| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
تقریباً همه داستان لاک پشت و خرگوش را شنیده اند، چیزی که شاید ندانید این است که چطور این داستان می تواند یک مثال و یک استعاره تاثیرگذار برای توضیح تفاوت معامله گرهای برنده و بازنده باشد.
شاید شما هم مثل خرگوش که مقدار زیادی هیجان و موفقیت را بعد از شروع مسابقه تجربه میکند، در آغاز معاملات روی اولین حساب معاملاتی خود همچین حسی داشته باشید. غرق در هیجان و رویا باشید. اگرچه باید بگویم به دلیل اینکه هنوز احتمالاً روش ثابت و شیوه مناسبی برای کسب سود ندارید به زودی می بینید که موفقیت زودرس شما جلوی چشمانتان تبخیر می شود و از دست میرود. دقیقاً همان اتفاقی که برای خرگوش می افتد.
لاک پشت بسیار بسیار کندتر از خرگوش است. ولی به دلیل اینکه در حرکت و شیوه حرکت خود ثبات قدم و پیوستگی دارد و احساسی و هیجانی عمل نمی کند، معمولاً همانطور که می دانید این مسابقه را برنده می شود. بنابراین هدف شما به عنوان یک معامله گر، این است که بیشتر شبیه به لاک پشت باشید و از تقلید رفتار خرگوش پرهیز کنید. زیرا این روشی است که به شدت به موفقیت آمیز بودن خرید و فروش های شما در طولانی مدت کمک خواهد کرد.
در داستان عبرت آموز لاک پشت و خرگوش، شخصیت خرگوش این داستان با شروع مسابقه بلافاصله با حرکات تند و سریع و به مسخره گرفتن حرکت آهسته لاک پشت، او را پشت سر میگذارد و لاک پشت مدتی را در گرد و خاک ناشی از حرکت سریع خرگوش در خط آغاز ناچار به طی مسیر به آهستگی می شود. اما شخصیت لاک پشت داستان ما، بدون احساسات و بسیار مطمئن به خودش و تواناییهایش، مسابقه را آهسته آغاز می کند و مسیرش را آرام و پیوسته طی می کند. خرگوش در طول مسیر توسط سایر حیوانات تشویق می شود و هیجانش بیشتر هم می شود. توقف می کند تا به ابراز احساسات تماشاچی ها و طرفدارانش جواب بدهد و همینطور سرعت خود را به رخ آنها بکشد!!
البته همانطور که می دانیم توقف های کوتاه در حین سفرهای تفریحی بسیار خوب و عالی است. ولی متاسفانه برای خرگوش در حین مسابقه همین عدم ثبات قدم و پیوستگی در طی مسیر و فوران احساسات و هیجاناتش و همچنین عدم توانایی در کنترل آنها باعث باخت او به حریف بسیار کندترش می شود. حتی با وجود اینکه خرگوش برتری واضح فیزیکی نسبت به حریفش دارد. لاک پشت شاید نسبت به خرگوش ضعف فیزیکی داشته باشد ولی در همان حالیکه خرگوش در حال تحت تاثیر قرار دادن تماشاگرها و گرفتن ژست های پیروزی با طرفدارانش و یا حتی چرت زدن در طول مسیر است، با همان آهستگی و پیوستگی از حریفش جلو میزند و خرگوش آنقدر مشغول است که بعد از عبور لاک پشت از خط پایان پی می برد که مسابقه را واگذار کرده است .
این داستان به نظرم به خوبی تفاوت های ابتدایی بین معامله گرانی که پیوسته سود میکنند و تریدرهایی که پیوسته در ضرر هستند را توضیح میدهد. معامله گرانی که بدون ثبات قدم و بصورت تصادفی و احساسی خرید و فروش میکنند، کسانی هستند که بصورت پیوسته درگیر زیان هستند و حساب معاملاتی خود را ویران شده می یابند. اینها همان خرگوش داستان ما هستند. اما معامله گرانی که بسیار آهسته و پیوسته و با ثبات مثل لاک پشت در بازه زمانی طولانی تر، مسیر را طی میکنند، هیچوقت مثل خرگوش بالا و پایین های هیجانی و احساسی را تجربه نمی کنند.
@eshghepool
روباه: ميدوني ساعت چنده آخه ساعت من خراب شده.
شير : اوه. من ميتونم به راحتي برات درستش کنم.
روباه : اوه. ولي پنجههاي بزرگ تو فقط اونو خرابتر ميکنه.
شير : اوه، نه بده برات تعميرش ميکنم.
روباه : مسخره است. هر احمقي ميدونه که يک شير تنبل با چنگالهای بزرگ نميتونه يه ساعت مچی پيچيده رو تعمير کنه.
شير : البته که ميتونه. اونو بده تا برات تعميرش کنم.
شير داخل لانهاش شد و بعد از مدتي با ساعتي که به خوبي کار ميکرد بازگشت.
روباه شگفت زده شد و شير دوباره زير آفتاب دراز کشيد و رضايتمندانه به خود ميباليد.
بعد از مدت کمي گرگی رسيد و به شير لميده در زير آفتاب نگاهي کرد.
گرگ : ميتونم امشب بيام و با تو تلويزيون نگاه کنم؟ چون تلويزيونم خرابه.
شير : اوه. من ميتونم به راحتي برات درستش کنم.
گرگ : از من توقع نداری که اين چرند رو باور کنم. امکان نداره که يک شير تنبل با چنگالهای بزرگ بتونه يک تلويزيون پيچيده رو درست کنه.
شير : مهم نيست. ميخواهي امتحان کني؟
شير داخل لانهاش شد و بعد از مدتي با تلويزيون تعمير شده برگشت.
گرگ شگفت زده و با خوشحالي دور شد.
حال ببينيم در لانه شير چه خبره؟
در يک طرف شش خرگوش باهوش و کوچک مشغول کارهای بسيار پيچيده بوسيله ابزارهای مخصوص هستند و در طرف ديگر شير بزرگ مفتخرانه لميده است.
نتيجه :اگر ميخواهيد بدانيد چرا يک مدير مشهور است به کار زير دستانش توجه کنيد.
اگر ميخواهيد مدير موفق و مؤثري باشيد از هوشمندي و ارتقاء کارکنان تان نهراسيد بلکه به آنها فرصت رشد بدهيد. اين مسأله چيزي از توانمنديهاي شما نميکاهد.
** بيل گيتس:
مديران موفق، افراد باهوشتر از خود را استخدام ميکنند...
هشت ضرب المثل مدیریتی عجیب از سراسر دنیا:
1- جامایکا:
قبل از آنکه از رودخانه عبور کنی، به تمساح نگو “دهن گنده”.
تفسیر: تا وقتی به کسی نیاز داری، او را تحمل کن و با او مدارا کن.
۲- هاییتی:
اگر میخواهی جوجههایت سر از تخم بیرون آورند ، خودت روی تخممرغ ها بخواب.
تفسیر: اگر به دنبال آن هستی که کارت را به بهترین شکل انجام دهی آن را به شخص دیگری غیر از خودت مسپار.
۳- لاتین:
یک خرگوش احمق، برای لانهی خود سه ورودی تعبیه میکند.
تفسیر: اگر خواهان امنیت هستی، عقل حکم میکند که راه دخالت دیگران را در امور خودت بر آنها ببندی
۴- آفریقا:
هر سوسک از دید مادرش به زیبایی غزال است.
تفسیر: معادل فارسی اش می شود ، اگر در دیدهی مجنون نشینی ، به غیر از خوبی لیلی نبینی.
۵- روسی:
بشکهی خالی بلندترین صدا را ایجاد میکند.
تفسیر: هیاهو و ادعای زیاد نشان از تهی بودن دارد.
6- اسپانیا:
برای پختن یک املت خوشمزه ، حداقل باید یک تخم مرغ شکست.
تفسیر: بدون صرف هزینه به نتیجه مطلوب دست نخواهی یافت
۷- روسی:
هر که چاقوی بزرگی در دست دارد، لزوماً آشپز ماهری نیست.
تفسیر: دسترسی به امکانات مطلوب ضامن موفقیت نیست.
8 - ژاپنی :
اگر می خواهی جای رئیس ات بشینی پس هلش بده بره بالا
تفسیر: برای پیشرفت زیر آب کسی رو نزن.