| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
چگونه محتوا می تواند کاربری را به خرید ترغیب یا از خرید منصرف كند؟!
درست است که ویژگی ها، حقیقت یک محصول و یا خدمات هستند ولی کاربر باید بداند که این ویژگی ها به چه کارش می آيد
فرض کنید خیلی در مورد دوچرخهها نمیدانید. ولی میخواهید به تناسب اندام برسید. به مغازه دوچرخه فروشی میروید و به مشاور فروش میگويید دوچرخه اي میخواهید که با آن به ورزش بپردازید. مشاور هم به شما میگويد که دوچرخه هیبرید خیلی بدردتان میخورد و چند تا مدل محبوب هم به شما نشان مي دهد.
این یکی 24 تا دنده دارد و ترمزش کنسولیه (cantilever brakes).
آن یکی پیشرانندش شیمانو هست (Shimano drivetrain) و ترمزش دیسکیه.
این مدل هم الان خیلی فروش دارد،فریمش آلومینومیه و دیسک ترمزش هیدرولیک.
هرچی بیشتر مشاور فروش به شما مشاوره میدهد،شما بیشتر گیج میشويد و پیش خودتان میگويید: "اوه، خدای من این داره چی میگه؟ ". حتی ممکنه از خیر تناسب اندام هم بگذرید و تصمیمتان را عوض کنید چرا که فکر نمیکردید خرید یك دوچرخه این قدر سخت باشد.
این اتفاق بارها و بارها توي وبسایتها هم می افتد. اگر گیج شدن در فروشگاه های فیزیکی اتفاق بيافتد، کسی هست که از او بپرسیداینهایی که میگویید یعنی چه و کدامش مناسب من است. ولی در وبسایت، کاربری که با این نوع محتوا مواجه میشود این شانس را ندارد و در کسری از ثانیه از وب سایت خارج میشود و دیگر برنمی گردد .
در طراحي سايت و تدوين محتواي آن، هميشه خود را جاي مشتري بگذاريد، و بررسي كنيد كه آيا به سوالات احتمالي آنان پاسخ ميدهيد يا نه؟
آيا مشتري با مراجعه به سايت شما، در مدت كوتاهي متوجه نوع و نحوه ي كار شما ميشود يا نه؟...
بهترین را انتخاب می کنید یا مناسب ترین را ؟
در بین دو محصول که یکی زودتر اختراع شده و باکیفیت تر و دیگری بعد از آن و کم کیفیت تر ولی عامه پسند تر، کدام یک فروش بیشتری دارد؟
نکته مهم این نیست که کدام یک زودتر بود.
نکته مهم این است که کدام یک عام المنفعه شد.
این که یکی کاری بزرگ بکند و یا اختراعی شگرف داشته باشد که کسی نتواند از آن استفاده کند، ماهیتا متفاوت است از این که کسی کاری کوچکتر انجام دهد ولی همگان بتوانند از آن استفاده کنند.
تاریخ اثبات کرده که دومی مقبولیت عامه داشته و اولی شاید ناشناخته بماند.
چند نفر یونیکس را می شناسند؟
ویندوز به چند نفر نفع رسانده است؟
همه از مشکلات ویندوز خبر داریم و آن را ناکارآمد می دانیم. اما همه از آن استفاده می کنیم. اصولا به نظر من استراتژی گیتس نیز همین است.
همه کارآفرینان و بزرگان حوزه فناوری اطلاعات سیر صعودی و نزولی خود را داشتند، اما گیتس همواره یک خط سیر صعودی خوب را پیش گرفته است.
همه در حالی که از اپل و آیفون با به به و چه چه صحبت می کنیم، باز در موقع خرید، و حتی پس از دیدن محصولات اپل، در این لحظه سرنوشت ساز، دلارها را به جیب اندرویدسازان روانه می کنیم.
این هنر توجه به نیاز مخاطب است.
این هنر محصول عامه پسند و نه لزوما بهترین محصول است.
شما وقتی به بازار می روید، بهترین را انتخاب می کنید یا مناسب ترین را؟
هادی آدینه