جنبش، تعامل رو در رو و گرفتن اطلاعات از طریق کتابها و اجتماع و دیگران توانستیم دانش به دست آوریم نه از گوگل. یادگیری به روشهای مختلف قطعا فردی با توانمندی بیشتر از ما میسازد و نباید این قابلیت را از کودکانمان بگیریم به این ترتیب به نظر میرسد استیو جایز در این مورد حق داشت. بنابراین دفعه بعد که میخواهید به فرزندتان گوشی موبایل بدهید حواستان باشد که رشد فانتزیهای ذهنی او را مختل میکنید همین جاست که باید تامل کنید و برایش جایگزین بهتری انتخاب کنید.
JustRide
این استارتآپ هندی، سرویس بهاشتراکگذاری سفر را در این کشور و با کاهش 25 درصدی هزینههای کرایه تاکسی راهاندازی کرده است. استفاده از اینترنت اشیا نیز به این استارتآپ کمک کرده تا رفتار رانندهها را زیرنظر بگیرد و آنها را رد یا تایید صلاحیت کند.
Exponent
این استارتآپ، امکان توسعه آسان نسخههای اندرویدی و iOS برنامههای کدنویسی شده به زبان جاوا اسکریپت را امکانپذیر میکند. این استارتآپ از فریمورک React Native برای این کار استفاده میکند.
Airfordable
این استارتآپ که رشد ماه به ماه آن 53 درصد اعلام شده، بهکاربرانی که بودجه کمی برای سفر دارند امکان میدهد تا با پرداخت هزینه سفر بهصورت هفتگی بتوانند به شهرهای دیگر سفر کنند.
GoGoGrandparent
موضوع سالمندان بسیار مورد توجه بخشی از استارتآپ است و این استارتآپ نیز، واسطهای میان سالمندان و تکنولوژیهای جدید است. با استفاده از سرویسهای GoGoGrandparent امکان درخواست تاکسی یا حتی خرید مواد غذایی و دارو، با یک تماس برای فرد سالمند مهیا میشود.
ZeroDB
امنیت موضوعی است که همواره مشتریان خود را دارد. ZeroDB در قالب ارائه سرویسهای رایانش ابری با قابلیت رمزگذاری، از دادههای حساس شرکتها یا کاربران بهصورت کاملا امن محافظت میکند.
Fabric
بازهم یک ایده دیگر در زمینه سالمندان. در دنیای امروز که منابع زیادی صرف مبارزه با بیماریهای مرتبط با کهولت سن نظیر از دست دادن حافظه میشود، Fabric با ایجاد پایگاه دادهای قابل جستوجو شامل تعاملات و موقعیتهای مکانی افراد، حافظه قابلجستوجویی را برای سالمندان و افراد دارای اختلالات حافظه بازسازی میکند.